نجواى نیاز
یاد طوس
این روزها بوى شهر طوس، مشهد شریف تو را حس مىکنم. چگونه در انتظار حرکت کاروان بمانم. هر لحظه دلم به سوى تو پَر مىکشد و در هواى حریم مبارک تو نفس مىکشد. آنجا که چلچراغها نور دیگرى دارند، کبوترها معصومتر و زیباترند، آنجا که آبهاى سقاخانهات چون شرابهاى بهشتى خوشگوار است؛ آنجا که از قبه مبارک تو تا آسمان خدا نورافشان است. آنجا که زمین بر خود مىبالد و فخر مىفروشد چون همچو تو میهمانى در آغوش دارد؛ و خورشید چه شعف و غرورى دارد که در صحن و سراى تو نور مىپاشد. چه شورانگیز است وقتى سر بر آستان تو مىساییم. از خدا، پیامبر و اجداد پاک تو و فرشتگان محافظ بارگاهت اذن دخول مىخواهیم که داخل شویم. اکنون با تمام وجود بر تو امین خدا سلام و درود مىفرستیم. خدایا، هر چه زودتر ما را به این حریم و حرم برسان تا شاید زیارت آن معصوم و سیلاب اشک، آتش درونمان را آرام کند.
اکرم جمشیدیان