نویسنده

گفت و گو با دکتر مهناز شایسته­فر – مدیر مؤسسه­ی مطالعات هنر اسلامی

دکتر «مهناز شایسته­فر» مدیر مؤسسه­ی مطالعات هنر اسلامی و مدیر مسئول و سر دبیر دو فصل­نامه­ی «مطالعات هنر اسلامی» است.

وی که مدیر گروه هنر اسلامی دانش­گاه تربیت مدرس است، کارشناس رشته­ی تاریخ از دانش­گاه شهید بهشتی بوده و کارشناسی ارشد خود را در رشته­ی پژوهش هنر و هم­چنین دکترایش را در پژوهش هنر اسلامی از دانش­گاه بیرمنگام انگلیس ، اخذ کرده است.

تألیف کتاب «دیباچه­ای بر هنر ایرانی اسلامی» و ترجمه­ی کتاب­های «سفال­گری جهان اسلام»، «کاشی­های اسلامی» و «معراج­نامه» از جمله فعالیت­های این بانوی هنرمند است.

در ادامه، گفتگویی با ایشان در ارتباط با هنر اسلامی و جای­گاه این هنر در ایران و جهان داشته، نظرشان را در مورد تعریفی واحد از هنر اسلامی و سپس هنر شیعی، جویا خواهیم شد.

  • هنر اسلامی از منظر معنای کلامی، به مجموعه­ی انعکاس باورها و اعتقادات دینی مسلمانان در آثار هنری­شان در سرزمین­های اسلامی، اطلاق می­شود.

از روزگاران دور بهترین راه انتخاب و گسترش ساده­ی مفاهیم به خصوص در آموزه­های دینی، استفاده از اشکالی انتزاعی و ساده در آثار هنری و کاربردی بوده است. هنر اسلامی نیز همواره به تبعیت از هدایت­های قرآنی، به دنبال یادآوری و تذکر اصول و ارزش­های معنوی و اصل آسمانی خویش در قالب تمثیل، رمز، نهاد و رازگویی است؛ چرا که اشکال انتزاعی و هندسی نیز معانی نماد دینی از وحدت را در خویش مستمر داشته­اند.

سیر روند تاریخی آثار هنر اسلامی به خوبی تغییرات، تحولات و رشد و گسترش این هنر را در دوره­های مختلف نشان می­دهد. آمیزش باورهای قومی، محلی و آموزه­های دینی و تبادل آن میان مناطق مختلف، بر شکوه، زیبایی و عظمت آثار هنر اسلامی بیش از پیش افزوده و جای­گاهی مناسب جهت تجلی و صعود روح معنوی انسان­ها در عالم خاکی و نزدیکی او با خالق خود داشته است.

اما در این میان هنر شیعی، بخشی از هنر اسلامی است که به واسطه­ی رشد و گسترش مفاهیم و باورهای شیعیان در میان آثار هنری، ادبی و فرهنگی متجلی شده است.

عناصر و نمادهای تفکر شیعی چون توجه به ائمه­ی اطهار(ع) به عنوان واسطه­ای جهت شفاعت و دعا و هم چنین انعکاس گسترده­ی مفهوم شهادت، آزادگی و آزادی­خواهی، در هنر و ادبیات ایران و جهان با حمایت حکومت­های شیعی مذهب و حتی سنی - مانند تیموریان، - گسترش یافته است. در واقع می­توان گفت هنر شیعی وام­دار اندیشه­ها و باورهای علویان است تا هر چه بیش­تر عشق و ارادت آن­ها به ساحت مقدس بزرگان و برگزیدگان ذریه­ی خاتم پیامبران، نشان داده شود.

-  در میان هنرهای ایرانی، کدام رشته­ی هنری توانسته است بهتر هنر اسلامی را به نمایش بگذارد؟

  • به نظر می­آید مهم­ترین هنر اسلامی، معماری مساجد باشد؛ چون در میان مسلمانان، مسجد مکان مقدسی است و بیش­ترین تلاش­ها صرف آبادانی آن­ها می­شود تا براساس الهام از تعالیم دینی، زیبا و پر عظمت طراحی شوند. مسجد علاوه بر نقش دینی، از آن­جایی که از کارکردی اجتماعی و سیاسی نیز برخوردار است، اهمیت ویژه­ای در جامعه دارد.

البته جا دارد از معماری بناهای مذهبی دیگر چون آرامگاهای ائمه(ع) و امامزادگان نیز یاد –شود. شاید بتوان گفت جهت تحریم مجسمه­سازی و نقاشی در میان مسلمانان، استعداد هنرمندان به سوی ابداع و ایجاد تنوع نقوش مختلف، معطوف شده است.

پس از مسجد­سازی، می­توان گفت صنایع مستظرفه بیش­ترین نمود از هنر اسلامی را دارد. این ظروف فقط تجملی و نمایشی نبوده و با وجود تزئینات و نقوش مختلف، همگی کاربردی بوده­اند.

اما بهترین و زیباترین هنر اسلامی، هنر کتاب آرایی است، که خود شامل هنرهای خوش نویسی، تذهیب، نگارگری و تجلید می­شود. شاید بتوان گفت هنر کتاب­آرایی و خط و کتابت که ریشه­ای تاریخی در ایران دارد، از هنرهای اولیه و مهم اسلامی باشد؛ چرا که مسلمانان با حفظ قرآن ، از فراموش شدن آن جلوگیری کردند، سپس شروع به کتابت آیات قرآنی نمودند و در صدد عرضه­ی بهتر آن برآمدند. هم­راه با کتابت قرآن کریم، توجه به کتب ادبی، تاریخی و هم­چنین مصور کردن آن­ها، بر شکوفایی و رونق کتاب­آرایی به ویژه هنر نگارگری افزوده شد.

انصافاً هنر کتاب­آرایی هم در بخش خوش­نویسی و کتابت آیات قرآنی و هم در بخش نگارگری، با مفاهیم ارزنده­ی اسلامی گره خورده و فضایی عرفانی با استفاده از خط، نقش و طرح ایجاد کرده است. متون تصویری توانسته­اند با بار علمی، عرفانی و روحانی خود تأثیر شگرفی بر بیننده­شان داشته باشند؛ چرا که تصویر، بیش از هر عنصر هنری دیگر، قدرت انتقال مفاهیم پیچیده را داراست.»

-  دکتر شایسته­فر با توجه به این­که مدتی در خارج از کشور به تحصیل در این رشته مشغول بودید، دیدگاه هنرمندان خارج از کشور نسبت به این هنر چگونه است؟

  • امروزه  حجم بالایی از آثار هنر اسلامی سرزمین­ مختلف اسلامی،آذین­بخش بزرگ­ترین موزه­های جهان است و محققان غربی بسیاری در طول صد سال اخیر در مورد هنر اسلامی و به خصوص هنر ایرانی اسلامی، تحقیق می­کنند هم­چنین وجود مؤسسات «تحقیقات هنر اسلامی» وابسته به دانش­گاه­ها و مؤسسات علمی دنیا، نشان از اهیمت این هنر و توجه جهان غرب بر آشنایی بیش­تر با دنیای پیچیده­ی آثار هنر اسلامی است.

روح معنوی آثار بر جای مانده به ویژه در بناها و کتب مذهبی، انعکاس باورها در آثار، تازه بودن پیام و تأثیر بصری هر اثر پس از گذشت سالیان - که منشعب از خلاقیت هنرمندان و پیچیدگی هنری هر اثر است - از جمله عواملی هستند که به نظر من آثار هنر اسلامی را متمایز کرده و مورد توجه گردش­گران خارجی قرار داده است. هم­چنین حجم و گستره­ی بالای آثار به جای مانده از هنر دوران اسلامی، به خصوص آثار مسلمانان ایرانی، اندلسی و اسپانیایی و هم­چنین بخشی از اروپای شرقی تحت حاکمیت عثمانی، توانسته است پژوهش­گران غربی را تحت تأثیر این هنر قرار دهد و آن­ها را جهت تحقیق و تفحص به سرزمین­های شرقی هدایت کند.

-  به طور کلی نقش فرهنگ و هنر را بر جنبه­های زندگی اجتماعی بشر امروز، به چه میزانی می­دانید؟ (البته با اشاره به نقش مضاعف هنر اسلامی)

  • ببینید، فرهنگ و هنر می­تواند در جهت پیش­رفت مستمر جامعه و نظام اجتماعی به سوی زندگی «بهتر» و یا «انسانی­تر» تأثیر­گذار باشد و جامعه را از وضعیتی نامطلوب به وضعیت مطلوب و ایده­آل سوق دهد.

هنر اسلامی هر چند اشکال، زمینه­ها و نقش و مایه­ها را از فرهنگ­ها و تمدن­های قبل از خود به عاریه می­گیرد، اما در مسیر خلاقیت و ایجاد هنر­هایی گام برمی­دارد که متکی بر اصول انسانی و بنیان فکری - مذهبی اسلام است.

در بسیاری از موارد، می­توان هنر اسلامی را در کشور، نشأت گرفته از فرهنگ و هنر پیش از اسلام در ایران دانست. مثلاً می­توان به کاربرد اسلوب تزئینی ساسانی و یونانی در معماری و صنایع دستی اشاره کرد که تا اوایل دوران اسلامی ادامه داشته است.

فرهنگ و هنر پیش از اسلام در ایران، چه در نقش­مایه­های تزئینی و چه اسلوب معماری، به مرور زمان در اثر گسترش اسلام، و در ارتباط با فرهنگ سرزمین­های مجاور، دچار تغییرات شده و رنگ و بوی جدیدی به خود گرفته است.

براساس آثار باقی­مانده­ی دوره­ی اسلامی در معماری، می­توان فرهنگ و هنر ایران را تأثیر­گذارتر یافت چرا که ساخت گنبد، ایوان و مناره­ها در بناهای مذهبی، ریشه­ای در اسلوب معماری پیش از اسلام در ایران داشته و در جهان نیز تأثیرگذار بوده است.

-  خانم دکتر، با این حساب آثار به جای­مانده از هنر اسلامی را در کدام یک از دوره­های تاریخی ایران ، بیش­تر از بقیه­ی ادوار می­دانید؟

  • با توجه به قدمت تمدن ایران و جلوه­های فراوان آن مشکل بتوان حکم دقیقی در این ارتباط داد؛ چرا که هنوز بخش بسیاری از هنر ایران ناشناخته مانده است و آثار بسیاری هنوز ثبت نشده­اند با این وجود می­توان گفت آثار ثبت شده در دوره­های آل بویه، تیموریان و صفویه نسبت به دیگر دوره­ها از تنوع بیش­تری برخوردار هستند.

-  به نظرتان هنر اسلامی ایرانی در دوران تاریخی گذشته بیش­تر مدنظر بوده است و یا زمان حال و هم­چنین علت رکود نسبی این هنر در عصر حاضر چیست؟

  • در ابتدا باید یادمان باشد که تقدس علم و قلم در اسلام باعث هدایت مسلمانان به سوی تفکر علمی و تحقیق شد. این علم چون علم نجوم که مسلمانان زودتر از دیگر ملل به کروی بودن زمین پی برده بودند، باعث تأثیرگذاری بر هنر شد.

در دوره­ی مغول، معماری، نقاشی، سفال­سازی، تزئینات معماری، ساخت مساجد، کاروان­سراها، پل­ها، قصرها و هنر قالی­بافی در ایران گسترش یافت. در دوره­ی صفوی، ظروف چینی آبی و سفید با طرح­های اژدها و گل شقایق باب شد و از قرن دوازدهم هجری به بعد به دلیل تحولات آن دوران، آفرینش­های هنر اسلامی گرفتار رکود شد و توسعه­ی آثار هنری به شیوه­ی مدرن، جای­گزین هنرهای سنتی شد.

تهاجم دشمنان؛ اشرافیت و حکوت­های خودکامه؛ محدودیت­های سیاسی و اجتماعی؛ دنیاپرستی و انحطاط اخلاقی و انحراف از اسلام راستین؛ تقابل تمدن­های اسلامی و غربی؛ تقابل دین اسلام و غرب و هم­چنین پیش­رفت­های الکترونیکی از جمله علل رکود این هنر در ایران بوده و هستند.

-  با توجه به این­که هنرمند به وسیله­ی هنرش، جهان­بینی و تفکر فلسفی­اش را به جامعه منتقل می­کند، ارتباط بین اخلاق و به خصوص اخلاق اسلامی و هنر را در چه می­دانید؟

  • در زمینه­ی اخلاق سخن بسیار است. برخی معتقدند که هنر، خلاقیت آزاد و آفرینش­گری هنرمند است و اخلاق به گونه­ای هنر را محدود می­کند و لذا هنر و اخلاق راه و روشی جداگانه دارند. از دیگر سو برخی هنری را متعالی می­دانند که در جهت رشد و تعالی بشر باشد، لذا بین هنر و اخلاق پیوندی ناگسستنی، قائل هستند.

در هنر، وظیفه اخلاق، دادن لذت زیباشناختی به تماشاگر است. زیبایی در هنرها در یک موازنه­ی عجیب و نامکشوف جا می­گیرد. به عقیده «کروچه» فیلسوف ایتالیایی، هنر عبارت از شهود است، به این معنی که هنر یک عمل اخلاقی نیست. اخلاق یک نوع عمل است که -  هرچند با لذت و سودمندی و رنج ملازم است، لیکن - سودمند و لذت­بخش نیست، بلکه در یک دایره­ی معنوی بالاتری دور می­زند و حال آن­که شهود یک عمل نظری و بنابراین نقطه­ی مقابل کار عملی است.

فلسفه­ی اخلاق در فلسفه هنر می­گنجد. به اعتقاد «افلاطون» هنر یا در جهت تذهیب است و یا به خطا می اندازد؛ بنابراین هنر خدمت­کار اخلاق است و می­تواند ایده­های نادرست و درست را به مردم یاد دهد. حضور اخلاق در شکل­گیری اثر هنری است. در نزد اندیشمندان ایرانی، هنر معنایی فراتر از مفهوم امروزی داشته، برخی معنای هنر را با سجایای اخلاقی یک­سان­ می­دانستند. در تفکر اسلامی جهان جلوه­ای از انوار الهی است و هنرمند مسلمان از این منظر به هستی می­نگرد.

-  از دیدگاه شما هنر خالص اسلامی چه ویژگی­هایی باید داشته باشد؟

  • برای ایجاد یک اثر هنری که بتواند صفت «اسلامی» را حامل باشد، لازم است در درون فرهنگ اسلامی، به پژوهش و جست­وجوی عناصری پرداخت که پس از کاربردشان در هنر، اسلامی بودنِ نتیجه­ی کار و اثرشان را آشکار و نمایان سازند.

عناصر آفرینش­ اثر هنری از جمله نقطه، خط، گستره، کنج، نور، رنگ و ... در همه­ی هنرها و فرهنگ­ها متغیر هستند، ولی شیوه­ی استفاده از آن­ها و نحوه­ی ترکیب­شان، در ارتباط با اندیشه­ی خلاق هنرمند است، که متفاوت­ است.

در هنر اسلامی به مفهوم واقعی آن، همه­ی عناصر آفریننده­ی اثر هنری، نور هستند و جلوه­ای از فروغ ایزدی هستند؛ و رسیدن به این معنا و توان اجرای آن در هنر، نیازمند درک و فهم وادی عرفان است؛ و آن هم حاصل نشود مگر با تزکیه نفس.

-  در این میان تفاوت هنر اسلامی ایرانی با هنر اسلامی را در چه عناصری می­دانید؟

  • برای مشخص و متمایز کردن هنر یک قوم و یا یک فرهنگ، ابتدا باید آن هنر را به آن فرهنگ مرتبط کنیم، مثلاً «هنر ایرانی»، یا «هنر چینی» که نشأت گرفته از سرزمین چین و یا فرهنگ ایرانی هستند. بنابراین وقتی از «هنر اسلامی» سخن می­گوییم، بدون تردید ، این اندیشه ذهن را به خود مشغول می­کند که این هنر باید شاخصه­های اسلامی داشته باشد و از دین اسلام نشأت گرفته باشد.

هنر ایرانی در بسیاری از زمینه­ها هم­راه با گسترش دین اسلام هم­راه بوده است. مثلاً در ساخت مساجد و کتب مذهبی رنگ و بوی ایرانی دیده می­شود؛ هر چند به مرور زمان فرهنگ بومی مناطق با این هنر در آمیخته و آثاری که ریشه در باورها و اعتقادات مردم دارند، خلق شده است.

هنر اسلامی انعکاس علاقه­ی مسلمانان به هنر و زیبایی است و ابزاری برای برقراری ارتباط با دیگران.

-  دکتر، ارتباط بین قرآن و هنر را چه میزان ارزیابی می­کنید؟ به نظرتان چگونه می­توان این ارتباط را در شاخه­های مختلف هنری گسترش داد و از قرآن به عنوان منبع الهام، یاری جست؟

  • بهره­گیری قرآن از قالب قصه و داستان­های پندآموز برای بیان مقصود خود، نشان­گر توجهی است که به هنر دارد و این خود یکی از وجود اعجاز قرآن است. هنرمندان اسلامی نیز از این ویژگی قرآن نهایت بهره را برده­اند و تصاویر بدیعی از قصه­های قرآنی خلق کرده­اند.

از دکتر «شایسته­فر» می­پرسیم که چگونه می­توان تاریخ و فرهنگ یک ملت را با هنر همان ملت به نمایش گذاشت و ایشان پاسخ می­دهد:

«فرهنگ مجموعه­ی زبان، آداب، رسوم، باورها، کنش و واکنش­های اجتماعی و نحوه­ی سلوک با هم­دیگر است. فرهنگ یک ملت ، مجموعه­ای در هم تافته از خصوصیات اخلاقی و اجتماعی و ظرفیت­های هنری منحصر به فرد آن قوم است که آن­ها را از سایر ملل متمایز می­کند. بی­شک هر جامعه­ای بایدها و نباید­هایی دارد که هر چند ممکن است ثابت نباشند اما رفتارهای اجتماعی را در آن محدوده­ی زمانی و مکانی از نظر اکثریت، هنجار و ناهنجار جلوه می­دهند. این ملاک­ها می­توانند ملاک­های هنری، فلسفی، منطقی، عقلانی، اخلاقی، سودانگارانه و یا حتی متافیزیکی و دینی باشند ولی تا زمانی معتبر هستند که درحال گفتگو با همان جامعه­ی فرهنگی باشید. بنابراین کاربرد هنر یک ملت، بستگی به فرهنگ آن ملت دارد. شناخت ویژگی­های فرهنگی، قومی و مذهبی هر ملت، بهترین راه جهت معرفی هنر و فرهنگ آن ملت است، چرا که این ویژگی­ها ریشه در تاریخ آن ملت دارد و انعکاس این تحولات در کنار باورهای دینی، قومی و فرهنگی آن ملت در آثار هنریِ هنرمندان­شان به خوبی دیده می شود.»

-  با توجه به این­که دین و اساطیر هر ملتی به هم گره خورده است، انعکاس اسطوره­های ایرانی را توسط هنر اسلامی به چه شکلی می­دانید؟

  • اسطوره­های ایرانی، دیدگاه­های ایرانیان را نسبت به رویارویی خیر و شر نشان می­دهد. اسطوره­ها منشورهایی را در مورد رفتار اخلاقی و دینی به دست می­دهند، عقاید را تبیین و تدوین می­کنند و سرچشمه­های قدرت ما فوق الطبیعه هستند. از این رو هنگامی که به اسطوره­های ایرانی توجه می­کنیم، صرفاً به روایات تاریخی غیر واقعی یا به اشعار باستانی و زیبا نگاه نمی­کنیم ، بلکه به جهان بینی ایرانیان و دریافت آن­ها از انسان، جامعه و خدا توجه می­کنیم.

اسطوره درکل عبارت است از روایت یا جلوه­ای نمادین درباره­ی ایزدان، فرشتگان، موجودات فوق طبیعی و به طور کلی جهان شناختی که یک قوم به منظور تفسیر خود از هستی به کار می بندد؛ اسطوره اصطلاحاتی فراگیر برای نوعی ارتباط به ویژه به گونه­ی روایات دینی است که با رفتار نمادین (آیین­ها و شعایر) و جای­گاه­ یا اشیا نمادین (پرستش­گاه­ها و پیکره­ها) تفاوت دارد.

اسطوره، بنیانی دینی و فلسفی دارد؛ فلسفی نه به معنای امروزی­اش، بلکه تنها استدلالی تمثیلی از جهان پیرامون. روایات اساطیری می­تواند درباره­ی آفرینش کیهان، طبیعت، انسان یا درباره­ی ویرانی نیروهای اهریمنی باشد. گاه سرچشمه­ی مرگ را توجیه می­کند و گاه سرنوشت ایزدان و پهلوانان را رقم می­زند.

می­توان از اسطوره در ادبیات و هنر بهره گرفت چرا که بسیاری از آثار ادبی کلاسیک ریشه­ای اساطیری دارند. از شاهنامه­ی فردوسی گرفته تا ایلیاد و اودیسه­ی هومر یا منطق­الطیر عطار و گیل گمیش (که نخستین حماسه­ی جهان است،) همه بن­مایه­های اسطوره­ای دارند.

در اسلام نیز اسطوره و حماسه به خوبی دیده می­شود که همه ریشه درحماسه­های انسان­های آزاده دارد که هم­چون پهلوانان اسطوره­ای به مبارزه با ظلم و جور زمانه برخاسته­اند. و نمادهایی از این داستان­ها و روایات در هنر مردمی اجرا شده است. یکی از مهم­ترین آن­ها، دلاوری­ها و حماسه­های حضرت علی(ع) در جنگ­ها، و حماسه­ی عاشورا در کربلاست که نمادی بس بزرگ از فرهنگ اسلامی و به ویژه شیعی در اسطوره­ها و حماسه­ها ایجاد کرده است.

-  با تشکر از شما که در این گفتگو یار و هم­راه ما بودید تا گوشه­ای از هنر اسلامی این مرز و بوم، دوباره در یاد و اندیشه ایرانیان مرور شود.