رمضان و چند سؤال (قسمت اول)


پیشینه­ی ماه رمضان

  • پرسش1. «رمضان» یعنی چه و آیا ماه رمضان و روزه گرفتن، در ادیان گذشته نیز وجود داشته است؟ فرق روزه­ی مسیحیان و یهودیان با مسلمانان چیست؟

برخی «رمضان» را از «رمض» مشتق می­دانند که به معنای تافته شدن سنگ­ها، از شدت گرما است و چون وجوب روزه در ماه رمضان، مصادف با شدت گرما بوده است، نام این ماه را رمضان گذاشته­اند. به یک تعبیر، ماه رمضان، ماه سوزاندن گناهان و بلکه بالاتر، سوزاندن نفس آدمی است که انسان خام را پخته می­کند تا حجاب انانیت و خودخواهی از میان برداشته شود.

برخی دیگر رمضان را مشتق از «رمیض» به معنای ابر و باران در پایان چله­ی تابستان و ابتدای فصل پاییز می­دانند که گرمای تابستان را دور می­کند. به این دلیل این ماه را «رمضان» گفته­اند که بدن­های آدمیان را از گناهان می­شوید.

1 برخی دیگر «رمضان» را برگرفته از «رمضت النصل ارمضه رمضاً» می­دانند؛ به این معنا که نیزه را میان دو سنگ می­گذاشتند و بر آن می­کوفتند تا نازک شود. به این تعبیر رمضان، یعنی انسان خود را میان طاعت و عبادت الهی قرار می­دهد تا نفس او نرم و آماده­ی بندگی شود. بدین جهات برخی می­گویند: «رمضان» نامی است که اسلام بر این ماه گذاشته است و بنابر نظر دیگر، از زمان جاهلیت بر این نام بوده است.2

 در معنای «رمضان» به دو نکته که در روایات بیان شده، اشاره می­گردد:

  1. در بسیاری از احادیث اهل بیت(ع)، از گفتن کلمه­ی «رمضان» به تنهایی نهی و توصیه شده است که آن را «ماه رمضان» نام گذارند؛ زیرا «رمضان» یکی از اسمای الهی است.3

 از امیرالمؤمنان(ع) نقل شده است: «نگویید رمضان بلکه بگویید ماه رمضان و احترام آن را رعایت کنید.4

امام باقر(ع) فرمود: نگویید «این رمضان» و «رمضان رفت» و یا «رمضان آمد» زیرا «رمضان» نامی از نام­های خداوند است که نمی­آید و نمی­رود. رفتن  و آمدن، ویژگی­های موجود زایل شدنی است.»5

پس در حقیقت «رمضان» نامی از نام­های خداوند است و ماه رمضان، ماه الهی است. به همین تعبیر از پیامبر گرامی اسلام(ص) در خطبه­ی شعبانیه وارد شده است:

«یا ایها الناس قد اقبل الیکم شهر الله؛6 ای مردم! همانا ماه خدا به سوی شما روی آورده است.»

  1. در روایات متعدد، ماه رمضان اول سال معرفی شده چنان­که امام صادق(ع) فرموده است: «اول سال ماه، رمضان است»7 و به این دلیل اگر این ماه سالم باشد، همه­ی سال درست و سالم خواهد بود.8

فروردین، اول سال شمسی براساس اعتدال طبیعت و مناسب برای کشاورزی است و ماه محرم، اول سال در ماه­های قمری است. اما برای سالکان و کسانی که به دنبال خودسازی هستند، ماه رمضان اول سال است. در ماه­های رجب و شعبان، بایست حساب سال­شان را صاف و پاک کنند و با پاکی به مهمانی خداوند گام نهند.

براساس صریح آیه­ی قرآن، روزه برای امت­های گذشته نیز واجب بوده است:

«یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم؛9 از این آیه به دست می­آید که در ملت­ها و امت­های پیشین نیز روزه واجب بوده است. اما این ملت­ها چه کسانی بوده­اند؟

مطالب تاریخی از مصر، یونان، روم و هند باستان، نمونه­های روزه­داری را نقل کرده است. در کتاب مقدس نیز بر روزه­داری تأکید و تشویق شده است.10

در قاموس کتاب مقدس آمده است: «روزه در تمام اوقات در میان هر طایفه و هر ملت و مذهب، در موقع اندوه و زحمت غیر مترقبه، معمول بوده است».11

از تورات نیز برمی­آید که موسی(ع) چهل روز روزه داشته است: «هنگام برآمدنم به کوه، لوح­های سنگی را (لوح­های عهدی که خداوند با شما بست) بگیرم. آن­گاه در کوه چهل روز و چهل شب ماندم؛ نه نان خوردم و نه آب نوشیدم».12

 از انجیل لوقا نیز بر می­آید که حواریون مسیح روزه می­گرفتند.13

روزه به عنوان یک عمل عبادی، در میان یهود رواج دارد ولی تنها در روز «کیپور» (روز کفاره) این عمل صورت می­گیرد. در این روز یهودیان از غروب روز قبل تا شبان­گاه این روز، برای کفاره­ی گناهان، روزه می­گیرند و از خوردن،  نوشیدن، استحمام و کار پرهیز می­کنند و در کنیسه­ها به عبادت و استغفار مشغول می­شوند.14

 

برتری ماه رمضان

  • پرسش2. «ماه رجب» ماه امیرمؤمنان و «ماه شعبان» منسوب به پیامبر اکرم(ص) است و «ماه رمضان» ماه خداست که مخصوص امت پیامبر است؛ این مسائل را توضیح دهید.

براساس روایات «ماه رجب»، ماه تقویت ارتباط با خداوند است و در «ماه شعبان» صلوات بر محمد و آل محمد و التزام به سنت پیامبر(ص) بسیار سفارش شده است. در «ماه رمضان» قابلیت ضیافت الهی و بخشش امت در هر شبانه روز مطرح است که نقطه­ی اوج آن، شب قدر و شب عید فطر است.

پیامبر خدا(ص) فرمود: «رجب ماه خدا، شعبان ماه من و ماه رمضان، ماه امت من است».15

روایات در این زمینه مختلف است؛ بعضی جاها، ماه رجب و ماه رمضان، ماه خدا معرفی شده­اند. البته در حقیقت تمامی این ماه­ها، متعلق به خداوند است لکن بعضی از ماه­ها ویژگی خاصی دارند. در برخی دیگر، ماه رجب به امام علی(ع) نسبت داده شده و این ممکن است به جهت تولد آن حضرت در این ماه و یا اشاره به مقام ولایت باشد. ارتباط صحیح و حقیقی با خداوند، جز از طریق ولایت ممکن نیست زیرا «ولایت» انسان را به «نبوت» متصل می­گرداند و «نبوت» نیز ما را به «توحید» مرتبط می­کند. این حقیقت در «شب قدر» برای اولیای الهی کشف می­شود، به طوری که ملائکه و روح، مقدرات عالم را بر قلب مبارک امام زمان(عج) نازل می­کنند. در حدیثی آمده است: «با سوره­ی قدر بر ولایت ما ائمه استدلال کنید».16

بنابراین چون این امت با اقتدا به رسول خدا(ص) و حضرت علی(ع) می­توانند به بالاترین مقامات توحیدی و معنوی نایل شوند و این معنا در ماه رمضان امکان پذیرتر است، لذا ماه رمضان،  ماه خدا نامیده شده است و به جهت شرافت این ماه برای امت و آمرزش گناهان و پاک شدن بندگان، به ماه امت نیز نسبت داده شده است.17

 

برنامه­ریزی ماه رمضان

  • پرسش3. میهمانی خداوند در ماه رمضان چیست؟ چگونه در ماه رمضان برنامه­ریزی کنیم تا بهتر از برکات این ماه بهره ببریم؟

میهمانی خداوند، به معنای اکرام و رحمت خاص الهی بر بندگان است؛ زیرا بندگان – اعم از مؤمن و کافر – در سراسر زندگی خود، در سر سفره­ی اکرام و رحمت الهی نشسته­اند. اما میهمانی در ماه رمضان، اکرام و رحمت خاص برای روزه داران است. براساس روایات، چند موضوع نشان از میهمانی خداوند است.

  1. از شب اول ماه رمضان، درهای بهشت باز می­شود و تا شب آخر بسته نمی­شود.18
  2. از ابتدا تا انتهای ماه رمضان، درهای جهنم بسته می­شود.19
  3. شیاطین در بند و زنجیر می­شوند تا نتوانند روزه­ی بندگان را خراب کنند.20
  4. ماه رمضان، ماهی است که ابتدای آن رحمت، وسطش آمرزش گناهان و پایان آن، آزادی از آتش جهنم است؛ 21 یعنی، با رحمت الهی به میهمانی دعوت و آمرزیده می­شویم و در پایان میهمانی به عنوان هدیه، از آتش جهنم آزاد می­گردیم.
  5. وجود شب قدر در این ماه است که ارزش آن، از هزار ماه بیش­تر است و عبادت در آن، نتایج بسیاری دارد و سرنوشت یک سال بندگان در آن تعیین می­گردد.22 بدون تردید موفقیت در هر کاری، مستلزم برنامه­ریزی صحیح است و آن هنگامی میسر است که:

الف. برنامه ناظر به اهدافی باشد که انسان در پیش روی دارد.

ب. اهداف وقتی از شفافیت برخوردار می­شود که فرصت پیش آمده یا امکانات فراهم شده، به خوبی شناخته و ارزش­گذاری شود.

ج. وقتی انسان ارزش فرصتی را بداند و یا اهمیت نعمتی را درک کند، قدر آن را بهتر می­داند و بیش­تر از آن بهره می­برد.

پس باید از این فرصت سرنوشت­ساز، بیش­ترین بهره را ببریم و اگر بخواهیم به این هدف دست یازیم، باید برای لحظه لحظه­ی آن حساب باز کنیم؛ حتی برای ساعاتی که در حال خواب یا استراحت هستیم.

برای استفاده­ی کامل از ماه رمضان، هر کس باید متناسب با موقعیت شغلی و وضعیت جسمانی و روانی خویش، برنامه­ریزی کند. در این صورت باید وقت خود را به چند بخش تقسیم کنیم:

 

بخش اول. علم و معرفت

در این ماه باید با جدیت تمام، در جهت دانش افزایی تخصصی و معرفت یابی بنیادین و اعتقادی بکوشیم.

بخش دوم. عبادت و مناجات

در ماه رمضان، علاوه بر عبادت­های معمول – که در طول سال همیشه باید انجام دهیم – عبادت­های واجب و مستحب دیگری نیز اضافه شده است، مانند: روزه گرفتن، تلاوت قرآن، خواندن دعاهای ماه رمضان، احسان و ... برای انجام دادن این اعمال، تأکید فراوانی شده است و باید در برنامه­ریزی ماه رمضان، در نظر گرفته شود.

بخش سوم. خواب و استراحت

لازمه­ی استفاده­ی بهینه از دو بخش گذشته این است که خواب و استراحت انسان به مقدار کافی انجام شود. در غیر این صورت در دو بخش اول نیز موفق نخواهد بود.

در ماه مبارک رمضان، به دلیل جابه­جایی اوقات غذا و تغییراتی دیگر، تا حدودی چرخه­ی خواب و استراحت نیز تغییر می­کند. توصیه ما این است که بکوشید میزان خواب خود را خیلی تغییر ندهید و وقت آن را نیز خیلی به هم نزنید. فقط با کمی تغییر در چرخه­ی خواب، برنامه­ی خواب و  استراحت خو د را ادامه دهید. برای مثال اگر هنگام سحر حدود یک ساعت (برای سحری خوردن و خواندن نماز شب و نماز صبح) بیدار می­مانید؛ این مقدار از خواب را در روز جبران کنید. بعد از نماز ظهر و عصر – با توجه به این­که ناهار از برنامه­ی روزانه حذف شده است- زمان مناسبی برای استراحت و خواب است. در این صورت مقداری از شب را می­توانید بیدار بمانید و از وقت­تان استفاده بهتری بکنید.

 

توصیه­های ماه رمضان

علاوه بر آن­چه بیان شد، رعایت نکات زیر به کیفیت استفاده از ماه رمضان می­افزاید:

  1. بر ترک محرماتی که بر اعضای دیگر لازم گردیده – به ویژه محرمات چشم، گوش و زبان ... و نیز استفاده از غذای حلال، اهتمام ویژه­ای داشته باشید.
  2. در شبانه روز چند نوبت قرآن تلاوت کنید. برای مثال حدود پانزده دقیقه در روز و پانزده دقیقه در شب.
  3. دعاها را تقسیم کنید و آن­ها را در چند نوبت در شبانه روز بخوانید. روزها به همان مقدار دعایی که بین نماز یا بعد از نمازهای یومیه خوانده می­شود، اکتفا کنید. اما شب­ها وقت بیش­تری را صرف خواندن دعا کنید. اگر بعضی از دعاها طولانی است، لازم نیست هر شب همه آن دعا را بخوانید.
  4. برای استفاده­ی بهینه از زمان در هنگام رفت و آمد، ذکر بگویید ( البته ذکرهای بدون صدا  و آرام تا شائبه­ی ریا به وجود نیاید.) بکوشید از مرحله­ی ذکر زبانی، به مرتبه­ی توجه

به معنای ذکر و ذکر قلبی و یاد واقعی خداوند برسید، به طوری که او را حاضر و ناظر بر خود بدانید.

بهترین ذکر – به ویژه برای رفع بعضی مشکلات ظاهری و نیز روحی و روانی – ذکر «استغفار» و «لا اله الا الله» است.

  1. دائم الوضو باشید  و حتی قبل از خواب نیز وضو بگیرید و به بستر خواب بروید؛ زیرا در ماه رمضان خواب نیز عبادت است و نفش کشیدن تسبیح به حساب می آید.
  2. از شب زنده­داری و احیا - به ویژه در شب­هایی که فردای آن تعطیل است – غفلت نکنید. شاید یکی از مهم­ترین اعمال در این ماه، شب زنده­داری، تهجد، استغفار و نماز شب در نیمه­ی  شب­ها است.
  3. در مجالس بیان احکام و معارف دینی و موعظه، در مساجد یا حسینیه­ها شرکت کنید. بسیاری از علما و مجتهدان نیز مقیدند به موعظه و ذکر مصیبت واعظان و سخنرانان گوش فرا دهند.

به طور کلی شرکت در مجالس مذهبی، قرار دادن خود در معرض نفحات و نسیم­های رحمت الهی است که نقش مهمی، در حفظ دین و معنویت انسان دارد.

  1. از انجام دادن ورزش­های سنگین، درطول ماه رمضان بپرهیزید و بکوشید ورزش­های سبک و آرام (مانند پیاده­روی یا نرمش ) انجام دهید.
  2. از غذاهای قندی و پروتئین­دار در رژیم غذایی خود بیش­تر استفاده کنید (مانند خرما و لبنیات)

10.  از پرخوری هنگام افطار و سحری جداً بپرهیزید؛ زیرا علاوه بر این­که چرخه­ی خواب شما را به هم خواهد زد، از سایر برنامه­های عبادی و درسی نیز بهره­ی کافی نخواهید برد.

11.  از هدر دادن  انرژی بی­جا و بی­مورد اجتناب کنید. برای مثال از حرف زدن­های بی مورد و تماشای برنامه­های تلویزیونی غیر ضروری بپرهیزید.

 

آثار روزه

  • پرسش4. اثرات تربیتی، اجتماعی و بهداشتی روزه چیست؟

روزه ابعاد گوناگونی دارد و آثار فراوانی از نظر مادی و معنوی در وجود انسان می­گذارد که از همه مهم­تر «بعد اخلاقی و فلسفه­ی تربیتی» آن است.

یک. آثار تربیتی

  1. تلطیف روح

روح انسان، همواره در حال تدبیر بدن است و بدن بدون تدبیر روح، مانند کشتی بدون ناخدا است. در ماه رمضان، به دلیل امساک از خوردن و آشامیدن و محدود کردن آن به ساعاتی مشخص و نیز کنترل حواس (مانند چشم، گوش و تمامی مجاری ورود اطلاعات به درون ذهن)، فراغت روح و نفس بیش­تر فراهم می­شود. فعالیت روح برای پرداخت به امور مادی  و دنیوی کاهش می­یابد و امکان پرداخت به امور معنوی بیش­تر می­شود، در نتیجه روح از لطافت بیش­تری برخوردار می­گردد.

  1. تقویت اراده

خداوند برنامه­ی روزه­ گرفتن را به گونه­ای تنظیم کرده است که انسان باید در ساعت معینی، از خوردن و آشامیدن بپرهیزد و در ساعت خاصی، می­تواند آزادانه بخورد و بیاشامد و از لذت­های حلال استفاده کند.

ملزم شدن انسان­ها به اجرای دقیق این برنامه و تکرار آن طی یک ماه، تمرین بسیار مناسبی است برای عادت دادن نفس به اموری، غیر از آن­چه در ماه­های دیگر عادت کرده بود و این عمل، عزم و اراده­ی انسان را تقویت می­کند.

 

  1. کنترل غرایز

روزه­دار باید در حال روزه – با وجود گرسنگی و تشنگی – از غذا و آب و سایر لذات (از قبیل لذت جنسی)، چشم بپوشد و ثابت کند که او همانند حیوانات، در بند اسطبل و آب و علف نیست. او می­تواند زمام نفس را به دست گیرد و بر هوس­ها و شهوت­های خود مسلط شود و این امر باعث می­گردد که غرایز به کنترل او درآید و علاوه بر این، در بهر­ه­وری از آن­ها تعدیلی به وجود آید. خلاصه این­که روزه، انسان را از عالم حیوانی ترقی داده و به جهان فرشتگان صعود می­دهد.

تقوا  و پرهیزگاری در تربیت اخلاق اسلامی یک مسلمان، نقش بسیار مهمی دارد و برای رسیدن به این صفت شایسته، بهترین عبادت روزه است. قرآن درباره­ی آن می­فرماید: «لعلکم تتقون؛23 یعنی، نتیجه و علت غایی روزه، تقوا از محارم الهی است.»

وقتی پیامبر(ص) در خطبه­ی «شعبانیه»، فضایل ماه رمضان و روزه را برشمرد، امیرمؤمنان علی(ع) پرسید: بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: «الورع عن محارم الله؛24 پرهیز و اجتناب از معاصی و گناهان است». بنابراین روزه، عامل بازدارنده از گناه و عامل سرکوب کننده­ی نفس عصیان­گر است شخص با عمل به این دستور الهی، به خوبی روح تقوا و پرهیزگاری را در خویش زنده می­کند. با روزه، اصلاح نفس و تربیت آن، آسان­تر می­شود زیرا گرسنگی و دیگر محرومیت­های روزه، شعله­های سرکش غریزه­های حیوانی و هواهای نفسانی را خاموش می­سازد.

پر شدن شکم، زمینه­ی بسیاری از ناهنجاری­ها و تحریک شهوات، غوطه­وری در حرام و ظهور خواهش­های باطل در نفس می­شود؛ چنان­که در حدیثی آمده است: «انی اخاف علیکم من البطن و الفرج؛25 من از شکم و شهوت بر شما بیم­ناک هستم».

اگر شکم عفیف باشد و به قدر ضرورت اکتفا کند و از حرام و شبهه بپرهیزد، بدون شک دامن نیز عفیف می­شود. عفت این دو عضو، زمینه­ی بسیار خوبی برای نشاط معنوی و صفای دل و باطن خواهد شد.

  1. روحیه­ی ایثار و نوع­دوستی

انسان موجودی اجتماعی است و انسان کامل کسی است که در همه­ی ابعاد وجودی رشد کند. روزه، بعد اجتماعی انسان را در کنار سایر ابعاد او رشد می­دهد؛ بدین صورت که درس مساوات و برابری در میان افراد اجتماع است. با عمل به این دستور مذهبی، افراد متمکن، وضع گرسنگان و محرومان اجتماع را به طور محسوس  در می­یابند و به دنبال آن درک، به این نتیجه می­رسند که باید به فکر بیچارگان و محرومان باشند. اگر توجه به حال گرسنگان، جنبه­ی حسی و عینی پیدا کند، اثر بیش­تری دارد و روزه به این موضوع مهم اجتماعی، رنگ حسی می­دهد. با رشد این بعد اجتماعی، انسان نسبت به هم­نوعان خود بی تفاوت نمی­شود و دردهای فراگیر اجتماعی (مانند فقر و گرسنگی) را حس می­کند و مصداق این سخن حکیمانه­ی سعدی می­شود که:

بنی آدم اعضای یک پیکرند              که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار          دگر عضوها را نماند قرار

به راستی اگر  در کشورهای ثروت­مند جهان، مردم و خصوص اغنیا، چند روز از سال را روزه بدارند و طعم گرسنگی را بچشند، باز هم این همه گرسنه در جهان خواهد بود؟! آیا میلیون­ها انسان با سوءتغذیه و کم­بود مواد غذایی مواجه خواهند شد؟!

دو. آثار بهداشتی

بدون تردید در علم پزشکی، اثر معجزه­آسای امساک، در درمان انواع بیماری­های جسمانی و روانی به اثبات رسیده است. عامل بسیاری از بیماری­ها، زیاده­روی در خوردن غذاهای مختلف است. پیامبر خدا(ص) فرمود: « واعلم ان المعده بیت الداء و ان الحمیه هی الدوا؛26 معده مرکز و خانه هر دردی است و پرهیز از [غذاهای نامناسب و زیاده خوری]، اساس هر داروی شفابخش است». پرخوری منشأ بسیاری از بیماری­های روانی، افکار غلط، سوءظن، گناه و شناخت غیر معقول و غیر منطقی است و روزه با ایجاد محدودیت­هایی، هم معده و دستگاه گوارشی را تقویت می­کند و هم با کنترل افکار و اجتناب از گناه، روان انسان را از آلودگی­ها باز می­دارد.

به عبارت دیگر روزه، زباله­ها و مواد اضافی و جذب نشده­ی بدن را می­سوزاند و در واقع، بدن را «خانه تکانی» می­کند و روح را با تلاوت قرآن و خواندن دعاهای ویژه، تقویت      می­نماید. خلاصه این­که با روزه، سلامتی جسمانی و روانی انسان تضمین می­شود و بر همین اساس پیامبر اسلام(ص) فرمود: «صوموا تصحوا؛27 روزه بگیرید تا سالم شوید». روزه اگر با شرایطی که دارد گرفته شود، اثرات مهم تربیتی، اجتماعی و بهداشتی برای انسان دارد.28

منبع: پرسش­ها و پاسخ­های دانش­جویی ویژه­ی ماه مبارک رمضان، دفتر نشر معارف

 

  1. سیوطی، الدر المنثور، ج1، ص183.
  2. السید علی خاتن الحسینی المدنی الشیرازی، ریاض السالکین فی شرح صحیفه السجادیه، ج6، ص10-11، تحقیق و نشر مؤسسه­ النشر الاسلامی قم، بی­تا.
  3. طریحی، مجمع البحرین، ج2، ص223.
  4. کلینی، کافی، ج4، ص69.
  5. همان، ص69 و 70.
  6. سید بن طاووس، الاقبال، ج1، ص26.
  7. همان، ص31.
  8. همان.
  9. بقره، آیه­ی 183.

10.  سید محمدحسین، طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج2، ص8-9.

11.  قاموس کتاب مقدس، ص427، به نقل از تفسیر نمونه، ج1، ص633.

12.  تورات، سفر تثنیه، ف 9، ش9، به نقل از تفسیر نمونه، ج1، ص632.

13.  ا نجیل لوقا، ب5، ش3533.

14.  حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، (تهران، سمت، طه و مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ سوم، زمستان 1379، ص94.

15.  شیخ صدوق، فضائل الاشهر الثلاثه، تحقیق میرزا غلام­رضا عرفانیان، (چاپ نجف)، ص24، ح12.

16.  الکافی، ج1، ص249.

17.  وسائل الشیعه، ج10، (انتشارات آل البیت)، ص475، ح9، و ص480، ح 16.

18.  بحار الانوار، ج96، ص344؛ میزان الحکمه، ج5، ص2132.

19.  میزان الحکمه، ج5، ص2132.

20.  همان.

21.  همان.

22.  همان.

  1. 23.   بقره، آیه­ی 183.

24.  عیون الاخبار الرضا، ج2، ص266.

25.  بحار، ج1، ص368.

26.  بحار الانوار، ج58، ص307 (بیروت، مؤسسه الوفاء).

27.  همان، ص255.

28.  برای مطالعه­ی بیشتر ر. ک:

الف. الکسی سوفورین، روزه، روش نوین، برای درمان بیماری­ها، ترجمه­ی جعفر امامی.

ب. سید حسین موسوی لاهیجی، روزه، درمان بیماری­های روح و جسم، (انتشارات جامعه­ی مدرسین حوزه­ی علمیه) قم.

پ. عبدالکریم بی آزار شیرازی، رساله­ی نوین فقهی پزشکی، ج2، (دفتر نشر فرهنگ اسلامی).

          ت. سید رضا پاک نژاد، اولین دانش­گاه و آخرین پیامبر، ج3: (انتشارات کتاب فروشی اسلامیه).

ماه رمضان و چند سؤال (قسمت دوم)

روزه و ریاضت

  • پرسش 5. آیا روزه نوعی ریاضت نیست؟ اگر چنین است تفاوت آن با ریاضت­های غیردینی در چیست؟

«ریاضت در لغت چند معنا دارد: 1. تحمل رنج و تعب برای تهذیب نفس و تربیت خود یا دیگری؛ 2. تمرین و ممارست؛ 3. کوشش و سعی؛ 4. گوشه­نشینی توأم با عبادت و کفّ نفس1

در اصطلاح؛ یعنی، تحمل رنج و مشقت و از نظر جسمانی خود را در محدودیت قرار دادن و در قبال آن به توان­مندی­های روحی رسیدن.

 

انواع ریاضت

از یک چشم­انداز می­توان ریاضت را به دو نوع تقسیم کرد: 1. ریاضت به صورت مطلق؛ قطع نظر از آموزه­های دینی؛ 2. ریاضت در قالب آموزه­های دینی و بر اساس معیارهای شرعی. فرق­های این دو عبارت است از:

یکم. ریاضت به معنای مطلق عبارت است از این­که انسان از هر راه ممکن، جسم خود را به مشقّت بیندازد تا مهارت­ها و توان­مندی­هایی را در بعد روحی به دست آورد، قطع نظر از این­که آیا چنین عملی از نظر احکام شرعی و مبانی دینی صحیح است یا نه. از این رو مرتاضانی که بدون در نظر گرفتن شریعت الهی ریاضت می­کشند، برای رسیدن به هدف خود، هر عملی را انجام می­دهند! حال فرقی نمی­کند این کار از نظر شرعی حرام باشد یا با کرامت انسانی سازگار نباشد؛ زیرا آنان بر این باورند که فلان عمل، موجب تقویت روح یا اراده­شان می­شود. حال آن­که در ریاضت­های دینی (مانند روزه) هرگز فرد از چارچوب شریعت خارج نمی­شود و هر قدرت و نیرویی برای او مطلوب نیست. او بر اساس احکام الهی روزه می­گیرد زیرا اعمال احکام دینی برای این است که انسان را در حوزه­ی عبودیت خدا قرار دهد و او را به مقام قرب الهی برساند. پس نتیجه و اثر ریاضت­های شرعی و غیرشرعی کاملاً با هم متفاوت است.

دوم. فرق دیگر ریاضت دینی با ریاضت غیر دینی، این است که دین، به انسان اجازه­ی ضرر زدن به خود یا دیگری را نمی­دهد و اعمال او همواره باید فایده­ی عقلایی داشته باشد. برای مثال روزه برای افراد مکلّف واجب است. اما همین روزه اگر در جایی موجب آسیب شدید جسمانی، یا بیماری و یا تشدید آن گردد، حکم آن لغو می­شود و چنین فردی نباید روزه بگیرد.

در حالی که مرتاض، ممکن است عملی را به این جهت انجام دهد که موجب تقویت اراده شود و کاری ندارد به این­که این عمل ممکن است برای او ضرر داشته باشد یا نه. به عبارت دیگر بر اساس قاعده­ی کلی «لاضرر و لا ضرار فی الاسلام»، ضرر رساندن و ضرر دیدن در اسلام و احکام آن، قرار داده نشده است. هم­چنین بر اساس قاعده­ی «لا یکلّف نفساً الا وسعها»2 خداوند برای هیچ کس بیش­تر از توانایی­اش تکلیف نمی­کند. مرتاض این قواعد و اصول را نه تنها مد نظر ندارد بلکه ممکن است برخلاف آن عمل کند به این جهت که می­خواهد با ریاضت، ابعاد روحی و روانی خود را تقویت کند. از همین رو بسیاری از احکام اولیه، ممکن است در مورد عده­ای تغییر کند یا از دوش آنان برداشته شود. برای مثال اگر کسی بیمار است و روزه گرفتن برای او ضرر دارد، یا درمان او را به تأخیر می­اندازد و نیز افرادی که مسافر هستند، نباید روزه بگیرند.

سوم. فرق دیگر، مربوط به انگیزه و هدفی است که مرتاض دنبال می­کند. اگر از مرتاض سؤال شود انگیزه و هدف تو از این عمل چیست، ممکن است بگوید: برای تقویت روح، یا به جهت تقویت اراده، یا به دلیل این­که بتوانم نوعی توانایی به دست آورم. اما نخستین شرط روزه این است که روزه­دار، باید نیت و قصد «قربت» کند: «انّما الاعمال بالنیات»3 البته روزه­دار نیز ممکن است انگیزه­اش دست­یابی به بهشت و نعمت­های بهشتی باشد اما باید قصد «قربه الی الله» کند. او می­خواهد در قالب بندگی، رضایت خدا را به­دست آورد و به دنبال آن، از نعمت­های مادی و معنوی نیز بهره بگیرد. پس در ریاضت­های الهی، قصد و انگیزه­، الهی است؛ ولی معلوم نیست مرتاض چنین هدفی را دنبال کند.

چهارم. یکی دیگر از فرق­هایی که بین ریاضت­های غیر دینی و ریاضت­های دینی وجود دارد، به کارگیری محصولات و نتایج ریاضت است. یک انسان مؤمن – که در قالب عمل به احکام الهی به کمالاتی دست می­یابد – هرگز حاضر نیست از این کمالی که به دست آورده، سوء استفاده کند و در راه حرام، آن را به کار گیرد. اما مرتاض ممکن است در اثر ریاضت، توان­مندی­هایی به دست آورد و در راه غیرصحیح و غیر مشروع از آن استفاده کند. حال ممکن است سؤال شود: مگر می­شود انسانی از طریق ریاضت­های غیر دینی، به جایی برسد؟

جواب «آری» است. ریاضت و نتایج آن، تحت نظام علّی و معلولی قرار دارد؛ یعنی اگر علت (به مشقّت انداختن جسم) ایجاد شد، معلول (تقویت روح در بعدی از ابعاد) نیز حاصل می­شود. حال این علت و معلول، ممکن است در قالب یک نظام ارزشی و الهی شکل بگیرد و یا خارج از این نظام . درست مثل یک چاقوی تیز که می­توانیم در راه صحیح و یا غلط از آن بهره­برداری کنیم و ممکن است این چاقو از طریق صحیح تیز شده باشد و یا از راه غلط. بنابراین تقویت روح چیزی شبیه تیز کردن چاقو است. پس در سایه­ی ریاضت­های دینی، علاوه بر این­که نفس انسان قدرت­مند می­شود و او به کمالاتی می­رسد، به سعادت واقعی و جاودان نیز دست می­یابد. این امری است که با ریاضت­های غیر دینی حاصل نمی­شود.

 

رمضان و شیطان

  • پرسش 6. گفته می­شود که در ماه رمضان، شیطان به زنجیر کشیده می­شود، پس دلیل گناهان ما در این ماه چیست؟ اصولاً چرا خداوند به شیطان مهلت داده ما را به گناه بکشاند تا مجبور باشیم با این همه سختی، خود را از شرّ او رهایی بخشیم؟

این سؤال پرسشی بنیادین است که برای هر اندیشمند مسلمان رخ می­نماید و پاسخ به آن در گرو کاویدن جنبه­های مختلف آن است. در این پرسش سه طرف – خداوند، انسان و شیطان – قرار دارد که به طور مختصر به بررسی آن­ها می­پردازیم:

  1. هدف خداوند از آفرینش انسان، رساندن او به کمال است.
  2. تبلور کمال انسان، در شناخت خداوند است و معرفت، در گرو عبادت او است. خداوند خود می­فرماید: « و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون؛ 4 جن و انس را تنها برای عبادت خود آفریدم» زیرا با عبادت و شناخت او، کمال انسان تحقق می­یابد.
  3. انسان عبادت­گر را تنها در صورتی می­توان در حال حرکت به سوی کمال دید که آگاهانه و با اختیار، این مسیر را انتخاب کرده باشد، نه آن­که همانند فرشتگان به صورت تکوینی به عبادت بپردازد و قدرت بر عصیان و نافرمانی خداوند نداشته باشد: «بل عباد مکرمون لا یسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون»5

و چه زیبا سروده است خواجه­ی شیراز در این باره:

جلوه­ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت

عین آتش شد ازین غیرت و بر آدم زد

  1. بر این اساس، خداوند انسان را موجودی مختار آفرید و انتخاب راه سعادت و شقاوت را در اختیار او نهاد؛ چنان که می­فرماید: «انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً؛6 ما راه را به انسان نشان دادیم، حال یا سپاس­گزار است و یا ناسپاس»
  2. از این­جا است که مسئله­ی امتحان – به عنوان یکی از اهداف واسطه­ای آفرینش انسان – مطرح می­شود؛ زیرا امتحان، تبلور اختیار انسان است و جای شگفتی ندارد که در آیات فراوانی، طرح این مسئله را به گونه­های مختلف می­بینیم؛ چنان که می­فرماید: «انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج نبتلیه؛ 7 ما انسان را از نطفه­ای آمیخته آفریدیم تا او را بیازماییم»8
  3. برقراری یک «امتحان عادلانه» تنها در گرو وجود شرایط و امکانات برای گزینش مسیر خیر یا شرّ به وسیله­ی انسان است. اما خداوند از آن رو که انسان را گل سرسبد مخلوقات خود می­داند و تنها برای آفرینش او به خود تبریک می­گوید «فتبارک الله احسن الخالقین»؛9 در جهت انتخاب مسیر کمال و خیر، امکانات فراوانی را در اختیار او گذاشته است. این ابزار و امکانات عبارت است از:

6-1. آفرینش بر اساس فطرت و گرایش ذاتی به خداوند: «فأقم وجهک للدّین حنیفاً فطرت الله التی فطر الناس علیها»10

6-2. رهبری و هدایت الهی به سوی حق به وسیله­ی خود خدا: «قل الله یهدی للحق»11

6-3. الهام خوبی­ها و بدی­ها به انسان به منظور گزینش آگاهانه­ی او: «فألهمها فجورها و تقواها»12

6-4. محبوب قرار دادن ایمان به خداوند در نهاد انسان­ها: «حبّب الیکم الایمان وزیّنه فی قلوبکم»13

6-5. یاری رساندن ویژه­ به مؤمنان در مسیر زندگانی: «انا لننصر رسلنا و الذین آمنوا فی الحیاه الدنیا»14 15

6-6. گشودن راه­های هدایت به تناسب تلاش انسان: «والذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا و انّ الله لمع المحسنین»16

  1. حال با وجود این همه امکانات در جانب خیر، بودن نیرویی در جانب شرّ، موجب می­شود که آزمایش الهی از حالت صوری درآید؛ یعنی وجود نیروهایی که انسان را به سوی شرّ وسوسه می­کنند، باعث می­شود انسان واقعاً در میان دوراهی­ها قرار گیرد و خود با اراده و عزم خویش، مسیری را انتخاب کند.

به عبارت دیگر وسوسه­های شیطانی، باعث می­شود که انسان به مبارزه برخیزد و با استمداد از عنایت­های الهی، نبردی سهمگین را آغاز کند. به این وسیله نفس او پرورش و تکامل می­یابد و عالی­ترین مدارج کمال ممکن را کسب می­کند و چون در این صورت امتحان جدی صورت گرفته است، حقیقت شخصیت او – خواه مثبت و ملکوتی و خواه منفی و منحط – بروز می­نماید؛ یعنی، انسان­ نهان خود را نشان می­دهد.

از این­جا بود که با نافرمانی ابلیس و رانده شدن او از درگاه الهی و سپس تقاضای او برای اغوای نوع انسانی؛ خداوند با تقاضای او موافقت کرد و به او مهلت داد تا در مقابل نیروهای الهی، وسوسه­گر انسان به سمت شرّ باشد. اما در عین حال قدرت او در این زمینه را محدود ساخت و هیچ سلطه­ای را برای شیطان به طور مستقل بر انسان­ها قرار نداد: «و ما کان له علیهم من سلطان الا لنعلم من یؤمن بالاخره ممن هو منها فی شکّ»17

  1. اغواگری شیطان، تنها در انسان­هایی مؤثر است که جانب شرّ را بر خیر ترجیح می­دهند اما خالصان و خداجویان حقیقی، گزندی از او نمی­بینند چنان که شیطان خود بر ناتوانی خویش در این زمینه اعتراف کرده، می­گوید: «فبعزّتک لاغوینّهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین»18

بنابراین وسوسه­گری شیطان، پس از روی­گردانی انسان از ندای فطرت و الهامات رحمانی است. کسانی که با اختیار و انتخاب خود کفر ورزیده، قابلیت محبت و همراهی با پاک­ترین انسان­های روی زمین را از دست داده­اند، سزاوار آن هستند که به وسوسه­های شیطانی گرفتار شوند و این خود نوعی مجازات الهی نسبت به آنان در همین دنیا است: « ألم تر انّا ارسلنا الشیطان علی الکافرین تؤزّهم أزّا»19

آیا ندانستی که ما شیطان­ها را بر کافران گماشتیم تا آنان را شدیداً تحریک کنند؟»

  1. خداوند متعال به جهت عنایت ویژه­اش به مؤمنان، زمان­ها، مکان­ها و وسایطی برای آن­ها قرار داده است تا بتوانند از آن­ها استمداد جسته، در جهت حفظ و تقویت بعد معنوی خویش، تلاشی پی­گیر داشته باشند. ماه رمضان - به ویژه شب قدر – بهترین زمان­ها برای این موضوع است. خداوند در این ماه، قدرت شیطان را محدود ساخته است (که از این محدودیت، به زنجیر کشیدن او تعبیر می­شود)؛ لکن این تنها یک زمینه­ برای حرکت به سوی کمالات معنوی است و در اصل به خواسته­ی انسان مشروط است. اگر انسان نخواهد در مسیر تکامل ایمانی قرار گیرد – اگر چه روزه هم بگیرد لکن در ترک گناهان نکوشد – روزه تأثیر زیادی در جان او نمی­گذارد و تنها تکلیفی را از او ساقط می­کند.

منبع: پرسش­ها و پاسخ­های دانش­جویی، ویژه­ی ماه مبارک رمضان، نشر معارف.

    -----------------------------------------

  1. فرهنگ معین.
  2. بقره، آیه­ی 286.
  3. مستدرک الوسایل، ج1، ص90.
  4. ذاریات، آیه­ی 56.
  5. انبیاء، آیه­ی 26 و 27.
  6. انسان، آیه­ی3.
  7. همان، آیه­ی 2
  8. هم­چنین ر.ک: آیات 31  محمد؛ 35  انبیاء؛ 155  بقره؛ 7  کهف؛ 165 انعام؛ 7  هود؛ 2  ملک؛ 15  فجر و ...
  9. مؤمنون، آیه­ی 14.
  10. روم، آیه­ی 30
  11. یونس، آیه­ی 35.
  12. شمس، آیه­ی 28.
  13. حجرات، آیه­ی 7.
  14. غافر، آیه­ی 56.
  15. با استفاده از: المیزان، ج12، ص159.
  16. ابراهیم، آیه­ی 12.
  17. سبا، آیه­ی 21.
  18. ص، آیه­ی 82 و 83.
  19. مریم، آیه­ی 83.