اولین قربانیان تا کجا!؟ تا به کى ؛؟
حمیرا حیدریان
فریبا ابتهاجمن اما هر بار که تیرم به هدف مىنشیند
تنها فریادى مىکشم و سینهام مىسوزد
زیرا من یک تفنگ آخرین مدل هستم
من غمگینم، غمگینم، غمگین
با بغضى به بزرگى یک گلوله آرپىجى در گلو
نه که گرسنه مانده باشم و فشنگ به من نرسیده باشد
نه که کثیف مانده باشم و صاحبم به من نرسیده باشد
غمگینم چون کودکان از من مىترسند
حتى وقتى خیلى سر به زیر و آرام
به گردش مىروم با صاحبم
غمگینم چون گلولههایم گنجشکها را پَر مىدهد
و مىترکاند بادکنکها و قلبهاى کودکان را
ما شاید میلیونها تفنگ بودیم
در انبارهاى اسلحه تکیه داده به شانههاى یکدیگر
خوابآلوده و اخمو
اما حالا من باید غمگینتر باشم از همه
چون با من کودکى را کشتهاند
و گنجشکانى را پر دادهاند
آن هم تنها با یک گلوله من*
«مؤدب» شاعر معاصر، وقتى اشعارش را مىخواند فضاى همایش متفاوت از صحنه ارائه آمار و ارقام و بیان سختىهاى مردم جنگدیده و تلخى چشیده، رنگ مىباخت و از سرخىِ خشم کم کم به سفیدى تفکر و اندیشه گرایش مىیافت.
حرف تازهاى در میان نبود. از ستمى مىگفتند که قرنهاست بر مظلومان مىرود. اما سخن از حرکت تازهاى بود. همه اذعان داشتند که باید راهى جدید را جست. باید راهبرد نوینى داشت ... تا کى باید نشست و دید کسانى در امنیت کامل و در میان کاخهاى سفید و سیاه لمیدهاند و فرمان قتل زنان و کودکانى را صادر مىکنند که هیچ نقشى در جنگافروزى ندارند.
اول اکتبر مصادف با نهم مهرماه سالروز شهادت «محمد الدوره» نوجوان فلسطینى است که در پناه بىپناه بازوان پدر هدف گلوله قرار گرفت و ثبت آن لحظات توسط یک خبرنگار پشتوانهاى شد تا هر سال یاد زنان و کودکانى که در پناه بىگناهى خویش به خاک مىغلتند، ما را نهیب زند.
سه سال پیش سازمانى غیر دولتى از زنان ایران پیشنهادى را به اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامى ارائه کرد که براساس آن روز شهادت «محمد الدوره» روز همبستگى اسلامى با زنان و کودکان قربانى جنگ و اشغال نامگذارى شود و بهانهاى باشد تا سهم زنان و کودکان از آسیبهاى جنگ معلوم شود. این پیشنهاد که از سوى انجمن همبستگى زنان ارائه شده بود بالاخره در بیست و سومین اجلاس وزیران امور خارجه سازمان کنفرانس اسلامى در خردادماه سال جارى تأیید شد و در نهم مهرماه اولین نشست براى بررسى این موضوع در تهران صورت پذیرفت. براى برپایى این نشست و نمایشگاه عکس جانبى آن بنیاد شهید، دانشگاه آزاد اسلامى، سازمان غیر دولتى زنان پناهنده (حامى) و شبکه سوم سیماى جمهورى اسلامى، همچنین سفارت کشورهاى فلسطین، لبنان، افغانستان، عراق و جنبشهاى حزباللَّه، حماس، امل، مجلس اعلى عراق، جهاد اسلامى با انجمن همبستگى زنان همکارى کردند.
در واقع نمایندگانى از دولتها و جنبشهاى اسلامى کشورهاى فلسطین، عراق، افغانستان، لبنان و ایران گرد هم آمدند تا ببینند کجا ایستادهاند؟ و چرا؟*
دکتر «جلالى» نماینده مجلس شوراى اسلامى و عضو کمیسیون امنیت ملى در این باره گفت: چارهاندیشى براى مقابله با جنایات جنگى از دوران جنگهاى جهانى اول و دوم آغاز شد و تأسیس سازمان ملل متحد با همین انگیزه صورت گرفت. یکى از ضایعات بزرگ آن دو جنگ، کشته شدن بىگناهان و غیر نظامىهابخصوص زنان و کودکان بودند و بر همین اساس نیز کنوانسیون ژنو تهیه و تدوین شد که بخشى از آن بر چگونگى صیانت از حقوق زنان و کودکان در زمان جنگ دلالت و نظارت داشت. اما از زمان تصویب آن تاکنون مىبینیم که زنان و کودکان در جنگهاى مختلف مورد ستم واقع شدهاند. در سال 1977 پروتکل الحاقى نیز به آن کنوانسیون اضافه شد که چگونگى رسیدگى به جرایم مربوط به تجاوز، قتل و ایجاد نابسامانى براى زنان و کودکان را مورد بحث قرار مىداد، تا آنجا که رد متجاوزان به حقوق زنان و کودکان را تا دادگاههاى جنایتکاران جنگى دنبال کنند و آنها را به محاکمه کشند. اما متأسفانه ما در دنیایى زندگى مىکنیم که به رغم وجود معاهدات و کنوانسیونهایى با مطالب خوب و شیوههاى تدوین مناسب، مورد عمل واقع نشده و یا با استانداردهاى دوگانهاى با آنها برخورد مىشود.
دکتر «جلالى» به آثار مخرب جنگ بر روى زنان و کودکان و تعدادى از درگیرىهاى اخیر در کشورهاى منطقه اشاره کرد و سپس از جنگ تحمیلى هشت ساله عراق علیه ایران گفت: هزاران زن و کودک بىدفاع در آن جنگ مورد تهدید و تجاوز و سپس شهادت قرار گرفتند در حالى که هیچ پیشبینى براى انتقال آنان نداشتیم. علاوه بر این در زمان بمبارانها و موشکبارانها عمده کشتهشدگان ما را زنان و کودکان و غیر نظامىها تشکیل مىدادند. استفاده از سلاحهاى غیر متعارف و شیمیایى در شهرهاى مرزى مانند سردشت و حلبچه از نمونههاى بارز این جنایت است که باعث کشته و آواره شدن دهها زن و کودک شد و امروز با وجود میادین مین و به رغم گذشت حدود بیست سال از جنگ، همهروزه شاهد کشته شدن زنان و کودکان بر روى میادین مین هستیم؛ روزانه به طور متوسط بیش از یک نفر در مناطق مرزى.
دکتر «جلالى» گفت که به عنوان یک نماینده مجلس بارها شاهد مراجعه زنانى بوده است که مورد تهدید بىغرض همسران خود به دلیل رفتارهاى عصبى ناشى از جنگ هستند و گویى در آن خانهها جنگ هنوز ادامه دارد و چیزى پایان نیافته است.
«فاطمه هاشمى» دبیر کل انجمن همبستگى زنان در این نشست با اشاره به نکاتى در همین زمینه گفت: با وجود مقررات واضح بینالمللى از جمله کنوانسیونهاى چهارگانه ژنو و پروتکلهاى الحاقى، موافقتنامههاى متعدد که اکثر کشورهاى جنگطلب عضویت در آنها را پذیرفتهاند، مراجع بینالمللى متعدد، سازمانهاى غیر دولتى بینالمللى، شوراى امنیت، کمیسیون بینالمللى حقیقتیاب و کمیتهها و نهادهاى متنوع حقوق بشر جهان همچنان شاهد این جنایات است.
هاشمى به ضرورت امروز و شرایط حاضر اشاره کرد و گفت: آغاز یک جنبش جهانى براى جلب توجه افکار عمومى به این فجایع انسانى بیش از پیش احساس مىشود؛ جنبشى حسابشده، بلند آوازه و گسترده که در هاى و هوى رسانهها و دستگاههاى تبلیغاتى متجاوزان گم و کمرنگ نشود. کشورها باید به عنوان یکى از حقوق
بنیادین بشر، حمایت از زنان و کودکان را در هر شرایط و به ویژه در جنگها و مخاصمات مسلحانه سرلوحه برنامههاى خود قرار دهند و با بهرهمندى از رسانهها و امکانات آموزشى همگانى اقدام کنند. مجالس قانونگذارى نیز باید براى تصویب قوانین در حمایت از زنان و کودکان آسیبدیده از جنگ تلاش کنند. اینک در چارچوب سازمان کنفرانس اسلامى زمینهاى فراهم آمده تا اقدامات سازمانیافته و هماهنگى در این زمینه صورت گیرد.
«صلاح زواوى» سفیر دولت فلسطین در ایران هم از جنایات صهیونیستها گفت و افزود: اکنون کشورهاى فلسطین، لبنان، سوریه و ایران مرحله حساس و خطرناکى را پشت سر مىگذارند و بر ماست که از پیروزى اخیر نیروى حزباللَّه عبرت گیریم و آن را نه فقط متعلق به لبنان و جهان اسلام بلکه در تعلق تمام جهان بدانیم.
اطلاع از تأیید پیشنهاد اعلام روز همبستگى اسلامى با زنان و کودکان قربانى جنگ و اشغال در اواسط شهریورماه صورت گرفت و فرصت کوتاهى تا برگزارى اولین سالروز آن وجود داشت. شاید به دلیل همین تنگى وقت، سخنان برخى نمایندگان کشورها و حتى جنبشها داراى محتواى مورد نظر و نگاه دقیق به مسائل زنان و کودکان نبود، اما مهم آغاز حرکتى است که باید همهساله به بهانه این روز بر سرعت آن افزوده شود.
از این دیدگاه، نکته مهم سخنان «مانیف على حسین» دیپلمات عراقى نیز در ستمى که رژیم عراق بر زنان و کودکان روا داشته خلاصه مىشد: در زمان رژیم صدام متأسفانه تمام واژههاى دمکراتیک به طور معکوس اعمال شد به طورى که با دخالت مستقیم رژیم تمامى 56 اتحادیه زنان عراقى در راستاى اهداف صدام گام برمىداشتند. رژیم پیشین، زنان را به صورت طایفهاى و حتى سیاسى از یکدیگر جدا مىکرد و مردان طوایف و سیاسیون جامعه را از میان مىبرد.
نماینده مجلس اعلاى عراق اما توضیحات مفیدترى ارائه کرد. وى به گواهى آمارها از گورهاى دستهجمعى گفت که حاصل آن وجود هزاران زن سرپرست خانوار در شرایط دشوار عراق دیروز و امروز است. علاوه بر آن همواره طى مبارزات ملت عراق زنان در فهرست شهدا بودهاند. تنها در یک نوبت حمله رژیم بعثى به شیعیان 3900 زن به شهادت رسیدند.
نماینده مردم عراق از راهکارهایى سخن گفت که بررسى آنها در واقع از اهداف مهم نشست بوده است:
1- ارتقاى سطح آگاهى و تعلیم زنان و کودکان در امور دفاعى؛
2- ایجاد زمینه شکایات این قربانیان به مراجع قضایى؛
3- ایجاد تشکیلات ملى و مردمى از سوى زنان و کودکان قربانى؛
4- بهرهمندى از وسایل ارتباط جمعى؛
5- بهرهمندى از شخصیتهاى دینى براى دفاع از قربانیان.*
دکتر «احمد حمدان» از جنبش حماس یکى از بهترین سخنرانىها را ارائه کرد. او گفت: اگر صحبت از وضعیت زنان در جهان به طور اعم مشکل باشد، صحبت از زن فلسطینى مشکلتر است. زیرا زن فلسطینى با رژیم ستمکار و تا بن دندان مسلحى روبهروست که از 58 سال پیش وطنش را در اشغال دارد. زن فلسطینى همواره همگام همسر، برادر و پدر خود بار سنگین آوارگى را بر دوش کشیده است و تاریخ روسیاه دختران فلسطینى است که ظالمانه به زندان انداخته مىشوند.
طى انتفاضه ملت فلسطین از مجموع 4350 نفر شهید، 252 نفر زن و 847 نفر کودک و نوجوان بودهاند. همین طور سهم کودکان و نوجوانان از اسارت 5000 تن بوده است که 390 نوجوان هنوز در اسارت به سر مىبرند و 105 تن از این اسرا بیمار هستند. 99% از این نوجوانان در معرض انواع گوناگون شکنجه قرار مىگیرند.
تعداد زنان اسیر و بازداشتى از سال 67 تا به امروز به 000/10 تن مىرسد. در حال حاضر 118 زن در اسارت به سر مىبرند که سه تن از آنها فرزند خود را در اسارت به دنیا آوردهاند. از تعداد مجروحان فلسطینى نیز 3638 تن معادل 48% کودکان و نوجوانان بودهاند.
نماینده حماس از دیوارها هم گفت. از دیوار حایل که خود داستانى دیگر از رنج زن و کودک فلسطینى است؛ 7/25% از فرزندان فلسطین به خاطر این دیوار مجبور به ترک تحصیل شدهاند که حدود 80% آنها به دلیل بسته شدن معابر بوده است. براى 45% از خانوادهها این دیوار فاصلهاى است میان آنها و خدمات بهداشتى و براى 43% از خانوادهها حتى مانعى است که عاطفهها را هدف گرفته و زوجها را به فراق مبتلا ساخته است.
دکتر «فاطمه فاطمى» استاد دانشگاه، یک بانوى افغانى است که در کنار نماینده حماس از تلخىهاى زندگى زن افغان مىگوید: داستان مظلومیت زنان افغانى داستانى قدیمى و طولانى است اما من فقط به نکاتى از سه دهه اخیر تاریخ افغانستان که غرق در جنگ و ویرانى بوده است، اشاره مىکنم.
از زمان کودتاى کمونیستى در افغانستان که طى آن چندین رئیس جمهور با دخالت مستقیم شوروى سابق روى کار آمدند، فصل جدیدى براى زنان و کودکان افغانى آغاز شد.
از زمان دخالت شوروى، درد و رنج و تجاوز و کشته شدن زنان و کودکان به صورت یک فاجعه رخ نمود. اما دخالت غیر مستقیم شوروى نیز وجود داشت که در مرحله بعد با به وجود آمدن گروههاى سیاسى، شکل گرفت. البته از هم پاشیده شدن ابرقدرت شرق نیز به پشتوانه همین گروههاى سیاسى شکل گرفت که به ظاهر پابرهنهها بودند.
تحولات افغانستان آنقدر سریع رخ داد که فرصتى براى بررسى تمدن مردم آن سرزمین به وجود نیامد. شکست شوروى، جنگهاى داخلى، درگیرىهاى گروهى و مداخله بیگانگان شرایط مساعد و زمینههاى آمادهاى براى قربانى شدن زنان افغانى به وجود آورد.
خانم «فاطمى» از دوره طالبان با هراس و وحشت یاد مىکند: طالبان با حمایت مستقیم آمریکا، بر سر کار آمد و عملکرد نادرست و متحجرانهاش را هیچ کس بىخبر نیست. زنان از تمامى حوزهها مانند تحصیل و علم و کار کنار گذاشته شدند. آنها حتى در جاهایى بدون محرم و سرپرست حق نداشتند تردد کنند. چون طالبان در کمین بودند تا آنها را به زیر مشت و لگد گیرند. زن افغان چه از نظر روحى و چه از نظر جسمى رنج برده و در عین حال شاهد نقص عضو فرزندانش بوده است. در افغانستان هیچ کوى و برزنى نیست که در آن با کودکان دست و پا از دست داده برخورد نکنید. زنان فقیر و فقیرتر شدند و فقر زمینههاى فساد را فراهم آورد.
خانم «فاطمه فاطمى» از اوضاع پس از 11 سپتامبر نیز مىگوید که چگونه عوارض بمبارانهاى آمریکا و نیروهاى نظامى ناتو دامنگیر زنان و کودکان افغانستان شد و آنان را به انواع بیمارىها و ویرانىها مبتلا ساخت ... و امروز نیز که جنگ ظاهراً فروکش کرده است، بىهویتى و استحاله به سراغشان آمده و فرهنگ افغانى، اسلامى رو به کمرنگى گذاشته است. جایگاه زن افغان اینک از تغییر و تحولى ساخته و پرداخته یک فرهنگ وارداتى متأثر مىشود.
خانم «فاطمى» با تأکید بر سه دهه جنگ، آوارگى، مهاجرت، قاچاق و استحاله فرهنگى گفت: باید شاهد تنظیم و تصویب قطعنامههایى باشیم که بتوانند به اقدامات سازمانهاى ذىربط ضمانت عملى و اجرایى بخشند.
نماینده جهاد اسلامى فلسطین پس از نماینده زنان افغانى به ارقامى اشاره کرد که شبیه آنها در سخنان نماینده حماس بود. وى گفت: از سال 1967 تاکنون بیش از نیم میلیون کودک فلسطینى بازداشت و 80% آنها شکنجه شدهاند. شکنجههایى بسیار بدتر از شکنجههاى نازىها که اینک به دست صهیونیستها عامل نابودى روحى و روانى و جسمى کودک فلسطینى است.
آقاى «فحص» نماینده جنبش ملى لبنان نیز در این نشست پس از اشاره به تأسیس این جنبش توسط امام موسى صدر و تأکید بر نقشآفرینى زنان در آن گفت: جنگ 33 روزه اخیر در لبنان 70% قربانیان خود را از زنان و کودکان برگزید. کسانى که مرگشان بزرگترین پیروزى ملت لبنان را به ارمغان آورد.
او گفت: همین دیروز نیروهاى لبنانى پنج جسد فرزند خانوادهاى علوى را از زیر آوار بیرون کشیدند. این خود شاهدى است بر اینکه جنگ تمام مىشود و جنگافروزان به داخل لانههاى خود مىخزند اما هنوز و تا فردا و فرداها آثار جنگ بر روح و جسم زنان و کودکان باقى مىماند.
آقاى «فحص» بار دیگر تأکید کرد: مقاومت لبنان با رژیم اسرائیل جنگید و 90% خساراتى که به دشمن وارد کرد شامل سربازان بود؛ اما در مقابل 70% کشتهشدههاى لبنانى زن و کودک بودهاند. البته زن لبنانى که عنصرى فعال است سعى کرده هنگام حملات وحشیانه و تجاوزگرانه اسرائیل در قالب تشکلهاى مردمى و با همکارى مؤسسات بشردوستانه و مربوط به زنان بخشى از نیازها را پاسخ گوید ... اما این کافى نیست و تلاشى همگانى و فراگیر را در همه کشورها مىطلبد.*
نشست روز همبستگى با زنان و کودکان قربانى جنگ و اشغال، میزبان دو تن از زنان جانباز ایرانى نیز بود. خانمها «امینه وهابزاده» و «مژده عونباشى».
خانم «وهابزاده» 50 ساله است و به خاطر حضور امدادگرانه خود در هفت عملیات شکست حصر آبادان، طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان، والفجر مقدماتى و والفجر یک و جراحتهاى ناشى از این حضور، جانباز 70 درصدى محسوب مىشود.
مىگوید:
ناراحت نیستم
من روایتى از عشقم
از بلد عشق
کبوتران بالشکسته را مداوا مىکردهام
پس سپاس مىگویم
خانم «مژده عونباشى» نیز جانباز 50 درصدى است. او هنگام غذارسانى به سنگرهاى رزمندگان - وقتى تا 40 مترى دشمن پیش رفت - سخت مجروح شد و به خاطر ترکشى که جمجمهاش را خرد کرد، اینک به وضوح در حرکت کردن یک جانباز است. لنگان لنگان ولى با وقار مىآید و صبور. خرمشهرى بوده و 24 روز در شهر مقاومت کرده است. هر چه گفتند، با پاى خودش از شهر بیرون نرفت. آنقدر ماند تا پیکر خونینش را از شهر بیرون بردند.*
و هنوز ایستادهایم، مثل درخت
گاهى نیز مانند چوپان خمیده خوابمان مىبرد
اما در خواب هم مىبینیم
مىایستیم
نمىافتیم