نویسنده

1-                کارکردهای امام در عصر غیبت

فریادرسی امام زمان(عج)

اگر حضرت مهدی(عج) می­فرماید: «اگر ما مراعات شما را نمی­کردیم و یاد شما را از خاطر می­بردیم بلا بر شما نازل می­شد»؛ پس این همه بلایی که بر سر شیعیان وارد می­شود چیست؟ چرا به داد فقیران و بیچارگان نمی­رسد؟!

ابتدا خوب است بدانیم اصل این جملات برای شیخ مفید نوشته شده است. در ابتدای نامه­ی حضرت می­خوانیم:

«نامه­ای به برادر باایمان و دوست رشید، ابو عبدالله محمد بن نعمان – شیخ مفید- که خداوند عزت وی را از محل ودیعه نهادن عهدی که بر بندگان گرفته شده است، مستدام بدارد. اما بعد، سلام بر تو ای دوستی که در دین مخلص و در مورد ما به یقین، مخصوص گشته­ای، ما در مورد (نعمت وجود) تو، خداوند را سپاس­گزاریم... ».

آن­گاه خطاب به شیعیان مؤمن می­فرماید: «علم ما به اخبار شما احاطه دارد و هیچ چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست ...»، تا می­رسد به جمله­ی مورد پرسش که می­نویسد:

«انا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم و لو لا ذلک لنزل بکم البلاء و احطمکم الاعداء؛ از یاری رساندن به شما کوتاهی نکرده، فراموش­تان نمی­کنیم؛ و اگر چنین نبود ناگواری­ها بر شما نازل و دشمنان، شما را نابود می­ساختند ... ».1

اگر دقت شود ذیل حدیث می­گوید: بلایی که باعث نابودی شیعیان می­شود با لطف و عنایت آن حضرت برطرف گردد؛ نه این­که در دنیا سختی و گرفتاری­هایی چون جنگ  زندان، سیل و زلزله و ... دامن­گیر هیچ یک از افراد نمی­شود. چرا که این سنت الهی است و بلاها باعث تربیت و تقویت و رشد انسان می­شود.

گفتنی است که زمانی شیعه در اقلیت بود اما با عنایات حضرت مهدی(عج) هر روز قدرت و توان آن بیش­تر می­شود-  با این­که تمام قدرت­ها به نوعی تلاش می­کنند شیعه را نابود سازند.-  مهم­ترین شرط این عنایت و تداوم آن، دین­داری است که باید بکوشیم تا به دامن گناه و فساد سقوط نکنیم ... پس معنای حدیث این نیست که گرفتاری­های شخصی و امتحانات پیش رو نداریم.

بنابراین، این روش، سیره­ی عملی امام عصر(عج) (مانند سایر ائمه اطهار) است. یعنی، همان طور که در زمان آن بزرگواران این طور نبود که مردم ستم­دیده، فقیر و یا مریض  نزد ائمه بیایند و حل مشکل را از آنان بخواهند؛فوراً هم جواب بگیرند.  بلکه اگر می­آمدند، ائمه آنان را به تلاش و یا صبر در مقابل سختی­ها تشویق می­کردند. با این حال آن بزرگواران و به­خصوص امام زمان(عج)، – در موارد فراوانی به نیازمندان کمک کرده و از آن­ها دستگیری نموده­اند و یا نسبت به افراد مشتاق و شایسته، نظر لطف خود را بروز داده­اند و ... .

2-    نظارت امام زمان(عج) و ستاریت خدا

آیا امام زمان(عج) شاهد و ناظر اعمال ما است و به کارهای خوب و بد ما آگاهی دارد؟ در این صورت آیا این منافی با ستّار بودن خداوند نیست؛ زیرا خود او به پیامبرش فرموده است: گناهان امت تو را حتی به خود تو نمی­گویم ...؟!

در پاسخ این سؤال، بیان چند نکته ضروری است:

1. گواه و شاهد بودن پیامبر(ص) و [امامان معصوم] بر رفتارهای مردم، در آیاتی از قرآن کریم بیان شده است، از جمله: (فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِن کُلِّ أمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَى هَؤُلاء شَهِیدًا)2 ؛ «حال آنان چگونه است، در روزی که از هر امتی شاهد و گواهی [بر اعمال­شان] می­آوریم و تو را نیز بر آنان گواه خواهیم آورد».

افزون بر فرشتگان (نویسندگان رفتارها)، اعضا و جوارح انسان، زمان و مکان، پیامبران و معصومین نیز از جمله گواهان یاد شده در آیه­ی شریفه هستند.3

مراد از «شهادت و گواهی» یاد شده در آیه، آگاهی از حقایق و ژرفای رفتارهای مردم در دنیا، از جهت نیل به نیکبختی یا تیره­روزی، پذیرفته شدن یا رد شدن در پیشگاه الهی، امتحان فرمان­بری یا سرپیچی از احکام الهی و سپس گواهی دادن بر آن در روز قیامت است؛ آن گاه که خداوند از بسیاری –از جمله پیامبر(ص) و معصومین(س)- گواهی می­طلبد.4

2. با توجه به مطالب یاد شده، مراد از گواه بودن امام زمان بر رفتارهای ما، آگاهی از اعمال ما است و منظور از دیدن اعمال، دیدن با «چشم دل» است نه چشم سر؛ هم­چنان که خداوند ناظر و آگاه بر اعمال است، بدون این­که چشم مادی داشته باشد.

امام زمان(عج) چشم خدا در میان انسان­ها است «السلام علیک یا عین الله فی خلقه»5 و بر کل هستی و همه­ی جوامع انسانی، اشراف و نظارت کامل دارد «و عینک الناظره باذنک».6

سوم. براساس روایات مختلف و تفاسیر، اعمال و تقدیرات انسان­ها هر سال – در شب قدر و توسط ملائکه و روح- بر امام زمان(عج) عرضه می­شود و او از همه­ی آن­­ها مطلع است. امام، هم­چون پدری مهربان، از شیعیان خود مراقبت می­کند و در لحظات سرنوشت­ساز، با شیوه­های مختلف به یاری آن­ها می­شتابد. چنان که در توقیع شریف آن حضرت به شیخ مفید آمده است:

«فأنا نُحیط علما باَنبائکم و لا یعزب عنّا شیٌ من أخبارکم»7؛ «ما بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع و احوال شما، بر ما پوشیده و مخفی نیست».

حضرت علی(ص) در حدیثی در این باره می­فرماید:

«لیس یغیب عنّا مؤمن فی شرق الارض و لا فی غربها8؛ هیچ مؤمنی در شرق و غرب زمین، از نظر ما غایب نیست».

امام صادق(ع) نیز فرموده است:

«انّ الدنیا لتمثّل للامام مثل خلقه الجوز فلا یعزب عنه شیءٌ»9؛ «آسمان و زمین در نزد امام، چون پاره­ی گردویی حاضر و نمایان است».

در واقع براساس احادیثی که در تفسیر سوره­ی «قدر» و آیات آغازین سوره­ی «دخان» و ... وجود دارد، فهمیده می­شود که فرشتگان در شب قدر، مقدّرات یک­ساله را به نزد «ولیّ مطلق زمان» می­آورند و بر او عرضه می­دارند و به او تسلیم می­کنند. این واقعیت همواره بوده و خواهد بود. در روزگار پیامبر اکرم (ٌص) محل نزول فرشتگان در شب قدر، حضرت محمد مصطفی(ص) بوده است.

براساس دلایل معتبر و احادیث وارده از سوی اهل بیت(ص) و اهل سنت، پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، شب قدر هم­چنان وجود دارد10 و این مقام شایسته­ی جانشینان واقعی پیامبر است.

امام علی(ع) درباره­ی این دو واقعیت بزرگ می­فرماید: «شب قدر، هر سال هست. در این شب امور همه­ی سال (تقدیرها و سرنوشت­ها)، فرو فرستاده می­شود. پس از درگذشت پیامبران نیز این شب، صاحبانی دارد...».11

4.. روایات عرض اعمال  مردم بر امام عصر(عج)، معتبر بوده، منافی با ستّاریت خداوند و معارض با دیگر روایات نیست زیرا امام زمان(عج)، واسطه­ی فیض الهی و رابط خلق و خالق است و تمام عنایات و الطاف الهی به جهان، به وساطت و به برکت وجود آن حضرت جاری می­شود. لازمه­ی این­که به بهترین وجهی، این وساطت تحقق پذیرد و در مواقع لازم، فیوضات به بندگان برسد، این است که آن حضرت از قابلیت­ها و افعال همگان باخبر باشد.

5. میزان ستّار بودن پروردگار نسبت به هرکس، به تناسب لیاقت، شایستگی و درجات قرب او در پیشگاه الهی است. از این رو خداوند برای کافران و فسادگران، پرده پوشی ندارد و ستاریت او نسبت به مؤمنان نیز، به تناسب درجات ایمان آن­ها، متفاوت است. بنابراین چه بسا بعضی از اعمال مؤمنان مقرّب را از نظر امام زمان(عج) نیز مخفی بدارد و شاید در همین مرتبه است که در قیامت، برخی اعمال را از پیامبر اکرم(ص) نیز پوشیده می­دارد.

6. امامان معصوم(س): از همه­ی صفات الهی برخوردارند و همه­ی کمالات حق در وجود پاک آن­ها تجلی یافته است. از جمله­ی این صفات، صفت ستار بودن است. همان گونه که حق تعالی ستار است و بندگان مؤمنش را رسوا نمی­کند، ولیّ حق و حجت الهی نیز که مظهر ستاریت حق است، رازدار اسرار و اعمال مردم است و اعمام مؤمنان را برای دیگران فاش نمی­سازد. در واقع ستار بودن ولیّ حق، پرتوی از ستار بودن خداوند است و از آن جدا نیست؛ همان­طوری که خود حجت الهی تجلی کمال ( و جمال و جلال حق است) و ظهور کامل و تمام عیار صفات حسنای ربوبی است. پس در این­جا دوگانگی وجود ندارد تا منافاتی لازم بیاید.

منبع: مهدویت (پیش از ظهور)، دفتر نشر معارف.

1.محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1403، ج53، ص175، ج17، احتجاج طبرسی، ص497.

2. نساء، آیه­ی 41.

3. طبرسی، مجمع البیان، ج3، ص89.

4.علامه طباطبایی، المیزان، ج1، ص321.

5. مفتاتیح الجنان، ص106 و 992.

6. همان.

7. احتجاج طبرسی، ج2، ص596.

8. یوم الخلاص، ج2، ص648.

9. اختصاص، ص217.

10. ر.ک: اصول کافی، (کتاب الحجه، باب فی شان انا انزلناه ...)، ح5 و 7.

11. کافی، تناسب الحجه، ح2.