حناى غرب رنگ باخت
یاسمین محمدعلى الدیرانى - لبنان
الهام رضایىلبنان کشور کوچکى با وسعت 10452 کیلومتر مربع و جمعیتى حدوداً 5/4 میلیون نفر در ساحل شرقى دریاى مدیترانه واقع شده است. این کشور در سالهاى دور به عنوان عروس خاورمیانه نقطه آمال جهانگردان دنیا محسوب مىشد اما در سایه همجوارى با کشور فلسطین و طى نزاعهاى مذهبى و فرقهاى، به کانون جنگ و خون و جهنمى براى گردشگران تبدیل شد که خوشبختانه با تشکیل مقاومت اسلامى و حزباللَّه لبنان نشأت گرفته از انقلاب شکوهمند اسلامى ایران و آرمانهاى والاى امام خمینى(ره) این کشور توانست با جنبشى ملى رژیم غاصب اسرائیل را از سرزمین خود رانده و استقلال و آزادى را در کیان خود مستقر سازد.
این بار میهمان ما یکى از بانوان لبنانى است که خود را این گونه معرفى مىکند:
«یاسمین محمدعلى الدیرانى 37 ساله و متولد شهر بعلبک لبنان هستم که چندین سال است به ایران آمده و مشغول تحصیل علوم حوزوى شدهام.»خانم دیرانى، وضعیت تحصیلى در کشور لبنان به چه صورت است؟
کشور لبنان یک کشور کاملاً فرهنگى است و عموم مردم باسواد و بافرهنگ مىباشند مخصوصاً طى بیست سال اخیر که تحولات بسیارى در عرصه علمى و فرهنگى این کشور حاصل شده است اما به طور کل از لحاظ سیستم آموزشى تفاوت چندانى میان کشور لبنان و ایران وجود ندارد و جوانان لبنانى اعم از پسر یا دختر تحصیلات خود را تا مقاطع عالى دانشگاهى ادامه مىدهند و هیچ محدودیتى از این نظر میان آنان وجود ندارد. از طرف دیگر در سالهاى اخیر نرخ بىسوادى در این کشور به طور محسوسى کاهش یافته است که این امر نشان از ارتقاى سطح فرهنگ و آگاهى مردم دارد. در مقطع پیش از دانشگاه مدارس مجزاست اما در دانشگاه کلاسها مختلط است.
اشاره کردید جوانان اعم از دختر و پسر به موازات هم تحصیلات عالى خود را دنبال مىکنند. آیا این امر و حضور زنان و دختران در عرصههاى علمى با نوع نگرش و تعصب مردان عرب لبنان که مخالف حضور زنان و بانوان در برخى عرصهها هستند، منافاتى ندارد؟
خیر، در حال حاضر زنان و دختران لبنانى کاملاً آزادانه در اکثر عرصهها حضورى فعال دارند و حتى در شهرها و روستاهاى دورافتاده لبنان نیز دیگر چنین نگرشى نسبت به حضور دختران و زنان وجود ندارد و این افراد در انتخاب رشته تحصیلى، شغل و امور اجتماعى خود کاملاً مختار و آزادانه عمل مىکنند.
خانم دیرانى، زنان و دختران لبنانى عموماً چه مشاغلى را انتخاب مىکنند؟
همان گونه که گفتم در این زمینه محدودیت و مانعى براى بانوان لبنانى وجود ندارد و از آنجا که زنان و دختران لبنانى در همه عرصهها اعم از سیاسى، فرهنگى، اقتصادى، هنر و ... وارد شدهاند، نمىتوان حضورشان را در چند شغل خاص محدود ساخت همچنان که مىبینیم بانوان لبنانى در عرصه سینما و حتى تجارت هم ایفاگر نقشهاى مثبتى مىباشند و حضورشان کاملاً محسوس مىباشد اما با این وجود گاهاً دیده مىشود که زنان و دختران روستایى یا شهرهاى کوچک لبنان بیشتر مشاغلى را انتخاب مىکنند که در ارتباط غیر مستقیم با مردان مىباشد مثل شغل معلمى، پزشک زنان و زایمان و ... حال آنکه این مسئله براى بانوان بیروتى و زنان و دختران ساکن در شهرهاى بزرگ لبنان چندان اهمیتى ندارد و مىتوانند در تمامى مشاغل دلخواه خود مشغول به کار شوند.
چند شهر مهم لبنان را نام ببرید.
بیروت که پایتخت لبنان است و شهرهاى صیدا، صور، طرابلس و بعلبک که زادگاه من است و در شمال لبنان واقع شده است.
زنان لبنانى معمولاً چه نامهایى را بر فرزندان خود مىگذارند؟
بیشترین اسمهاى رایج در کشور لبنان (به ویژه در میان شیعیان) اسامى ائمه اطهار(ع) و القاب این امامان معصوم(ع) مىباشد. مانند: محمد، على، حسن، حسین، فاطمه، زینب، زهرا و ... البته در سالهاى اخیر با افزایش محبوبیت رهبر جنبش مقاومت لبنان و پیروزى این کشور، اکثر خانوادهها نام نصراللَّه را بر فرزند پسرشان مىگذارند ضمن اینکه نام «اَرُزْ» نماد پرچم کشور لبنان (کاج) هم یکى از نامهاى دخترانه معروف در کشور لبنان است.
خانم دیرانى، با توجه به تغییرات و تحولات حاصل شده در کشور لبنان، آیا زنان و دختران لبنانى هنوز هم در پوشش خود از لباسهاى سنتى این کشور استفاده مىکنند؟
بله، جدا از لباسهاى رسمى و رایج در تمامى کشورها، لباسهاى سنتى این کشور همچنان حائز اهمیت مىباشد. مثلاً خانمهاى لبنانى عموماً از «فُستان» که پیراهنى بلند است و در اینجا با نام «ماکسى» آن را مىشناسند، استفاده مىکنند و شال و روسرى که خاص این کشور مىباشد و هماکنون بانوان مسلمان دیگر کشورها از جمله ایران هم از آن استفاده مىکنند.وضعیت حفظ حجاب در میان بانوان لبنانى به چه صورتى است؟
در لبنان بدحجاب نداریم. خانمها چه شیعه و چه سنّى حجاب کامل دارند و اقلیت مسیحى و یا مهاجران، بىحجاب هستند.
مهمترین غذاهاى لبنان کدامند؟ شیرینىها چطور؟
در کشور لبنان برنج کم مصرف مىشود و عموم غذاها یا با نان خورده مىشوند و یا به واسطه آرد به شکل پیتزا، سمبوسه و یا پیراشکى تهیه مىگردند که مهمترین غذاهاى لبنانى «لَحمُ یَعجین» (گوشت با خمیر)، «مناقیشُ الجبینْ» و یک غذاى معروف بعلبکى به نام «صَحیفةُ البَعلبَکیه» است که به شکل پیتزا تهیه مىشود اما چهارگوش است و در قطعات کوچک. البته در تهیه غذاهاى لبنانى برخى چاشنىها و ادویهها نقش مهمى دارند که مهمترین آنها زهتر یا آویشن، فلفل، کنجد و دارچین مىباشند. در خصوص شیرینى هم باید بگویم «العُصمَلیه» که رشتههاى شیرین و سرخ شده مىباشد. «الکنافه» و «باقلوا» مهمترین شیرینىهاى این کشور هستند.
با توجه به اینکه چند سال است در ایران هستید، این دورى، شما را با فرهنگ و رسوم لبنان بیگانه نساخته است؟
خیر، چون هر سال به مدت سه ماه جهت امر تبلیغ به کشور و زادگاهم بعلبک مىروم، هیچ گاه احساس دورى از وطن و بیگانگى با فرهنگ و رسوم کشورم نمىکنم.
چه انگیزهاى شما را به ایران کشاند؟
من از زمانى که خودم را شناختم، عاشق ایران بودم و آرزو داشتم این کشور را ببینم اما دیدن یک خواب این آرزو را به واقعیت تبدیل کرد چرا که در چهارده سالگى خواب دیدم امام خمینى(ره) به من کتابى دادند و من پس از باز کردن کتاب به ایشان گفتم کتاب، فارسى نوشته شده و من قادر به خواندن آن نیستم که امام خمینى(ره) پاسخ دادند: «یاد مىگیرید.» از فرداى آن روز دچار تحول عجیبى شده بودم و خودم را در انجام برخى امور دینى و مذهبى همچون حجاب مکلفتر مىدیدم تا اینکه در شانزده سالگى وقتى همسرم به خواستگارىام آمد به ایشان گفتم که مىخواهم در ایران زندگى کنم و ایشان هم پذیرفتند و پس از ازدواج به ایران آمدیم و هر دو مشغول تحصیل علوم حوزوى شدیم.
گفتید ازدواج؛ این آئین در لبنان چگونه صورت مىگیرد؟
ازدواج در کشور لبنان به همان شکل سنتى برگزار مىشود. یعنى خانوادهها مجرى این مسئله هستند. بدین شکل که خانواده پسر، دخترى را مد نظر قرار مىدهند و پس از تحقیق در خصوص وى و خانوادهاش، به خواستگارى مىروند که اگر دختر و پسر همدیگر را پسندیدند، چندین جلسه با هم صحبت مىکنند و پس از توافق آنها، خانوادهها در خصوص مهریه، مراسم عقد و زمان آن صحبت مىکنند و دختر و پسر طى مراسمى به عقد هم در مىآیند که البته روابط دختر و پسر در دوران عقدشان بسیار محدود مىباشد و آنان اجازه رفت و آمد چندانى ندارند. شاید به همین دلیل است که دختران و پسران لبنانى قبل از ازدواج و در دوران عقد به شناخت عمیق و کافى نسبت به هم دست پیدا نمىکنند.
مهریه و جهیزیه دختران چگونه تعیین مىشود؟
در خصوص مهریه که ظاهراً این مسئله توافقى مىباشد. بدین شکل که خانواده دختر نصف مهریه را نقد مىگیرند و نصف دیگر بر گردن مرد باقى مىماند که عموماً مهریهها سنگین تعیین مىگردد چرا که خانوادهها عقیده دارند هر قدر مهریه دختر بالاتر باشد، ضمانت زندگى او بیشتر است و مرد به فکر طلاق دادن او نمىافتد. از طرف دیگر اگر طلاقى هم صورت گرفت، دختر پشتوانه و اندوختهاى دارد که به آن تکیه کند و آیندهاش تباه نشود. البته مهریهها در لبنان بر مبناى دلار تعیین مىشود که از نظر لبنانىها نسبت به طلا و سکه ثبات بیشترى دارد. جهیزیه هم که بر عهده پسران لبنانى مىباشد و آنان موظفند ضروریات زندگى را تأمین کنند.
شما با این نظریه موافقید؟
نه، به نظر من مهریه بالا ضامن خوشبختى زندگى نیست چرا که اگر مرد زندگى، خوب نباشد، زن از تمام مهریه خود مىگذرد و به طلاق رضایت مىدهد همچنان که برخى از خانوادههاى دختر در لبنان پس از ازدواج فرزندشان و اطلاع از بدبختى او، مجبور مىشوند ضمن گذشتن از مهریه دخترشان، حتى مبلغى هم به پسر بدهند تا او زودتر و راحتتر، دخترشان را طلاق دهد.
پس به رغم وسواس و دقت خانوادههاى لبنانى، طلاق هم در این کشور امرى اجتنابناپذیر است، این طور نیست؟
بله، همین طور است. البته طلاق در لبنان امرى منفور تلقى مىشود و جوانان لبنانى به راحتى تن به آن نمىدهند، چون اولاً ازدواج با شرایط سنگین و سختى برایشان مهیا مىشود و براى رسیدن به همسر دلخواهشان دشوارىهاى زیادى را تحمل کردهاند؛ دوماً مهریهها به حدى سنگین تعیین مىشود که مردان به راحتى توان پرداخت آن را ندارند اما با این حال، برخى زندگىها به بنبست مىرسند و چارهاى جز طلاق نیست که در چنین مواردى یا مرد با پرداخت سنگین مهریه، همسرش را طلاق مىدهد و یا خانواده دختر به خاطر تسریع امر طلاق از مهریه بالاى دخترشان مىگذرند.
خانم دیرانى، نهاد خانواده در کشور لبنان چه جایگاهى دارد؟
این نهاد در لبنان جایگاه مهمى دارد. پس از تولد فرزند، مادر نقش اصلى را عهدهدار است و پدر نقش ناظر را بر عهده مىگیرد. یعنى در امر تربیت فرزند، مادر نقش مهمترى را ایفا مىکند. زن و مرد پس از ازدواج کاملاً مستقل زندگى مىکنند و حتى دیده مىشود که برخى خانوادهها این مسئله را جزو شرایط ضمن عقد منظور مىکنند به گونهاى که عنوان مىشود دختر ما از همان ابتدا باید جدا از خانواده شوهر و مستقلاً زندگى کند. اما این مسئله در همه خانوادهها عمومیت ندارد و برخى خانوادهها هم گروهى و در کنار هم زندگى مىکنند. یعنى دو یا سه نسل کنار هم هستند که در واقع رفتار خود آنها زمینه زندگى جمعى و گروهىشان را فراهم مىکند.
وضعیت اعتقادات مذهبى در کشور لبنان چگونه است؟
اکثریت قاطع جمعیت لبنان را مسلمانان تشکیل مىدهند که در این میان شیعیان داراى اکثریت هستند. خوشبختانه اعتقادات مذهبى در این کشور بسیار قوى و ریشهدار است. البته قبل از جنگ اخیر، اعتقادات مردم مخصوصاً جوانان رنگ دیگرى به خود گرفته بود اما پس از جنگ در لبنان، آن نگاه خوشبینانهاى که جوانان به غرب و اروپا داشتند از بین رفت و مردم گرایش بیشترى به دین و مذهبشان پیدا کردند. در واقع جنگ، چهره حقیقى غرب را به لبنانىها نشان داد و طرز فکر، نگرش و دیدگاه لبنانىها را تغییر داد. جنگ مانند تولد دوبارهاى بود که مردم را بیشتر مجذوب مذهب کرد.
مراسم دینى و مذهبى در لبنان به چه شکل برگزار مىشود؟
مراسم دینى به همین شکلى که در ایران برگزار مىشود، انجام مىگیرد فقط در برخى از ایام مثل ماه مبارک رمضان تفاوتهاى کوچکى دیده مىشود. مثلاً تنوع غذا در ماه مبارک رمضان بیشتر مىشود و لبنانىها به غذا در این ماه توجه بیشترى مىکنند. برخى اعیاد همچون عید فطر و عید قربان هم که مهمترین عید ما لبنانىها محسوب مىشود، حائز اهمیت است چنان که عید فطر سه روز و عید قربان چهار روز تعطیلى منظور مىگردد.
خانم دیرانى، مردم هر سرزمین داراى ویژگىها و مشخصه خاصى هستند که به واسطه آن معرفى مىگردند. مثلاً مردم ایران به مهماننوازى مشهورند و دختران ایرانى به پاکدامنى و نجابت؛ ویژگى خاص و بارز زنان و دختران لبنانى چیست؟
پاکدامنى و نجابت، ویژگى تمام بانوان مسلمان مخصوصاً زنان و دختران شرقى مىباشد اما جدا از این ویژگى، بانوان لبنانى به جسور و شجاع بودن مشهورند که البته خوشزبانى و مهماننواز بودن هم دیگر امتیاز آنها مىباشد.
از آرزوى زنان و دختران لبنانى بگویید.
تمام بانوان لبنانى آرزوى داشتن کشورى اسلامى را دارند. کشورى که نظامش بر پایه اقتدار و عدالت باشد. البته نابودى اسرائیل و محو شدن آن از صفحه روزگار آرزوى دیرینه تمام زنان و دختران لبنانى مىباشد.
هماکنون کشور لبنان از لحاظ اقتصادى و سیاسى چه وضعیتى دارد؟
وضعیت اقتصادى و سیاسى لبنان در شرایط فعلى بسیار نابسامان مىباشد چرا که جنگ اخیر فشار مضاعفى را بر این کشور وارد ساخته است که اگر حکومت و نظامى مقتدر بر این کشور حکمفرما شود، اوضاع تعدیل یافته و مناسب مىشود، اما هماکنون فساد، بىعدالتى و هرج و مرج، ثبات، نظم و امنیت را از لبنان سلب کرده است.
بىشک در کسب پیروزى اخیر لبنان همه مردم این کشور اعم از زن و مرد و پیر و جوان نقش داشتهاند. در این بین، نقش زنان و دختران لبنانى چگونه بوده است؟
زنان و دختران لبنانى هم در صحنه جنگ حضورى فعال داشتند و هم در پشت صحنه که اقدامات آنان به تهیه غذا، تدارکات جنگى، پرستارى از مجروحان و مبارزه خلاصه نمىشد بلکه در پشت صحنه هم زنان و دختران لبنانى با شناسایى خانوادههاى بىسرپرست، حامى آنها مىشدند و در غیاب مردان لبنانى، مدیریت خانه و اجراى امور را عهدهدار مىشدند.خانم دیرانى، تاکنون از کدام شهرهاى ایران دیدن کردهاید و کدام یک براى شما جذابیت بیشترى داشته است؟
تهران، اصفهان، مشهد و خوزستان را دیدهام. ضمن اینکه براى تجدید بیعت با شهدا و آرمانهاى والاى امام خمینى(ره) از مناطق جنگى هم دیدن کردهام اما از بین شهرهاى ایران به مشهدالرضا علاقه زیادى دارم.
در حال حاضر جدا از تحصیل علوم حوزوى به چه کارى مشغولید؟
هفتهاى سه روز جلسات تفسیر قرآن و نهجالبلاغه را در خانه برگزار مىکنم که هدف از این کار، تبیین تشابه کتاب قرآن و نهجالبلاغه مىباشد. همچنین در ایام و اعیاد خاص به برپایى مراسم سوگوارى و یا جشن و سرور مىپردازم تا محبان اهل بیت(ع) فرصتى براى ابراز ارادت و عشقشان به امامان معصوم(ع) بیابند.
به عنوان آخرین سؤال، چه پیامى براى زنان و دختران ایرانى دارید؟
ابتدا باید بگویم خوشا به سعادتشان که در این خاک و سرزمین هستند. از آنها مىخواهم حرمت خون شهدا را حفظ کنند و همواره رهرو خط امام خمینى(ره) و رهبر معظم انقلاب باشند. من در جایگاه یک زن لبنانى همواره آرزو مىکنم کاش ایرانى بودم. بىشک زنان و دختران ایرانى به برکت این سرزمین همواره از چتر حمایتى امام زمان(عج) بهرهمند خواهند بود پس باید سربازان واقعى این امام باشند.
با تشکر از خانم دیرانى و ضمن آرزوى توفیق و سعادت ایشان، سربلندى و برافراشتگى پرچم این کشور را همواره آرزومندیم.