آیینه ذهن
اکرم جمشیدیان
ذهن چیست؟
ذهن، آیینه شفافى است که صورت اشیاى گوناگون در آن جلوهگر است. همه اطلاعات، باورها، پنداشتها و ... انسان در این جعبه ناپیداى متشکل از سلولهاى خاکسترى مغز جاى دارد. عملیات بسیار پیچیده و شگفتانگیزى که با سریعترین و پیشرفتهترین رایانههاى جهان قابل مقایسه نیست پیوسته در حال انجام است تا بیاموزى، به یاد آورى، بیافرینى و بالاخره بیندیشى. تحرک و پویایى اندیشه، زمینه رشد و تعالى تو را فراهم سازد و هر روز با خلاقیت و نوآورى، راههاى بکر و تازه براى بهبود زندگى خود و جامعهات ارائه دهى. حالا بگو آیا مىتوانى سه دقیقه بر یک موضوع تمرکز داشته باشى؟
فکر من و تو همچون پرندهاى سبکبال با نهایت سرعت، زمین و زمان را طى مىکند. از این شاخه به آن شاخه مىپرد، شناخته را به یاد مىآورد و ناشناخته را تصور مىکند. از سادهترین خاطرات کودکى تا دورترین نقطه جهان را درمىنوردد. کنترل این پرنده تیزبال نیاز به قدرت و مهارت داشته، نقش اساسى و تعیینکننده در زندگى و آینده دارد. اگر نتوانى آن را مهار کنى، هر لحظه سرگردان و بىهدف به سویى پر مىکشد. چه روزها و گاه ماهها که تو با ذهنى آشفته و پریشان و بىهدف از روى عادت، عمر مىگذرانى، دچار روزمرگى شدهاى، گذشت زمان تو را همچون برگى بدون هدف روى آب به هر طرف مىکشاند، گاه در غم و افسوس خاطرات تلخ گذشته و گاه در بیم و ترس از آینده سرگردان ماندهاى. شک و تردید، اضطراب و دلهره آزارت مىدهد. اگر چنین است تلاش آغاز کن. تو باید به بازسازى ذهن خود بپردازى تا بتوانى تصویرى شاد و روشن از زندگى داشته باشى.
براى ساختن هر بناى جدید ابتدا نیاز به پاکسازى و از بین بردن موانع دارى. همین امشب یا حداقل در اولین فرصت سرى به جعبه نامرئى ذهن خود بزن، شاید نیاز به خانهتکانى دارد. با بازخوانى افکار و اندیشههاى خود چه چیز را بیشتر به یاد مىآورى؟ خاطرات تلخ گذشته، نامهربانىها، کینهها، عقدهها یا نداشتههایى که در آرزویش بودهاى؟ خوب نتیجه ...؟ هیچ ... فرسوده شدن اعصاب و روان، غم و غصه خوردن. پس رها کن. امروز روز دیگرى از روزهاى خداست. گذشته را رها کن. تنها کسب تجربه و عدم تکرار اشتباهات دیروز مىتواند امروز براى تو راهگشا و مفید باشد. اما مرور کردن و اهمیت دادن به اختلافات، کینهها، بدگمانى و کمبودها براى تو هیچ ثمرى ندارد. براى آرامش زندگى خودت هم که شده باید ببخشى و درگذرى و رها کنى. اگر شجاعت بخشش ندارى، حداقل این خار و خاشاکها را در جایى پنهان کن تا کم کم به فراموشى سپرده شود. باید با دقت و جدیت، به مهار و کنترل افکار و اندیشههاى خود بپردازى و هر فکر و خیالى را که سوهان روح توست، از ذهن پاک کنى؛ اگر چه پاکسازى مدتها به طول انجامد.
آیینه ذهن من و تو همچون گیرندهاى بسیار قوى است که پیوسته با ابزارهاى حسى مشغول تصویربردارى مىباشد. زندگى انسان آمیختهاى از زشتى و زیبایى، غم و شادى است و زندگى بدون مشکل معنا ندارد. مهم، نگرش و برخورد تو با مشکل است. حالا که بعد از مدتها تلاش، ذهن خود را پاک کردى، گیرنده این دستگاه را به طرف زیبایىها، نعمتهاى خدادادى و جنبههاى مثبت افراد تنظیم کن تا تصاویرى شفاف و روشن داشته باشى. توجه به نعمتها تو را به یاد «نعمتدهنده» مىاندازد و یاد او آرامبخش دلهاست. روحیه سپاس و تشکر از او، نعمتى است. حالا بگو: اگر تمام ذهن و دل و وجود خود را متوجه نور مطلق هستىبخش و معبود خود کنى، از بازتاب نور این خورشید بیکران در آیینه شفاف وجود خود چه مىبینى؟
اکنون با جذب و دریافت و ارتباط پیوسته رحمت الهى، درخششى دیگر در این آیینه جلوهگر است؛ در ذهن تو چشمهاى پاک به نام عشق و امید در حال جوشش است. با وجودى لبریز از نور و امید و شادى و به پاس شکرگزارى از معبود و پرستنده خود، عشق و محبت را همچون آبى گوارا نثار کن، دلهاى همه را غرق در شادى و امید ساز، نیز هر لحظه با هدایت افکار خود به سوى محبوب و معبودت با دلى شاد و مطمئن، آیندهاى تابناک و روشن براى خود بساز.
(برداشت از آیه 62 سوره مبارکه یونس) «اَلا اِنَّ اَوْلیاءَ اللَّه لا خَوْفٌ عَلَیْهم وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ؛
بدانید که دوستان خدا نه ترسى (از آینده) و نه غمى (از گذشته) دارند.»