نویسنده

 

دختران مکزیک شادند

مارتا گلزار - مکزیک‏
نفیسه محمدى‏

کشور «مکزیک» با نام رسمى «ایالات متحده مکزیک» و یا «جمهورى مکزیک»، جمهورى فدرال آمریکاى جنوبى است که از شمال با ایالات متحده و از جنوب با «بلیز» و «گواتمالا» هم‏مرز مى‏باشد. مساحت این کشور حدود 1958201 کیلومترمربع است و جمعیت آن کمى بیش از صد میلیون نفر است. این کشور در مجاورت خلیج مکزیکو، خلیج کامپچ، خلیج کالیفرنیا و اقیانوس آرام است. پایتخت مکزیک شهر «مکزیکوسیتى» است که تقریباً در جنوب این کشور واقع شده است. کشور مکزیک نیمه‏کوهستانى و فلاتى است و مردم آن اکثراً بومى هستند و رسوم هر شهر و منطقه، متفاوت از مناطق دیگر است. این کشور سرخ‏پوست‏نشین است که پس از کشف، نژاد دورگه‏ها و سفیدپوستان هم به آن اضافه شدند.
تاریخ کهن مکزیک مربوط به حدود پنج هزار سال پیش از میلاد مسیح است. آداب و رسوم جالب این منطقه باعث شد خانم «مارتا گلزار» اهل مکزیک، به کنجکاوى ما در مورد کشورش به طور گسترده پاسخ دهد. در ابتدا خانم گلزار خود را این طور معرفى مى‏کند:
«نام اصلى من «مارتا روچا» است و متولد سال 1333 شمسى. در مکزیکوسیتى به دنیا آمدم. پس از گذراندن تحصیلات با همسرم که از ایران به مکزیک آمده بود تا درس بخواند، ازدواج کردم و پس از مدتى که به ایران آمدم، دین مبین اسلام را پذیرفتم و مسلمان شدم.»

دلیل اصلى بازگشت همسرتان به ایران چه بود و چه مشکلاتى براى ورود به ایران داشتید؟

همسرم از ابتداى آشنایى، راجع به ایران خیلى علاقه نشان مى‏داد و مسائل آن را از دور بررسى مى‏کرد تا اینکه انقلاب شد و امام خمینى به ایران آمد. همسرم وظیفه خود دانست که حتماً به ایران بیاید و در کارهاى انقلابى شرکت کند. در ابتدا همسرم به ایران آمد، اما من همراه او نیامدم. پس از مدتى که اوضاع ایران آرام شد، به من پیشنهاد ورود به ایران را داد. خانواده‏ام به خاطر تبلیغات شدیداً منفى که بر ضد ایران مى‏شد، خیلى مى‏ترسیدند و نگران بودند، اما من به خاطر همسر و دخترم که خردسال بود، به ایران آمدم و دیدم جوّى که در ایران است، اصلاً وحشتناک و فجیع نیست و زندگى راحت است. همسرم به طلبه‏ها زبان، آموزش نظامى و ... یاد مى‏داد. ما در همان سال‏هاى اوایل انقلاب زندگى‏مان را در ایران آغاز کردیم.

با توجه به تفاوت‏هاى بین مکزیک و ایران که بعداً در باره آن صحبت خواهیم کرد، وضع فرهنگ و تمدن ایران چه تأثیرى در شما داشت؟

با توجه به اینکه حدود 96% مردم مکزیک کاتولیک هستند و دین، هیچ نقشى در فعالیت‏هاى دولت و سیاست ندارد، تفاوت‏هاى زیادى مى‏دیدم. در نوع نگرش مردم به دنیا، خدا، زندگى، خانواده و ... که خیلى برایم جالب بود؛ به همین خاطر در همان ابتدا شروع به تحقیق کردم و چندین کتاب در باره اسلام خواندم اما مهم‏ترین نکته‏اى که باعث شد مسلمان شوم، رفتار نیکو و پسندیده همسرم بود. او با رفتار خودش علاقه به اسلام را در من زیاد مى‏کرد، و بالاخره یک روز به این نتیجه رسیدم که باید مسلمان شوم چون دینى کامل‏تر از آن نیست. به همسرم گفتم کسى را بیاورید تا شهادتینم را بگویم و رسماً مسلمان شوم. وقتى مسلمان شدم، عقد دایم اسلامى خواندیم و از آن پس زندگى تازه‏اى را شروع کردیم.

با توجه به اینکه خانواده شما در باره اسلام آگاهى نداشتند، با این امر مخالفت نکردند؟

خانواده من تقریباً مى‏دانستند که با رفتنم از مکزیک مسلمان مى‏شوم اما مطمئن نبودند، تا اینکه پس از دو ماه که مسلمان شده بودم، به خانواده‏ام تلفنى اطلاع دادم. آنها گفتند دینى که خدا را به یگانگى مى‏پذیرد، حتماً دین خوبى است و مخالفتى نشان ندادند. من به خاطر ورودم به ایران و زندگى در آن خوشحال بودم چون معتقد بودم جریان فساد در آمریکا طورى شدید است که انسان را با خود مى‏برد ولى حداقل در ایران این طور نیست.

به غیر از مسیحیت، آئین‏هاى دیگرى هم در مکزیک رواج دارند؟

در حال حاضر دین‏هاى بومى دیگر رواج ندارد و اکثر مردم کاتولیک هستند. پروتستان‏ها هم با اینکه تعداد کمى هستند، اما در حال گسترش مى‏باشند. در سرشمارى سال 2000م درصد مسلمانان مکزیک بسیار کم بود و به شمار نیامد اما با امید به الطاف خداوند و تلاش مبلّغان، امیدواریم این تعداد رو به افزایش باشد.

وضعیت مسلمانان در مکزیک چگونه است؟

در حال حاضر گروههاى مختلف مسلمان در مکزیک فعالیت دارند. در بین آنها گروههاى مختلف صوفى که در شهرهاى مختلف مراکزى دارند، فعال هستند. همچنین دو مرکز سنّى جدا از هم فعالیت دارند. در سال 1996 سفارت پاکستان در مکزیک مکانى را در اختیار مسلمانان گذاشت تا در آنجا نماز جمعه را به پا دارند. یک روز هم که سفیر عربستان در نماز جمعه شرکت داشت، متوجه شد جاى کافى براى نمازگزاران نیست، از این‏رو خانه‏اى براى این کار در اختیار مسلمانان قرار داد.
مشکلى که تازه‏مسلمانان در مکزیک دارند، اطلاعات کم راجع به اسلام است. هنوز خیلى از آنها فرق بین شیعه و سنّى را نمى‏دانند و تنها یک کتاب‏فروشى براى فروش و ارائه اطلاعات به مسلمانان وجود دارد.
خانم گلزار، با تشکر از مقدمه کاملى که راجع به خودتان و وضع مسلمانان مکزیک دادید، ضمن توضیح در باره روند تحصیلى کشورتان، در مورد تحصیلات خودتان هم توضیح دهید.

روند تحصیلى در مکزیک به گونه‏اى است که تا 15 سالگى یعنى تا پایان دوره راهنمایى اجبارى و رایگان است. آموزش از شش سالگى شروع مى‏شود و شش سال هم ادامه مى‏یابد. سه سال هم راهنمایى است. پس از آن هم تا دیپلم سه سال است که در مدارس عالى صورت مى‏گیرد اما اجبار نیست. اکثر مردم کشورم براى ورود به دانشگاه، سه سال متوسطه را هم ادامه مى‏دهند. تحصیلات من پس از گرفتن دیپلم در مقطع کاردانى در رشته اقتصاد ادامه یافت؛ پس از آن زبان آلمانى را آموختم و سپس به ایران آمدم. در سال 1366 تحصیلات حوزه‏اى در جامعةالزهرا را گذراندم. در سال گذشته و امسال رشته اصول مدیریت را در مرکز جهانى علوم اسلامى در ایران خواندم.

ورود به دانشگاه در مکزیک چگونه است؟ وضعیت چند دانشگاه را توضیح دهید.
ورود به دانشگاه با کنکور ورودى است. البته این امتحان مثل ایران مشکل نیست و بسیار ساده است. بعضى از دانشگاهها بدون کنکور ورودى اما با شرایطى خاص است؛ البته مدارس مذهبى هم در مکزیک وجود دارند که از 1991 میلادى آغاز به کار کرده‏اند. حدود 9000 مدرسه عالى در مکزیک وجود دارد. از مهم‏ترین دانشگاههاى مکزیک، دانشگاه «لاسایه» است که پدران روحانى آن را تأسیس کرده‏اند. دانشگاه «اِل‏کولجیه دِمکزیک»، دانشگاه «دولتى مستقل مکزیک»، دانشگاه «گوادالاخارا» و دانشگاه «اوتانامو» که وابسته به دولت نیست و آزاد است اما مثل دانشگاه آزاد ایران هزینه‏اى دریافت نمى‏کند. با توجه به اجبارى و رایگان بودن تحصیل تا مقطع راهنمایى، باسوادان مکزیک حدود 88% رسیده‏اند که این نکته قابل توجهى است؛ البته هنوز بزرگسالانِ بى‏سواد وجود دارند.
با توجه به پیشینه‏اى که در باره جامعه سنتى کشورتان گفته شد، کمى در مورد دین و فرهنگ مکزیک از گذشته تاکنون توضیح دهید.
مکزیک تاریخى کهن دارد. مردم بومى مکزیک سرخ‏پوستانى بودند که در طول تاریخ، امپراطورى بزرگى را تشکیل مى‏دادند. مهم‏ترین تمدن‏هاى موجود در کشورم، عبارت بود از «مایا»، «آستِکا» و «تلتکا» که اکنون در روستاها مردم بومى از نسل همین تمدن‏ها زندگى مى‏کنند؛ ولى فرهنگ به ارث رسیده در هر یک از این تمدن‏ها تنها همان ناحیه را تحت پوشش قرار مى‏دهد و مخصوص بعضى از روستاهاست چون در شهرهاى بزرگ نفوذ فرهنگ اروپا مخصوصاً «فرانسه»، «اسپانیا» و همچنین فرهنگ «آمریکاى شمالى» دیده مى‏شود.
اما در مورد دین و آئین گذشتگان که دیگر نشانه‏هاى کوچکى از آن باقى است، باید بگویم به دلیل اینکه در گذشته هنوز دین مسیحیت در مکزیک رواج نیافته بود، مکزیکى‏ها آئین‏هاى بومى مثل پرستش ماه، ستاره، خورشید و ... داشتند. در قرن پانزدهم میلادى که «کریستف کلمب» به مکزیک آمد، مردم این منطقه همگى سرخ‏پوست بودند و دین‏شان بت‏پرستى بود یا آئین‏هاى خاص بومى داشتند و مکان‏هایى براى عبادت ساخته بودند. هِرَم‏هایى که هنوز هم موجود است و تبدیل به مکان‏هاى دیدنى شده است. تا اینکه کم کم مردم به دین مسیحیت رو آوردند؛ اما بعضى آئین‏ها و رسوم، نوع لباس‏ها و مراسم‏ها وجود دارد. نژاد سرخ‏پوستان قبایل مکزیک هم با حضور سفیدپوستان دورگه شد.

لطفاً در باره رسومى که هنوز اجرا مى‏شود توضیح دهید.

مراسمى داریم که از گذشته‏هاى دور به جا مانده، مثل رقص پیرمردها که تقریباً یک نمایش است. پیرمردها لباس مخصوصى مى‏پوشند، کلاه مخصوصى به نام «پناچو» بر سر مى‏گذارند و مى‏رقصند. یا رقص سنتى شیر، که مردم لباس شیر مى‏پوشند و مراسم رقص اجرا مى‏شود. گروههاى موزیک «ماریاچیس» که لباس‏هاى مشکى با تزئینات نقره‏اى مى‏پوشند و ویولون مى‏نوازند. لباس «لوس چاروس» که شامل یک کلاه بزرگ و لباس بلند و هفت‏تیر است که این یک نوع لباس نظامى سنتى است و در روز انقلاب از آن استفاده مى‏شود.

روزهایى که در آن مراسم خاص انجام مى‏شود، چیست؟

روز پرچم که 24 فوریه است. این روز، روزى است که پرچم، رنگ‏هاى آن و نمادهایش معیّن گردیده است. در این روز پرچم بزرگى را در شهر بلند مى‏کنند و جشن مى‏گیرند. روز انقلاب که 15 و 16 سپتامبر است؛ مردم در مرکز شهر جمع مى‏شوند و رئیس‏جمهور سخنرانى مى‏کند. مراسم آتش‏بازى و پایکوبى انجام مى‏شود. روز کریسمس که عید بزرگ مردم مکزیک است، در این روز همه براى خرید هدیه تلاش مى‏کنند. درخت کاج تزئین مى‏کنند. ماکت خانه‏اى را که حضرت مریم(س) در آن بچه‏دار شد، درست مى‏کنند. نمایشى هم در روزهاى پیش از کریسمس انجام مى‏شود؛ بیشتر براى آگاهى بچه‏ها. بچه‏ها شمع روشن مى‏کنند و دعا مى‏خوانند. عروسک پلاستیکى که براى پذیرایى پر از میوه شده است، شکسته مى‏شود و میوه‏ها روى زمین مى‏ریزد و بچه‏ها با هیاهو از هم پذیرایى مى‏کنند. مراسم بعدى به نام «روز مردم مقدس» است که براى دو نفر از حواریون
به نام «سن‏پاپلو» و «سن‏پترو» جشن مى‏گیرند. این مراسم یک بزرگداشت است که بیشتر بزرگ‏ترها در کلیساها حاضر مى‏شوند و دعا مى‏خوانند. یک روز هم هست که در آن مردم جشن مى‏گیرند. به این ترتیب که چهل روز روزه مى‏گیرند؛ البته نه به این شکل که در ایران و بین مسلمانان رواج دارد، بلکه در این روزه مردم گوشت نمى‏خورند و جمعه‏ها باید ماهى بخورند. این مراسم مخصوص ماه مارس است؛ البته در حال حاضر چندان رواج ندارد. روزهاى شنبه و یکشنبه تعطیلات رسمى است و مردم در این روزها بیشتر مسافرت مى‏کنند و مراسم خاصى جز حضور در کلیسا ندارند.

لباس‏هاى خاصى هم در این روزها مى‏پوشند؟

لباس‏هاى سنتى در مکزیک فراوان است. یک نوع لباس که در برخى جشن‏ها مى‏پوشند، شامل یک کلاه بزرگ، یک بلوز بلند، چکمه و شلوار، کلاه‏ها هم مدل‏هاى مختلف دارند؛ بعضى از آنها با گُل درست شده‏اند، بعضى با حصیر، بعضى هم با پرهاى رنگارنگ. لباس‏ها اکثراً تزئینات دارند، اما لباس‏هاى بومى مخصوص زنان
شامل یک پیراهن پُرچین بدون آستین است، همراه با شال که «براکوراس» نام دارد. یا یک دامن پُرچین و بلوز آستین‏دار مى‏پوشند. اکثر لباس‏هایى که در کشورم مورد پسند زنان واقع شده و از آن استفاده کرده‏اند، پوشش مناسبى داشته و همراه هر کدام یک شال یا یک روسرى است و این نکته ظریف براى مردم بومى که هیچ اطلاعى از دنیاى خارج نداشته‏اند جاى تعجب است.

خانم گلزار، در باره آداب و رسوم ازدواج کمى صحبت کنید.

مراسم ازدواج که در بین مردم بومى رواج داشته، به طور کلى از بین رفته به طورى که دیگر کسى از ازدواج و مراحل آن میان قبایل اطلاع ندارد. مراسمى که در حال حاضر انجام مى‏شود به این ترتیب است که دختر و پسر پس از آشنایى و توافق، با خانواده‏هایشان صحبت مى‏کنند و مراسم خواستگارى که تقریباً تشریفاتى است، انجام مى‏شود. پس از اعلام رضایت خانواده عروس، مراسم عقد انجام مى‏شود. عقد به صورت قانونى و در دفترخانه انجام مى‏شود. سپس مراسم عقد مذهبى در کلیسا گرفته مى‏شود. البته این دو مراسم را مى‏شود با فاصله انجام داد. معمولاً دختر و پسر براى ثبت ازدواج به دفترخانه مى‏روند، سپس وسایل و امکانات زندگى را تهیه مى‏کنند. بعد از اینکه همه موانع برطرف شد، مراسم عروسى در کلیسا انجام مى‏شود. بستگان عروس و داماد در کلیسا جمع مى‏شوند و خطبه عقد توسط کشیش خوانده مى‏شود. در این مراسم داماد حلقه‏اى به عروس هدیه مى‏دهد و پس از انجام مراسم در کلیسا همه میهمانان براى صرف ناهار یا شام به سالن غذاخورى مى‏روند و با حضور گروههاى موزیک به جشن و پایکوبى مى‏پردازند.

در مکزیک هدیه ازدواج هم وجود دارد؟

از طرف دولت خیر؛ ولى از طرف بستگان عروس و داماد بله. به این صورت که یک روز خانواده عروس و داماد جمع مى‏شوند، فهرستى از اثاثیه عروس و داماد که توسط هر دو یا داماد تهیه شده ارائه مى‏شود و هر چیز که از وسایل کم باشد، توسط فامیل به صورت هدیه آورده مى‏شود.

عروس در روز عروسى لباس خاصى به تن دارد؟

خیر. همان لباس سفید که در همه کشورها معمول است. از لباس‏هاى سنتى در مراسم سنتى و اعیادى که گفتیم استفاده مى‏شود.

وضع طلاق در مکزیک چگونه است؟

طلاق از لحاظ کلیسا جایگاهى ندارد. در واقع کسى که در کلیسا ازدواج مى‏کند براى بار دوم نمى‏تواند این امر را انجام دهد، اما از طریق قانون مى‏توان انجام داد. در کل، طلاق هر چند زیاد هست اما به همان اندازه زشت و زننده است.

زبان مردم مکزیک چیست؟

زبان رسمى مکزیک اسپانیولى است و بیشتر مردم اسپانیولى صحبت مى‏کنند. همچنین 54 زبان محلى بومى در مکزیک رایج مى‏باشد. البته در این اواخر دولت از لحاظ آموزش طورى برنامه‏ریزى کرده که تمام مردم مکزیک بتوانند اسپانیولى صحبت کنند.

خانم گلزار، در باره وضع زنان و مشاغل آنان توضیح دهید.

زنان همپاى مردان تلاش مى‏کنند و دیگر نقش زن به عنوان یک عضو ضعیف، از بین رفته، تقریباً در اکثر شغل‏هایى که مردها مشغول خدمتند، خانم‏ها هم فعالیت  مى‏کنند، چون در مکزیک تقریباً بیشتر دختران به دانشگاه مى‏روند، زنان در کنار خانه‏دارى تحصیل مى‏کنند و یا به کارى خارج از خانه مشغول مى‏شوند.

هنرهاى دستى زنان چیست؟

کارهاى دستى که زنان انجام مى‏دهند، سفالگرى، گلیم‏بافى، گلدوزى، هویه‏کارى و کار با کاغذ است. به این صورت که کارت‏هاى عروسى یا کارت‏هاى تزئینى درست مى‏کنند. اما این کارها به منظور درآمدزایى نیست بلکه تفریحى است و بیشتر جنبه سرگرمى دارد.

از غذاهاى سنتى و میوه‏هاى کشورتان بگویید.

یکى از غذاهایى که در مکزیک طرفدار زیادى دارد، «برباکوا» است که در مراسم عروسى بیشتر از این غذا استفاده مى‏شود. این غذا بره بریان‏شده است ولى با این تفاوت که آن را میان برگ موز مى‏پیچند و در تنور مى‏پزند و بسیار لذیذ است. غذاى دیگر که با کاکائو و فلفل و مرغ درست مى‏شود و تقریباً شبیه فسنجان است، نام آن «ماکه» است. «تورتیا» یک نوع نان با آرد ذرت است. نوعى غذا هم با موز درست مى‏شود. موزها در مکزیک متفاوت است. نوعى موز هست که رنگ قرمز دارد و حدوداً نیم متر تا شصت سانت قد دارد. این نوع موز را پوست مى‏کَنیم، خرد مى‏کنیم و به صورت سرخ‏شده مى‏خوریم. نوعى غذاى دیگر هم هست که با یک نوع کاکتوس درست مى‏شود؛ به این ترتیب که ابتدا تیغ‏هاى آن را جدا مى‏کنیم و چند روزى در آب مى‏ماند پس از آنکه لعاب پس داد، آن را سرخ مى‏کنیم. این گیاه سرشار از کلسیم است و نوعى نوشیدنى هم از آن درست مى‏شود.
میوه در مکزیک فراوان است و تقریباً همه میوه‏هایى که در ایران هست در مکزیک هم یافت مى‏شود به جز گیلاس، خربزه و توت سیاه. اما انبه زیاد داریم و انواع و اقسام موزها، موز زرد، قرمز، سبز، کوچک و بزرگ!

خصوصیات یک دختر مکزیکى چیست؟

دختران مکزیک شاد و سرحال هستند و مدام در تکاپو! به گذشته خود و رسومات احترام مى‏گذارند و سعى دارند در فعالیت‏هاى اجتماعى و سیاسى شرکت کنند.

فکر مى‏کنید مشکلات یک دختر مکزیکى چیست؟

مشکلاتى که مد نظر من است و مى‏خواهم آن را بیان کنم، به مشکلات دختران مسلمان برمى‏گردد. دختران مسلمان و فعال در وضع بدى به سر مى‏برند. در مکزیک از لحاظ انحرافات اخلاقى بسیار لطمه مى‏خورند و با اوضاع آنجا مجبورند خانه‏نشین باشند. شرایط ازدواج هم ندارند چرا که در آنجا تعداد مسلمانان براى ازدواج بسیار کم است و اکثر آنها تا آخر عمر مجرد مى‏مانند و مشکلات زیادى را تحمل مى‏کنند که امیدوارم با لطف خداوند، مشکلات خانوادگى و اجتماعى آنها زودتر حل شود.
با تشکر از خانم مارتا گلزار (روچا) که وقت خود را در اختیار ما قرار دادند. امیدواریم که همواره در پیشبرد اهداف الهى موفق و پیروز باشند.