انتظار سبز


 

انتظار سبز

ترانه احساس‏

به سرزمین احساس قدم مى‏گذارم، آن جایى که مى‏توانم صدایم را از جنس آواى عشق کنم و مروارید ناله‏هایم را در صدف تنهایى پنهان کنم و غریبانه از انتظار بگویم؛ از غربت وجودم بگویم، از بهانه‏هاى دلتنگى، از سینه پر درد غم و دستان پر بار از دعایم که سحرگاهان به سوى آسمان پرواز مى‏کند و نگاههاى غمگینم که همدم غروب‏هاى سهمگین جمعه است.
اى موعود هستى! مهرت را در شاهراه‏هاى قلبم و دروازه دلم حس مى‏کنم و نام تو را که تداعى‏گر لحظه‏هاى انتظار است، هجى مى‏کنم و بر سر درِ احساسم مى‏نویسم.
به تو مى‏اندیشم به تو که با خاطرت لحظه‏هاى زندگى‏ام را شیرین و پر عطوفت مى‏کنى و آهنگ عاشقانه صدایم را پر از انتظار.

آیدا گائینى‏