شمیم یار
امام باقر(ع):
«خداوند رزق و روزى را مابین طلوع فجر تا طلوع آفتاب قسمت مىکند،
پس بپرهیزید از خوابیدن در چنین وقتى.»
بگذار خورشید عالمتاب از مشرق چشمان تو سر زند و فجر صادق از نگاه تو بدمد. حیف است وقتى تمام ذرات هستى، در حال سبّوحگویى و قدّوسخوانى هستند، تو در بستر غفلت غنوده باشى و فضیلت سحرخیزى را از دست بدهى. زیرا از شریفترین اوقات، وقت بینالطلوعین است که بسیار سفارش کردهاند در چنین زمانى، حق تعالى را یاد کنیم و به حمد و نیایش بپردازیم.
مگر نشنیدهاى که فرمودهاند خواب در چنین ساعتى مکروه است و رزق و روزى آدمى را منع مىکند. براى آنکه در بامدادان فرشتگان شب و روز، توأمان در رفت و آمد میان زمین و آسمانند و رزق و روزىشان را به آنان عطا مىکنند. پس آنکه در وقت عنایت و بخشش، غایب باشد، دستش خالى خواهد ماند و سهمش از میان خواهد رفت. اگر چه حضرت ربّ آن همه بزرگوار و کریم و بخشنده است که بر رزق هیچ موجودى بخل نمىورزد و او را به تنگدستى دچار نمىکند، اما آنکه با وضوى نماز صبح، آستین همت بالا مىزند و کار روزانه خود را آغاز مىکند، همان تازگى و طراوتى را با خود دارد که گل به شبنم نشسته که در بامدادان لب به ترنّم ذکر الهى مىگشاید و چنین کسى براى دریافت خیر و برکت افزونتر، لیاقت بیشترى دارد.
اوقات صبحگاهى در شبانهروز بسان فصل جوانى در سالنامه عمر است، آدمى بیشترین شور و انرژى و اشتیاق را در آغاز روز با خود دارد و هر چه روز به شب نزدیکتر مىشود، خستگى و رخوت نیز در جان آدمى مىنشیند. پس از عقل و ذکاوت به دور است که انسان در فصل جوانى به بیهودگى و بطالت بپردازد و چون به پیرى رسید، بر خود سخت گیرد و کار کند.
آغاز کار و کوشش در صبح زود که در تعقیب ذکر و نماز باشد، باعث مىشود انسان با سرزندگى و سرخوشى روز خود را شروع کند و همین حُسن آغاز، موقعیتها و فرصتهاى نیکو و مفیدى را برایش به ارمغان مىآورد و خیر و برکت در زندگىاش جریان مىیابد. طورى که طبق نقل امیرالمؤمنین(ع) نیز، ذکر خدا بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب، کاملتر از کسب روزى از طریق سفر کردن است.
پس خود را به خنکترین و دلنوازترین نسیم صبحگاهى بسپاریم و در هواى تازه و سبک بامدادى به پرواز درآییم. اولین قدمها براى کسب روزى حلال را در نخستین اوقات روز برداریم و با نیایش و یاد خدا به استقبال روز جدید برویم تا عنایات حاصل از نماز صبح بدرقه راهمان باشد.
در این جهد و کوشش صبحگاهى خیر پنهانى نهفته است که فقط بر اهلش آشکار مىشود. بخواهیم که ما را هم مَحرم و اهل بدانند.