اشتغال زنان ؛ رفع نیازها یا مشکلات تازه

نویسنده


 

«این گزارش را همه خانم‏ها بخوانند!»
اشتغال زنان، رفع نیازها یا مشکلات تازه‏
گزارشى از اشتغال‏یابى زنان و مشکلات پس از آن‏

نفیسه محمدى‏

کار، کار، کار ... در هر دوره‏اى از تاریخ این کلمه کوتاه سه حرفى مورد نیاز همه اقشار اجتماع بود تا بتوانند به وسیله آن گذران زندگى کنند و محیط زندگى را با تلاش و کوشش، شیرین و دلچسب نمایند.
شاید کار در یک قبیله و روستاى کوچک فقط به دامدارى و کشاورزى و گاهى هم فروشندگى در برابر دریافت اجناس (معامله کالا با کالا) تقسیم مى‏شد. اما با گذشت زمان و نیازهاى مختلف، کار گسترش یافت و گاهى همه افراد خانواده از جمله کودکان، زنان و مردان مجبور بودند براى گذران زندگى کار کنند.
اما اکنون که نیازها شکل‏هاى مختلفى گرفته، کار، فرایندى است که در برابر انجام آن حقوق دریافت مى‏کنند و نیازها جامعه را اجبار مى‏کند نیروهاى خود را از زن و مرد به کار بگیرد. اما موضوع مهم این است که با گسترش نیازها و فعالیت‏ها مشکلات کارگرها، کارمندان و هر کس که به فعالیتى از هر نوعى مشغول باشد، پدید مى‏آید.
پدیده‏اى که بیش از هر موضوعى نمود پیدا کرده و کارشناسان را وا داشته به آن بپردازند، کار و اشتغال زنان است؛ چرا که با پیشرفت جوامع صنعتى، از بین رفتن عوامل بى‏سوادى بانوان، نیاز به همراهى براى تأمین هزینه‏هاى زندگى و دلایل بى‏شمار دیگر، نوع کار زنان هم در بیشتر جوامع، رو به پیشرفت گذاشته به طورى که گاهى تعداد زنان شاغل اگر بیشتر از مردان نباشد کمتر نیست.
ایران هم از این قاعده مستثنا نیست، چرا که تحصیلات بانوان در اکثر رشته‏ها، نیاز به جبران کمبودها و هزینه‏هاى زندگى و دلایل دیگر، این قشر فعال را نیز به عرصه اجتماع کشانده، دیگر از تربیت یک دختر خانه‏نشین براى ماندن در خانه همسر و فقط انجام وظایف خانه‏دارى خبرى نیست.
در حال حاضر بیشتر دختران و زنان ایرانى با جامعه پیش مى‏روند و سعى مى‏کنند خود را همسطح پیشرفت‏ها و نوآورى‏ها نگه دارند. آشنایى با مسائل سیاسى و نیاز به فعالیت در این زمینه هم بى‏تأثیر نبوده، به رشد اشتغال زنان دامن زده است.
اکنون با توجه به اینکه عادت‏هاى زندگى سنتى برچیده شده و زنان از خانه‏ها پا به کارگاهها و دانشگاهها گذاشته‏اند، بررسى مشکلات این قشر نیاز به کند و کاو دقیق و آمارگیرى مشخصى دارد. همچنین نباید از نظر دور داشت که عوامل مؤثر بر ایجاد مشکلات بى‏تأثیر نیست؛ مشکلات و عواملى مانند سوء استفاده از ضعف اخلاقى برخى زنان، امنیت کارى، یافتن کار مناسب، مشکلات حین انجام کار و ... چه همین عوامل هستند که زنان را براى انجام فعالیت و ادامه آن به صورت مطلوب دچار مشکلات چند برابر مى‏کند.

کاریابى و مشکلات آن‏

بالاخره طبق تصمیماتى که در خانه گرفته شده باید دنبال کار باشم اما با این همه تقاضا از همه نوع مگر مى‏شود یک کار با حقوقى که بشود به آن حقوق گفت پیدا کرد؟ با این حال با خودم فکر مى‏کنم هفته بعد، این موقع احتمالاً در حال رفتن به محل کارم هستم. با همین خیالات سوار تاکسى مى‏شوم و راه شرکتى را که دیروز براى گرفتن منشى آگهى داده بود، پیش مى‏گیرم.

شرکت خیلى شلوغ نیست و این شانسِ من را براى گرفتن کار بیشتر مى‏کند اما شرکت خیلى بزرگ و تو در تو است، از چند نفر مى‏پرسم تا بالاخره به مکان مورد نظر مى‏رسم.
چقدر جمعیت! یاد روز امتحان کنکور مى‏افتم که داوطلبان پشت سالن امتحانات جمع شده بودند تا درها باز شود. یعنى همه اینها براى کار آمده‏اند! فکر مى‏کنم راه بى‏پایانى را شروع کرده‏ام.

خیالاتى بودم ...

الهام.ت، لیسانس ادبیات فارسى از دانشگاه پیام نور، 24 ساله، مجرد.
- الان حدود سه سال است که دنبال کار مى‏گردم، اما هر روز ناامیدتر از قبل هستم. روزهاى اوّل که در واقع روزهاى آخر تحصیلم بود، دنبال کارى بودم که به تحصیلاتم ارتباط داشته باشد. مثلاً مى‏رفتم آموزش و پرورش، مکان‏هاى آموزشى، کلاس‏هاى متعدد فرهنگى یا مدارس غیر انتفاعى تا شاید به این ترتیب شغل خوبى پیدا کنم، اما پس از گذشت یک سال فهمیدم خیلى خیالاتى بودم.
کار نبود یا شما نمى‏پسندیدید؟
اصلاً کارى نبود که بخواهم بپسندم. آموزش و پرورش که نیرو نمى‏خواست. چه براى حق‏التدریس، چه براى کارهاى معمولى مثل دفتردارى. از آنجا که کاملاً ناامید شدم. مکان‏هاى دیگر هم دنبال کسى بودند که لیسانس داشته باشد با سابقه کار و حقوق کمى هم دریافت کند! یا اینکه برایشان فرقى نمى‏کرد که سیکل داشته باشى یا دیپلمه، در واقع کارگر مى‏خواستند، در این میان چه کارى پیدا مى‏شود که بتوانم فارغ از بقیه مسائل مثل حقوق و مزایا به آن بپردازم؟
الان هم دنبال کار آمده‏اید؟
بله، از دو روز قبل دیده بودم که در روزنامه آگهى داده بودند مبنى بر اینکه به پنج خانم، سه تا لیسانسه و دو دیپلمه نیاز دارند، آمده‏ام ببینم چه مى‏شود، البته اینقدر شلوغ است که مسئولان شرکت با توجه به شلوغى، شرایط کارى و حقوقى را نمى‏گویند تا ببینند با این همه متقاضى چقدر مى‏توانند به نفع خودشان، شرایط کارى تعیین کنند.

جبران هزینه‏هاى اضافى زندگى‏

دختر جوانى کنار درِ ورودى دفتر شرکت ایستاده و سرک مى‏کشد تا خبرهاى جدیدى راجع به شروع مصاحبه براى استخدام به دوستانش بدهد.
مائده.س، دیپلمه، 21 ساله، مجرد.
- چهارمین بار است که دنبال کار آمده‏ام، قبلاً شاغل نبودم و مشغول خانه‏دارى بودم، اما بعد از اینکه دیدم براى خریدهایم، مخصوصاً وسایل مورد نیازم دچار مشکل هستم و نمى‏توانم همه هزینه‏ها را از پدرم دریافت کنم، تصمیم گرفتم دنبال کار باشم.
اگر پذیرفته شوید، چه شرایطى را مطلوب مى‏دانید؟
اوّل اینکه مسافت رفت و آمدم و ساعت کارى مناسب باشد، دوم اینکه خیلى با آقایان سر و کار نداشته باشم چون خانواده‏ام این وضعیت را دوست ندارند. بعد هم حقوق که باید به اندازه باشد؛ فکر مى‏کنم خیلى از زنان که به دنبال کار هستند، به حقوق آنچنانى فکر نمى‏کنند، بلکه دنبال این هستند که نیازشان را برطرف سازند و دنبال حقوق معمولى‏اند.
به مشاغلى که مى‏شود در خانه به آن پرداخت فکر نکرده‏اید؟
شغل داخل خانه را کسى کار حساب نمى‏کند، در ضمن نمى‏توانى وقتت را به طور کامل براى کارَت بگذارى. معمولاً به شغل‏هایى که در خانه مى‏شود انجام داد اهمیتى نمى‏دهند و حقوق ناچیزى در قبال آن دریافت مى‏شود، اما اگر خیاطى و آرایشگرى باشد، حقوق خوبى دارد که آن هم پر زحمت است. پشت میز نشستن خیلى کمتر وقت مى‏گیرد و راحت‏تر است.

امنیت کارى از همه مهم‏تر

خانم فاطمه‏سادات. ف، 34 ساله، متأهل و لیسانس ادبیات عرب.
- قبلاً چهار سال شاغل بودم. دو سال در یک شرکت هواپیمایى و دو سال دیگر در یک مؤسسه انتشاراتى ولى در حال حاضر بیکارم و نیاز مبرمى به کار دارم.
چرا شغل‏هاى قبلى را از دست دادید با اینکه مى‏گویید نیاز مبرم به کار دارید؟
اولین شغلم که بلافاصله پس از گرفتن مدرک تحصیلى‏ام به آن مشغول شدم، شغل خوبى بود، اما بعد از گذشت دو سال ریاست شرکت عوض شد و خانم‏هایى را که کار مى‏کردند اخراج کرد، چون رئیس جدید معتقد بود مردها نیاز بیشترى به کار دارند. کارِ زن‏ها را حتى اگر منشى بودند، قبول نداشت؛ بنابراین هر کدام از خانم‏ها را با عذرى بیرون کرد، طورى که مشکلى نداشته باشد و نتوانیم از لحاظ قانونى اعتراض کنیم.
دومین کارم را هم که در یک مؤسسه انتشاراتى بود به علت عدم امنیت شغلى رها کردم. چهار خانم بودیم که کار تنظیم مطالب و کتاب‏ها را براى چاپ انجام مى‏دادیم. به نظر کار فرهنگى و خوبى بود، بخصوص که با کتاب سر و کار داشتیم، اما مسئول انتشارات سرزده به اتاق خانم‏ها مى‏آمد یعنى بدون اطلاع در را باز مى‏کرد و داخل اتاق مى‏شد و شروع مى‏کرد به ایراد گرفتن و دستور دادن! چند بار از او خواستیم که وقتى قصد وارد شدن دارد حداقل در بزند چرا که فقط ما خانم‏ها در اتاق بودیم و گاهى براى راحتى و سرعت کار حجاب را رعایت نمى‏کردیم، اما مسئول انتشارات توجهى نمى‏کرد! مى‏گفت محل کار است و باید آمادگى ورود و خروج من را در هر لحظه داشته باشید. وسایل گرمازا در زمستان را در اواسط فصل وقتى که هوا خیلى سرد شده بود، تأمین کرد. براى تابستان هم همین برنامه را داشت. بعد هم فهمیدیم حقوق خانم‏ها تقریباً نصف حقوق آقایانى بود که کار مى‏کردند.

به اداره کار مراجعه نکردید تا وضعیت کار شما بهتر شود؟

کسى که نیاز به کار دارد نمى‏تواند وقت خودش را در رفت و آمد و شکایت بگذراند مخصوصاً اگر خانم باشد، که مجبور است در خیلى از موارد سکوت کند. من هم چون همسرم جانباز است و نیاز دارم براى تأمین هزینه‏هاى بیمارستان کار کنم، نمى‏توانستم دنبال این مسائل باشم. در ضمن محیط کار هم به دلیل مسائلى که گفتم بسیار مشکل‏آفرین شده بود و احساس عدم امنیت داشتم.

نمونه‏هاى مثل من زیادند

صالحه.س، 28 ساله، مجرد.
- لیسانس علوم اجتماعى دارم، اما کارى که بتوانم به آن مشغول باشم و از مطالبى که خوانده‏ام بهره بگیرم، ندارم. فعلاً که دو سال است به طور مداوم دنبال کار هستم.

در اینجا که یک شرکت تولید قطعات پلاستیکى است، چه کارى مى‏توانید پیدا کنید که مناسب وضع و تحصیل شما باشد؟

رشته من علوم اجتماعى است، شاید به این ترتیب بشود شرکت را در مواردى از قبیل تبلیغات و ارتباط با دیگر شرکت‏ها کمک کرد، گرچه در آگهى داده شده نیازى به این مورد نبود، اما به هر حال ناامید نیستم.

چطور مى‏خواهید از رشته تحصیلى‏تان استفاده کنید؟

فعلاً راضى هستم که در جاهاى دیگر شرکت مشغول باشم، تا شاید پس از گذشت مدتى، شرکت تمایلى براى انجام فعالیت‏هاى تبلیغاتى و اجتماعى نشان بدهد.

انگیزه‏تان براى کار چیست؟

چهار سال و نیم درس خواندم تا توانستم لیسانس بگیرم. مشکلات کنکور و دانشگاه بماند. چرا نباید پس از این سال‏ها بتوانم از زحمتى که کشیده‏ام بهره بگیرم؟! گذشته از آن نه تنها به خاطر خودم بلکه به خاطر پدر و مادر و اطرافیانم باید کار پیدا کنم، چون همه انتظار دارند با دست پر به خانه بیایم نه اینکه مثل قبل در خانه بنشینم و در و دیوار را تماشا کنم اما در دوره دانشگاه فشار روحى براى یافتن کار نداشتم.

هنگام ورود به دانشگاه به قصد کار پیدا کردن، درس مى‏خواندید؟

بله، به همین خاطر دنبال درس رفتم. اگر مى‏خواستم در خانه بنشینم یا کارى مثل قالیبافى و خیاطى انجام دهم، این همه وقت و انرژى صرف درس خواندن نمى‏کردم. خیلى از جوان‏ها به همین نیت درس مى‏خوانند اما دولت و اجتماع هیچ برنامه‏اى براى شغل جوان‏ها پیش‏بینى نمى‏کنند. نمونه‏هاى مانند من زیاد هستند.

پیدا کردن کار، نفس‏گیر و سخت‏

ساعتى از ظهر گذشته که به خانه برمى‏گردم، آنقدر خسته‏ام که ناى حرف زدن هم ندارم. با خودم فکر مى‏کنم آغاز راه براى یافتن کار خیلى مشکل و طاقت‏فرساست، امیدوارم بقیه راه مشکل نباشد.
شرکتى که براى استخدام آگهى داده بود، اعلام کرد که هفته بعد جواب مصاحبه‏ها را خواهد داد، اما فکر نمى‏کنم از میان صد و پنجاه و سه نفر متقاضى، من که بدون تجربه کارى‏ام، بتوانم شغلى در شرکت پیدا کنم. از فردا باید دنبال کار دیگرى باشم. بهتر است براى صرفه‏جویى در وقت و هزینه، نیازمندى‏هاى روزنامه را تهیه کنم و از طریق تلفن دنبال کار باشم.

اولویت با خواسته‏هاى متقاضى یا خواسته‏هاى کارفرما؟!
سلام، ببخشید شرکت ...
بفرمایید.
مى‏خواستم راجع به آگهى استخدام صحبت کنم.
شرایط کارى ما براى بانوان اینهاست: سن بالاتر از هجده سال، ترجیحاً مجرد و مدرک دیپلم یا بالاتر!
نوع کارى که در شرکت دارید، چیست؟
بازاریابى، به این ترتیب که اجناس شرکت را به مغازه‏ها، مراکز فروش و ... معرفى مى‏کنید و سپس سفارش مى‏گیرید، حقوق هم پورسانتى داده مى‏شود، یعنى هر سفارشى که گرفتید درصدى به عنوان دستمزد به شما مى‏دهیم.

شرایط و مزایاى دیگرى هم دارید؟
شرایط همان‏ها بود که گفتم، مزایا هم خیر! چون این کار را در منزل خودتان هم مى‏توانید انجام بدهید ... .
مشاوره املاک ...
بفرمایید:
آگهى منشى داده بودید، شرایط کار چیست؟
اوّل اینکه منزل شما باید در همین خیابان باشد، دوم اینکه ساعت کارى از هشت صبح تا دوازده ظهر و از چهار بعدازظهر تا هشت شب است. همچنین سن بالاى هجده سال با روابط عمومى بالا.
کار به چه صورت است؟
تنظیم سند، تنظیم قرارداد اجاره و خرید و رهن، راهنمایى مشتریان و جوابگویى به تلفن‏ها، البته یک ماه به صورت آزمایشى مشغول کار مى‏شوید تا شرایط کار را خوب یاد بگیرید.
حقوق و مزایا؟
اوّلاً این کار استخدامى نیست که مزایا داشته باشد. قراردادهاى سه ماهه مى‏بندیم، ثانیاً پس از یک ماه آزمایشى اگر مورد تأیید بودید مشغول کار مى‏شوید، حقوق هم ماهى بیست و پنج هزار تومان که در صورت کار بهتر، بیشتر مى‏شود. چهار روز هم در ماه تعطیلى داریم یعنى جمعه‏ها ... .
مطب دکتر ...
بفرمایید:
آگهى براى منشى داده بودید، شرایط چیست؟
بله! دستیار دندانپزشکى به همراه کارهاى مربوط به منشى، سابقه کار دارید؟
خیر مى‏خواهم بدانم شرایط کارى شما چیست؟
اگر سابقه کار در دندانپزشکى داشتید، بهتر بود اما مهم نیست. سه ماه به صورت کارآموز، دستیارى را یاد مى‏گیرید. در صورت خوب بودنِ شرایط، به عنوان منشى و دستیار مشغول به کار مى‏شوید.
شرایط کار و حقوق به چه صورت است؟
شرایط کار همان سه ماه آموزشى بود، به علاوه یک فرم که اینجا پر مى‏کنید، یک نفر معرف که شما را خوب بشناسند و یک سفته به مبلغ پانصد هزار تومان، ساعت کار هم از سه بعدازظهر تا ده شب است، حقوق هم که بعد از گذراندن دوره آموزشى مشخص مى‏شود.
سفته و معرف اجبارى است؟
جزء مدارک است. معرف براى این است که شما را نمى‏شناسیم، سفته هم براى این است که در طول مدت کار، کلید مطب با همه وسایل دست شماست، ضمانتى براى این موضوع باید باشد یا نه؟ تعطیلى هم تعطیلات رسمى است.

مهد کودک ...
بفرمایید.
آگهى براى استخدام مربى داده بودید، شرایط کار چیه؟
داشتن 24 سال به بالا، یک تا دو سال سابقه کار و داشتن مدرک لیسانس یا فوق لیسانس روانشناسى، علوم اجتماعى یا آموزش ابتدایى، البته دو نفر هم دیپلمه براى نگهدارى از نوزادان نیاز داریم.
کار به چه صورت انجام مى‏شود؟
کار متخصصان یعنى لیسانس به بالا به صورت اجرایى است، همچنین بررسى شرایط کودک، برگزارى کلاس‏هاى مشاوره و راهنمایى والدین و بررسى مشکلات و مربى‏گرى بچه‏هاى چهار سال به بالا. براى نگهدارى از نوزادان هم که مشخص است.
ساعات کارى و حقوق به چه صورت است؟
مربى نوزادان هر روز از ساعت هفت صبح تا چهار بعدازظهر یا یازده صبح تا هفت بعدازظهر، حقوق هم فعلاً بر پایه چهل هزار تومان است. اما براى مربى‏هاى داراى مدرک بالاتر سه روز در هفته از ساعت هفت تا سه بعدازظهر، حقوق هم به صورت دو ماه یک بار به مبلغ صد هزار تومان است که البته با نظر رئیس مهد کودک قابل تغییر است.
خیاطى زنانه ... شرایط کار را مى‏خواستم بدانم.
بله! شرایط کارى ما سه سال سابقه خیاطى در منزل یا کارگاه است. داشتن دیپلم خیاطى به همراه دیپلم تحصیلى. ساعت کار هم از هشت صبح تا یک بعدازظهر، چهار بعدازظهر تا هشت یا نُه شب، در واقع تا وقتى که مشترى داشته باشیم و کار طول بکشد.
حقوق و مزایا؟
اوّل کارهایى را که در خانه انجام داده‏اید به عنوان نمونه مى‏آورید، اگر مورد تأیید بود با آوردن یک سفته دویست هزار تومانى مشغول مى‏شوید. حقوق هم به صورت تعداد لباسى است که مى‏دوزید، یعنى از هر لباس درصدى به عنوان حقوق به دوزنده تعلق مى‏گیرد، اگر منظورتان از مزایا، عیدى و بیمه و مرخصى است، هیچ کدام از همکاران ما کارگران‏شان را بیمه نمى‏کنند، عیدى و مرخصى هم با توافق و نظر کارفرماست. در ضمن جمعه‏ها در صورت نبودن مشترى تعطیل است.
در کل حقوق یک ماه حدود چقدر است؟
بستگى به خودتان و مشترى دارد؛ هر چقدر در کار سرعت عمل داشته باشید حقوق بهترى مى‏گیرید، اما ماهیانه از سى هزار تومان شروع مى‏شود و گاهى به صد و بیست و بالاتر هم مى‏رسد.
سفته‏اى که خواستید براى چیست؟
براى اطمینان کار، چون تمام پارچه‏هایى که اینجاست براى مشترى است. اگر در هنگام دوخت خراب یا گم شود، باید از قبل فکر آن را کرده باشیم که با سفته، امنیت و اطمینان بالا مى‏رود.

موانع اشتغال‏

مردها و زنان هیچ کدام در یافتن شغل و انجام آن و در نهایت استخدام شدن، به راحتى پیشروى نمى‏کنند. همه مى‏دانیم با وجود متقاضیان بسیار، تحصیلکرده و بى‏سواد، بازارِ یافتن کار بیش از پیش داغ است. با رشد آگاهى افراد در زمینه‏هاى فرهنگى - اجتماعى، نیز راهیابى تعداد زیادى از زنان به دانشگاه و فراگیرى تحصیلات عالى، تقاضا براى یافتن کار زیاد است. اما اینکه آیا همه آنها بتوانند با توجه به سطح تحصیلات، فرهنگ و خواسته‏هایشان، به کارى مفید دست یابند، جاى شک و تردید است، خصوصاً با بینشى که اکنون در مورد کار زنان وجود دارد که زن به علت نفقه گرفتن، نیازى به تأمین خرجى ندارد، پس با این وجود، نیازى به کار و حقوق نیست.
صرف نظر از این نکات پیش از زنان بیکار، مردان بیکار و جویاى کار هستند که هنوز نتوانسته‏اند براى حل مشکل خود کارى کنند، همین امر باعث شده یافتن کار، مشکل و دور از انتظار باشد.
گروهى هستند که کار را در درجه اوّل حق مرد مى‏دانند و کارهاى پیش پا افتاده و ساده، یا کارهاى انجام‏پذیر در خانه را براى زنان مناسب مى‏بینند. على‏رغم اینکه زنان از محیط بسته اندرونى جدا شده‏اند، چنین تفکرى چه پیامدهایى خواهد داشت؟
وقتى مى‏دانیم شرکت‏ها، تعاونى‏ها، کارگاهها و کارخانه‏ها، هنوز برنامه صحیحى براى استخدام بانوان ندارند، حتى آنها را به صورت موقت به کار مى‏گیرند، تا در صورت لزوم قادر به اخراجِ آنها باشند، چه پیشرفتى را مى‏شود انتظار داشت؟! آیا کافى است که فقط زمینه تحصیل زنان و دختران را فراهم کنیم تا چند سالى با مشکلات دست و پنجه نرم کنند، سپس به بازار کار وارد شوند، آن هم بازارى که هیچ کالاى مورد استفاده‏اى برایشان ندارد؟! تکلیف این همه مهندس، پزشکان فارغ‏التحصیل یا کارگرانى که هر روز از این کارگاه به آن کارخانه سرک مى‏کشند تا کارى هر چند ساده بیابند چیست؟
آیا کسانى که دم از فعالیت اجتماعى و فراگیر زنان مى‏زدند، فکرى براى این گونه پیامدها کرده‏اند؟! آیا آمارى که نشان‏دهنده ایجاد مراکز صنعتى یا تولیدىِ صرفاً زنانه باشد، وجود دارد؟ چقدر براى بهبود اوضاع شغلى زنان و زنان شاغل تلاش شده است؟!
غیر از بانوانى که به دنبال شغلى هستند تا وقت خود را پر کنند زنانى هم وجود دارند که به علت مشکلات و مسائل مربوط به طلاق، مرگ همسر، سرپرست خانواده و تأمین هزینه زندگى، مجبور به انجام کارند. براى این نوع زنان که در درجه اولویت نسبت به زنان دیگر هستند چه برنامه‏هایى اندیشیده شده است؟
گاهى کار مطلوب و مورد نظر پیدا مى‏شود، اما نگه داشتن آن بیشتر از انجام وظایف، سخت است. گاهى آنقدر وضع نابسامان اقتصادى و مالى بر کارگر یا کارمند فشار مى‏آورد که براى نگه داشتن شغلى که پیدا کرده، از مزایاى عادى و معمولى هم مى‏گذرد و کار را هر چند سخت باشد، مى‏پذیرد!

مشکلات جانبى‏

گاهى اوقات براى زن یا دخترى که مشغول به کار است، مشکلاتى اضافه مى‏شود؛ همین مشکلات، کار زنان را در نزد خرده‏گیران و غرض‏ورزانى (که منتظر جرقه‏اى کوچک براى آتشى بزرگ هستند) منفى جلوه مى‏دهد و پر از بحران‏هاى اخلاقى و اجتماعى مى‏نمایاند!
کارفرمایانى هستند که براى رونق گرفتن کار و بازار خود، زنان را در معرض دید قرار مى‏دهند و به بهانه‏هاى مختلف مثل جذب مشترى، از این عنصر مهم اجتماعى سوء استفاده مى‏کنند! على‏رغم اینکه شاید فروش برخى لوازم نیاز به فروشنده زن داشته باشد، اما استفاده‏هاى غلط، زن را در حد یک جنس لوکس داخل ویترین تنزل مى‏دهد.
اینها تنها مواردى کوچک و ناچیز از مشکلات زنان است که به اجبار تن به کارهایى مى‏دهند که مى‏دانند جز براى استفاده ظاهرى، کارآیى دیگرى نخواهند داشت.
اندیشه‏هاى غلط و خطاست که تفکر زن را نسبت به خود، آینده، زندگى و حتى تحصیلات عوض مى‏کند، چرا که گاهى یک زن با علم به اینکه از ظاهر او براى رونق کار استفاده مى‏شود، سعى مى‏کند با دامن زدن به این مطلب، حقوق یا مزایاى بیشترى دریافت کند! چه کسى مى‏تواند این اندیشه و تفکر نابه‏جا را تغییر دهد؟ در کنار این مسائل اگر نیازهاى مختلف روحى، مالى و اجتماعى زن را در نظر بگیریم، این مسئله جاى بحث بیشترى خواهد داشت.
اشتغال زنان نیازى است که جامعه و دولت را ملزم مى‏سازد با گزینش سیاست‏هاى مناسب و نگاهى همه‏جانبه، زمینه حضور فعال ولى مناسب زنان را فراهم سازند، چرا که زنان اندوخته‏ها و توانایى‏هایى دارند که در توسعه نقش دارد. عدم برنامه‏ریزى مناسب در این زمینه به هدر رفتن انرژى، منابع پیشرفت و توسعه مى‏انجامد، که با بینش امروز چه در داخل و چه در خارج از ایران نمى‏توان آن را کوچک و بى‏اهمیت شمرد.

اشتغال و مشکلات آن‏

سومین هفته است که هنوز نتوانسته‏ام کارى درخور پیدا کنم. اگر از هزینه‏هاى جانبى که در این راه هدر داده‏ام، بگذرم، انرژى زیادى هم از دست داده‏ام، به علاوه هنوز پدرم منتظر است کارى پیدا کنم و کمک‏خرج او باشم. بهتر دیدم با چند نفرى که بالاخره توانسته‏اند شغلى پیدا کنند صحبت کنم، تا بتوانم راجع به کار و شرایط مطلوب آن اطلاعاتى داشته باشم، شاید در این میان کارى هم براى من پیدا شد!

شرایط مطلوب نمى‏خواهم‏

سمیه.الف، 36 ساله، متأهل، دیپلم.
- حدود یک سال است که در شرکت مواد غذایى به عنوان کارگرى که مواد غذایى را بسته‏بندى مى‏کند، کار مى‏کنم. از ساعت هشت صبح تا پنج بعدازظهر سر پا بودن کار آسانى نیست، اما به دلیل اینکه نیاز دارم، در وقت مقرر به کار مى‏پردازم. اوایل طبق شرایطى که شرکت اعلام کرده بود و مسیر دور بود، سرویس براى رفت و آمد داشتیم اما بعد از گذشت سه یا چهار ماه، سرویس کارگران را برداشتند و با این مسئله وضعیت ما را سخت کردند. گروهى که مى‏توانستند ماندند اما بعضى کناره‏گیرى کردند. من هم چون تنها نان‏آور خانه‏ام، ماندم و چاره‏اى جز تحمل ندارم.
شرایط سخت‏ترى هم گذاشتند؟
بله! قرار بود بیمه شویم، ولى مسئولان شرکت گفته‏اند سابقه کار شما براى بیمه شدن کافى نیست و تا شش ماه به صورت کارآموز مشغول کار هستید و شرکت براى تشویق به کار است که حقوق مى‏دهد.
کارى که انجام مى‏دادید نیازمند شش ماه آموزش بود؟
خیر حتى شش روز هم زیاد بود. اما من و بعضى از همکارانم به خاطر اینکه بهتر از این حقوق و کار در جایى دیگر پیدا نمى‏شود، مانده‏ایم، تا بلکه سابقه کار پیدا کنیم و بیمه شویم.
مشکلات دیگرى هم دارید؟
از کارم راضى‏ام. به طور کلى چون حقوق مى‏گیرم و احتیاج خانواده‏ام برآورده مى‏شود، راضى‏ام اما مسائلى هست که نمى‏شود از آن گذشت، ولى به ناچار باید تحمل کرد. مثلاً فهمیده‏ایم آقایانى که در بخش دیگر کارخانه مشغول کارند و فقط هشت ساعت کار مى‏کنند حدود بیست هزار تومان بیشتر حقوق مى‏گیرند و سرویس رفت و آمد دارند، در صورتى که کار آنها در مقابل کار ما سخت نیست و تقریباً در یک حد است.
براى یکسان شدن شرایط کار به جایى مراجعه نکردید؟
یک بار براى همین موضوع به اتفاق همکارانم سراغ رئیس رفتیم، ولى گفت که با استخدام یک مرد مى‏تواند کار دو نفر زن را به او بسپارد و براى شرکت به صرفه‏تر است که مردها را استخدام کند اما چون سیاست شرکت مى‏طلبد، زنان را هم پذیرفته‏اند. در مورد سرویس رفت و آمد گفت که مردها خودشان براى سرویس هزینه کرده‏اند و به شرکت ارتباطى ندارد، در صورتى که مى‏دانیم این طور نیست.
به اداره کار هم نمى‏توانم مراجعه کنم، چون بلافاصله شغلم را از دست مى‏دهم. من نیاز به کار دارم و با وضعیتى که در حال حاضر موجود است، کار به آسانى پیدا نمى‏شود. گذشتن از کارى که یک سال است با آن خو گرفته‏ام بى‏عقلى است. از شرایط مطلوب مى‏گذرم تا کارم را از دست ندهم.

حقوقم ناچیز است‏

منیره.ش، 27 ساله، فوق لیسانس فلسفه، مجرد.
- حدود دو سال است که در یک کتابخانه نیمه‏خصوصى مشغول کتابدارى هستم.
از شغلى که دارید راضى هستید؟
کار من شغل محسوب نمى‏شود و صرفاً به جهت اینکه بیکار نباشم به کتابخانه مى‏روم و حقوقى که مى‏گیرم، کرایه رفت و آمدم مى‏شود. دنبال کار بهترى هستم، البته اگر پیدا شود.
با مدرکى که دارید جایى براى استخدام‏تان نیست؟
خیر. آموزش و پرورش که معلم نمى‏خواهد. در واقع آنقدر دانشجوى تربیت معلم در دانشگاه پذیرفتند که تا چند سال آینده معلم دارند. مراکز تحقیقاتى هم به صورت نیمه‏وقت و گاهى هم کار تحقیقى، به رشته من نیاز پیدا مى‏کنند. فعلاً که جایى نیست.

در مورد پیدا کردن کار چه تلاش‏هایى انجام داده‏اید؟
به همه جا سر زده‏ام، اما نتیجه‏اى نگرفته‏ام. فقط یک مدرسه بود که دفتردار مى‏خواست ولى به علت اینکه دیدم معلم مدرسه با مدرک فوق دیپلم مشغول تدریس است، نخواستم وارد این کار شوم. مؤسسه‏اى هم بود که کار بررسى کتاب و مقالات فلسفى را به من پیشنهاد کرد اما به علت کار زیاد و حقوق ناچیز نپذیرفتم. فعلاً در کتابخانه هستم تا کارى مطلوب پیدا کنم.
به اداره کار سر نزدید؟
سه سال است که نام‏نویسى کرده‏ام تا اگر جایى به من نیاز داشت مشغول کار شوم ولى فعلاً هیچ خبرى نشده است.

چه کسى جوابگوست‏

مریم.الف، پرستار، متأهل، 29 ساله.
- از دانشگاه که فارغ‏التحصیل شدم، دو سال طرح در بیمارستان داشتم که گذراندم. بعد نتوانستم به ادامه کار بپردازم، چون در شهر خودمان نیرو نمى‏خواستند، به ناچار در یک درمانگاه مشغول شدم و فعلاً به امور کودکان و تنظیم خانواده مى‏پردازم.
از کارتان راضى هستید؟
ساعت کارى خوب است و از لحاظ خلوت بودن، درمانگاه دغدغه کمترى نسبت به بیمارستان دارد، اما حقوقم معمولى است و نمى‏توانم از آموزش‏هایى که دیده‏ام استفاده کنم. در واقع همه معلوماتى که در دانشگاه کسب کرده‏ام بى‏فایده مانده و رو به فراموشى است.
فکر مى‏کنید چه راهى به بهبود شغل زنان کمک مى‏کند؟
این وضع مخصوص زنان نیست و در مورد آقایان هم صدق مى‏کند. شاید به همان میزان که براى خانمى کار نباشد، براى مردان هم همین طور باشد، اما به دلیل اینکه زنان بیشتر از قبل به شغل بیرون از خانه رو آورده‏اند، بیکارى در این قشر بیشتر به چشم مى‏خورد؛ همچنین با توجه به اینکه در کارهاى استخدامى اولویت با مردان است (به خاطر اینکه خانواده را اداره مى‏کنند) کار براى زنان کمتر یافت مى‏شود. اما در کل وضعیت شغل‏ها روبه‏راه و مطلوب نیست.

مشکلى هم دارید؟

مشکل اساسى انتقال ما از این درمانگاه به درمانگاههاى دیگر است. چند ماه یک بار این برنامه اجرا مى‏شد و دلیل آن را نمى‏فهمیم. نکته بعد اینکه من در رشته پرستارى درس خوانده‏ام و آمادگى کامل براى این شغل را دارم، ولى با این اوضاع فکر نمى‏کنم بتوانم مشغول به کار شوم. دانشگاههایى که این رشته را ارائه مى‏دهند و آنقدر پذیرش مى‏کنند، باید به فکر جمعیت زیادى از فارغ‏التحصیلانى که بیکار مى‏مانند باشند. دولت باید در پذیرش دانشجوها و رشته‏هایى که نیازى به آنها نیست دقت کند. من این شانس را داشتم که در درمانگاه مشغول به کار شوم، اما دوستانى دارم که به هیچ وجه نتوانسته‏اند کارى بیابند یا اینکه دو سه نفرشان مشغول تزریقات در مطب‏ها یا درمانگاههاى شبانه‏روزى هستند. مشکل من و امثال من این است که کسى جوابگوى این همه تقاضاى کار نیست.

چاره‏اى جز این ندارم‏

شیما.ب، 23 ساله، مجرد، فروشنده لباس، دیپلمه.
- حدود نُه ماه است که در این فروشگاه به کار فروشندگى لباس مشغولم. از کارم راضى هستم و امیدوارم با تلاشى که مى‏کنم بتوانم مزایاى خوبى دریافت کنم.
شرایط کار شما به چه صورت است؟ از حقوق‏تان راضى هستید؟
از ساعت نُه صبح تا یک بعدازظهر مشغولیم. بعد از آن وقتى براى ناهار و استراحت داریم و دوباره حدود ساعت دو بعدازظهر مشغول کار مى‏شویم. حقوقى که مى‏گیرم نسبت به دوستان دیگرم که تقریباً همین کار را دارند بهتر است و همین مسئله من را راضى مى‏کند، علاوه بر آن، روزهایى که فروش خوبى داشته باشیم، مسئول فروشگاه، لباس یا مبلغى به عنوان تشویقى مى‏دهد.

پس مشکل خاصى ندارید؟

مشکلات کار من و کارهاى شبیه به آن، جزء ناگفته‏هاست، چون نمى‏شود آن را خیلى راحت بیان کرد. در ابتداى ورودم به فروشگاه شرایط سختى داشتم. مثلاً نمى‏توانستم به سرعت با مشترى ارتباط برقرار کنم، در نتیجه کار را به خوبى انجام نمى‏دادم اما به مرور یاد گرفتم که باید همیشه لبخند به لب داشت، چه در مورد زنانى که براى خرید مى‏آیند و چه در مورد مردها! به نظرم تنها مشکل کار من همین بود، چون به خاطر رعایت اخلاق نمى‏خواستم با هر مردى که وارد فروشگاه مى‏شد، بگو و بخند کنم. اما چاره‏اى نداشتم، تنها راه جلب مشترى همین است. از طرفى روز اوّل که قرار بود با مسئول فروشگاه قرارداد سه ماهه ببندم، شرایط کارى را این طور عنوان کرد: روابط عمومى بالا داشته باشید و همیشه سرِ کار آراسته حاضر شوید. همه مى‏دانند که روابط عمومى بالا یعنى چه، اما شاید معنى آراسته بودن را نفهمند؛ آراسته و مرتب بودن در شغل من یعنى لباس‏هایى با رنگ جذاب و مُد روز بپوشیم و همیشه با صورت آرایش کرده کارمان را شروع کنیم، چرا که همین امر باعث مى‏شود مشترى‏ها جذب شوند. این چهره و قیافه براى من خیلى نامأنوس بود، اما کم کم به آن عادت کردم، گرچه هنوز بعد از گذشت نُه ماه دلهره دارم مبادا یک نفر از اقوام و آشنایان، من را در حال انجام کار مشترى ببیند و مشکلاتم دو برابر شود.
اگر این شرایط را قبول نمى‏کردید کارتان را از دست مى‏دادید؟
صد در صد! تنها کارى که در این فروشگاه به آن نیاز دارند، جلب مشترى است و غیر از این شیوه، طور دیگرى نمى‏شود با مشترى ارتباط برقرار کرد. دوستى داشتم که نتوانست با شرایط کار کنار بیاید و به ناچار کارش را رها کرد، اما مسئول فروشگاه باید متوجه باشد که در حین کار براى یک دختر جوان که ظاهر خاصى دارد، هزار و یک مشکل پیش خواهد آمد: اوّل اینکه در فروشگاه فقط فروشندگان زن نیستند و در طرف دیگر سالن چند مرد هم فروشنده‏اند. طبیعى است که وقتى همکاران مرد، ما را در حال حرف زدن، تبادل نظر یا خندیدن با مشترى مى‏بینند فکر مى‏کنند که اجازه هر گونه سوء استفاده از ما را دارند و ما هم این قابلیت را داریم اما این طور نیست و خودِ این مطلب بزرگ‏ترین مشکل ماست. از این گذشته، گاهى اوقات مشترى‏ها روابط عمومى بالا را به عنوان راهى براى ارتباط گسترده و مزاحمت‏هاى مختلف مى‏بینند که مشکلات بزرگى در پى خواهد داشت. اگر خودِ فروشنده زن گاهى با سیاست برخورد نکند، امکان دارد کار و حیثیت خود را ناخواسته از دست بدهد.

به نظر شما بهترین راه براى حل این مشکلات چیست؟
راه حلى که بشود آن را به کار گرفت نمى‏بینم چرا که نمى‏شود به همه افراد جامعه درس اخلاق داد؛ از طرفى نمى‏شود همه مراکز به طور خصوصى زنانه یا مردانه شود. بهترین راه این است: زنانى که مشغول به این کارند، با تدبیر و تیزبینانه کار کنند و در واقع با چنگ و دندان خودشان را حفظ کنند!

چون زن هستیم باید سکوت کنیم‏

فاطمه.ش، 27 ساله، سیکل، متأهل.
- حدود شش ماه است که در یک کارگاه بافندگى لباس نوزاد مشغول کارم. با اینکه کارِ نسبتاً راحتى است اما خیلى راضى نیستم و در حال جستجو براى پیدا کردن کار بهترى هستم.
دلیل راضى نبودن شما چیست؟
کار من در اصل خیاطى بود، اما به دلایلى نتوانستم آن را انجام بدهم و مجبور شدم به این کار بپردازم. محل کار جاى خوبى نیست: یک زیرزمین که حدود هفت نفر مرد در آن کار مى‏کنند و سه نفر زن. قسمت خانم‏ها با پرده جدا شده و ما اصلاً احساس امنیت نمى‏کنیم، هر چند مطمئن هستیم همکاران مرد مشکلى ایجاد نمى‏کنند اما قلباً از این وضعیت راضى نیستیم و احتمال بروز هر مشکلى را مى‏دهیم.
به هر حال اینجا یک محیط بسته است و ما همیشه فکر مى‏کنیم اگر اتفاقى بیفتد هیچ کس خبردار نمى‏شود. اگر روزى یک نفر از ما نتواند سرِ کار حاضر شود، دو نفر دیگر با دلهره بیشترى سرِ کار حاضر مى‏شوند. در حال حاضر هم وقتى مى‏خواهیم وارد کارگاه شویم، منتظر مى‏مانیم تا هر سه با هم وارد شویم. این مسئله یکى از مشکلات کارىِ ماست. مشکل بعدى ما مربوط به همکاران مرد است. گاهى یکى دو ساعت مرخصى مى‏گیرند و از کارگاه خارج مى‏شوند و کار نیمه تمام‏شان را به عهده ما مى‏گذارند! توقع هم دارند که به موقع انجام شود و در صورتى که نتوانیم از عهده کارى که به ما مى‏سپارند بربیاییم، مثل صاحب کار شروع به داد و بیداد مى‏کنند و فکر مى‏کنند چون زن هستیم باید سکوت کنیم، گرچه چاره‏اى هم نداریم.
مسئله دیگر این است که حقوق ما را دو ماه یک بار مى‏دهند و مى‏گویند چون شما زن هستید و خرج خانواده نمى‏دهید باید به این صورت حقوق بگیرید. در صورتى که من با این سن و سال، چهار بچه دارم و شوهرم یک کارگر معمولى است و نمى‏تواند خرج ما را بدهد.
به جایى مراجعه نکرده‏اید که در این مورد به شما کمک کنند؟
با صاحب کارم صحبت کرده‏ام اما نتیجه‏اى نگرفتم. بالاخره باید کارم را رها کنم و دنبال کار دیگرى باشم. اما چون مدرک تحصیلى‏ام سیکل است، به راحتى نمى‏شود کار پیدا کرد. فکر مى‏کنم تا بتوانم کار جدید مورد اطمینان و با جاى امنى پیدا کنم، چاره‏اى ندارم که همین جا مشغول کار باشم.

دنبال کار ثابت با حقوقى ثابت هستم‏

ف.م، 21 ساله، مجرد، بازاریاب روزنامه محلى، دیپلمه.
- یک روز به همراه یکى از دوستانم آگهى نیاز به بازاریاب را دیدم و با هم رفتیم تا در آنجا مشغول شویم. کار به این صورت بود که براى روزنامه، آگهى تبلیغاتى از مؤسسات، مغازه‏ها، فروشگاهها و غیره بگیریم.
چند وقت است که مشغول کارید؟ راضى هستید؟
حدود هشت ماه است که مشغول به کار شده‏ام. صبح‏ها ساعت ده صبح سرى به دفتر روزنامه مى‏زنم و از همان جا با مکان‏هاى مورد نظر تماس مى‏گیرم و از آنها مى‏خواهم که در مورد کارشان تبلیغ کنیم. در صورتى که قبول کردند، بعد از چاپ آگهى و دریافت پول، مبلغى به عنوان پورسانت به من مى‏دهند. کار سختى نیست، اما باید به خاطر پورسانت ناچیز به مردم التماس کنیم! اگر هم این کار را نکنیم و نتوانیم از چند تلفنى که از دفتر روزنامه مى‏زنیم آگهى بگیریم، مسئول امور آگهى نسبت به پرداخت پورسانت‏ها تجدید نظر مى‏کند چون معتقد است با هر تلفن هزینه‏اى به هزینه‏هاى دیگر روزنامه اضافه مى‏شود. در هر صورت گرچه حدود هشت ماه است که مشغول کارم اما به طور کلى راضى نیستم و اگر بتوانم کار دیگرى مثل منشى پیدا کنم، از این کار دست مى‏کشم، چون حداقل یک منشى کار ثابت و حقوق ثابت دارد و مدام دنبال مشترى نمى‏گردد.

در بازاریابى مزایایى هست که بتوانى از آن استفاده کنى؟

خیر. هیچ مزایایى ندارد، نه عیدى، نه تشویقى و نه چیز دیگر! حتى شنیده‏ام مبلغ پورسانت سه سال است که تغییر نکرده، تنها مزیتى که دارد این است که مى‏توانى این کار را از خانه خودت هم انجام بدهى، همین!
به نظرت مشکل شغل خانم‏ها چگونه حل مى‏شود؟
اداره کار باید ناظر این مسائل باشد. نباید اجازه بدهد که از خانم‏ها بخصوص دختران جوانى که نیاز مبرم به پول دارند سوء استفاده بشود. حداقل، قانونى براى کارهایى که بى‏برنامه و نامشخص است داشته باشد تا ما هم بتوانیم نسبتاً راحت کار کنیم. تکلیف من که مادر مریض در خانه دارم و پدر هم نیست که خرج ما را بدهد، چیست؟ با این وضعیت تا چه زمانى بسازم؟ اگر به اداره شکایت کنم، شاید رسیدگى شود و بقیه حق و حقوق من به دستم برسد اما حتماً کارم را از دست مى‏دهم و به راحتى نمى‏توانم کار دیگرى پیدا کنم چون همه جا همین طور است.

کار زنان بدون مشکل نیست‏

فرزانه.س، 28 ساله، متأهل، مهندس و کارشناس مواد غذایى.
- حدود سه سال است که در کارخانه بیسکویت‏پزى مشغول کارم و کارم بررسى مواد غذایى تولید شده و نظارت بر کارهاى کارخانه است، از لحاظ بهداشتى و دیگر موارد.
به صورت رسمى مشغول هستید؟
بله. حدوداً نُه ماه است که رسمى شده‏ام، دو سال و سه ماه به صورت قراردادى، آن هم سه ماه به سه ماه کار مى‏کردم، ولى در حال حاضر رسمى شده‏ام.
مسائل و مشکلاتى هم داشتید؟
کار زنان بدون مسائل و مشکلات امکان ندارد. قبل از اینکه در این کارخانه مشغول شوم خیلى دنبال کار بودم. شش ماه در یک تولیدى مواد غذایى کار کردم و سه ماه در یک کارگاه بسته‏بندى مواد غذایى، سپس به این کارخانه آمدم. در اینجا ابتدا سه ماه با من قرارداد بستند و درست بعد از سه ماه ده روز بیکار بودم تا قرارداد جدید بسته شد. در مدتى که زنان با قراردادهاى کوتاه‏مدت مشغول انجام کارند، دلهره اینکه کار از آنها گرفته شود زیاد است، مخصوصاً که در قراردادها راه براى شکایت و نظارت اداره کار بسته است؛ مثلاً در قرارداد تأکید مى‏شود که شرکت حق دارد بعد از پایان زمان مقرر و عدم نیاز به کارگر یا مهندس ناظر، از بستن قرارداد جدید خوددارى کند. چون زن چاره‏اى ندارد، به همان سه ماه قانع مى‏شود تا بلکه همین شغل را هم از دست ندهد، غافل از اینکه در این قراردادهاى کوتاه‏مدت هیچ چیز به نفع کارگر نیست و در هر حال منافع شرکت و کارخانه در نظر گرفته مى‏شود. من از کسانى بودم که با شرکت قرارداد کوتاه مى‏بستم و راضى بودم، چون بالاخره کارى پیدا شده بود و حقوق بدى هم نداشت اما مشکلات یکى پس از دیگرى مشخص شد. در سال دوم که قرارداد جدیدى با شرکت داشتم، باردار بودم و نیاز به مرخصى داشتم، از طرفى شنیده بودم که شرکت به دنبال این است که کار من را به یک مهندس مرد بسپارد، به همین دلیل قرارداد رسمى با من امضا نمى‏کند. وقتى با رئیس صحبت و تقاضاى مرخصى کردم، به من گفتند تا دو ماه دیگر صبر کنم تا قرارداد جدید تمام شود، بعد از آن چون شرکت نیازى به من نخواهد داشت مى‏توانم بروم. به همین سادگى! اما کوتاه نیامدم و به اداره کار مراجعه کردم. آنجا من را راهنمایى کردند که قانون مرخصى براى زنان رسمى و غیر رسمى فرقى ندارد و شرکت باید این مورد را قبول کند. با نظر دو کارشناس حقوقى و رضایت رئیس شرکت مشکل من حل شد. بعد هم که بر سر کار حاضر شدم با شرایط ویژه‏اى قبول کردند که رسمى شوم، اما از آن روز به بعد مدام مى‏شنوم که مسئولان مى‏گویند با ورود یک زن به دنیاى کار جاى یک مرد نیازمند به کار گرفته مى‏شود؛ در صورتى که اصلاً این طور نبود، هیچ مردى حاضر نمى‏شد با شرایط من مدت دو سال و سه ماه کار کند و از مزایا هم صرف نظر نماید.
در حال حاضر مشکلى ندارید؟
پس از قرارداد رسمى، مشکل من به صورت قابل توجهى حل شد اما مى‏بینم کارگران زنى با شرایط بدى مشغول کار هستند و چاره‏اى ندارند مثلاً حقوق کمترى دریافت مى‏کنند؛ مرخصى با حقوق ندارند و خیلى وقت‏ها از مزایایى که باید پرداخته شود محرومند ولى چون نمى‏خواهند شغل‏شان از دست برود شکایتى ندارند. اداره کار هم تا شکایتى نباشد، نمى‏تواند رسیدگى کند. به هر حال مشکلات کار زنان آنقدر زیاد است که امیدوارم با دید باز مسئولان و پرهیز از سنت‏گرایى حل شود.

تقاضاى کار زنان، افزایش بیکارى مردان!

در ایران، مانند دیگر جوامع، این برداشت وجود دارد که زنان باید به امور خانه بپردازند. البته در همین جوامع، کارها و تکالیف سخت زنان روستایى و کشاورز را در انجام مشاغل متعدد در خارج و داخل خانه شاهدیم که معمولاً به حساب نمى‏آید. در محیطهاى روستایى، زنان در کنار کارهاى سخت، داراى حقوق از محصول کار نیستند. این برداشت قدیمى و سنتى هنوز هم در شغل و حقوق زنان تأثیرگذار است. اما نکته مهم این است که گروهى مشکل بیکارى در جامعه را به افزایش تقاضاى زنان براى حضور در فعالیت‏هاى اقتصادى نسبت مى‏دهند.
افرادى که عادت دارند زنان را در نقش خانگى ببینند، در هنگام بروز بحران بیکارى در سال‏هاى اخیر، پدیده نرخ بالاى بیکارى را به سبب تقاضاى اشتغال زنان مربوط مى‏دانند و دیگر عوامل را نادیده مى‏گیرند.
معضل بیکارى را نمى‏توان فقط مربوط به تقاضاى زنان براى ورود به بازار کار دانست. این روند مخصوص ایران نیست و تقاضاى زنان براى حضور گسترده در بازار کار پدیده‏اى جهانى است.
توجه به تقاضاى زنان براى ورود به بازار کار به عنوان عامل اصلى عدم اشتغال مردان، فقط نادیده گرفتن مسائل و بحران‏هاى مختلف اجتماعى است.

فراموش نکنیم که توسعه، به معنى استفاده از همه توانایى و ظرفیت‏هاى کشور براى تأمین شرایط بهتر و وضع مطلوب براى مردم است و امکان ندارد توسعه کشور بدون نقش‏آفرینى زنان محقق شود؛ نه فقط براى اینکه زنان نیمى از جامعه هستند، بلکه به این دلیل که خداوند استعدادهاى مختلفى را در وجود زنان و مردان به ودیعه گذاشته و این حق جامعه است که از توان انسانى براى رشد و پیشرفت خود بهره گیرد.

تجربه دین و دنیا

تجربه کشورهاى مختلف جهان نشان مى‏دهد که با حضور زنان در عرصه‏هاى تولید، کار و تلاش مى‏توان از رشد و سرعت بیشترى براى تأمین توسعه برخوردار شد.
در دین اسلام، کار حلال انسان بسیار حرمت دارد، حتى براى زنان، در نگهدارى و شیر دادن فرزند، حق دریافت اجرت در نظر گرفته شده، این مسئله نشان مى‏دهد که تلاش زنان و نقش تولیدى آنان در هر عرصه‏اى، مؤثر و ارزشمند است.

تدابیر نو

باید برنامه‏اى ترتیب داده شود که نه حقى از زنان جویاى کار پایمال شود، نه وضعیت کار به ضرر مردان باشد. قوانینى که در مورد کار زنان وجود دارد خوب است اما نرخ بیکارى زنان را افزایش مى‏دهد و گاهى آنان را از رسیدن به حق قانونى خود در مقابل کارى که انجام مى‏دهند، دور مى‏کند. همین قوانین است که باعث مى‏شود کارفرماها از استخدام زنان خوددارى کنند یا از کار و فعالیت آنها به طور موقت استفاده کنند.
کارفرمایى را تصور کنید که بخواهد زنى را استخدام کند. وى باید مواردى چون کاهش ساعات کار، کاهش سن بازنشستگى، مرخصى دوران باردارى و زایمان، مرخصى نگهدارى از همسر و فرزند بیمار را براى زن شاغل در نظر بگیرد! معلوم است که با ارزیابى ساده و سریع به این جمع‏بندى مى‏رسد که استخدام زن به صرفه نیست و منطق اقتصادى حکم مى‏کند مردى را جایگزین او کند.
بهتر است که قانون به نفع زنان قوانینى وضع کند که کارفرماها را براى استخدام زنان تشویق و ترغیب کند. به این وسیله مى‏شود با سوء استفاده‏ها، افزایش هزینه‏ها و مشکلات بیکارى مبارزه کرد. فقط اجبار کارفرما براى به کار بستن قوانین نمى‏تواند راهگشا باشد.

با این تمهیدات است که زمینه براى مشاغل دیگر هم فراهم خواهد شد، چرا که زن شاغل مجبور است بنا به تعهد کارىِ خود روزانه ساعات متمادى را در محیط کار بگذراند. مشخص است که وى براى ایجاد تعادل میان خواست‏هاى فردى و خانوادگى، به نهادهاى واسطه‏اى که به او در انجام وظایفش کمک کنند نیاز خواهد داشت.
تأسیس مهد کودک براى نگهدارى کودکان، در کنار راه‏اندازى شرکت‏ها و نهادهاى متعددِ خدمات‏رسان که انجام امور خانگى از جمله آشپزى، خرید و نظافت را بر عهده دارند راه حلى است که هم نیازهاى خانگى زنان شاغل را، که معطوف به نقش‏هاى همسرى و مادرى است، برطرف مى‏سازد؛ هم به اشتغال‏زایى براى زنان و مردان دیگر مى‏انجامد، البته اگر قوانین کار به طور کامل به اجرا در آید و از اجبار زنان براى کار در قبال دریافت حقوقى ناچیز و بدون مزایا خبرى نباشد.

براى اینکه بتوانم از طریق قانونى براى پیدا کردن کار اقدام کنم، به اداره کار رفتم تا شاید از طریق آنجا هم با قوانین کار آشنا شوم، هم شرایط کار را بدانم. هنوز که بعد از گذشت یک ماه نتوانسته‏ام به کار مطلوبى دست یابم، حتى با بررسى هر روزه آگهى‏ها باز به نتیجه‏اى نرسیده‏ام، حقوق بسیار ناچیز است و یا ساعت و نوع کار مناسب نیست. با این اوصاف فکر مى‏کنم اگر بیکار بمانم بهتر است.

وارد اداره مى‏شوم، شلوغى و هیاهوى زیادى در سالن‏هاى باریک اداره مى‏بینم، هر اتاق پر است از مردمى که براى حل مشکل‏شان در زمینه کار به آنجا آمده‏اند. چند اتاق هم جاى رسیدگى به پرونده‏هاى حقوقى مربوط به کار است. اتاق ریاست هم طبق معمول شلوغ است. روى نیمکت مى‏نشینم تا بتوانم در فرصتى با رئیس اداره که ملاقات مستقیم با مراجعان دارد حرف بزنم، نیز براى پیدا کردن کار و راه حل مناسب براى ایجاد شرایط مطلوب کارى، صحبت کنم، در این فرصت با چند خانم که براى حل مشکل‏شان آمده‏اند صحبت مى‏کنم.

الهه.م، 32 ساله، متأهل.

- حدود چهار سال در یک شرکت مشغول کارم، اکنون بعد از این سابقه عذرمان را خواستند و گفتند که دیگر نیازى به کارگر زن ندارند و توانایى پرداخت حقوق هم ندارند، آمده‏ام ببینم کسى مى‏تواند به این مشکل رسیدگى کند! چون وقتى با مسئول شرکت صحبت کردم به من گفت چون کار شما روزمزد بوده و قراردادى بوده‏اید، هیچ کارى از دست‏تان برنمى‏آید.
کار شما در شرکت چه بود و با چه شرایطى مشغول بودید؟
پیچ و مهره کردن قطعات موتورسیکلت بود. هر قطعه‏اى که کامل مى‏شد، در قبال آن حقوق مى‏گرفتیم. وضعیت کار خیلى خوب نبود و از لحاظ شرایط، بسیار سخت مى‏گرفتند. گاهى هم حق و حقوق زنان کارگر را نادیده مى‏گرفتند اما با توجه به اینکه کار دائمى بود راضى بودیم. عیدى و تشویقى هم دریافت مى‏کردیم، اما بیمه نبودیم و در هر ماه حقوق یکسان نداشتیم.
با این شرایط چرا زودتر اقدام نکردید و براى اجبار شرکت به ایجاد شرایط مطلوب، کارى انجام ندادید؟
براى ما همین کافى بود که کارمان به طور مداوم ادامه داشته باشد. در مورد بیمه هم خیلى سخت نمى‏گرفتیم چون نمى‏دانستیم بعد از چهار سال کار صادقانه، از کارخانه اخراج مى‏شویم. در مدت کار اگر چه حقوقى که مى‏گرفتیم با حقوقى که اداره کار تعیین کرده بود، برابر نبود اما راضى بودیم، ولى حالا مى‏بینم هر چه در مقابل کارفرما کوتاه آمدیم، سخت‏گیرى‏ها زیادتر شد.
در حال حاضر براى رسیدگى به این مشکل چه کرده‏اید؟
فعلاً با بقیه همکارانم شکایت کرده‏ایم تا وقتى تعیین شود و به آن رسیدگى کنند.

س.الف، 24 ساله، مجرد، سیکل.

- حدود دو سال در تولیدى لباس زنانه کار کردم، از صبح ساعت هشت تا دوازده و بعدازظهر از ساعت سه تا هشت و نُه شب! مدیر خیاطى بعد از مدتى تصمیم گرفت کارش را توسعه بدهد، اما موفق نشد و سرمایه‏اش را از دست داد. براى اینکه بتواند از هزینه‏هاى اضافى راحت شود، دو نفر از دوستانش را به طور موقت براى انجام کار آورد و گفت که دیگر به من نیازى ندارد. به حقوقى که مى‏گرفتم راضى بودم ولى مسئول کارگاه گفت که نمى‏تواند با ماهى سى هزار تومان کنار بیاید و اگر نیاز دارم که کار کنم باید ماهى بیست و پنج هزار تومان بگیرم، من هم تهدید کردم که به اداره کار شکایت مى‏کنم. مدیر کارگاه براى اینکه مرا بترساند تهمت دزدى به من زد و ادعا کرد که از تولیدى‏اش پارچه دزدیده‏ام اما نتوانست ثابت کند، من هم از او شکایت کردم.
به شکایت‏تان رسیدگى شده یا هنوز در دست اقدام است؟
بله. رسیدگى شده و حکم هم داده‏اند مبنى بر اینکه مابقى حقوقى را که در این دو سال باید مى‏گرفتم، پرداخت کند و جریمه نقدى هم دارد؛ اما مسئول تولیدى هنوز هیچ اقدامى نکرده و فقط گفته که مى‏توانم به مقدار هزینه‏اى که کارشناس تعیین کرده، از مغازه‏اش جنس بردارم اما اجناس مغازه او به درد من نمى‏خورد.
چه توصیه‏اى براى دوستان جویاى کار دارى؟
هیچ وقت به کمتر از حق خودشان راضى نباشند، چرا که با راضى بودن آنها شرایط کار نامطلوب و سخت مى‏شود. زنان و دختران که از خانه و محیط امن آن مى‏گذرند، به دنبال حقوق کم و مزایاى ناچیز نیستند، بلکه مى‏خواهند بارى از مشکلات‏شان سبک کنند، نه اینکه بعد از دو سال براى ادامه فعالیت‏شان شکایت کنند و سختى بکشند. زنان براى اینکه کارشان را از دست ندهند زحمت مى‏کشند. چرا نباید به اندازه زحمتى که مى‏کشند، حقوق دریافت کنند؟!

آمنه.ک، 20 ساله، مجرد، دیپلمه.

- براى رسیدگى به حادثه‏اى که در محیط کارم پیش آمده، به اداره کار آمده‏ام و به دنبال رسیدگى و تشکیل پرونده‏ام هستم.
کارت به چه صورت بود و چه حادثه‏اى پیش آمد؟
بعد از اینکه امتحان کنکورم را دادم، خواهرم از من خواست براى اینکه بیکار نباشم به کارخانه‏اى بروم که او هم همان جا مشغول کار است. کارخانه کارِ بسته‏بندى قطعات مختلف مکانیکى را بر عهده دارد، من هم مشغول شدم، اما سر دستگاهى بودم که کار آن به سبب سختى و خطرى که داشت، به زنان مربوط نبود، با این حال چون مسئول آن قسمت چنین کارى را به من سپرد من هم انجام دادم، تا اینکه بر اثر بى‏احتیاطىِ یکى از دوستانم، دو تا از انگشتانم زیر دستگاه پرس رفت و دو بند انگشتانم را از دست دادم. مسئول کارخانه فقط مرا به بیمارستان رساند ولى بعد از آن هیچ اقدامى نکردند تا هزینه عمل و درمانم را بدهند، بعد هم تهدید کردند در صورتى که شکایت کنیم خواهرم را با هفت سال سابقه کار اخراج مى‏کنند. یک بار هم از طرف اداره کار براى رسیدگى به جریان به کارخانه رفته بودیم، ادعا کردند که آن روز من به عنوان مهمان به همراه خواهرم به کارخانه آمده بودم و به خاطر سهل‏انگارى و کنجکاوى خودم به این حادثه دچار شدم، در صورتى که پنجاه و سه روز در کارخانه کار کرده بودم.
چرا مسئولان کارخانه کار و مدت آن را انکار کرده‏اند؟
چون از پرداخت هزینه مى‏ترسند و دوست ندارند به کارگرى که موقت مشغول کار بوده پول هنگفتى پرداخت کنند، در صورتى که هر مبلغى هم که براى رضایت من بدهند انگشتانم بهبود پیدا نمى‏کنند، اما این رفتار هم قابل گذشت نیست.

کار همراه با حفظ شئونات‏

بالاخره بعد از لحظاتى مى‏توانم با رئیس اداره کار و امور فنى و حرفه‏اى استان قم صحبت کنم. مهندس «مجید آورى‏فرد» به سؤالات من پاسخ مى‏دهد و در ابتدا خود را معرفى مى‏کند:
- فوق لیسانس مهندسى صنایع هستم، حدود هفت ماه است که به ریاست اداره کار مشغولم و به مسائل و مشکلات آن رسیدگى مى‏کنم.
آقاى مهندس، شما براى یافتن کارِ مناسب چقدر تلاش کردید؟
از سال اوّل دبیرستان مشغول کار بودم، تقریباً از سال 65 تا به حالا. صبح تا ظهر در دبیرستان درس مى‏خواندم و بعدازظهر در سه جا مشغول کار بودم. به علت مشکلاتى که داشتم مجبور بودم به سختى کار کنم، اما کار رسمى‏ام را از کارگرى در کارخانه شروع کردم، در واقع تمام دوران نوجوانى و جوانى را در حال انجام دادن کارهاى متفاوت گذراندم.
چرا آمار بیکارى بالا رفته است؟
فرهنگ کار ضعیف شده، دیگر خیلى از کسانى که جویاىِ کارند، به غیر از خود کار، به راحت بودن و پشت میزنشینى و به اصطلاح کلاسِ کار فکر مى‏کنند! توقعات نیز زیاد شده، مثلاً یک دیپلمه خودش را قابل کارگرى و کارهاى سنگینِ کارخانه نمى‏بیند و توقع دارد بهترین شغل با بهترین امکانات را داشته باشد؛ یعنى شأن خودش را خیلى بالاتر از حدى که هست، مى‏بیند و به هر کارى تن نمى‏دهد. در صورتى که شأن و شئون ما با کسب روزىِ حلال معنا مى‏یابد. باید سختکوش بود و کار را به طور مداوم انجام داد و از این شاخه به آن شاخه نپرید تا ثمره آن دیده شود.
چرا آمار زنانِ جویاى کار بالاست و بیشتر دنبال چه کارى هستند؟
در درجه اوّل نیاز زنان را از خانه بیرون مى‏کشد، دومین عامل مربوط به آمار رو به رشد زنان تحصیل‏کرده است که بعد از پایان تحصیل، توقع کار و فراهم شدن شرایط مطلوب کارى را دارند.
گاهى اوقات هم خانم‏ها دنبال استقلال مالى و احساس شخصیت‏اند. تقاضاى کار به تغییر ظاهر زندگى ارتباط دارد، مخصوصاً در عصرى که تکنولوژى و صنعت حرف اوّل را مى‏زند.
هر کدام از گروههایى که نام بردم، به نسبت وضعیتى که دارند دنبال کار خاصى هستند مثلاً کسى که نیاز مبرم به پول دارد براى جبران هزینه، سعى مى‏کند به کارگرى، مشاغل سخت و طاقت‏فرسا با شرایط سخت تن بدهد.

چگونه مى‏شود مشکل افزایش نرخ بیکارى را حل کرد؟
این مشکلات در مورد زن‏ها و مردها با یک راه حل قابل تغییر نیست. چند راه حل کلى و جزئى و تغییر ساختار و قوانین لازم است تا مشکل را حل کنند.
در حال حاضر تمایل براى سرمایه‏گذارى کم است، به دلیل موانع بسیارى از قبیل گمرک، قیمت‏ها، قوانین و ضوابط کار، عدم تعامل بین دولت و کارفرما، نیز اینکه دولت نیازى به صنعت و تولید و ایجاد سرمایه در این زمینه نمى‏بیند.
با قوانین جدیدى که وضع مى‏شود مثل قوانین چک و واردات کالا و گمرک، همه دست به دست هم مى‏دهند و از ایجاد فرصت‏هاى شغلى جلوگیرى مى‏کند. براى حل این معضل عزم جدى سه قوه لازم است.
در حال حاضر قوانینى که به نفع زنان در مورد کار وجود دارد چیست؟
قانون کار از لحاظ حقوق و مزایا در مورد زنان و مردان یکى است اما در مورد زنان تبصره‏هایى وجود دارد: اوّل اینکه کارهاى سخت و سنگین نداشته باشند. ماده 75 قوانین اجتماعى، از قانون کار اعلام مى‏کند انجام کارهاى خطرناک، سخت و زیان‏آور و نیز حمل بار بیشتر از حد مجاز با دست و بدون استفاده از وسایل مکانیکى، براى کارگران زن ممنوع است.
ماده 76: مرخصى باردارى و زایمان کارگران زن جمعاً نود روز است. حتى‏الامکان 45 روز از این مرخصى باید پس از زایمان مورد استفاده قرار گیرد. براى زایمان توأمان (دوقلو) 14 روز به مدت مرخصى اضافه مى‏شود.

تبصره 1: پس از پایان مرخصى زایمان، کارگر زن به کار قبلى خود بازمى‏گردد و این مدت با تأیید سازمان تأمین اجتماعى جزء سوابق خدمت وى محسوب مى‏شود.
تبصره 2: حقوق ایام مرخصى زایمان طبق مقررات قانون تأمین اجتماعى پرداخت خواهد شد.
ماده 78: در کارگاههایى که داراى کارگر زن هستند کارفرما مکلف است به مادران شیرده تا پایان دو سالگى کودک پس از هر سه ساعت، نیم ساعت فرصت شیر دادن بدهد. این فرصت جزء ساعات کار آنها محسوب مى‏شود. همچنین کارفرما مکلف است متناسب با تعداد کودکان و با در نظر گرفتن گروه سنى آنها مراکز مربوط به نگهدارى کودکان از قبیل شیرخوارگاه، مهد کودک و ... را ایجاد نماید.
به این قوانین ممنوع بودن شیفت شب به غیر از بیمارستان‏ها و بیست و پنج سال کار براى بازنشستگى را هم اضافه کنید.
با اینکه قانون کار از لحاظ مزایا و حقوق براى بانوان و آقایان یکى است چرا قوانین در بیشتر موارد اجرا نمى‏شوند، براى رسیدگى به این موضوع چه باید کرد؟
تمامى شرکت‏ها، کارخانه‏ها، کارگاهها و اداره‏ها موظف به اجراى قانون هستند. اداره کار هم مسئول سرکشى و رسیدگى به این مکان‏هاست اما وقتى کارگرها مشکلات و مسائل‏شان را پنهان مى‏کنند، کارى از ما برنمى‏آید، مثلاً در مورد بیمه شدن و حقوق، حق اولاد و ... مى‏پرسیم، کتمان مى‏کنند، حال آنکه شاید از حقوق و وضع‏شان راضى نباشند اما به دلیل اینکه نمى‏خواهند کارشان را از دست بدهند شکایتى ندارند.
با این اوضاع کارى از دست ما برنمى‏آید. باید شکایتى باشد تا به آن رسیدگى کرد. خانم‏ها خودشان اوضاع را به ضرر خود تغییر مى‏دهند و گرنه قانون به نفع آنان رأى داده است. قسمت «روابط بازرسى» کار سرکشى به کارگاهها را به صورت ادوارى و موردى بر عهده دارد تا مشکلات کار کمتر باشد.

براى بهتر شدن وضعیت کار زنان چه باید کرد؟

کار و فعالیت زنان، فرهنگ مخصوص خود را مى‏خواهد. نه اینکه در ایران بلکه کار زنان در خارج هم پیامدهاى مختلفى دارد. مشکلات فرهنگى، سوء استفاده‏ها و ابعاد دیگر این مسئله که جاى بحث زیادى دارد. با ایجاد مکان‏هاى شغلى مخصوص بانوان، ایجاد فضاهاى مناسب براى ارائه کار بهتر، همچنین آگاه کردن زنان از کار مناسب و قوانین آن، مى‏توان وضعیت بهترى را براى زنان به وجود آورد.
رسیدگى به شکایات در همین اداره است یا به دادگسترى ارجاع داده مى‏شود؟
مسائل و مشکلات کار نیازمند اجراى قانون است و نیاز به بررسى از لحاظ فقهى نیست و در همین جا بررسى مى‏شود. براى پرونده‏هاى موجود در اداره کار سه نفر کارشناس حقوقى رأى مى‏دهند، یکى از طرف دولت و دو نفر دیگر از طرف کارگر و کارفرما. حکم داده شده طبق قانون قابل اجرا است.
توصیه شما به زنان جویاى کار چیست؟
کار کردن بسیار مفید است، اما زنان باید دقت و ظرافت بیشترى در انتخاب آن به خرج دهند. اوضاع باید با وقار و متانت و نجابت خانم‏ها سازگار باشد و گرنه کار ارزش معنوى خود را از دست مى‏دهد. به حقوق خود آگاه باشید و از آنها ساده نگذرید.

* * *

از مهندس «آورى‏فرد» تشکر مى‏کنم و بیرون مى‏آیم، اما در ذهنم جملات تازه‏اى نقش گرفته،: کار باید شأن و شئونات مرا حفظ کند، به نجابتم و ارزشم لطمه نزند، نگذارم حقم را پایمال کنند، کار باید من را بسازد و رشد دهد نه اینکه در حد یک ابزار تنزل دهد!
نظرم راجع به کار تغییر مى‏کند. باید به دنبال شرایط جدیدى براى کار باشم؛ کارى که مرا موفق و توانمند نشان دهد نه اینکه انگیزه‏هاى تلاش را از من بگیرد.

سخن پایانى‏

بعضى هنوز بر این باورند که زنان توانایى و شایستگى انجام مشاغل را ندارند و به سبب انعطاف‏پذیرى و روح حساسى که دارند، در به کارگیرى قدرت و انجام مشاغل گوناگون، از ضعف و ناتوانى برخوردارند! زنان جامعه ما در انجام مشاغل بزرگ و مدیریت‏هاى کلان موفقیت‏هایى کسب کرده‏اند گرچه هنوز به اعتبار و ارزش واقعى خود نرسیده‏اند، اما راه را براى پیمودن و رسیدن به موفقیت پیدا کرده‏اند. در این دوره نمى‏توان به سادگى از توانایى‏هاى زنان در انجام فعالیت‏ها و مشاغل گوناگون گذشت و باید با موشکافى و بررسى، وضع را بهتر کرد. حضرت امام خمینى در این مورد سخن زیبا و بجایى گفته‏اند: «در نظام اسلامى، زن به عنوان یک انسان مى‏تواند مشارکت فعال داشته باشد، ولى نه به صورت یک شى‏ء. نه او حق دارد خود را به چنین حدى تنزل دهد و نه مردان حق دارند که به او چنین بیندیشند.»