نقش تربیتی خانواده درتحکیم حجاب فرزندان


مقدمه:

مادر به عنوان الگوی عملی و تأثیر‌گذار، روی شخصیت و طرز تفکر فرزندان به ویژه دختران نقش نمادین دارد و رفتار، کردار و پندار او مستقیما در فرایند رشد و تکوین، تعیین­کننده است. در جوامع اسلامی که حتی مردان بزرگ از دامن آنان به معراج می­روند. زن جایگاه والایی در توسعه و ترویج فرهنگ اسلامی دارد. امام صادق­(ع) می­فرمایند: «خوش­بخت کسی است که مادرش دارای گوهر گران­بهای عفت باشد». [1]

امام خمینی­(ره)، نیز درخصوص میزان نفوذ و تأثیر تربیتی مادران در شخصیت کودکان می‌فرمود: «سعادت بچه­ها از دامن مادر شروع می­شود. آن قدری که اخلاق مادر در بچه و کودک نورس تأثیر دارد و به او منتقل می­شود، از دیگران عملی نیست. مادرها مبداء خیرات هستند و اگر خدای نخواسته مادرانی باشند که بچه ها را بد تربیت کنند، مبدأ شرورند. یک مادر ممکن است یک بچه را خوب تربیت کند و آن بچه، یک امّت را نجات بدهد و ممکن است بد تربیت کند و موجب هلاکت امّت بشود.»

این مجال به دنبال تبیین نقش تربیتی مادران، در ترویج فرهنگ حجاب و عفاف از طریق تحکیم این ارزش والای اسلامی و ایرانی در بین دختران این - مادران نسل‌های آتی - است.[2]

پوشش مادر و تأثیرآن در فرزندان

 از نظر حکم شرعی، واجب نیست مادر همه­ی اعضای بدن خود را از فرزندان خودش بپوشاند. بنابراین باز بودن سر و گردن، دست­ها و پاها و ساق پا اشکالی ندارد.[3]

امّا از نظر تربیتی باید بگوییم کودک به­راحتی رفتار و صدای مادر را تشخیص می‎دهد و آن­ را دنبال می‎کند. رفتار مادر برایش کاملاً آشناست و حافظه‎اش مملو از خاطراتی از این رفتارها است؛ کودک از رفتار و شکل آن­ها عکس­برداری و در حافظه­ی خود ذخیره می‎کند.

پایه‎های اساسی رشد شخصیت کودکان و نوجوانان از طریق تقلید نهاده می‎شود و این شیوه­ی تقلید هم از راه شنیداری و هم از طریق بصری حاصل می‎شود. تقلید و الگوپذیری از ویژگی‌های دوران کودکی است. کودک هر آن­چه را که ببیند، براساس تقلید می‎پذیرد و مطابق آن­ها عمل می‎کند، بدون این­که از خوبی و بدی آن اطلاع داشته باشد. چشم و گوش کودک، چون دریچه‎ای باز است و ذهن کودک مانند دوربین عکاسی است که هر چه می‎بیند در آن منعکس و ثبت می‎شود. [4]

بنابراین رفتار مادر تأثیر فراوانی بر روی کودکان دارد. آن­ها نمی‎توانند در کارهای­شان هدف‎گیری درستی داشته باشند، لذا تمام توجه‎اش به پدر و مادر و اطرافیان است، اعمال و حرکات آن­ها را مشاهده می‎نمایند و از آنان تقلید می‎کنند. [5]

این امر در مورد پوشش نیز صدق می­کند. اگر مادر همیشه با پوشش مناسب در مقابل فرزندان خود ظاهر شده باشد؛ کودک هم سعی می‎کند همان پوشش را از مادر تقلید کند و در دوران نوجوانی که نوبت به انتخاب می‎رسد، سعی می‎کند با مادر همانندسازی کند و همان شیوه­ی مادر را برای خود انتخاب کند.
بعضی از والدین تصور می‎کنند بچه‎ها چیزی نمی‎فهمند لذا با پوشش نامناسب در مقابل فرزندان خود ظاهر می‎شوند. غافل از این­که کودک آن­چه را می‎بیند، در حافظه­ی خود ضبط کرده، روزی نمونه­ی آن را از خود بروز خواهد داد.
امام باقر (ع) در این مورد می‌فرمایند: «بپرهیزید از این­که در حالی عمل زناشوئی را انجام دهید که کودکی بتواند شما را ببیند و وضعیت شما را توصیف کند.» [6] در حدیثی ­امام صادق( ع ) می‎فرماید: «در حالی که کودکی در خانه هست نباید مرد با همسرش جمع شود چون دیدن این منظره به وسیله­ی کودک باعث می‎شود که کودک در بزرگ­سالی زناکار شود.» [7]

پوشش اطرافیان در بلوغ زودرس کودک نقش مهمی دارد. کودکی که قبل از سن نوجوانی هر روز با بدن نیمه­عریان مادر و خواهر مواجه است، زمینه­ی تحریک جنسی در او سریع‎تر و زیادتر می­شود و باعث ظهور زودرس علائم بلوغ جنسی می­گردد. هم­چنین پوشش‎های نامناسب والدین در مقابل فرزندان، حیاء و عفت را در دید و منظر آن­ها کم اهمیت جلوه می­دهد. بنابراین لازم است مادر قبل از پنج سالگی در مقابل کودکان پوشش مناسب داشته باشد تا تصویری که در ذهن کودک از مادر باقی می‎ماند، تصویری زیبا و آراسته باشد و الگوی مناسبی از پوشش در ذهن کودک نقش ببندد.

                                                                                     

آموزش محرم و نامحرم در خانواده

شناخت صحیح احکام الهى عنصری مهم، در تربیت دینى فرزندان­مان محسوب مى‌شود. اگر بخواهیم فرزندان خود را طورى تربیت کنیم که احکام الهى را رعایت نمایند باید از همان کودکى بر طبق دستورات دینى عمل نماییم. براى این­که دختران و پسران هنگام بلوغ با مشکلى روبه­رو نشوند و به تدریج با نقش خاص خود به عنوان دختر و یا پسر آشنایى یابند. بایستی از ابتدا به­طور جداگانه با آن­ها رفتار شود. این مسأله در مورد دختران اهمیت بیشترى دارد زیرا آن­ها زودتر از پسران به بلوغ مى رسند. در تعالیم اسلامى به این نکته توجه کامل و توصیه شده است که از حدود 6 سالگى، با دختر و پسر با روشى جداگانه رفتار شود. در روایات اسلامى توصیه شده است که دختر بچه­ی شش ساله را، پسر بچه یا مرد نامحرم نبوسد و در بغل نگیرد. همچنین زن‌هاى نامحرم از بوسیدن پسر بچه­اى که سنش از هفت سال گذشته است، خوددارى کنند. همین­طور توصیه کرده‌اند که بستر کودکان در شش سالگى از هم جدا شود. رعایت این اصول سبب مى شود که دختران و پسران از همان آغاز به تدریج نقش مردانه و زنانه­ی مناسب را پیدا کنند و براى بلوغ آمادگى کافى داشته باشند. به هر حال باید از دوران کودکى زمینه براى رشد ویژگی‌هاى فطرى دختر و پسر در خانواده فراهم آید و هر یک از این دو در مسیرى که آفرینش با تدبیرى حکیمانه پیش پاى آن­ها نهاده است، سوق داده شوند. [8] کودک موقعى فعل تربیتى درونى را پیدا مى‌کند که خود به­طور فعال در آن نقش داشته باشد. اگر خواهان آن هستیم که کودکان مقررات، ارزش‌ها، خصایل و فضایل اخلاقى را درونى کنند باید لوازم و شرایط تربیت را به­گونه‌اى فراهم کنیم که کودک، خود، راغب و مایل به آن شود. مهم­ترین اصل در تربیت خودانگیخته، مساله­ی رغبت‌ها و علایق کودک است.[9] نوجوانان و جوانان باید خود را چنان با ارزش و با عزم و اراده تصور کنند که خویشتن را از درون کنترل کنند. آنان چنین انتظارى را در خود بپرورانند که حتما مى‌باید دیگران آن­ها را کنترل کنند. بلکه بایستی به گونه‌اى رشد یابند که حتى در شرایطى کاملا دور از چشم افراد - که امکان بهره‌ورى نیز براى آنان فراهم باشد - به لحاظ تقوایى، خود را نگه دارند و دست از پا خطا نکنند. نوجوانان را باید به گونه­اى تربیت کرد که خودکنترل[10] بار آیند. از مسایلى که امام خمینی بیشتر به آن­ توجه داشتند، محدود بودن ارتباط بین زن و مرد بود.[11] همچنین امام راجع به حجاب دختران می‌فرمایند: «تا تکلیف نشده حجاب لازم نیست، مى­تواند هر رنگى که مى‌خواهد بپوشد. ولى وقتى تکلیف شد، دیگر نگویید عیب ندارد. این را به بچه تلقین کرده‌اید که راجع به مسایل دینى سخت نباشد، باید به بچه فهماند که بعد از سن تکلیف، پسرعمو و پسرخاله نامحرم هستند و باید حجاب داشته باشد. این عیب ندارد. سلیقه‌هاى مختلف پدر و مادر مسایل شرع را تغییر مى‌دهد یا از اصل برمى‌گرداند و براى بچه کار را مشکل مى‌کند. نباید مسایل شرع را براى بچه مشکل کرد. اسلام دین راحتى است. دین سختى نیست.»[12]

شرع مقدس اسلام در رعایت رفتار و پوشش فرد مسلمان حدودى را تعیین کرده است. پوشیده بودن بدن زن و مجاز بودن براى عدم پوشش کفین و وجه و نیز مجاز نبودن مرد و زن در سخن گفتن با یکدیگر به گونه‌اى که گناه در آن وجود داشته باشد، به عنوان حداقل حدودى است که مى‌باید رعایت شود. در مورد رعایت حدود شرعى در روابط دختر و پسر مى­باید اولاً ما حدود را به خوبى بشناسیم و از افراط و تفریط بیهوده اجتناب کنیم. ثانیاً فرزندان را افرادى بار بیاوریم که با کنترل درونى رشد کنند نه فقط با کنترل‌هاى بیرونی ما. آموزش حدود شرعى و مراعات آن­ها نه تنها نشانه­ی عقب­ماندگى و یا محدود سازى فرزندان نیست، بلکه خود نشانگر دقت و توجه یک خانواده به حدود رفتار اجتماعى است. هر قدر فرهنگ یک خانواده بالاتر باشد، به جزئیات و دقایق زندگى و از آن جمله روابط اجتماعى با دیگران، توجه بیشترى مى‌کند. دخترى که در برخورد با افراد نامحرم از نظر پوشش مراعات مى‌کند و نیز رفتاری متین و مطابق دین در مقابل آن­ها دارد، سطح فکر و فرهنگ خود را نشان مى‌دهد [13]


خانواده و بدحجابی فرزندان:

خانواده: به­تحقیق نخستین و مؤثرترین محیط آموزشی و تربیتی انسان، محیط خانوادگی است و اولین مربیان و معلمان او پدر و مادر هستند. خانواده به مثابه­ی هسته‌ی اصلی و اولیه‌ی جامعه بوده،  حالات فکری و روانی انسان را شکل می­دهد. کودک از زمان تولّد تا سالیانی چند، در تماسی مستقیم و انحصاری با خانواده است.

کودک در محیط خانواده طریقه‌ی خوردن، سخن گفتن، لباس پوشیدن و راه رفتن را می‌آموزد. سلسله­ی اعصاب و مغز و ذهن حساس و ظریف کودک از همان آغاز ولادت مانند دستگاهی دقیق از صحنه­ها، حوادث، رفتار و اعمال، حالات پدر و مادر فیلم­برداری نموده، شخصیت خود را شکل می‌دهد.

عدم رعایت پوشش اسلامی از سوی مادر و ارتباط پدر و مادر با نامحرم بدون عنایت به موازین اخلاقی و اسلامی، در کاهش حساسیت‌های اعضای خانواده به­ویژه فرزندان نسبت به هنجارها و ارزش‌های دینی کاملا تأثیرگذار خواهد بود.

بر اساس تحقیقات به عمل آمده، خانواده‌ی اکثر قریب­به­اتفاق دختران و زنان بدحجاب و بزه­کار یک یا چند ویژگی ذیل را داشته‌اند:

- از هم پاشیدگی کانون خانواده، (چه به صورت ناقص یا کامل، اتفاقی یا ارادی،  
– عدم مراقبت والدین از فرزندان در اثر جهالت، گرفتاری و یا نقیصه‌های جسمی، حسی و عاطفی.

– اعتیاد، بزه­کاری و انحراف یک یا چند عضو خانواده.

– فضای نامطلوب خانوادگی در اثر تبعیض و تحقیر اعضای خانواده به­ویژه مادر و فرزندان دختر؛ و یا نازپروردگی، خشونت، حسادت، کثرت عائله و ... .

– اختلافات مذهبی یا نژادی (ناهماهنگی در اصول تربیتی.)

– ضعف اعتقادات دینی و عدم حضور و مشارکت پدر و مادر در مراسم و اجتماعات مذهبی .

– رفاه بیش از حدّ و درآمدهای نامشروع و بادآورده.

– فقر، بی­کاری و مشکلات شدید مالی.

پیشنهادات:

- به زنان و دختران متدین و عفیف پیشنهاد می‎شود به طور مستمر مطالعات و تحقیقات خود را درباره‌ی فلسفه، فواید و مسائل حجاب افزایش دهند.

- خانواده‎ها، خصوصاً مادران که مسئولیت سنگین‎تری در تربیت دختران و ارتباط بیشتری با آن­ها دارند، در مواجهه با نامحرم از حجاب کامل، مثل چادر استفاده نمایند، تا از این طریق فرزندان دختر نیز از همان کودکی با حجاب اسلامی آشنا شوند و با تمرین کردن نسبت به آن انس بگیرند. البته در کنار تمرین و عادت دادن آنان، لازم است مادران ابعاد مختلف حجاب و پوشش و فواید آن را برای دختران تبیین و آن­ها را به رعایت پوشش کامل اسلامی تشویق و در انتخاب دوستان آن­ها توجه کنند.

-  پرهیز از دوگانگی و حتی چند­گانگی در برخوردها و رفتارها و تبلیغ‌ها و…

-  کنترل فرزندان توسط والدین در خروج و ورود از منزل و نظارت بر حضور آنان در مجالس و محافل خصوصی و غیرخصوصی.

- رعایت والدین در استفاده از فیلم‌های مبتذل و برنامه‌های ماهواره‌ای در حضور فرزندان؛ چرا که زمینه‌ی کنجکاوی آنان ایجاد شده وکودکان نیز به دنبال تقلید بر می‌آیند.

 - رعایت اصول اخلاقی و پوشش مناسب والدین در منزل در حضور فرزندان، پدر در مقابل دختر و مادر در مقابل پسر (و حتی محارم نسبی که ممکن است موجب بروز حوادث بسیار شومی نیز گردد.)

 - از بین بردن دغدغه­ی معیشت برای خانواده‌ها و کم کردن و در نهایت از بین بردن اختلاف طبقاتی.

- تعیین حدود حجاب اسلامی با عنایت به فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی برای دختران و پسران.

- ترویج فرهنگ اصیل اسلامی و قرآنی در صدا و سیما و سینما.

- جلوگیری از تولید و فروش محصولات غیرفرهنگی و البسه­ی نامناسب.

 

  1. عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی قم و مدرس جامع المصطفی(ص)العالمیه.
  2. رزاقی، احمد، بدحجابی، ریشه­ها و راه­کارها(قسمت اول)، خبرگزاری فارس.
  3. همان.
  4. مکارم شیرازی، ناصر، رساله­ی توضیح المسائل، قم، هدف، ص424.
  5. فرهادیان، رضا، آن­چه والدین و مربیان باید بدانند، رئوف، قم، 1370، ص38.
  6. همان.
  7. حر عاملی، محمد حسن، وسائل، ج14، ص94.
  8. فیض کاشانی، ملا محسن، من لا یحضره الفقیه، ج3، ص275.
  9. راهنمای پدران و مادران، ج1، ص77.

10. تربیت طبیعی در مقابل تربیت عاریه­ای، ص188-189.

11. Sehf-control

12. عاطفه اشرافی، پا به پای آفتاب، ج1، ص212.

13. پا به پای آفتاب، ج1، ص191.

14. تحلیلی تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران، ص74.