گزینشى از خطبههاى آیتاللَّه ابراهیم امینى در نماز جمعه قم (6)
تهیه و تنظیم: محمد رضایى
جمعه - 21/5/84
موضوع سخن ما در خطبههاى گذشته، مسئله مهم تهیه مسکن براى افراد فاقد مسکن بود. در خطبه پیش عرض شد امام راحل(قدسسره) از آغاز پیروزى انقلاب به مسئله مسکن عنایت داشتند و در این باره سخنان فراوانى داشتند و تذکرات جدى به مسئولان و دستاندرکاران دادند، مخصوصاً در باره تهیه مسکن براى کسانى که اصلاً به مسکن دسترسى ندارند، مثل زاغهنشینان و خیابانخوابها و فرمودند که باید هر چه سریعتر براى آنها مسکن تهیه شود.
در این باره، سخنى از امام نقل کردم. با وجود آنکه مسئولان کارهاى قابل توجهى براى حل این مسئله انجام دادند، اما متأسفانه مشکل مسکن براى اقشار ضعیف جامعه، همچنان باقى است و شاید بیشتر هم شده باشد!
در دنباله سخن به قشر دیگرى که اینها هم نیازمند مسکن هستند و باید به طور جدى به فکر آنها هم باشیم، اشاره مىکنم؛ این قشر، جوانان جامعه هستند.
باید توجه داشت که تقریباً نیمى از مردم ما جوان بوده و بسیارى از آنان شغل نداشته و با مشکل بیکارى روبهرو هستند. علاوه بر آن، این عده در آغاز زندگى بوده، مىخواهند ازدواج کنند و تشکیل خانواده بدهند، در نتیجه، نیاز زیادى به مسکن دارند. این عده که بسیارى از آنها شغلى ندارند، نه تنها قدرت خرید منزل ندارند، بلکه قادر به اجاره منزل هم نیستند؛ حتى بسیارى که داراى شغل مىباشند، درآمدشان به قدرى نیست که قادر به تهیه منزل باشند و یا اینکه شغل پایدارى ندارند تا بر اساس درآمد خود براى تهیه مسکن برنامهریزى کنند.
با توجه به این مطالب، به جرئت مىتوان گفت نیازمندترین قشر جامعه ما براى مسکن، جوانان عزیز هستند. اینها شدیداً به مسکن نیاز دارند. براى جوان چقدر سخت است که نه توانایى تهیه و خرید منزل داشته باشد و نه توانایى پرداخت اجاره. تحمل این وضعیت براى جوانان بسیار دشوار است!
دولت باید به طور جدى براى حل این مشکل فکرى کرده، چارهاى بیندیشد. البته همچنان که همه مىدانیم، دولت و بانکها به کسانى که براى تهیه و خرید مسکن اقدام مىکنند، وامهایى پرداخت مىکنند و اخیراً نیز مبلغ آن را افزایش دادهاند که از این جهت، باید از مسئولان تشکر کرد، ولى این وامها مشکل مسکن افراد فاقد مسکن را حل نمىکند؛ زیرا وامها به کسانى داده مىشود که از یک طرف، درآمد کافى براى بازپرداخت اقساط را داشته و از طرف دیگر، ضامن معتبرى داشته باشند تا بانک بتواند پولش را وصول کند. با وجود چنین شرایطى براى دریافت وام، جوانانى که بیکارند، آنهایى که درآمد کافى ندارند تا اقساط وام را بپردازند، چه کنند؟! اجاره هم نمىتوانند بدهند! چه باید کرد؟!
جوانان چون درآمد کافى ندارند، نمىتوانند مسکنى براى خود تهیه کنند، حتى با دریافت این وامها نمىتوان به راحتى خانهاى خرید، مخصوصاً با قیمتهاى سنگین و غیر عقلایى که روى منازل گذاشته مىشود! نمىدانم چرا وضعیت مسکن اینقدر وخیم شده است؟! یک خانه کوچک میلیونها تومان قیمت دارد!
با این حساب، دولت باید به طور جدى به فکر حل این مشکل باشد. پس از بیست و پنج سال از پیروزى انقلاب، هنوز مشکل داریم! با این مسائل چه کنیم؟! یک جوان سرگردانى که در ابتداى زندگى است و قصد ازدواج و تشکیل خانواده دارد، چگونه باید این مشکلها را حل کند؟ جوانى که ازدواج کرده، چگونه بر این مشکلها غلبه کند؟ به نظر مىرسد مسئله مسکن را باید جدىتر بگیریم.
امام راحل(قدسسره) به این مسئله توجه داشتند که حل مشکل مسکن، تنها به دست دولت ممکن نیست. به همین دلیل فرمودند اهل خیر، توانمندان و ثروتمندان در این باره باید به دولت کمک کنند. حضرت امام سخنان فراوانى در این زمینه فرمودند که به بخشى از سخنان ایشان اشاره مىکنم تا ببینید ایشان تا چه حدى به حل این مشکل عنایت داشتند و ما در این باره چه کردیم!
امام مىفرمایند:
«مشکل زمین باید حل بشود و همه بندگان خدا باید از این موهبت الهى استفاده کنند. مشکل زمین باید حل بشود.»
نمىدانم مشکل زمین حل شده است یا خیر؟! اگر این مشکل حل شده بود، پس این قیمتهاى سرسامآور از کجا و براى چیست؟ براى چه جلوى آن گرفته نمىشود؟ هر کس هر طور دلش مىخواهد عمل مىکند و زمین به وسیله تجارت تبدیل شده است و در گرانى قیمت آن، مسابقه گذاشتهاند!
«بر دولت اسلامى است براى این مسئله مهم چارهاى بیندیشد. و بر همه مردم است که در این مورد همکارى کنند. اینجانب، حسابى به شماره صد در تمام شعب بانک ملى افتتاح کرده و از همه کسانى که توانایى دارند، دعوت مىکنم که براى کمک به خانهسازى براى محرومان به این حساب پول واریز کنند.»
کسانى که پول کافى داشته و از امکانات خوبى برخوردارند، باید به میدان بیایند و براى حل مشکل با دولت همکارى کنند. با ثروت زیاد چه مىخواهند بکنند؟!
«و در هر محل، از بین افراد صالح و مورد اعتماد، گروهى حداقل سه نفر از مهندسان و کارشناسان شهرسازى و یک نفر روحانى و یک نماینده دولت انتخاب شوند و در این طرح به هیچ وجه پول در برابر خرید زمین پرداخت نشود.
من امیدوارم همه کسانى که زمینهاى وسیعى در اختیار دارند، به این امر مهم اسلامى - انسانى کمک کنند و زمینها را در مناطق مرغوب و قابل سکونت در اختیار این طرح بگذارند و نیز هر کس توانایى دارد، در تأمین انواع مصالح (مصالح ساختمانى) به این خدمت اسلامى کمک [کند] و نیروى کار و کارگرى به طور وسیع به ... [کار] افتد و دولت نیز تصمیمات لازم را در تأمین آب و برق و آسفالت و وسیله ایاب و ذهاب و مدرسه و درمانگاه و دیگر نیازمندىهاى عمومى را فراهم سازد. بنیاد مستضعفین نیز باید به کمک این طرح بشتابد.»
آیا این مشکل حل شده یا آنکه زمینها به دست زمینخواران افتاده است؟! آیا به دستور امام که زمین به صورت مجانى در اختیار قرار بگیرد، عمل شده است؟! آیا توانمندان بىانصافى که دایماً بر ثروت خود مىافزایند، حاضر شدهاند قسمتى از ثروت خود را براى حل این مسئله اختصاص دهند؟ نمىدانم چه بگویم! خودتان ببینید و قضاوت کنید! احساس مىکنم واقعاً امام و افکار ایشان مظلوم واقع شدهاند. آن گونه که باید به سخنان و دغدغههاى ایشان عمل نشده است.
تجّار و ثروتمندان و توانمندان بىدرد هم به صورت مداوم بر ثروت خود مىافزایند و زمینخواران نیز به هر صورت ممکن به تصاحب زمینها اقدام مىکنند و مشکل مسکن همچنان باقى است و به این صورت هم حل نخواهد شد. با این وضع چگونه مىتوان مشکل مسکن را حل کرد؟ دولت به تنهایى نمىتواند این مشکل را حل کند! همه توقع دارند دولت این کار را بکند، اما ثروتمندى که ثروتش سر به فلک مىگذارد، ثروتى که از منابع این کشور به دست آمده، براى حل این مسئله هیچ اقدامى نمىکند. با این همه مىگوید من طرفدار انقلاب هستم! کجا تو طرفدار انقلابى؟! دروغ مىگویى! اگر طرفدار انقلاب بودى، مىدانستى امام در این باره چه مىگوید! وظیفه همه است. وظیفه ثروتمندان است که براى حل این معضل بزرگ کمک کنند.
همه توقعها از دولت است. مگر امکانات دولت چقدر است؟! البته دولت هم مىتواند کارهاى زیادى انجام دهد که امیدواریم دولت جدید، عنایت بیشترى براى حل مشکل مسکن داشته باشد.
وقتى جوانان را در حالت سرگردانى مىبینم، بسیار متأسف مىشوم! در چنین وضعى، طاقت از دست رفته، انسان به گریه مىافتد. خدا به آن کسانى که قدرت کافى دارند و هیچ اقدامى نمىکنند، انصاف بدهد.
پروردگارا، وسیله اشتغال و مسکن و ازدواج براى جوانان ما فراهم بفرما! دولت ما و مسئولان خیّر را در حل مشکل مسکن موفق بدار!جمعه - 25/6/84
در خطبههاى گذشته عرض شد یکى از مشکلات بزرگ جامعه ما، مخصوصاً جوانان و اقشار کمدرآمد و بىدرآمد، مشکل مسکن است. این مشکل پیش از انقلاب وجود داشته و متأسفانه پس از انقلاب هم (با همه عنایاتى که امام راحل براى حل این مشکل داشتند) نه تنها حل نشده، بلکه توسعه و شدت بیشترى نیز یافته است.
در مورد مسکن، دو مشکل اساسى وجود دارد:
اوّل: مشکل گرانى مسکن که در سالهاى اخیر، قیمت منازل مسکونى به طرز غیر طبیعى و سرسامآورى بالا رفته است که روى هیچ حسابى نمىتوان آن را توجیه کرد. اگر یادتان باشد، در زمان گذشته، مثلاً در سال 59 - 58 اگر مىتوانستیم منزلى را به یک میلیون تومان بخریم، الان همان را نمىتوان با صد و پنجاه میلیون تومان خریدارى کرد؛ یعنى تورم در بخش مسکن صد و پنجاه برابر شده است! تورم معلول چند علت است که مهمترین آنها، گرانى مصالح ساختمانى و زمین است. الان از یک طرف، قیمت زمین به صورت سرسامآورى گران شده و دولت هم روى آن هیچ نظارتى ندارد و براى جلوگیرى از افزایش بىرویه قیمت زمین، هیچ کار مفیدى انجام نمىدهد و هر کسى زمینش را به هر قیمتى که خواست، مىفروشد.
از طرف دیگر، متأسفانه مصالح ساختمانى نیز با مشکل افزایش بىرویه قیمتها مواجه است. در سال 58، یک شاخه آهن 14 را مىتوانستیم به قیمت هشتصد تومان بخریم، اما الان همان را به هفتاد و پنج هزار تومان نمىتوان خریدارى کرد. ببینید تفاوت هشتصد تومان با هفتاد و پنج هزار تومان چقدر است!
در آن زمان، یک کیسه سیمان هیجده تومان قیمت داشت، علاوه بر آن به راحتى تهیه مىشد، ولى الان یک کیسه سیمان بین چهار تا پنج هزار تومان، آن هم به سختى تهیه مىشود. تفاوت هیجده تومان و پنج هزار تومان به راحتى قابل مشاهده است! اجناس و مصالح دیگر نیز همین طور؛ مزد کارگر و بنّا هم بسیار گران شده است. عوارض شهردارى هم به طور مرتب در حال افزایش است. در زمان سابق، یک پروانه ساختمانى به راحتى و با قیمت کمى قابل گرفتن بود، اما الان اگر بخواهیم پروانه بگیریم، باید پول هنگفتى به شهردارىها بپردازیم! براى گرفتن امتیاز آب، برق و گاز هم با همین وضعیت مواجهیم!
با این حساب، در چنین شرایطى چگونه جوانان مىتوانند براى خودشان خانه تهیه کنند؟! چگونه افراد بىدرآمد، بیکار، فقیر و مستضعف مىتوانند منزل تهیه کنند؟!
دوم: مشکل دیگر، خودِ افرادى هستند که در ساخت و ساز منازل و فروش آنها دست دارند. این عده سعى مىکنند هر چه مىتوانند منازل را گرانتر بفروشند؛ به کم قانع نیستند! در این میان، جوانان چه کار کنند؟!
سیاست بانکها در پرداخت وام نیز یک مسئله بسیار مهم است. بانکها براى خرید و ساخت مسکن، وامهایى پرداخت مىکنند، اما اوّلاً وامها با بهرههاى بسیار سنگین پرداخت مىشود؛ ثانیاً، وامها به کسانى داده مىشود که توانایى بازپرداخت اقساط را داشته و ضامن معتبرى هم به بانک معرفى کنند.
عدهاى مىتوانند از این وامها استفاده کنند، اما جوانى که شغل ثابت و درآمد کافى ندارد، چگونه مىتواند از این وامها استفاده کند؟! به هیچ وجه امکان استفاده از وام بانکى براى او وجود ندارد.
خوب، فردى که از یک طرف نمىتواند وام بگیرد و از طرف دیگر، به خانه احتیاج دارد و در ضمن، شغل هم ندارد، چه باید بکند؟! دیگران در برابر او چه وظیفهاى دارند؟! آیا این وضعیت قابل تحمل است؟! آیا نباید براى حل مشکل، جدىتر فکر کنیم؟! آیا براى رفع دغدغههاى امام با همه عنایات ایشان براى خانهدار شدن افراد بىخانمان، قدمى برداشتهایم؟! اگر به دستورهاى ایشان عمل کرده بودیم، وضع این گونه نبود! سخنان امام را براى شما خواندم و نیازى به تکرار آن نیست. با این وضعیت چه باید کرد؟!
متأسفانه در سالهاى اخیر، اجاره منازل هم بىحساب گران شده است. حالا از تهیه منزل ملکى که بگذریم، مگر در این اوضاع و شرایط کسى مىتواند منزل اجارهاى تهیه کند؟! متأسفانه عادت جدیدى هم پدید آمده که یادم نیست در زمانهاى سابق بوده باشد و آن اینکه علاوه بر اجاره، مبلغى را به عنوان رهن از مستأجر طلب مىکنند؛ یعنى مقدارى پول به عنوان رهن مىگیرند.
فردى که براى رهن پول ندارد، چه کند؟! کسى که نمىتواند اجاره بدهد، چه کند؟! درآمد ندارد، زندگى ندارد، بچههایش گرسنهاند، زندگىاش مختل است، آیا چنین وضعى درست است؟
صاحبخانهها انصاف به خرج دهند! خدا به آنها خانه داده، اما در عوض، آنها مىخواهند هر چه بیشتر اجاره بگیرند و کارى به توانایى مالى مستأجر ندارند. در مواقعى از سال که تغییر و تحول منازل مىرسد، برخى صاحبخانهها به مستأجر فشار مىآورند که یا بلند شو و یا اجاره را زیاد کن! مستأجر بیچاره کجا برود؟! برود در خیابان بنشیند؟! شهردارىها هم اجازه نمىدهند در خیابان بنشینند! این مشکل چه راه حلى دارد؟ تحمل چنین وضعیتى چقدر سخت است!
سختى اجارهنشینى را کسانى درک مىکنند که خودشان مدتى اجارهنشین بودهاند. اینها مىدانند که در این شرایط، اجارهنشینى چقدر سخت است؛ جمع و جور کردن اسباب و اثاثیه، از این جا به آنجا رفتن و از آنجا به جاى دیگر رفتن؛ آنجا هم پول علاوه بر اجاره، رهن مىخواهند. مردم چه کنند؟!
بزرگترین مشکل مردم در حال حاضر، مسئله مسکن است! به تعداد افراد فاقد مسکن اشاره نمىکنم، ولى باید بدانیم این افراد، قشر بسیار وسیعى را تشکیل مىدهند. امیدوارم دولت جدید به طور جدىتر براى حل این مشکل تلاش کند، همان طور که بارها در سخنانشان مطرح کردهاند و مردم امیدوارند اثر این تلاشها را مشاهده کنند. ان شاءاللَّه.
همان طور که در سخنان حضرت امام بود، حل مشکل مسکن براى دولت به تنهایى و بدون همکارى و مشارکت مردم توانمند امکانپذیر نیست. ایشان مىفرمودند باید زمیندارها، اهل مکنت، ثروتمندان و اهل خیر وارد شده و در حل مشکل مسکن به دولت کمک کنند. نظر اسلام نیز همین است. مگر اسلام اجازه مىدهد عدهاى ثروتها را روى هم بگذارند و بر مِلْک و املاک و دارایىهاى خود بیفزایند و عدهاى دیگر هیچ نداشته باشند؟! این کار نه مقتضاى انسانیت است و نه مقتضاى اسلام. آنها هم باید به فکر اقشار دیگر باشند؛ آنها هم در این باره وظیفه دارند. براى تأیید این سخن به احادیثى از ائمه معصومین(ع) اشاره مىکنم:
امام صادق(ع) فرمود: «مَن کان له دار و احْتاجَ مؤمنٌ إلى سکناها فمنعه إیّاها، قال اللَّه تعالى: ملائکتى! عبدى بخل على عبدی بسکنى الدنیا. و عزتى لا یسکن جَنانى ابداً؛(1)
هر کسى خانهاى داشته باشد و فرد مؤمنى به سکونت در آن احتیاج داشته باشد اما فردِ خانهدار اجازه سکونت در آن را ندهد، خداوند متعال مىفرماید: فرشتگان من! بنده من بر بنده دیگر من به سکونت کردن در دنیا بُخل ورزید. به عزّت خودم سوگند! این شخص ابداً در بهشت سکونت نخواهد کرد.»
اسلام شرایطى دارد که تمام مسلمانان باید به آنها پاىبند باشند. کسى که ادعاى مسلمانى دارد، نمىتواند بگوید این اموال براى من است و «الناس مسلّطون على اموالهم» و کارى به اجتماع و اینکه در جامعه، فقیر و بىخانمان وجود دارد، ندارم.
این حدیث خیلى تکاندهنده است! یادم هست سابقاً افرادى در خانههاى مردم زندگى مىکردند که به آنها خوشنشین مىگفتند. این افراد در خانه دیگران براى مدتى و بدون پرداخت اجاره زندگى مىکردند. الان از این عادات پسندیده چیزى باقى نمانده است. چطور شده که اینقدر مادى شدهایم؟!
در حدیث دیگر رسول خدا(ص) فرمود:
«مَن أصبح و لا یهتم بأمُور المسلمین فلیس بمسلم؛(2)
هر کسى نسبت به کارهاى مسلمانان بىاعتنا گردد، و به دنبال اصلاح کارهاى آنان نباشد، مسلمان نیست!»
تعبیر بسیار جالبى است! مگر ما تردید داریم الان مشکل مسکن جدى است؟ مگر ثروتمندان حق دارند و مىتوانند بگویند ما مسلمانیم و کارى به این حرفها نداریم؟! آنها هم وظیفه دارند در حل این مشکل به دولت کمک کنند.
در حدیث دیگرى از امام صادق(ع) آمده است:
«ما من عبد تظاهرت علیه من اللَّه نعمة الّا اشتدت مؤونة الناس علیه فَمن لم یقم للناس بحوائجهم فقد عرض النعمة للزوال؛(3)
هر بندهاى خداوند به او نعمتى داده، مؤونه مردم بر او به همان اندازه شدیدتر مىشود [و خرجى مردم را نیز بر عهده او گذاشته است؛ یعنى آن دسته از مردم که داراى امکانات مادى خوبى هستند، نسبت به قشر ضعیف جامعه مسئولیت دارند؛ هر چه بیشتر داشته باشند، مسئولیت هم زیادتر مىشود و باید به مردم کمک کنند]. پس اگر شخصِ دارا براى برطرف کردن نیازهاى مردم اقدام نکند، نعمتش را در خطر زوال و نابودى قرار داده است.»
در حدیث دیگر امام صادق(ع) فرمود:
«قال اللَّه عزّ و جلّ: الخلق عیالى فأحَبّهم إلىّ ألطفهم بهم و أسعاهم فى حوائجهم؛(4)
خداوند متعال مىفرماید: همه مردم عیال و نانخور من هستند. محبوبترین آنان نزد من، کسانى هستند که نسبت به دیگران با لطف و محبت بیشترى برخورد مىکنند و نسبت به نیازمندىهاى خلایق، بیش از همه تلاش و کوشش کنند.»
از این نوع احادیث، دهها و بلکه صدها مورد داریم که فرصت ذکر آنها نیست، اما اجمالاً از احادیث، این نکته به دست مىآید که ثروتمندان و توانمندان براى حل مشکل مسکن وظیفه دارند. بدون تردید، نه تنها ثروتمندان، بلکه کسانى که آبرو دارند و مىتوانند از آبرویشان براى حل مسئله مایه بگذارند، وظیفه دارند؛ کسانى که مردم به آنها اعتماد دارند نیز وظیفه دارند راه بیفتند و کمک کنند.
این یک وظیفه اسلامى است که انسان نمىتواند آن را نادیده بگیرد، مخصوصاً در حکومت اسلامى که ادعاى اسلام داریم. حکومت اسلامى فقط به این نیست که در زمانى که تظاهراتى مىشود، شرکت کنیم یا در زمان رأىگیرى، به پاى صندوقهاى رأى برویم. این کارها خوب است، اما نباید فقط به این اقدامات اکتفا کرد. اسلامى بودن فقط به این کارها نیست، بلکه در برطرف کردن نیازهاى مردم است. به همین دلیل، امام عقیده داشتند مردم باید براى حل این مشکل به دولت کمک کنند.
پروردگارا، کسانى را که براى رضاى خدا در تلاش براى حل مشکل مردم هستند، موفق بدار! خدایا، به کسانى که وسیله فراهم مىکنند تا خانهاى براى نیازمند یا جوانى فراهم شود، بهترین خانه را در بهشت عطا فرما!جمعه - 8/7/84
در خطبه گذشته عرض شد یکى از مشکلات بزرگ جامعه، مخصوصاً جوانان و اقشار کمدرآمد، مشکل مسکن است. گرانى سرسامآور مسکن و اجارههاى بسیار سنگین آن، مردم را به ستوه آورده است. در فاصله بین خطبه هفته گذشته تا امروز، نامههاى فراوانى از افراد مختلف به دست من رسید که همه بیانگر ناراحتى و نگرانى مردم از گرانى مسکن و بالا بودن اجارهها است. از طرف دیگر، از دولت گلایه کرده بودند که چرا گرانى را مهار نمىکند؟! چرا اجازه مىدهد هر کس هر طور خواست و هر چه خواست، اجاره منازل و قیمت مسکن را افزایش دهد و به فکر اقشار کمدرآمد و آسیبپذیر جامعه نباشد؟! در این نامهها، درد دلهاى نگرانکنندهاى مطرح شده که فرصت ذکر آنها نیست.
در این باره عرض شد حضرت امام عقیده داشتند حل این مشکل، تنها از دولت برنمىآید، بلکه براى حل این مسئله به همکارى دولت و تمام افراد ملت نیاز است. متأسفانه در اثر عمل نکردن به توصیهها و افکار بلند امام، نه تنها مشکل مسکن حل نشد، بلکه بر شدت آن افزوده گشت، به طورى که همه ما در جامعه شاهد آن هستیم و نیازى به ذکر آن نیست.
امام عقیده داشتند براى حل این مشکل، مردم مسلمان و خیّر ایران هم باید وارد عمل شوند و این امر را به عنوان یک وظیفه اسلامى مىدانستند. در خطبه گذشته در همین باره به چند حدیث اشاره کردم که همگى دلالت داشتند مسئولیت حل مشکلات جامعه بر عهده مردم است؛ پس نباید انتظار داشته باشیم که همه مشکلات توسط دولت حل شود. دولت نمىتواند بسیارى از مشکلات را به تنهایى حل کند!
در یکى از نامههایى که به دست من رسید، نوشته بود به جاى اینکه از خیّرین براى کمک به حل مشکل مسکن دعوت کنید، حالا که بازار نفت خوب است، از دولت بخواهید از درآمد نفت مشکل را حل کند. عرض مىکنم: درست است! دولت هم باید کمک کند، اما مشکلات دولت تنها مسکن نیست، مشکلات دولت زیاد است! مسئولان مىخواهند این مشکل را حل کنند! شما فکر مىکنید حالا که نفت گران شده است، باید آن را فقط صرف مسکن کرد؟! آنقدر گرفتارى وجود دارد که در جاى خود، باید آنها را تعریف کنیم و گرنه مسئولان هم به این مسئله عنایت دارند.
در خطبه پیش احادیثى ذکر شد. در این خطبه نیز دو حدیث دیگر ذکر مىکنم، سپس به تشریح نظر امام مىپردازم. در روایتى امام صادق(ع) مىفرمایند:
«إنّ مِنْ بقاء المسلمین و بقاء الْإسلام أنْ تصیر الْأموال عند مَن یعرف فیه الحق و یصنع المعروف و إنّ مِنْ فناء الْإسلام و الْمسلمین، أنْ تصیر الْأموال فى أیدى مَن لا یعرف فیه الْحق و لا یصنع فیه المعروف؛(5)
اگر مسلمانان بخواهند به عنوان یک امت باقى بمانند و اسلام آن گونه که باید، در جهان تحقق یابد، لازم است اموال در اختیار افرادى قرار گیرد که حق را بشناسند و با وظایف خود آشنا باشند و کار آنها، فقط جمع کردن اموال نباشد، بلکه وظایفى را که نسبت به جامعه و همنوعان دارند، به خوبى انجام دهند و حق آنان را ادا کنند. در این صورت، اسلام و مسلمین باقى خواهند ماند.
از عوامل زوال و فناى اسلام و مسلمین به عنوان یک امت مقتدر، نمونه و میانهرو، این است که اموال در دست کسانى قرار گیرد که نه حق را مىشناسند و نه کار نیکو مىکنند و بدون در نظر داشتن مشکلات جامعه و اطرافیان، به جمعآورى اموال و ثروتاندوزى مشغولند.
ممکن است بسیارى از افراد ادعاى مسلمانى داشته باشند و جامعه را اسلامى بدانند، اما آنها و جامعه اسلامى نباشد، آن گونه که پیغمبر خواهان آن بود.
در حدیث دیگر، امام کاظم(ع) مىفرمایند:
«إنّ للَّه عباداً فى الْأرض، یسعون فى حوائج الناس هم الآمنون یوم القیامة؛(6)
خداوند روى زمین بندگانى دارد که براى برطرف کردن مشکلات مردم و برآورده کردن نیازهاى ایشان سعى و تلاش مىکنند و به دنبال انجام کارهاى خیر هستند.»
دستهاى از مردم هر جا باشند، در هر جامعه و صنفى باشند، هدفشان حل مشکلات جامعه و مردم است و به هر طریقى ممکن سعى در رفع مشکل مردم دارند. امام کاظم(ع) مىفرمایند زمانى که گرفتارىها و مشکلات قیامت دامنگیر همه مردم است، این عده از جزع و فزع و گرفتارى قیامت در امان هستند.
حضرت امام نیز عقیده داشتند یکى از مشکلات جامعه ما، مسئله مسکن براى اقشار ضعیف و آسیبپذیر، مخصوصاً جوانان است. طبق نظر امام مىتوان مشکل مسکن را حل کرد، اما از راه عادى و معمولى، حل این مسئله امکانپذیر نیست. ایشان عقیده داشتند براى این کار، باید یک نهضت ساختمانسازى راه بیفتد و عزم عمومى به وجود آید. عزم عمومى یعنى همه تصمیم بگیرند هر کس به اندازه توانش به این کار کمک کند. فقط در این صورت است که مىتوان بر این مشکل غلبه کرد. به همین دلیل، پیشنهاد کردند یک تعاونى مشترک از دولت، روحانیت و مردم خیّر به وجود آید. این تعاونى مىباید مرکّب از نماینده دولت، ثروتمندان، خیّرین و اهل آبرو و یک روحانى مخلص و مورد اعتماد مردم باشد.
هدف این جمع، باید ساختن خانههاى انبوه و ارزانقیمت باشد. براى آنکه خانهها ارزان تمام شود، حضرت امام تأکید و تصریح داشتند کسانى که زمینهاى زیادى در اختیار دارند، قسمتى از زمین مورد نیاز این طرح را مجاناً تأمین کنند. علاوه بر آنها، سازمان زمینشهرى که عهدهدار مسئله زمین است، زمینهایى را رایگان در اختیار این تعاونى قرار دهد. بنیاد مستضعفان نیز طبق تصریح امام، قسمتى از اموال و زمینهاى مصادره شده را براى این طرح اختصاص دهد.
گاهى اوقات مىبینیم چند صفحه برخى روزنامهها به اطلاعیه مزایده زمینها و خانهها در شهرهاى مختلف اختصاص یافته و هر چند وقت یک بار این مزایدهها برگزار شده است. مگر این املاک مال کیست؟ همان اموال مصادره شدهاى است که حضرت امام فرمود باید در اختیار این طرح قرار بگیرد! چرا این زمینها در اختیار کسانى که مىخواهند منزل ارزان بسازند، قرار نمىگیرد؟!
امام مىفرمایند دولت و شرکتهاى دولتى، مصالحى را که در اختیار دارند از آهن گرفته تا مصالح دیگر ساختمانى، رایگان به این طرح اختصاص بدهند و یا حداقل به قیمت تمامشده براى این طرح حساب کنند. البته این «حداقل» عرض بنده است و در فرمایش امام، «مجاناً» است. تعداد شرکتهاى دولتى هم که در این زمینه فعال هستند، زیاد است که نام نمىبرم.
همچنین، اهل خیر و کسانى که مصالح ساختمانى تولید مىکنند؛ گرچه موقتاً براى حل این مشکل، مصالح خود را به قیمت ارزان در اختیار تعاونى قرار دهند. شهردارىها نیز براى دادن پروانه ساختمانى از افراد کمدرآمد چیزى نگیرند. اداره آب، برق و امثال آن هم موقتاً در مقابل خدماتى که مىدهند، پولى دریافت نکنند. افرادى هم که نمىتوانند به این طرح کمک مالى کنند، به طور رایگان در این طرح فعالیت داشته باشند. خلاصه، باید یک حرکت عمومى به منظور ساختن خانههاى انبوه و ارزانقیمت آغاز شود.
اگر چنین حرکتى در زمان امام شروع شده بود، مشکل حل مىشد، اما در زمان ایشان شروع نشد و الان مشکلات کمتر نشده، بلکه زیادتر هم شده است. این همه بىخانمان که حتى نمىتوانند اجاره مسکن خود را تأمین نمایند چه کنند؟! وقتى انسان بعضى نامهها را مىخواند، به گریه مىافتد!
براى رفع مشکلات و کم کردن گرفتارى مردم، تنها باید به توصیههاى امام عمل کنیم. درست است که این کار نشد، اما الان شدنى است! اگر اهل خیر، اهل آبرو جلو بیفتند و در هر شهر و روستایى چنین تعاونىها را فعال نموده و کارها را پىگیرى کنند، کم کم از مشکلات کاسته مىشود. الحمدللَّه تعداد افرادى که براى رضاى خدا کار مىکنند، در کشور ما بسیار است.
به هر حال، امیدواریم مسئولان نظام، براى حل این مشکل فکرى کنند! بدون یک حرکت ابتکارى، به نظر نمىرسد مشکل حل شود.
پروردگارا، مسئولان ما را در حل مشکل مسکن موفق بدار! اهل خیر را در این حرکت الهى توفیق عنایت بفرما! خدایا، دل مردم را به سوى افرادى که توانایى حل این مشکلات را دارند، متوجه بگردان! دولت را براى وارد شدن و حل این مشکل، یارى فرما!پىنوشتها: -
1) بحارالانوار، ج71، ص389.
2) همان، ص337.
3) وسائلالشیعه، ج11، ص549.
4) همان، ص583.
5) کافى، ج4، ص26.
6) کافى، ج2، ص197؛ وسائلالشیعه، ج16، ص366.