داشتن یا نداشتن مسئله این است


 

داشتن یا نداشتن، مسئله این نیست‏
دیدارى با فاطمه متقى کاشانى و اسماعیل ملامحمدى، اولین خانواده ورزشکار تیر و کمان در کشور

مرضیه وزیرى

همه بر این امر اذعان دارند که ورزش از جمله فعالیت‏هاى مفرّح است که به انجام آن مخصوصاً از نظر علمى تأکید فراوانى شده است؛ حال اگر ورزش به عنوان فعالیت روزمره و اشتغال در نظر گرفته شود، اثرات مثبت آن را مى‏توان در جنبه‏هاى دیگر زندگى افراد مشاهده کرد.
مسئله دیگرى که بارها دیده یا شنیده شده این است که اصولاً کامیابى و موفقیت و شکست در زندگى یا کار بیشتر به دلیل طرز فکرهاست تا اینکه ناشى از محدودیت‏ها یا ناتوانى‏هاى جسمى باشد؛ چرا که محدودیت جسمى هیچ ارتباطى با توانایى‏هاى ذهنى نخواهد داشت.
این مطالب مقدمه‏اى است جهت آشنایى با خانواده‏اى که فعالیت حرفه‏اى آنها در ورزش با محدودیت جسمىِ سرپرست خانواده آغاز شده است. آنها در عمل به این نتیجه رسیدند که با هم بودن آغاز است؛ با هم ماندن پیشرفت؛ با هم کار کردن موفقیت.
در این دیدار، خانم «فاطمه متقى کاشانى» اولین بانوى تیرانداز در رشته تیر و کمان در کشور، خودش را چنین معرفى مى‏کند.
متولد 1344 و تیرانداز با تیر کمان هستم؛ همچنین نایب رئیس هیئت تیراندازى با کمان، مربى فدراسیون و همسر آقاى ملامحمدى که مربى خانوادگى من و دو دخترم نرگس و نسرین است.

از چه سالى فعالیت خودتان را در این رشته شروع کردید؟

سال 78 همسرم به من پیشنهاد داد که برایم کمان بگیرد و من هم در کنار ایشان این ورزش را یاد گرفتم.

پس ابتدا همسرتان در این رشته فعالیت داشتند؟

بله، چون در سال‏هاى 74، 75 که همسرم این ورزش را انتخاب کردند به خاطر وضعیت جسمانى ایشان که دچار ضایعه نخاعى شده بودند، هر روز همراه‏شان به تهران مى‏رفتم تا به تمرینات‏شان برسند. در این مدت به عنوان یک تماشگر و همراه با ایشان بودم تا اینکه خودشان پیشنهاد دادند و من هم قبول کردم. البته در آن سال هنوز هیچ خانمى در این رشته فعالیت نداشت و من ابتدا در منزل، تحت آموزش همسرم قرار مى‏گرفتم و بعد براى تمرینات به تهران مى‏رفتیم.

چه سالى فعالیت رسمى خودتان را شروع کردید؟

بعد از انتظارى که کشیدم تا تیراندازى در بین ورزشکاران جا بیفتد، سال 80 بود که انجمن تیراندازى با کمان راه‏اندازى شد، البته زیر پوشش فدراسیون تیراندازى. همان سال بود که تمام تیراندازان را جمع کردند که در کلاس‏هاى آنجا شرکت کنند. آن زمان فقط تهرانى‏ها در این رشته فعالیت داشتند و من که تنها از استان قم بودم، با شرکت در اولین مسابقات و آوردن رتبه جاى خودم را در این ورزش باز کردم و وارد تیم ملى شدم.

آقاى ملامحمدى چرا تیراندازى با کمان؟ علت علاقه‏تان را به این رشته برایمان توضیح دهید.

49 سال دارم و مدت دو سال است که مسئولیت فدراسیون تیراندازى با کمان استان قم را به عهده گرفته‏ام. در 30 سالگى در سانحه‏اى دچار ضایعه نخاعى شدم و چون معتقدم که یک برگ بدون اذن خدا از درخت نمى‏افتد، به حمد اللَّه زود خودم را به شرایط وفق دادم و الان هم با توجه به محدودیت حرکتى، چیزى را کم و کسر نمى‏گذارم، چه در خانواده، چه اجتماع. از همان ابتدا خیلى از ورزش‏ها را تجربه کردم. از جمله: ویلچررانى، بسکتبال با ویلچر، تیراندازى با تفنگ و وزنه‏بردارى، البته در این رشته‏ها هم موفق بودم اما بعد به فراخور سنّم ورزش بسکتبال با ویلچر را رها کردم و تیراندازى با تفنگ را انتخاب کردم و تا مرحله قهرمانى هم پیش رفتم و هنگامى که متوجه شدم رشته تیر و کمان راه‏اندازى شده است، تیر و کمان را انتخاب کردم. پس از آشنایى با این رشته، متوجه شدم که چه رشته مفرّح و در یک کلام، انسان‏سازى است؛ چون هم با قواى جسمانى افراد کار دارد و هم با قواى روانى و روحانى.

چه مسئله‏اى سبب شد که همسرتان را علاقه‏مند و وارد این رشته ورزشى کنید؟

من معتقدم ورزش براى تمام اقشار جامعه لازم است، حالا هر رشته‏اى که باشد حتى پیاده‏روى. خصوصاً امروزه که علم ثابت کرده است تحرک بهترین دارو براى پیشگیرى از دردهاست. در لحظات و روزهایى که تنها تمرین مى‏کردم، همسرم همکار و همیار من بود و بهتر دیدم که ایشان را با توجه به علاقه‏اى که نشان مى‏داد، آلوده این کار کنم البته از نوع خوبش! خانم متقى هم با علاقه مشغول به تیراندازى شد و خوشبختانه پیشرفت خوبى داشت. براى ایشان وقت گذاشتم و بعد از شش، هفت ماه در مسابقات کشورى شرکت کرد و توانست قهرمانى کشور را کسب کند. چند سالى هم که به طور جدى در میدان بود، همیشه مقام قهرمانى کشور را داشت.
خانم متقى، از موفقیت‏ها و مدارجى که کسب کرده‏اید بگویید.
با توجه به اینکه سال 80 وارد تیم ملى شدم، اما در ادامه با توجه به وضعیت خانواده از تیم ملى انصراف دادم و بعد از آن وقتى فدراسیون تیراندازى با کمان از فدراسیون تیراندازى با تفنگ منفک شد، در مسابقات نفر سوم شدم که دلیل آن هم شکسته شدن تیرم بود که متأسفانه ضربه بدى برایم بود، چون تقریباً خیلى از رقبا را حذف کرده بودم؛ اما همه اینها تجربه و پله‏اى براى موفقیت‏هاى بعدى بود. سپس در خرداد ماه 83 مقام اول کشورى را به دست آوردم.
در سال 84 که بازى‏هاى بانوان اسلامى در ایران برگزار شد، سِمَت سرداورى این مسابقات را بر عهده داشتم چون در همان سال کلاس داورى بین‏المللى در ایران برگزار شد و بنده از قم انتخاب شدم و همسرم نیز مدرّس آن کلاس‏ها بود.
آقاى ملامحمدى: که افتخارى بود براى ایران که خانم‏ها خودشان داورى مسابقات کشورهاى اسلامى را انجام دهند.

آقاى ملامحمدى، فعالیت رسمى شما در استان قم از چه سالى آغاز شد؟

در همان سال‏هایى که از قم به تهران مى‏رفتم، کم کم در این رشته خُبره‏تر شدم و در کلاس مربیگرى شرکت کردم و به عنوان اولین مربى این رشته در استان فعالیت خودم را آغاز کردم. آن زمان، هم کماندار بودم و هم مربى. همان موقع بود که دیدم بهتر است علم و فنى که به دست آوردم انتقال بدهم چون معتقدم به اینکه «زکات علم نشر آن است»؛ پس به هیئت جانبازان و معلولان مراجعه کردم و از توانایى‏هایم گفتم و آنها مسئولیت کمیته جانبازان را به من سپردند.
از همان سال اول، تیم استان قم حرف اول را در کشور مى‏زد. انصافاً وقت گذاشتیم و چهار سال متوالى قهرمان کشور شدیم. همچنین از سال 83 مسئولیت فدراسیون استان را به عهده گرفتم و با کمک همسرم، دفتر هیئت را راه‏اندازى کردیم.
ما در این دو سال با پرورش بیش از 60 نفر تیرانداز پرونده پرکارى داشتیم و حدود 17 نفر از تیراندازان خانم و آقا در کلاس مربیگرى شرکت کردند و در انتظار کارت رسمى مربیگرى از تهران هستند.

خانم متقى، در باره سفرهایى که به عنوان یک مدرّس تیراندازى به خارج از کشور داشتید، بگویید.

امسال براى ارتقاى درجه مربیگرى از میان تیراندازان سراسر کشور انتخاب و به مالزى اعزام شدم و از فدراسیون کمال تشکر را دارم که این موقعیت را برایم فراهم کردند. بعد از آن به تاجیکستان جهت تدریس در کلاس‏هاى مربیگرى اعزام شدم که اولین کلاس مربیگرى در تاجیکستان بود و از هر جهت خوب و پربار بود.
امیدوارم بتوانم از آنچه که در این دو سفر اندوخته‏ام و تجربه کردم به کارآموزانم یاد بدهم.

با توجه به صحبت‏هاى شما و همسرتان در این دو سال و اندى که از راه‏اندازى هیئت تیراندازى مى‏گذرد، فعالیت‏هاى زیادى در زمینه ورزش تیر و کمان داشتید؟

آقاى ملامحمدى: الحمد للَّه بله؛ ما در سال گذشته کلاس‏هاى مربیگرى هفت استان را به عهده داشتیم. استان‏هایى مثل: چهارمحال و بختیارى، خوزستان، گیلان و ... که به همراه همسرم بیش از 200 نفر کارآموز را در حد مربى تربیت کردیم. قم وزنه‏اى سنگین در رشته تیر و کمان در کشور است. ما هم‏اینک چهار باشگاه تیراندازى در قم داریم؛ «افق طلایى»، «بوستان نرگس»، «دانشگاه قم»، و «دانشگاه آزاد».

در باره ورزش تیر و کمان و تفاوت آن با تیراندازى با تفنگ هم کمى توضیح دهید.

خانم متقى: با توجه به اینکه من هر دو رشته را تجربه کردم، اما به جرئت مى‏توانم بگویم که تیر و کمان ورزشى مفرّح است و جذابیت و نشاطى که در این رشته وجود دارد در تیراندازى با تفنگ احساس نکرده‏ام. در کمان وقتى تیر رها مى‏شود، انرژى هم پاس مى‏شود ولى در تیراندازى با تفنگ این تخلیه انرژى نیست. ورزش تیر و کمان علاوه بر مفرّح بودن، رشته ورزشى سازنده‏اى است؛ گاهى کارآموزانى داشتیم که با روحیه منزوى وارد میدان شدند اما الان در موقعیت اخلاقى خوبى هستند.
آقاى ملامحمدى: در باره تأثیرات این رشته روى روحیات افراد باید ذکر کنم کسانى که وارد این رشته مى‏شدند علاوه بر اینکه بعضى از صفات در آنها متبلور مى‏شود باید از یک حلم و سعه صدرى برخوردار باشند که روى دقت و نظر و هدف‏گیرى آنها و در یک کلام قوه تصمیم‏گیرى‏شان تأثیر مثبت داشته باشد. یک تیرانداز خوب باید قدرت انتقال سریع داشته باشد تا سر بزنگاه تیر را رها کند. این چیزهایى است که با روح و روان سر و کار دارند به همین دلیل وقتى تیراندازى مى‏کنند با تمرین و ممارست سبب مى‏شود که ملکه ذهن‏شان شود و حتى در زندگى روزمره‏شان با دقت و نظر بیشترى کارهایشان را انجام دهند.

با این تفاسیر باید از سن خاصى این ورزش را شروع کرد؟

خانم متقى: سن خاصى را نمى‏طلبد. من در این دو سال با افرادى با سنین مختلف کار کرده‏ام، اما متأسفانه بعضى‏ها به خاطر موقعیت‏هاى شغلى یا خانوادگى یا حتى گران بودن کمان‏هاى نیمه‏حرفه‏اى یا حرفه‏اى، تیراندازى را رها کردند. به همین دلیل سعى کردیم بچه‏هایى را جذب کنیم که در دوره نوجوانى هستند. بهترین سن، چهارده سال است. چون ده سال فرصت برنامه‏ریزى و پیشرفت در این رشته را دارند.
آقاى ملامحمدى: اگر با توجه به امکاناتى که تربیت بدنى کل اعلام کرده، سه هزار تیر و کمان براى توسعه این ورزش اختصاص داده است و به زودى بین هیئت‏هایى که فضاى مورد نظر این رشته را فراهم کرده‏اند، توزیع خواهند کرد، دیگر شاهد اتلاف انرژى مدرّسان و وقت تیراندازان نخواهیم بود و امکان ماندگارى تیراندازان موفق در این رشته بیشتر مى‏شود.
خانم متقى: چون الان بعضى از تیراندازان، تیر و کمان شخصى ندارند و تیر و کمان‏ها با آقایان مشترک است و در هر دوره سایت کمان‏ها و جابه‏جایى هدف‏ها با توجه به شرایط تیرانداز عوض مى‏شود، اغلب کارآموزان فرصت فراگیرى و تمرکز را از دست مى‏دهند.

پس رشته تیر و کمان از جمله ورزش‏هاى گران‏قیمت است؟

آقاى ملامحمدى: شاید در نظر اول گران باشد اما در مقابل ورزش‏هاى دیگر از نظر تجهیزات مثل گُلف و تنیس گران نیست. ان شاءاللَّه با ساخته شدن سالنى که در دست احداث داریم، مشکل کمان هم از طرف تربیت بدنى حل شود. این امر باعث مى‏شود که ما رونق بیشترى به این رشته ملى مذهبى بدهیم؛ چون علاوه بر تأکیدات فراوانى که براى آموزش این رشته در اسلام شده است، از نظر ملى بودنش هم ما اسطوره‏اى مثل «آرش کمانگیر» داریم، ضمن اینکه روى سنگ‏نوشته‏ها و سنگ‏کنده‏هاى تخت جمشید نقش همین کمان‏ها را داریم، بنابراین به یُمن این سندها مى‏توانیم بگوییم این رشته هم مثل چوگان از آن رشته‏هایى است که غربى‏ها از ما گرفتند و با متد جدید به خودمان برگرداندند؛ پس باید بیشتر روى این ورزش سرمایه‏گذارى شود و خوشبختانه سیاست‏هاى کلان کشور کم و بیش در این راستا حرکت مى‏کند. البته امیدواریم روزى برسد که ورزش جزو شالوده‏هاى ناگسستنى سیاست‏هاى کلان کشور باشد.

در ورزش تیر و کمان دوره‏هاى خاصى را باید گذراند؟

خانم متقى: دوره خاصى ندارد فقط بچه‏ها با قوانین و لوازم و تجهیزات تیر و کمان در همین تمرینات آشنا مى‏شوند.
آقاى ملامحمدى: آموزش تیر و کمان بستگى به پشتکار و فراگیرى افراد دارد و اینکه چقدر تمرین و ممارست داشته باشند. گیرایى در این رشته خیلى مهم است و چون تیراندازى از جمله رشته‏هایى است که رو به تکامل است و روز به روز قوانین پربارتر و ریزه‏کارى‏هاى جدیدى کشف مى‏شود و نمى‏توان گفت که این ورزش به غایت رسیده است.

در این دو سال و اندى موفقیت خانم‏ها بیشتر بوده یا آقایان؟

آقاى ملامحمدى: خانم‏ها، به دلیل فراغ خاطر بیشترى که دارند و اینکه پشتکار خدادادى آنها در موفقیت آنها بى‏تأثیر نیست. مثلاً در کشورهاى صنعتى، در مشاغل حساس و دقیق که اغلب حوصله بیشترى مى‏طلبد، از خانم‏ها استفاده مى‏کنند. در ایران هم این گونه است؛ این چیزى است که در فراخور حال خانم‏هاست و این رشته هم رشته‏اى است که از سعه صدر بیشترى باید برخوردار باشند و خانم‏ها راندمان کارشان بیشتر است.

از علاقه‏مندى فرزندان‏تان به این رشته ورزشى بگویید.

خانم متقى: هر دو دخترم نرگس و نسرین از سال 82 وارد این رشته شدند و بهترین استیل را براى این ورزش دارند. نرگس 25 ساله اولین خانم داورى است که در استان قم مدرک داورى گرفته و فینال مسابقات کمان «کام‏پوند» را در کشور داورى کرده است. دختر دومم نسرین 19 ساله که در زیرگروه نوجوانان و جوانان، سال اول قهرمان شد و به گروه زبده‏ها که خودم هم عضو بودم، پیوست و هر دو به تیم ملى دعوت شدیم. در دوره اردوى تیم ملى شرکت کردیم اما به دلایلى (نداشتن امکانات مناسب و مربى و برنامه منسجم) اردو را ترک کردیم و ایشان وقت بیشترى را براى تحصیل گذاشت.
آقاى ملامحمدى: دختر بزرگم مدرک مدیریت صنعتى دارد و دختر کوچکم تحصیلات خود را در گرافیک رایانه‏اى ادامه داد و از گرافیست‏هاى ممتاز است که در زمان ریاست جمهورى آقاى خاتمى جایزه گرفتند و الان هم یکى از پوسترهاى جمعى آنها در نمایشگاه سوئیس است.

اگر این سانحه براى شما اتفاق نمى‏افتاد، فکر مى‏کنید آن زمان هم موفقیت اجتماعى و خانوادگى امروز را داشتید؟

بله! چون در آن زمان یعنى قبل از ضایعه نخاعى، ورزشکار بودم و در بین همسن و سالانم این روحیه پرانرژى را داشتم. البته این موفقیت با پشتیبانى و همکارى همسرم در این 18 سال به ثمر نشسته است و من علاوه بر اینکه راضى هستم، شکرانه خدا را به جا مى‏آورم. چون عقیده دارم «الخیر فى ما وقع» انسان باید به آنچه که دارد شاکر باشد و خودش را وفق دهد با همان داشته‏ها به اهداف خودش برسد و هدف هم که مشخص است؛ به کمال رسیدن.
همسرم با توجه به وضعیت جسمانى‏شان بهترین مدیریت را دارند و من از زندگى خانوادگى و اجتماعى رضایت کامل را دارم.
با آرزوى موفقیت و سربلندى براى این خانواده ورزشکار، امیدواریم که در آینده‏اى نزدیک گفتگویى با دختران موفق این خانواده داشته باشیم.