اولین قربانیان تا کجا!؟ تا به کى ؛؟

حمیرا حیدریان‏
فریبا ابتهاج‏

من اما هر بار که تیرم به هدف مى‏نشیند
تنها فریادى مى‏کشم و سینه‏ام مى‏سوزد
زیرا من یک تفنگ آخرین مدل هستم‏
من غمگینم، غمگینم، غمگین‏
با بغضى به بزرگى یک گلوله آرپى‏جى در گلو
نه که گرسنه مانده باشم و فشنگ به من نرسیده باشد
نه که کثیف مانده باشم و صاحبم به من نرسیده باشد
غمگینم چون کودکان از من مى‏ترسند
حتى وقتى خیلى سر به زیر و آرام‏
به گردش مى‏روم با صاحبم‏
غمگینم چون گلوله‏هایم گنجشک‏ها را پَر مى‏دهد
و مى‏ترکاند بادکنک‏ها و قلب‏هاى کودکان را
ما شاید میلیون‏ها تفنگ بودیم‏
در انبارهاى اسلحه تکیه داده به شانه‏هاى یکدیگر
خواب‏آلوده و اخمو
اما حالا من باید غمگین‏تر باشم از همه‏
چون با من کودکى را کشته‏اند
و گنجشکانى را پر داده‏اند
آن هم تنها با یک گلوله من‏

*

«مؤدب» شاعر معاصر، وقتى اشعارش را مى‏خواند فضاى همایش متفاوت از صحنه ارائه آمار و ارقام و بیان سختى‏هاى مردم جنگ‏دیده و تلخى چشیده، رنگ مى‏باخت و از سرخىِ خشم کم کم به سفیدى تفکر و اندیشه گرایش مى‏یافت.
حرف تازه‏اى در میان نبود. از ستمى مى‏گفتند که قرن‏هاست بر مظلومان مى‏رود. اما سخن از حرکت تازه‏اى بود. همه اذعان داشتند که باید راهى جدید را جست. باید راهبرد نوینى داشت ... تا کى باید نشست و دید کسانى در امنیت کامل و در میان کاخ‏هاى سفید و سیاه لمیده‏اند و فرمان قتل زنان و کودکانى را صادر مى‏کنند که هیچ نقشى در جنگ‏افروزى ندارند.
اول اکتبر مصادف با نهم مهرماه سالروز شهادت «محمد الدوره» نوجوان فلسطینى است که در پناه بى‏پناه بازوان پدر هدف گلوله قرار گرفت و ثبت آن لحظات توسط یک خبرنگار پشتوانه‏اى شد تا هر سال یاد زنان و کودکانى که در پناه بى‏گناهى خویش به خاک مى‏غلتند، ما را نهیب زند.
سه سال پیش سازمانى غیر دولتى از زنان ایران پیشنهادى را به اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامى ارائه کرد که براساس آن روز شهادت «محمد الدوره» روز همبستگى اسلامى با زنان و کودکان قربانى جنگ و اشغال نامگذارى شود و بهانه‏اى باشد تا سهم زنان و کودکان از آسیب‏هاى جنگ معلوم شود. این پیشنهاد که از سوى انجمن همبستگى زنان ارائه شده بود بالاخره در بیست و سومین اجلاس وزیران امور خارجه سازمان کنفرانس اسلامى در خردادماه سال جارى تأیید شد و در نهم مهرماه اولین نشست براى بررسى این موضوع در تهران صورت پذیرفت. براى برپایى این نشست و نمایشگاه عکس جانبى آن بنیاد شهید، دانشگاه آزاد اسلامى، سازمان غیر دولتى زنان پناهنده (حامى) و شبکه سوم سیماى جمهورى اسلامى، همچنین سفارت کشورهاى فلسطین، لبنان، افغانستان، عراق و جنبش‏هاى حزب‏اللَّه، حماس، امل، مجلس اعلى عراق، جهاد اسلامى با انجمن همبستگى زنان همکارى کردند.
در واقع نمایندگانى از دولت‏ها و جنبش‏هاى اسلامى کشورهاى فلسطین، عراق، افغانستان، لبنان و ایران گرد هم آمدند تا ببینند کجا ایستاده‏اند؟ و چرا؟

*

دکتر «جلالى» نماینده مجلس شوراى اسلامى و عضو کمیسیون امنیت ملى در این باره گفت: چاره‏اندیشى براى مقابله با جنایات جنگى از دوران جنگ‏هاى جهانى اول و دوم آغاز شد و تأسیس سازمان ملل متحد با همین انگیزه صورت گرفت. یکى از ضایعات بزرگ آن دو جنگ، کشته شدن بى‏گناهان و غیر نظامى‏هابخصوص زنان و کودکان بودند و بر همین اساس نیز کنوانسیون ژنو تهیه و تدوین شد که بخشى از آن بر چگونگى صیانت از حقوق زنان و کودکان در زمان جنگ دلالت و نظارت داشت. اما از زمان تصویب آن تاکنون مى‏بینیم که زنان و کودکان در جنگ‏هاى مختلف مورد ستم واقع شده‏اند. در سال 1977 پروتکل الحاقى نیز به آن کنوانسیون اضافه شد که چگونگى رسیدگى به جرایم مربوط به تجاوز، قتل و ایجاد نابسامانى براى زنان و کودکان را مورد بحث قرار مى‏داد، تا آنجا که رد متجاوزان به حقوق زنان و کودکان را تا دادگاههاى جنایتکاران جنگى دنبال کنند و آنها را به محاکمه کشند. اما متأسفانه ما در دنیایى زندگى مى‏کنیم که به رغم وجود معاهدات و کنوانسیون‏هایى با مطالب خوب و شیوه‏هاى تدوین مناسب، مورد عمل واقع نشده و یا با استانداردهاى دوگانه‏اى با آنها برخورد مى‏شود.
دکتر «جلالى» به آثار مخرب جنگ بر روى زنان و کودکان و تعدادى از درگیرى‏هاى اخیر در کشورهاى منطقه اشاره کرد و سپس از جنگ تحمیلى هشت ساله عراق علیه ایران گفت: هزاران زن و کودک بى‏دفاع در آن جنگ مورد تهدید و تجاوز و سپس شهادت قرار گرفتند در حالى که هیچ پیش‏بینى براى انتقال آنان نداشتیم. علاوه بر این در زمان بمباران‏ها و موشک‏باران‏ها عمده کشته‏شدگان ما را زنان و کودکان و غیر نظامى‏ها تشکیل مى‏دادند. استفاده از سلاح‏هاى غیر متعارف و شیمیایى در شهرهاى مرزى مانند سردشت و حلبچه از نمونه‏هاى بارز این جنایت است که باعث کشته و آواره شدن دهها زن و کودک شد و امروز با وجود میادین مین و به رغم گذشت حدود بیست سال از جنگ، همه‏روزه شاهد کشته شدن زنان و کودکان بر روى میادین مین هستیم؛ روزانه به طور متوسط بیش از یک نفر در مناطق مرزى.
دکتر «جلالى» گفت که به عنوان یک نماینده مجلس بارها شاهد مراجعه زنانى بوده است که مورد تهدید بى‏غرض همسران خود به دلیل رفتارهاى عصبى ناشى از جنگ هستند و گویى در آن خانه‏ها جنگ هنوز ادامه دارد و چیزى پایان نیافته است.
«فاطمه هاشمى» دبیر کل انجمن همبستگى زنان در این نشست با اشاره به نکاتى در همین زمینه گفت: با وجود مقررات واضح بین‏المللى از جمله کنوانسیون‏هاى چهارگانه ژنو و پروتکل‏هاى الحاقى، موافقت‏نامه‏هاى متعدد که اکثر کشورهاى جنگ‏طلب عضویت در آنها را پذیرفته‏اند، مراجع بین‏المللى متعدد، سازمان‏هاى غیر دولتى بین‏المللى، شوراى امنیت، کمیسیون بین‏المللى حقیقت‏یاب و کمیته‏ها و نهادهاى متنوع حقوق بشر جهان همچنان شاهد این جنایات است.
هاشمى به ضرورت امروز و شرایط حاضر اشاره کرد و گفت: آغاز یک جنبش جهانى براى جلب توجه افکار عمومى به این فجایع انسانى بیش از پیش احساس مى‏شود؛ جنبشى حساب‏شده، بلند آوازه و گسترده که در هاى و هوى رسانه‏ها و دستگاههاى تبلیغاتى متجاوزان گم و کمرنگ نشود. کشورها باید به عنوان یکى از حقوق
بنیادین بشر، حمایت از زنان و کودکان را در هر شرایط و به ویژه در جنگ‏ها و مخاصمات مسلحانه سرلوحه برنامه‏هاى خود قرار دهند و با بهره‏مندى از رسانه‏ها و امکانات آموزشى همگانى اقدام کنند. مجالس قانونگذارى نیز باید براى تصویب قوانین در حمایت از زنان و کودکان آسیب‏دیده از جنگ تلاش کنند. اینک در چارچوب سازمان کنفرانس اسلامى زمینه‏اى فراهم آمده تا اقدامات سازمان‏یافته و هماهنگى در این زمینه صورت گیرد.
«صلاح زواوى» سفیر دولت فلسطین در ایران هم از جنایات صهیونیست‏ها گفت و افزود: اکنون کشورهاى فلسطین، لبنان، سوریه و ایران مرحله حساس و خطرناکى را پشت سر مى‏گذارند و بر ماست که از پیروزى اخیر نیروى حزب‏اللَّه عبرت گیریم و آن را نه فقط متعلق به لبنان و جهان اسلام بلکه در تعلق تمام جهان بدانیم.
اطلاع از تأیید پیشنهاد اعلام روز همبستگى اسلامى با زنان و کودکان قربانى جنگ و اشغال در اواسط شهریورماه صورت گرفت و فرصت کوتاهى تا برگزارى اولین سالروز آن وجود داشت. شاید به دلیل همین تنگى وقت، سخنان برخى نمایندگان کشورها و حتى جنبش‏ها داراى محتواى مورد نظر و نگاه دقیق به مسائل زنان و کودکان نبود، اما مهم آغاز حرکتى است که باید همه‏ساله به بهانه این روز بر سرعت آن افزوده شود.
از این دیدگاه، نکته مهم سخنان «مانیف على حسین» دیپلمات عراقى نیز در ستمى که رژیم عراق بر زنان و کودکان روا داشته خلاصه مى‏شد: در زمان رژیم صدام متأسفانه تمام واژه‏هاى دمکراتیک به طور معکوس اعمال شد به طورى که با دخالت مستقیم رژیم تمامى 56 اتحادیه زنان عراقى در راستاى اهداف صدام گام برمى‏داشتند. رژیم پیشین، زنان را به صورت طایفه‏اى و حتى سیاسى از یکدیگر جدا مى‏کرد و مردان طوایف و سیاسیون جامعه را از میان مى‏برد.
نماینده مجلس اعلاى عراق اما توضیحات مفیدترى ارائه کرد. وى به گواهى آمارها از گورهاى دسته‏جمعى گفت که حاصل آن وجود هزاران زن سرپرست خانوار در شرایط دشوار عراق دیروز و امروز است. علاوه بر آن همواره طى مبارزات ملت عراق زنان در فهرست شهدا بوده‏اند. تنها در یک نوبت حمله رژیم بعثى به شیعیان 3900 زن به شهادت رسیدند.
نماینده مردم عراق از راهکارهایى سخن گفت که بررسى آنها در واقع از اهداف مهم نشست بوده است:
1- ارتقاى سطح آگاهى و تعلیم زنان و کودکان در امور دفاعى؛
2- ایجاد زمینه شکایات این قربانیان به مراجع قضایى؛
3- ایجاد تشکیلات ملى و مردمى از سوى زنان و کودکان قربانى؛
4- بهره‏مندى از وسایل ارتباط جمعى؛
5- بهره‏مندى از شخصیت‏هاى دینى براى دفاع از قربانیان.

*

دکتر «احمد حمدان» از جنبش حماس یکى از بهترین سخنرانى‏ها را ارائه کرد. او گفت: اگر صحبت از وضعیت زنان در جهان به طور اعم مشکل باشد، صحبت از زن فلسطینى مشکل‏تر است. زیرا زن فلسطینى با رژیم ستمکار و تا بن دندان مسلحى روبه‏روست که از 58 سال پیش وطنش را در اشغال دارد. زن فلسطینى همواره همگام همسر، برادر و پدر خود بار سنگین آوارگى را بر دوش کشیده است و تاریخ روسیاه دختران فلسطینى است که ظالمانه به زندان انداخته مى‏شوند.
طى انتفاضه ملت فلسطین از مجموع 4350 نفر شهید، 252 نفر زن و 847 نفر کودک و نوجوان بوده‏اند. همین طور سهم کودکان و نوجوانان از اسارت 5000 تن بوده است که 390 نوجوان هنوز در اسارت به سر مى‏برند و 105 تن از این اسرا بیمار هستند. 99% از این نوجوانان در معرض انواع گوناگون شکنجه قرار مى‏گیرند.
تعداد زنان اسیر و بازداشتى از سال 67 تا به امروز به 000/10 تن مى‏رسد. در حال حاضر 118 زن در اسارت به سر مى‏برند که سه تن از آنها فرزند خود را در اسارت به دنیا آورده‏اند. از تعداد مجروحان فلسطینى نیز 3638 تن معادل 48% کودکان و نوجوانان بوده‏اند.
نماینده حماس از دیوارها هم گفت. از دیوار حایل که خود داستانى دیگر از رنج زن و کودک فلسطینى است؛ 7/25% از فرزندان فلسطین به خاطر این دیوار مجبور به ترک تحصیل شده‏اند که حدود 80% آنها به دلیل بسته شدن معابر بوده است. براى 45% از خانواده‏ها این دیوار فاصله‏اى است میان آنها و خدمات بهداشتى و براى 43% از خانواده‏ها حتى مانعى است که عاطفه‏ها را هدف گرفته و زوج‏ها را به فراق مبتلا ساخته است.
دکتر «فاطمه فاطمى» استاد دانشگاه، یک بانوى افغانى است که در کنار نماینده حماس از تلخى‏هاى زندگى زن افغان مى‏گوید: داستان مظلومیت زنان افغانى داستانى قدیمى و طولانى است اما من فقط به نکاتى از سه دهه اخیر تاریخ افغانستان که غرق در جنگ و ویرانى بوده است، اشاره مى‏کنم.
از زمان کودتاى کمونیستى در افغانستان که طى آن چندین رئیس جمهور با دخالت مستقیم شوروى سابق روى کار آمدند، فصل جدیدى براى زنان و کودکان افغانى آغاز شد.
از زمان دخالت شوروى، درد و رنج و تجاوز و کشته شدن زنان و کودکان به صورت یک فاجعه رخ نمود. اما دخالت غیر مستقیم شوروى نیز وجود داشت که در مرحله بعد با به وجود آمدن گروههاى سیاسى، شکل گرفت. البته از هم پاشیده شدن ابرقدرت شرق نیز به پشتوانه همین گروههاى سیاسى شکل گرفت که به ظاهر پابرهنه‏ها بودند.
تحولات افغانستان آنقدر سریع رخ داد که فرصتى براى بررسى تمدن مردم آن سرزمین به وجود نیامد. شکست شوروى، جنگ‏هاى داخلى، درگیرى‏هاى گروهى و مداخله بیگانگان شرایط مساعد و زمینه‏هاى آماده‏اى براى قربانى شدن زنان افغانى به وجود آورد.
خانم «فاطمى» از دوره طالبان با هراس و وحشت یاد مى‏کند: طالبان با حمایت مستقیم آمریکا، بر سر کار آمد و عملکرد نادرست و متحجرانه‏اش را هیچ کس بى‏خبر نیست. زنان از تمامى حوزه‏ها مانند تحصیل و علم و کار کنار گذاشته شدند. آنها حتى در جاهایى بدون محرم و سرپرست حق نداشتند تردد کنند. چون طالبان در کمین بودند تا آنها را به زیر مشت و لگد گیرند. زن افغان چه از نظر روحى و چه از نظر جسمى رنج برده و در عین حال شاهد نقص عضو فرزندانش بوده است. در افغانستان هیچ کوى و برزنى نیست که در آن با کودکان دست و پا از دست داده برخورد نکنید. زنان فقیر و فقیرتر شدند و فقر زمینه‏هاى فساد را فراهم آورد.
خانم «فاطمه فاطمى» از اوضاع پس از 11 سپتامبر نیز مى‏گوید که چگونه عوارض بمباران‏هاى آمریکا و نیروهاى نظامى ناتو دامنگیر زنان و کودکان افغانستان شد و آنان را به انواع بیمارى‏ها و ویرانى‏ها مبتلا ساخت ... و امروز نیز که جنگ ظاهراً فروکش کرده است، بى‏هویتى و استحاله به سراغ‏شان آمده و فرهنگ افغانى، اسلامى رو به کمرنگى گذاشته است. جایگاه زن افغان اینک از تغییر و تحولى ساخته و پرداخته یک فرهنگ وارداتى متأثر مى‏شود.
خانم «فاطمى» با تأکید بر سه دهه جنگ، آوارگى، مهاجرت، قاچاق و استحاله فرهنگى گفت: باید شاهد تنظیم و تصویب قطعنامه‏هایى باشیم که بتوانند به اقدامات سازمان‏هاى ذى‏ربط ضمانت عملى و اجرایى بخشند.
نماینده جهاد اسلامى فلسطین پس از نماینده زنان افغانى به ارقامى اشاره کرد که شبیه آنها در سخنان نماینده حماس بود. وى گفت: از سال 1967 تاکنون بیش از نیم میلیون کودک فلسطینى بازداشت و 80% آنها شکنجه شده‏اند. شکنجه‏هایى بسیار بدتر از شکنجه‏هاى نازى‏ها که اینک به دست صهیونیست‏ها عامل نابودى روحى و روانى و جسمى کودک فلسطینى است.
آقاى «فحص» نماینده جنبش ملى لبنان نیز در این نشست پس از اشاره به تأسیس این جنبش توسط امام موسى صدر و تأکید بر نقش‏آفرینى زنان در آن گفت: جنگ 33 روزه اخیر در لبنان 70% قربانیان خود را از زنان و کودکان برگزید. کسانى که مرگ‏شان بزرگ‏ترین پیروزى ملت لبنان را به ارمغان آورد.
او گفت: همین دیروز نیروهاى لبنانى پنج جسد فرزند خانواده‏اى علوى را از زیر آوار بیرون کشیدند. این خود شاهدى است بر اینکه جنگ تمام مى‏شود و جنگ‏افروزان به داخل لانه‏هاى خود مى‏خزند اما هنوز و تا فردا و فرداها آثار جنگ بر روح و جسم زنان و کودکان باقى مى‏ماند.
آقاى «فحص» بار دیگر تأکید کرد: مقاومت لبنان با رژیم اسرائیل جنگید و 90% خساراتى که به دشمن وارد کرد شامل سربازان بود؛ اما در مقابل 70% کشته‏شده‏هاى لبنانى زن و کودک بوده‏اند. البته زن لبنانى که عنصرى فعال است سعى کرده هنگام حملات وحشیانه و تجاوزگرانه اسرائیل در قالب تشکل‏هاى مردمى و با همکارى مؤسسات بشردوستانه و مربوط به زنان بخشى از نیازها را پاسخ گوید ... اما این کافى نیست و تلاشى همگانى و فراگیر را در همه کشورها مى‏طلبد.

*

نشست روز همبستگى با زنان و کودکان قربانى جنگ و اشغال، میزبان دو تن از زنان جانباز ایرانى نیز بود. خانم‏ها «امینه وهاب‏زاده» و «مژده عونباشى».
خانم «وهاب‏زاده» 50 ساله است و به خاطر حضور امدادگرانه خود در هفت عملیات شکست حصر آبادان، طریق‏القدس، فتح‏المبین، بیت‏المقدس، رمضان، والفجر مقدماتى و والفجر یک و جراحت‏هاى ناشى از این حضور، جانباز 70 درصدى محسوب مى‏شود.
مى‏گوید:
ناراحت نیستم‏
من روایتى از عشقم‏
از بلد عشق‏
کبوتران بال‏شکسته را مداوا مى‏کرده‏ام‏
پس سپاس مى‏گویم‏

خانم «مژده عونباشى» نیز جانباز 50 درصدى است. او هنگام غذارسانى به سنگرهاى رزمندگان - وقتى تا 40 مترى دشمن پیش رفت - سخت مجروح شد و به خاطر ترکشى که جمجمه‏اش را خرد کرد، اینک به وضوح در حرکت کردن یک جانباز است. لنگان لنگان ولى با وقار مى‏آید و صبور. خرمشهرى بوده و 24 روز در شهر مقاومت کرده است. هر چه گفتند، با پاى خودش از شهر بیرون نرفت. آنقدر ماند تا پیکر خونینش را از شهر بیرون بردند.

*

و هنوز ایستاده‏ایم، مثل درخت‏
گاهى نیز مانند چوپان خمیده خواب‏مان مى‏برد
اما در خواب هم مى‏بینیم‏
مى‏ایستیم‏
نمى‏افتیم‏