پشت صحنه تولید گفتگو با فرشته ولى مراد و فرخنده کیهانى


 

پشت صحنه تولید
گفتگو با خانم فرشته ولى‏مراد و خانم فرخنده کیهانى‏

در شماره 164 مجله، در این ستون بحثى در باره برنامه‏هاى صدا و سیما در ارتباط با مسائل زنان گشوده و به برخى از تولیدات این رسانه اشاره کردیم. «پیام زن» بر آن شد با برخى از تهیه‏کنندگان برنامه‏ها، گفتگو کند. خانم‏ها «فرخنده کیهانى»، «فرشته ولى‏مراد» و «ناهیدالسادات شریفى»، تهیه‏کننده‏هایى بودند که براى گفتگو انتخاب شدند ولى متأسفانه خانم شریفى تهیه‏کننده «هزار راه نرفته» به تقاضاى ما پاسخ مثبت ندادند.
آنچه مى‏خوانید گفت و شنود ما با خانم‏ها ولى‏مراد و کیهانى است.

* *

لطفاً ابتدا خودتان را بیشتر معرفى کنید.

فرخنده کیهانى یزدى هستم، فارغ‏التحصیل‏کارشناسى ارشد فلسفه غرب و عرفان اسلامى. همچنین دوره معادل کارشناسى ارشد تهیه‏کنندگى برنامه‏هاى تلویزیونى را گذرانده‏ام. حدود 15 سال است که اغلب کارهاى مطالعاتى و تحقیقاتى‏ام راجع به مسائل زنان است.
فرشته ولى‏مراد هستم با اسم شناسنامه‏اى توران. به لحاظ آکادمیک، کارشناسى جامعه‏شناسى دارم. این رشته را اضافه کنید به مطالعه و کار تحقیق در معارف اسلامى و مطالعه مباحث و موضوعات اسلامى، که اوّل با انگیزه و پاسخ به سؤال‏ها و نیازهاى شخصى به صورت مطالعات آزاد از دوران نوجوانى شروع شد، سپس نیازهاى اجتماعى به آن اضافه شد. تحقیقات در هر دو زمینه هنوز ادامه دارد و به حسب نیاز پس از انقلاب، بخشى از آنها به مباحث و مطالعات زنان گرایش پیدا کرد.

چه مدتى است که کارهاى تحقیقى و فرهنگى مى‏کنید و این کارها را در چه قالب‏هایى ارائه مى‏دهید؟

خانم ولى‏مراد: از نوجوانى و سال‏هاى پیش از انقلاب کار را با تدریس خصوصى و فعالیت فرهنگى شروع کردم، رسماً تدریس را از زمان دانشجویى ادامه دادم. تولید فرهنگى ابتدا در قالب کار قلمى بود و در سال‏هاى انقلاب، در شکل اداره کلاس و جلسات سخنرانى، که در واقع ارائه تحقیقات براى جمع بود. همچنین کار اجرایى را به صورت اداره کتابخانه و مدیریت کلاس‏هاى نوجوانان انجام مى‏دادم. یکى دو سال پس از انقلاب، آموزش و پرورش را کنار گذاشتم و به دلیل فعالیت با بُرد بیشتر به صدا و سیما پیوستم. خیلى زود فعالیت‏ها که در شکل کارهاى قلمى، تحقیقى، تحلیلى، ادبیات و کارهاى رسانه‏اى بود به فعالیت در زمینه زنان معطوف شد. این کارها بیشتر در موضوعات کودک، جوان، خانواده و زنان بود، که از یک طرف به مسائل فرهنگى و اجتماعى داخل و کشورهاى غربى توجه داشت و از طرف دیگر به نگاه اسلام در مورد مسائل مورد نیاز. قالب کار علاوه بر کارهاى قلمى گاهى اوقات مدیریت و نظارت و اجرا بود و گاه تولیدات فرهنگى. ارائه تحقیقات و نتیجه مطالعات در شکل‏هاى مختلف بود که در طول سال‏ها بستر و قالب کارىِ خود را پیدا کرد. به طور کلى مى‏شود گفت فعالیت‏ها در گونه‏هاى زیر بود: داستان، نقد و بررسى و تحلیل، مقاله‏هاى تحقیقى تحلیلى، تولید تلویزیونى و ارائه یا مدیریت طرح‏هاى اجرایى. البته نُه سال همکارى با آموزش و پرورش خارج از کشور را در پرونده کار فرهنگى نیز دارم.

چند سال است که در زمینه مسائل زنان کار مى‏کنید و چرا؟

خانم ولى‏مراد: اولین تحقیق عملى جامعه‏شناسى که به دانشگاه ارائه دادم در اردیبهشت 58 بود که به ضمیمه عکس و نقشه منطقه در باره چگونگى زندگى و مسائل و مشکلات زنان بود در یک روستاى دورافتاده در گنبد که آن سال‏ها به گنبد کاووس شناخته مى‏شد. آن سال با اشتیاق این کار را کردم تا اطلاعات لازم را به مسئولان براى رفع مشکلات داده باشم. از آغاز تلاش من پیدا کردن راه حل براى مشکلات و معضلات جامعه بود؛ با توجه به واقعیت‏ها امروز هم با همین نگاه کار مى‏کنم اما چرا مسائل زنان؟ معناى کشور انقلابى، ساختن جامعه‏اى با تعاریف اسلامى است. براى ساختن این جامعه همه موظفند. اما زنان مسائل و مشکلات خود را دارند. به جهت زمینه‏سازى براى رشد و تکامل انسان، بناى جمهورى اسلامى، بر حل و رفع مشکلات بوده و هنوز هم بر همین شیوه است. در هر قشرى افرادى از خود همان صنف بهتر و بیشتر و درست‏تر مى‏توانند مسائل و مشکلات خود را ببینند و در جهت رفع آنها تلاش کنند. در مورد قشر زنان همین طور است. سهم من از تلاش براى جمهورى اسلامى به عنوان یک زن این بود که خود را موظف دیدم در جهت کارشناسى مطالعاتى که در حوزه تحقیقاتى‏ام بود پیش بروم و در همین زمینه وارد کار شوم. آنچه در جامعه ما در ارتباط با زنان جارى است با اسلام فاصله دارد. ما در زمینه‏هاى فرهنگى، قانون، هنجارها و فرم‏هاى جامعه، نیز در مسائل و روابط خانوادگى و اجتماعى و ... با اسلام فاصله داریم و این وضع ناخوشایند و ناروا است. بیشتر از اینکه ناروا به زنان باشد به اسلام است. تهمت به اسلام است که جامعه اسم اسلام را به یدک بکشد ولى در جهت برطرف کردن کاستى‏ها و نواقص نکوشد. دلیل اصلى کار کردن من در مسائل زنان همین نکته است.
خانم کیهانى: از آنجا که زن عنصر اصلى خانواده است و بار اصلى فرهنگ‏سازى جامعه به طور مستقیم و غیر مستقیم بر دوش زنان است، آگاه بودن این قشر تأثیر بسزایى در چگونگى مناسبات فرهنگى جامعه دارد؛ به همین دلیل و دهها دلیل دیگر همواره کوشیده‏ام در حد توان خودم قدمى در این راه بردارم و برنامه‏هایى براى زنان بسازم.

تا به حال چه نوع آثار فرهنگى داشته‏اید و چند تولید رسانه‏اى در ارتباط با زنان؟

خانم ولى‏مراد: کار من تحقیق است و فکر کردن و ارائه طرح و تولید فرهنگى. نیز تحقیقات اجتماعى و ارائه طرح‏هایى ریز و درشت در ارتباط با مسائل زنان براى رفع مشکلات.
تولیدات فرهنگى من در چند زمینه است؛ یکى داستان‏هاى کوتاه و بلند و رمان (که بعضى چاپ شده و بعضى در دست چاپ است و بعضى در صف انتظار) نیز نگارش مقالات تحلیلى، همچنین بررسى تولیدات ادبى و هنرى و رسانه‏اى و نقش و جایگاه زن در آنها. تحلیل و بررسى داستان، تولیدات صدا و سیما و فیلم سینمایى نیز انجام مى‏دهم. از کارهاى دیگر نوشتن مقالات تحقیقاتى در مسائل زنان است اعم از مقالات تئوریک و نظرى، اجتماعى و یا تحلیل و بررسى. اینها کارهاى قلمى من است ولى آنچه برایم اهمیت دارد طرح‏هایى است که در سطح تصمیم‏گیرى‏هاى کلان است و براى اجرا ارائه مى‏شود. (بگذریم از اینکه اجرا مى‏شود یا فقط ایده و بخش‏هاى لازم گرفته شده و توسط کس دیگر اجرا مى‏شود. جالب توجه است که بعضى از این فکرها براى اجرا به کسانى داده مى‏شود که نگاهشان درست در نقطه مقابل است یا گاه فقط اسم است که مى‏ماند.)
از طرح‏هاى تلویزیونى که در راستاى تحقیقات و مطالعاتم انجام گرفته در سال‏هاى اخیر، برنامه «زن در قصه پریا» بود که تحقیق آن به صورت مقاله به چاپ رسیده، اکنون به صورت گسترده با ترجمه قصه‏هاى مورد نظر به عنوان یک کتاب مستقل آماده چاپ است و دنبال ناشر هستم. این برنامه تلویزیونى با بررسى نقش زن در ده قصه پایه‏اى از قصه‏هاى عامیانه غرب (folktales,fairytales) نکاتى را مطرح مى‏کند. این کار نگاه و بررسى نقطه نظریات نسبت به زن است که روشن مى‏کند ریشه بسیارى از دیدگاهها در جامعه ما در باره زن، به دیدگاه غربى (که نگاه یهود و مسیحیت است) نزدیک‏تر است.
آخرین تولید تلویزیونى‏ام برنامه «زنان اهل قلم» بود که در 38 قسمت در شبکه دو پخش شد. اجراى این طرح با دو هدف انجام گرفت:
یکى معرفى بانوان اهل تحقیق و نویسنده به جامعه و طرح نظریات و دیدگاههاى آنها براى استفاده براى اهل فن، مثلاً جهت قانونگذارى، سیاستگذارى و برنامه‏ریزى مدیران و مسئولان.
هدف دیگر جلب توجه زنان محقق و نویسنده به این نکته بود که پرداختن به مسائل بانوان، از وظایف مهم و بلکه واجب آنها است.
اجراى این برنامه را خود به عهده گرفتم چون کارشناس مسائل زنان هستم و نمى‏خواستم و نمى‏توانستم به مجرى دیکته کنم که سؤال‏هایش چه باشد، چرا که سؤال‏ها در ارتباط با صحبت‏هاى میهمان برنامه مطرح مى‏شد و کار دیکته‏اى نچسب و بى‏فایده بود. ارتباط صمیمى و تأثیر «کارشناس بودن مجرى» در زمان ضبط، خود را نشان داد و گروه تولید و میهمانان آن را امتیاز برنامه دیدند. میهمان‏هاى شرکت‏کننده بدون استثنا پس از ضبط برنامه از آن تقدیر و ابراز کردند ارتباط به گونه‏اى بوده است که راحت بتوانند حرف‏هایشان را بزنند. به دلیل قوّت اجرا (به دلیل کارشناس بودن مجرى) با پخش اوّلین برنامه، مدیریت محترم شبکه دو سیما رسماً از برنامه تقدیر کرد.

خانم کیهانى: اکثر کارهایم به صورت تصویرى ارائه شده است. در برخى موارد هم کارهاى مکتوب داشته‏ام. در ابتدا کارم را از سال 78 با ساخت برنامه «مجله بانوان» شروع کردم. تا به حال بیش از پنج هزار دقیقه برنامه در مورد زنان ساخته‏ام از جمله برنامه‏هاى «تاریخچه فمینیسم»، «زن در سیماى قرآن»، «زن در تاریخ ایران»، «زن در سینماى ایران»، «زن در سینماى جهان»، «نگاهى دیگر»، «به سوى خورشید»، «زندگى ادامه دارد» و ... بازخوردهاى مطلوبى برنامه‏ها داشته که نشان از اهمیت موضوعات مربوط به زنان دارد.

تولیدات رسانه‏اى چه بازتاب‏هایى داشته مثلاً برنامه «زنان اهل قلم»، در داخل سازمان و بین مسئولان، نیز از نظر مخاطبان؟

خانم ولى‏مراد: بازخوردهاى مردمى عالى بوده است، بسیار برتر از انتظار. در این ارتباط در سراسر کشور دوستانى پیدا کردم که آنها را ندیده بخشى از زندگى‏ام مى‏دانم. بعضى با تماس‏هاى خود، رازهاى خانوادگى‏شان را به عنوان یک امین برایم گفتند و از من نظر خواستند. مردم به عنوان مخاطبان اصلى کارها، خادمان را که انگیزه‏اى جز خدمت ندارند تشخیص مى‏دهند. ارتباطات بسیار گسترده بود. تشکراتى که خود را لایق آنها نمى‏دانم. از تمام کسانى که برنامه‏ها را به گونه‏هاى مختلف حمایت کردند تشکر مى‏کنم. اگر دلگرمى نبود نمى‏توانستیم در مقابل فشارهایى که از کانال‏هاى دیگر به کار گرفته مى‏شد بایستیم.
فکر مى‏کردم بیشتر خانم‏ها از برنامه استقبال کنند ولى آقایان و بعضى از همکاران صدا و سیما نیز در تماس‏هاى خود علاوه بر تقدیر و تشکر و پى‏گیرى کار، راه حل مشکلات را جستجو مى‏کردند. تماس‏هایى که کتاب‏ها را مى‏خواستند و راه تماس با کارشناسان و میهمانان برنامه را، بسیار بود که همه اینها باعث قوّت قلب بود. توجهات و قدرشناسى‏هایى که نسبت به برنامه انجام شد علاقه و توجه من را به ادامه ساخت برنامه بیشتر کرد. البته وقتى طرح را تصویب مى‏کردم، تصویب ضمنى را از مدیریت وقت شبکه دو گرفتم که برنامه قطع نشود و ادامه داشته باشد اما تغییر مدیریت و دیدگاههاى مخالف و فشارهایى که از بیرون وارد مى‏شود، نیز برنامه‏ریزى‏ها و مصالح دیگر باعث شده در مقابل تقاضاى ادامه ساخت برنامه جوابى دریافت نشود.
مایلم کسانى که در ارتباط با برنامه یا ادامه آن به هر شکل دیگر (تلویزیونى و یا غیر آن، همین برنامه یا غیر آن) نظرى دارند با شماره تلفن و نمابر 22203650 - 021، با دفتر برنامه تماس بگیرند و نامه‏ها و پیغام‏هاى خود را بدهند. برنامه «زنان اهل قلم» شروعى است که قرار نیست متوقف شود. منتظر تماس‏ها و پیشنهادهاى نویسندگان، محققان، نوقلمان، منتقدان و اهل تحلیل و بررسى، نیز دانشجویان و کارشناسان مطالعات و مسائل مربوط به زنان جهت هماهنگى و برنامه‏ریزى هستم.
بازخورد دیگرى را هم شاهد بودم که البته با نگاه برنامه به مسائل زنان و طرح موضوعات مطرح شده منتظر این برایند بودم. در جامعه بعضى تا ببینند کسى از مسائل زنان حرف مى‏زند برچسب فمینیسم را مى‏چسبانند، سپس هر چه بخواهند مى‏گویند! البته اینان به طور حتم افرادى هستند که نه فمینیسم را مى‏شناسند و نه نگاه اسلام به زن و نه جامعه را. برخى از این افراد و مراکز، نان مخالفت با فمینیسم را مى‏خورند. وقتى کسى سواد و اطلاعات لازم را ندارد چگونه حرف براى گفتن داشته باشد؟

موضوع دیگر اینکه آنجا که مسئله حق و حقوق به میان مى‏آید، یک نفر هست که آن را پایمال کرده باشد! حق و حقوق ضایع شده، بازنده و برنده دارد. این موضوع در ارتباطات خانوادگى و اجتماعى، نیز اشغال پست‏ها و سمت‏هاى ریاستى و مدیریتى و اجرا مصداق دارد. در مورد حقوق ضایع‏شده زنان چه کسى بهره مى‏برد؟ کسى که بهره مى‏برد به راحتى از آنچه استفاده مى‏کند نمى‏گذرد. پس نباید مسائل و مشکلات و حقوق زنان مطرح شود مگر اینکه در فکر چاره و دلسپرده به اسلام باشند و تقوا داشته باشند. نیز به عدالت و آخرت، بیشتر از منافع مادى و انحصارطلبانه خود اعتقاد داشته باشند. رمز امتیاز اسلام با سایر جنبش‏هاى اجتماعى در ارتباط با زنان همین جا روشن مى‏شود.
در نگاه اسلام لازم نیست کسى حتماً زن باشد تا از حقوق و عزت و کرامت زنان بگوید؛ کافى است سرسپرده حق باشد. در نظام ما و در دوران کنونى بزرگ‏ترین و برترین راهنما حضرت امام و مقام معظم رهبرى است. در نظام جمهورى اسلامى دیدگاه امام و مقام معظم رهبرى معیار است و بقیه موظف هستند خود را با آن دیدگاه همخوان کنند. در برنامه «زنان اهل قلم» بخشى گنجانده شده بود که نگاه رهبرى به مسائل زنان بود. چون این دیدگاه با نگرش بعضى جور در نمى‏آمد براى اشکال گرفتن بدون توجه به گوینده مطالب وقتى مى‏خواستند به تندروى برنامه اعتراض کنند به آن نقطه‏نظرها اشاره مى‏کردند، بعد که مى‏فهمیدند این سخنان، فرمایش رهبر نظام است، به شاخه دیگر مى‏پریدند!
در برنامه، به مسائل حساسى پرداخته بودم، پس باید منتظر واکنش‏هایى مى‏ماندم. نکته قابل توجه این است که به دلایل مختلف بعضى نمى‏خواهند این مطالب مطرح شود. دلایل را جاى دیگر باید بررسى کرد. با پخش برنامه، اعتراض شد که یکى پیدا شده «سِرّ مگو» را فاش کرده، شروع کردند به اعمال فشار به سازمان! روشن بود نظریات در باره برنامه‏اى که مى‏گوید به زنان ستم مى‏شود و حقوق آنها پایمال مى‏گردد، چه خواهد بود، هر چند همه برنامه این مطلب نباشد و حرف‏هاى صحیح بزند. اولین اعتراض توسط دفترى انجام شد که آقایان در آنجا کار مطالعات زنان را در دست گرفته‏اند. بعد از نامه اعتراض‏آمیز آنان، بازبین‏ها گفتند که در سازمان بنا نیست حرف‏هایى زده شود که در برنامه گفته مى‏شود، این حرف‏ها سیاه‏نمایى است، فمینیستى است و سخنانى از این قبیل! یکى از بازبین‏ها به عنوان اشکال کار اظهار داشته بود «برنامه فرمایش‏هاى رهبر را گزینش کرده» اما اگر سخن بزرگان را گزینش نکنى پس چگونه باید به اطلاع برسانى؟ پس از دریافت نظر بازبین‏ها نامه‏اى براى مدیریت گروه ارسال کردم و در آن امتیازات برنامه و غیر کارشناسانه بودن نظریات بازبین‏ها را برشمردم. کار به ارزیاب‏ها کشید. ارزیابى (که کارى با رده بالاتر است) تحلیلش به گونه دیگر بود و نگاه فمینیستى برنامه را نپذیرفت. القصه، ادامه نامه‏ها و مباحث و جلسات مشترک با بعضى از مسئولان و دفتر امور زنان و بازبینى مشترک و حرف‏ها و سخن‏ها و استدلالات. حرف من هم که یک کلام معلوم بود و آن اینکه راهى نیست جز اینکه مشکلات زنان باید برطرف شود.

آیا از کارهایى که کرده‏اید راضى هستید؟ به این معنى که اگر باز امکانات تولید بگیرید به همین مقوله‏ها بپردازید؟

خانم ولى‏مراد: حتماً همین طور است. شک نکنید. کارهایى را که کرده‏ام به خاطر اعتقاداتم کرده‏ام. ما پاى انقلاب ایستاده‏ایم. همه وظیفه داریم تلاش کنیم جامعه در مسیرى که اسلام معرفى کرده قرار بگیرد؛ همین طور است مسائل مربوط به زنان و خانواده. ما این راه و این کار را آگاهانه انتخاب کرده‏ایم با درک همه مشکلاتش. حرف منافع گروهى و فردى نیست، از اوّل هم نبوده است که شروع کنیم یا کنار بکشیم و دست نگهداریم. هدف وظیفه و تکلیف است. حتى هدف، حقوق زنان نیست. هدف عدالت است و اسلام. جامعه‏اى که مزین به اسم اسلام است، نمى‏تواند به بى‏عدالتى و تضییع حرمت و کرامت انسانى زنان آلوده باشد.
خانم کیهانى: به کارم بسیار علاقه دارم و اگر زمینه فراهم باشد دوست دارم بتوانم برنامه‏هاى دیگرى براى زنان تولید کنم.

آیا طرح‏هاى دیگرى هم داشته‏اید که در جریان تصویب یا تولید و یا پخش دچار مشکل شده؟ چه مشکلاتى و چه طرح‏هایى؟

خانم ولى‏مراد: طرح‏هاى بسیار داشته و داده‏ام. با اینکه مى‏دانسته‏ام چه بلایى سر آنها مى‏آید. مهم‏ترین مشکل در ارتباط با دادن طرح‏ها برگرفتن ایده و دادن پروژه به دست دیگرى با تغییراتى در کار براى اجرا است. مهم‏ترین و اصلى‏ترین تغییر هم هدف طرح است در ارتباط با نقطه‏نظرهایى که موضوع اصلى مورد توجه بوده‏اند. هم طرح‏هاى تلویزیونى داده‏ام و هم طرح‏هایى براى اجرا به مراکز دیگر. وقتى دیدگاههاى مجرى طرح توسط ارائه‏دهنده روشن است، از طرف دیگر آنها که پست‏هاى تصمیم‏گیرى و امکانات و قدرت را در دست دارند ترجیح مى‏دهند روى آن مسائل با آن نقطه‏نظرها کار نشود اما اسم و موضوع را مى‏گیرند و مى‏دهند به کسى برایشان کار کند که اهداف آنها را پى بگیرد، نتیجه روشن است.
زنان کدام پست قدرت و امکانات تصمیم‏گیرى، سیاستگذارى، برنامه‏ریزى و اهرم‏هاى قدرت را به دست دارند تا در مورد مشکلات جامعه زنان تصمیم بگیرند و کار کنند؟ حد و اندازه چند نفر در مجلس و چند تا مشاور و دفتر کار هم معلوم است! اگر بخواهند سمت و سویى بگیرند که با تصمیم آقایان متفاوت باشد به زودى باید صندلى را به کسى واگذار کنند که فشار وارد نمى‏کند. اصلاً جایى براى وارد کردن فشار نیست.
خانم کیهانى: به نظر من در جریان تصویب، تولید و پخش یک برنامه مشکلات دو دسته هستند:
یکى معضلاتى که به دلایل گوناگون براى همه برنامه‏سازان ایجاد مى‏شود، دیگرى مشکلاتى است براى برنامه‏هایى که با محوریت زنان ساخته مى‏شود. دلیل آن است که برنامه‏هاى خاص زنان هرگز جدى گرفته نشده، لزوم پرداختن به برنامه‏هایى ویژه زنان پیش مسئولان سازمان جایگاه واقعى خود را پیدا نکرده است.

چه ضرورتى است که روى مسائل زنان به طور خاص کار شود؟

خانم ولى‏مراد: نتیجه مطالعات و تحقیقات، نیز نظر من این است که اسلام حرف اوّل را مى‏زند و راه سعادتى غیر از آن نیست. اسلام برتر است و هیچ چیز برتر از آن نیست.
چه زمانى که براى انقلاب کار کردم و چه آنجا که کار فرهنگى کرده‏ام، بخصوص پس از انقلاب که روى مسائل زنان، کودک، جوان و خانواده کار مى‏کنم، همه براى تحقق آرمان‏هاى انقلاب است.
به نظر من اسلام زیباترین نگاه را نسبت به این مقوله‏ها دارد و اشکالات جارى در جامعه باید برطرف شوند.
نگاه معیار نگرش رهبر انقلاب و مقام معظم رهبرى است. همه موظفند خودشان را با این نگاه و با این فرامین میزان کنند. هر کوتاهى در این باب خیانت به اسلام است.
ظلم به طور قراردادى بد نیست، بالذات فساد است. باید براى ریشه‏کن کردن آن اقدام کرد. این گونه مى‏شود منتظر امام عصر(عج) بود.
ستم به زنان فقط مربوط به جامعه ما یا غرب و شرق و امروز و دیروز نیست. ما موظفیم زیبایى‏ها و عدالت اسلام را به نمایش بگذاریم. زیبایى اسلام فقط با کلام به نمایش در نمى‏آید، در عمل و اجرا باید نشان داده شود. راهى غیر از این مقابل ما نیست. عذرى هم از ما پذیرفته نیست.
موضوع زنان یکى از مسائل اساسى جامعه بشرى است. هیچ راهى نیست جز اینکه در این راه با تعیین و تبیین همه‏جانبه نگاه اسلام به زن و به طور کارشناسانه، موضوع را در همه ابعاد فرهنگى، اقتصادى، سیاسى و اجتماعى - خانوادگى طراحى نظام‏مند کنیم. واقع‏گرایانه آسیب‏شناسى و برنامه‏ریزى نماییم و براى رسیدن به هدف طرح‏ها را اجرا کنیم. هر راه فرار یا ندیده گرفتن موضوع نه فقط بیهوده است بلکه اضافه‏کننده مشکل بر مشکل است.

نظرتان در باره مسائل جارى در ارتباط با زنان چیست؟

خانم ولى‏مراد: مسائل زنان از حساسیت خاصى برخوردار است و آن هم همه‏گیر بودن قضیه است به گونه‏اى که با زندگى روزمره در ارتباط است. به همین دلیل آنها که در مقابل ایستاده‏اند منافعى دارند که از دست مى‏دهند. هر کسى در بحث، موضوعى را بپذیرد، به زندگى روزمره او مربوط مى‏گردد؛ اگر کسى بپذیرد کارهاى خانه وظایف زنان نیست (آن طور که نگاه اسلام به زن و به خانواده است) و زنان آنچه مى‏کنند از سرِ لطف است، کار ساده‏اى نیست. تا جایى که بتوانند دلیل و توجیه و توضیح مى‏گویند تا زیر بار چنین حرفى نروند. حالا اگر گفته شود یک زن که 20، 30، 40، 50 سال، بى‏چشمداشت کارهاى خانه را مى‏کند سهمى از بهره‏هاى مادى زندگى براى او قائل شوید؛ باز اعتراض‏ها شروع مى‏شود! بعد اگر گفته شود چیزى که نصیب زن نشد، حالا بعد از مرگ این آقا اینها را دَین او حساب کنید و وقت تقسیم ارث، سهمى براى زن بگذارید؛ باز قصه همان است! نتیجه چه مى‏شود؟ مردم براى اینکه زن پشتوانه اقتصادى داشته باشد و پس از 50 سال زندگى مشترک سرِ پیرى دستش خالى نباشد، مهریه را بالا مى‏برند، سپس آن وقت هزاران برنامه مى‏ریزند تا جلوى بالا رفتن مهریه را بگیرند. مسئله را حل نکنند، مشکل روى مشکل اضافه مى‏شود!
گروههایى که در مسائل زنان فعال هستند به طور کلى در جریان هستند. البته جریان و جریان‏سازى برمى‏گردد به داشتن امکانات و توانایى، و گرنه فرد هر چند هم توانمند باشد نمى‏تواند جریان‏سازى کند. فقط فکرش را ارائه مى‏دهد. این نکته از این لحاظ مهم است که توجه شود امکانات به کجا داده مى‏شود؛ انتخاب مسئول براى مراکز زنان، دادن بلندگو، دادن امکانات کارى و غیره.
یک گروه که با اسم مسائل زنان کار مى‏کند در عین حال که اسم اسلام را با خود دارد، مهم‏ترین برجستگى‏اش این است که با واقعیت‏هاى جارى جامعه، با مشکلاتى که زنان و در نتیجه خانواده و جامعه با آن دست و پنجه نرم مى‏کنند کارى ندارد. بیشتر کلى‏گویى مى‏کند. بیشتر کتابخانه‏اى است و براى معضلات جامعه طرحى ندارد. توجهى هم به آنها ندارد. این گروه، با همین مشخصه‏اش، اسمى و دفترى و امکاناتى، به بهانه زنان و مسائل آنان در اختیار مى‏گیرد. چه چیز بهتر از این؟ اسمش مى‏آید و رسمش نمى‏آید.

مراکزى با نام زنان در جامعه هستند و کارى هم به مسائل زنان ندارند. فایده‏اش چیست؟

اوّل اینکه بگویند: ما هم مراکزى داریم، پس جایى براى کس دیگر و مرکز دیگر نمى‏ماند، احتیاجى هم نیست!
دوم اینکه، مواظبند کسى کارى براى زنان نکند. به چه معنى؟ اینکه دیگرانى باشند که به مشکلات جارى و مسائلى که زنان با آن درگیرند کار داشته باشند.
اینها مى‏شوند برج دیدبانى تا کسى کارى نکند. اگر کرد بگویند آن کس و آن مرکز فمینیست است و ...
به این نکته توجه ندارند که فمنیزم و راه حل‏هاى غلط اگر هم رشد کند، خود یک معلول است که روى ریشه مشکل بنا مى‏شود.
جریان دیگر که مى‏شود گفت یک‏دست نیست، در برداشتن قدم اوّل یکى هستند ولى در قدم دوم راهها فراوان مى‏شود. این جریان و قدم اوّل و دوم کدام است؟
اینها کسانى هستند که مشکلات و معضلات را مى‏بینند. روى آنها کارهاى تحقیقاتى انجام مى‏دهند. بیشتر کارشناسان مباحث زنان، محققان اجتماعى و مطالعات زنان، نویسندگان و هنرمندانى که در باب مسائل زنان کار مى‏کنند اعم از زن و مرد، اینها با جامعه کار دارند و تلاش مى‏کنند مشکلات زنان برطرف شود. همه کسانى که در این مسیرند در قدم اوّل (که طرح موضوع است) با هم مشترکند. مهم‏ترین ممیزه اینان آن است که چشم‏شان را به روى مشکل نبسته‏اند و به دلیل اینکه مى‏دانند، خود را موظف مى‏دانند کارى کنند. اما در قدم دوم که ارائه راه حل‏ها و پاسخ به سؤالات و «چه باید کردها» است با هم مشترک نیستند ولى شجاعت‏شان را در برداشتن قدم باید ستود.
در هر قشر و جناح و دسته و گروهى، مشکل کار در باب مسائل زنان، گرفتن امکانات است که متأسفانه بعضى به دام سیاسى‏بازى و بازىِ سیاسى مى‏افتند و آنجا دیگر مسائل زنان مى‏شود یک موضوع سیاسى. دیگر حل مشکلات زنان کنار مى‏رود و منافع حزب سیاسى جلو مى‏آید. اینجا روشن است از زنان بهره‏بردارى ابزارى مى‏شود و یا اگر براى مشکلات زنان راه حل‏هایى مطرح شود، با اسلام کارى ندارد و غیر کارشناسانه به مسائل مى‏پردازند. مجرم واقعى کسى است که با اسلام آشنایى دارد ولى چشمش را به روى مشکلات بسته است.
جریان اوّل با هر پیشنهادى مخالف است و موضع‏گیرى مى‏کند چون تغییر را نمى‏خواهد. تغییرى را مى‏خواهد که ارتجاعى و غیر واقع‏گرایانه و مردسالارانه است اما متأسفانه به اسم اسلام. پشت اسم خانواده سنگر مى‏گیرد تا حقوق زنان را پایمال کند. کارى که قرن‏ها است انجام گرفته. این جریان هر طرحى که مى‏دهد و هر حرفى که مى‏زند یک سرى کلیات است که قرار نیست دردى را دوا کند. مشغولیات است. نه با جامعه کار دارد و نه با مشکلات آن. کار اصلى آنها این است که مواظب باشند کسى در ارتباط با زنان اقدامى نکند.
بعضى از مراکز گویا اصلاً به این دلیل به وجود آمده‏اند و پول و امکانات مى‏گیرند تا مواظب باشند کسى در ارتباط با مسائل زنان کارى نکند. قدمى رو به جلو برندارد. در صدد حل و رفع مشکلات زنان نباشند. به نظر آنها زنان مشکلى ندارند که باید حل شود. زن همان کارى را مى‏کند که برایش تعیین مى‏کنند و جلوى پایش مى‏گذارند و به او مى‏گویند. زنانى که غیر این کار مى‏کنند، مشکل‏سازند و خود بخشى از مشکل.
خانم کیهانى: من هم در این مورد حرف‏هاى زیادى دارم که اگر بخواهم بگویم، مثنوى هفتاد مَن کاغذ مى‏شود. پس خلاصه مى‏گویم در وضعیت بسیار دشوارى به سر مى‏بریم که از نظر جامعه‏شناختى به آن دوران گذار مى‏گویند. بسیار متأسفم که بسیارى از دست‏اندرکاران در این دوران به هیچ وجه به اهمیت موضوع زنان و تأثیر آن در دیگر جنبه‏هاى جامعه توجهى ندارند.

عملکرد صدا و سیما را در ارتباط با مسائل زنان چگونه ارزیابى مى‏کنید؟

خانم کیهانى: به نظرم صدا و سیما بسیار سلیقه‏اى و سطحى عمل مى‏کند. به عنوان کسى که درون سازمان مشغول به کار هستم تمرکزى جدى براى پرداختن علمى و کارشناسانه به مسائل زنان مشاهده نکرده‏ام.
خانم ولى‏مراد: پیش از اینکه پاسخ بدهم دوست دارم توجه را به موضوعى در صدا و سیما (که مانند دیگر پست‏ها و سمت‏ها و مراکز فرهنگى کشور است) جلب کنم. صدا و سیما سازمانى است که قرار است کار فرهنگى کند. اگر زنان را در هر کار دیگر وارد نکنند اما کار فرهنگى، کار زنان است؛ بچه را مادر تربیت مى‏کند؛ چه کار فرهنگى از این بالاتر؟ حالا در سازمان با این عرض و طول، این همه شبکه داخلى و خارجى، این همه گروههاى متفاوت تولید در شبکه‏ها، مدیریت‏هاى مرتبط، مؤسسه‏هاى وابسته، فکر مى‏کنید چند مدیر زن در سازمان منصوب شده‏اند؟ بگویند زن و مرد ندارد؛ هر که شایسته است مدیر مى‏شود! نگویند زنان از ارتقاى شغل و پست‏هاى مدیریتى کلان بخصوص مدیریت‏هاى تصمیم‏گیرى و سیاستگذارى کنار گذاشته مى‏شوند. از اوّل انقلاب تا امروز مگر زنان شایسته کم بوده‏اند؟ کدام سمت‏ها را گرفته‏اند؟ چند تا پست نمایشى، شد مدیریت و حضور در نقش‏هاى تصمیم‏گیرى؟ آنجا هم که به زنان پست مدیریت مى‏دهند مدیریت‏هاى فنى و خدمات و ادارى و مدیریت ابتدایى در تماس با کارگران و انجام کارهاى جارى و خدمات است. وقتى در کل نظام از جمله صدا و سیما براى انتخاب مدیران و سیاستگذاران، این نگاه وجود دارد، تولیدات فرهنگى مى‏خواهند چگونه باشند؟ غیر از همین نگرش است؟ زنان را براى بخش خدمات و سرویس‏دهى و در واقع انجام کارها و ابزار مى‏خواهند.
تولیدات رسانه‏اى ما زنان را چگونه مى‏بیند؟ همان گونه مى‏بیند که مدیران و برنامه‏ریزان و تولیدکنندگان مى‏بینند. فکر مى‏کنید چرا این همه اشکال به برنامه‏ها وارد است؟ چند برنامه نمایشى سراغ دارید که در آن شخصیت زن، مدیر مدبّر مثبت با شخصیت عمیق و قدرتمند خلق شده باشد که انتخاب کند چه را مى‏خواهد و چه را نمى‏خواهد و مبتنى بر آن عمل کند؟! زنان مقتدر همه منفى‏اند. چرا؟ این نگاه غرب و یهود به زن است که او را دروازه گناه مى‏داند.
تنها جایى که زنى کمى قدرت به خرج داده، در نقش مادرى است، آن هم نقشى است که جامعه به تولیدکننده داده است. قدرت زنان در حسادت و دوبه‏هم‏زنى و ایجاد مفسده است، و بى‏شخصیتى است که در این تولیدات پررنگ مى‏شود! تولیدات نمایشى بیانگر نگاه مدیران و تولیدکنندگان است.
اخبار را نگاه کنید. هر کجا که یک یا دو زن در فعالیت‏هاى سیاسى اجتماعى، حضور شاخص دارند، رسانه آنها را نشان نمى‏دهد یا یک تصویر کوچک در نماى دور. اما آنچه باید بشود (به جهت الگوسازى و ایجاد افتخار ملى) باید همان تعداد اندک را درشت‏نمایى کنند، چرا که مایه افتخار ایران اسلامى است. مایه افتخار ایران است که امامش انقلابى را رهبرى کرد که به زنان والاترین جایگاهها را داده است.
جامعه از زنان قدرتمند با توانایى بالاى مدیریت خالى نیست ولى مى‏بینیم جزء فراموش‏شدگان جامعه هستند. در صدا و سیما نقش‏هاى زنان در همه قالب‏ها کلیشه‏اى، حاشیه‏اى، منفعل و کمرنگ است، حتى در برنامه‏هاى مستند و خبر.
اشکال از نگاه مردان و مدیران برنامه‏ریز و مدیران فرهنگى است که در جامعه گسترش پیدا مى‏کند. اگر مدیران، زن را داراى توانایى و استعداد انسانى ببینند، برخورد طور دیگر خواهد بود. زن هم مثل مرد در عمل توانایى دارد، که به تمرین در مى‏آید و رشد مى‏کند اما اگر در تولیدات، زنان را این گونه خلق کنند، نتیجه نمونه‏هایى مى‏شود که در اجتماع حضور پیدا مى‏کند. وقتى مدیران فرهنگى، زنان را چشم و ابرو و اندام و زیبایى ظاهر دیدند زنان را در جامعه همین گونه خواهند دید و همین نگرش است که رشد مى‏کند.

غیر از طرح‏هاى تلویزیونى طرح‏هاى دیگرى هم دارید؟ بر سر آنها چه آمده است؟

خانم ولى‏مراد: داشته‏ام. سر آنها همان بلایى آمده که بر سر طرح‏هاى تلویزیونى آمده است. روى بعضى از طرح‏ها مدت‏ها کار کردم، به این معنى که در مرحله نخست گفته شد آن را کامل‏تر کنم. کامل‏تر و کامل‏تر کردم تا جایى که همه ابعاد آن روشن شد. گاهى هم در جلساتى با اعضاى گسترده روى طرح بحث شد. بعد طرح رفت و دیگر از آن خبرى نشد. چند وقت پیش کسى که یکى از همین طرح‏ها را از کانال او پى‏گیرى کرده بودم گفت: در حال تأسیس یک سازمان هستیم که مى‏خواهد در جهت ... کار کند. گفتم اینکه همان طرح من است. گفت بله، اگر پیشنهادهاى تکمیلى دارید بدهید تا اضافه کنیم. همان شب شش برگ دیگر برایشان فکس کردم.
طرح‏هایى که روى آنها کار مى‏کنم از ارائه پیشنهاد و نظر و راه‏اندازى ساختارهاى تشکیلاتى و برنامه‏ریزى براى ریاست‏جمهورى بوده‏اند تا ارائه نظریات مشاوره‏اى براى دست‏اندرکاران در امور زنان.
طرح ایجاد سازمان با تعریف مشخص و تبیین ساختار تشکیلاتى. طرحى جهت ارتقاى دفتر امور زنان به معاونت امور زنان در بعضى وزارتخانه‏ها. طرح‏هایى در باب همایش، مسابقه در سطح ملى براى دختران، طرح مبسوط یک سایت براى زنان و ... اینها اضافه شوند به طرح‏هاى بسیارى که به صدا و سیما داده‏ام و ایده‏هاى آنها پاره پاره و پراکنده شده، گرچه بعضى از تکه‏ها با کاستى‏هایى پخش شده است.
طرح‏هاى مورد توجه با نگاه کلان به سیاستگذارى و برنامه‏ریزى به مسائل زنان مى‏پردازد. به عنوان نمونه در تیر ماه طرحى براى ریاست‏جمهورى ارسال کردم مبنى بر اینکه مرکز مشارکت زنان به وزارتخانه ارتقا پیدا کند و اسم آن نیز به امور زنان و خانواده تغییر پیدا کند. اهداف و دلایل و ساختار کار را به طور کلى بیان کردم.
البته روشن است ارتقا در سطح سازمان و مرکز لازم است به صورت طرح به مجلس رفته و تصویب مجلس را مى‏خواهد، چه رسد به وزارتخانه. نکته طرح موضوع و زاویه نگاه و اهمیت مسئله بود که در وقت دادن حکم به مسئول سازمان تغییر اسم داشت. اما در سطح وزارتخانه دیده بودم بخش مشارکت اجتماعى زنان به عنوان زیرمجموعه آن مى‏آمد!

با توجه به مسائل بین‏المللى در باره زنان و اوضاع و مسائل داخلى جامعه در ارتباط با مسائل زنان چه محورهایى باید مورد توجه قرار بگیرند؟

خانم کیهانى: در حال حاضر درخواست مجوز مؤسسه‏اى تحت عنوان مؤسسه مطالعات بین‏المللى زنان مسلمان را به وزارت ارشاد ارائه کرده‏ام که اساسنامه آن پذیرفته شده و منتظر مجوز هستم تا فعالیتم را در این حوزه آغاز کرده و کار تولیدى انجام بدهم.
خانم ولى‏مراد: موضوعاتى هستند که به هر صورت باید روى آنها کار بشود تا مشکلات زنان برطرف شده و زمینه رشد و اعتلاى خانواده و جامعه فراهم شود. به طور کلى مى‏توان گفت آموزش جامعه و نهادینه کردن این آموزش و دیدگاهها در ارتباط با حفظ حرمت و کرامت انسانى زن، نیز تغییر دیدگاهها از وضع موجود به دیدگاه اسلامى انسانى نسبت به زن.
موضوعاتى که باید روى آنها کار شود مسائل خانواده و نقش و جایگاه زنان در آن است که سعادت زن و سعادت خانواده، در نتیجه جامعه را به همراه دارد. نیز ارتباطات بین فردى در میان خانواده و حقوق انسانى زن، استقلال مالى و محترم شمردن ارزش کارى زنان در خانواده و امثال این موضوعات. در این راستا قانون مدنى ایران احتیاج به بازنگرى دارد.

آیا در ارتباط با مسائل زنان، حضورهاى بین‏المللى ما صحیح و کافى بوده است؟ باید چگونه مى‏بود؟

خانم ولى‏مراد: ما که پرچمدار ساختن جامعه‏اى با معیارهاى اسلامى هستیم براى جامعه جهانى و جهان اسلام حرف‏هاى اساسى داریم و موظفیم نقش مدیریت و سازماندهى را اجرا کنیم. موظفیم جهت هماهنگى مباحث اسلامى در باب زنان در میان کشورهاى اسلامى براى حضورهاى بین‏المللى فعالیت کنیم که تاکنون در این ابعاد و موارد ضعیف عمل کرده‏ایم. ما هم در بُعد تئورى و نظرى حرف‏هاى قابل دفاع و پیشتاز و پیشگام داریم، هم در بُعد اجرا و عمل. در ارتباط با خانواده، از همه دنیا برتریم و با رفع مشکلات داخلى مى‏توانیم بهتر از این باشیم. ما که داراى ارزش‏هاى خانوادگى بالا هستیم و راه حل‏هاى مشکلات زنان را در عین واقع‏نگرى با نگاه خانواده محور در اختیار داریم، براى دنیا حرف و راه حل در مقابل مشکلاتى داریم که دنیا از آن رنج مى‏برد. ما با تکیه و تمرکز بر این موارد، بهترین و مؤثرترین حرف‏ها و راه حل‏ها را براى دنیا داریم. اما تاکنون بسیار ضعیف و ناتوان و نامنسجم عمل کرده‏ایم. در بعد بین‏المللى توان خود را به کار نگرفته‏ایم.
حضورهاى بین‏المللى ما در ارتباط با زنان سه اشکال عمده دارد:
1. اوّل اینکه، به صورت انفرادى و پراکنده و با توانمندى فردى انجام گرفته است، به این معنى که هر کس به تناسب شرایطى که براى او فراهم شده، حرفى زده و کارى کرده، ولى در گستره و با بُردى کوتاه. با رفتن آن فرد قضیه تمام شده و نفر بعدى دوباره در حد یک فرد، کارى انجام داده با توان فردى. کارهاى انفرادى، در محدوده فردى و بدون برنامه‏ریزى‏هاى درازمدت است.
2. اشکال بدتر اینکه یکى مى‏آید و کار آن دیگرى را خنثى مى‏کند. کارها از حد حرف و سخن و ایراد سخنرانى بالاتر نرفته.
3. اشکال دیگر اینکه این کارها بدون پشتیبانى و عقبه بوده است.
در ارتباط با مسائل زنان و خانواده در بُعد بین‏الملل، به برداشتن قدم‏هاى برنامه‏ریزى شده سازمان‏یافته بلندمدت احتیاج داریم چرا که هم حرفش را داریم و هم توان آن را. ما در بُعد خانواده از همه جهان نه چند قدم که راه درازى را جلو هستیم.

پیام زن: با تشکر از شما که وقت خود را در اختیار مجله قرار دادید.