بحث حجاب و رعایت پوشش الهی، مورد هجمه­ی زیادی واقع شده است. از آن جایی که معمولاً همه شبهه­های مسئله­ی حجاب، هماهنگی مفهومی وخواستگاه مشترکی دارند، لذا عیار بازشناسی معارف حق از باطل ضرورت دارد و در این بخش به طرح کلی این شبهات و تردیدها پرداخته، با نگاهی به آموزه­های دینی، سعی می­کنیم پاسخ های مناسبی ارائه دهیم. یادمان باشد:  امروزه بیشتر انگیزه­های مخالف حجاب، از عدم تسلط بر مفاهیم دینی است، نه از عدم پذیرش حجاب.

حجاب چرا؟

شبهه: چرا حکومت در مسئله­ی حجاب که موضوعی شخصی وخصوصی است دخالت می کند؟

پاسخ

یکم: حجاب مسئله‌ای اجتماعی است، نه شخصی. فردی که می­خواهد باحجاب باشد، این پوشش را برای ورود به جامعه می‌خواهد؛ اسلام هم چون می‌خواهد زن وارد جامعه شود توصیه‌ به ‌حجاب کرده است وگرنه این مسئله در داخل خانه و در مقابل اعضای خانواده (شوهر) مطرح نیست.

 اگر حجاب خصوصی بود و ربطی به جامعه نداشت، شاید نیازی نبود که خدای متعال این قدر در مورد آن سفارش کند. پس حجاب مسئله‌ای اجتماعی و برای حفظ امنیت اخلاقی جامعه است.

دوم: وقتی همه­ی افراد جامعه، به دنبال هدف واحدی باشند و توان جمعی و قُوای عمومی در تحقق آن هدف، موجب رشد، سرعت، کیفیت و گستردگی بشود، پس چرا آزادی فردی را ترجیح بدهیم؟!

سوم: تعلّقات انسان­ها، تحت ولایت است. یعنی یا ولایت خدای متعال را پذیرفته­اند «اللهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النُّور؛1 خداوند ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده اند و در پرتو این ولایت و رهبری، آن­ها را از ظلمت­ها به سوی نور خارج می­سازد» و یا ولایت شیطان را پذیرفته اند «وَ الَّذینَ کَفَروا أولِیاءُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخرِجُونَهُم مِنَ النُّورِ اِلَی الظُّلَماتِ؛2 امّا کسانی که کافر شدند، اولیاء آن­ها طاغوت (بت و شیطان و افراد جبار و منحرف) هستند که آن­ها را از نور به سوی ظلمت­ها بیرون می­برند.» حالا که چنین است، یعنی تعلّقاتِ ما تحت ولایت خدای متعال و یا ولایت شیطان است، پس چرا توهّمِ آزادی مطلق را باور کنیم؟!

چهارم: هدف­هایی که هر یک از افراد با عمل به آموزه­های دینی به دنبال آن هستند، با شکل­گیری قوانین اجتماعی متناسب و با گستردگی و توان اجتماعی دنبال می­شود. پس حکومت دینی برای تحققِ اهدافی نیست که با اهداف افراد در تعارض باشد چون ضابطه­ها در تنظیمات جامعه­ی دینی، تابع هدف الهی شکل می­گیرد. به واقع در نظام اسلامی، بندگی و عبودیت خدای متعال منجر به شکل گیری همکاری­های اجتماعی و اجرای قوانین می­شود.

پنجم: اگر زنان و مردان، قُوای خود را در یک نظام اجتماعی هدفمند به جریان بگذارند، بی­گمان در شکل­دهی گسترده­ی روابط اجتماعی، تحقق اهدف و رسیدن به وضعیت مطلوب جامعه­ی اسلامی تأثیر به­سزایی دارد.

ششم: اگر دنیای غرب به ترویج فرهنگ برهنگی می­پردازد، به این دلیل است که هدف گذاری­های آن­ها اقتضای برهنگی وشهوت­رانی را دارد. اساساً در فرهنگ غربی، اصل و محور همه­ی امور، لذت طلبی و هوس­رانی و نه تعالی و تکامل انسان هاست. حتی می­توانیم بگوییم که حکومت­های­شان نیز شهوات بی­حد و ضابطه را مدیریت می­کنند. مثلاً می­توان به وضع کردن قانون سقط جنین در بسیاری از کشورهای اروپایی اشاره کرد.

از طرفی در جامعه­ی اسلامی باید همه­ی مسائل رنگ و بوی الهی دهد و موجب رشد، تعالی و تکامل انسان­ها شود. به واقع اجتماع در تفکر اسلامی به خیمه­گاهی شبیه است که دین­داری مردم در آن حفظ می شود. البته پرداختن به نیازهای انسان مانند تأمین نیاز عاطفی، جنسی و سایر نیازها در قالب آموزه­های دینی، امری پسندیده و مورد تأکید همیشگی دین است.

هفتم: در کشور اسلامی ما به دلیل فاصله داشتن مدیریت های اجرایی با آرمان­های دینی و ارزشی نظام اسلامی، به این جا رسیده­ایم که دچار مظلومیت در فرهنگ هستیم. پس باید در همه­ی زمینه­ها به فرهنگ ناب اسلامی پای­بند باشیم و بحث مهندسی فرهنگی و پی­گیری منویّات رهبری معظم انقلاب (مدظله العالی) را جدی بگیریم و آن­ها را از مسئولان مطالبه کنیم.

هشتم: اساساً قبل از طرح دخالت کردن حکومت - که هر فرهنگ و حکومتی ناگزیر از آن است - نکته­ی قابل توجّه، اهداف حکومت­ها، افراد و ملزومات رسیدن به آن­ها است که اهمیت زیادی دارد و نباید از آن­ها غفلت کرد.

نهم: پس دخالت کردن در جامعه­ی دینی امری غلط نیست، بلکه نوعی تصمیم­گیری و جاده­سازی برای کمک به متعالی شدن افراد است و حکومت دینی با افراد جامعه­اش بیگانه نیست. این حکومت­های غیردینی هستند که استبداد آشکار و یا پنهان دارند و حقوق افراد را برای تحقق اهداف طبقه­ی قدرت وثروت، قربانی می­کنند.

دهم: اگر دخالت حکومت، جاده­سازی برای جریان یافتن یک حقیقت و فلسفه­ی زیبا مثل حجاب باشد، بد نیست. البته بحث دیگری هم مطرح است و آن این که همیشه تحمیل و اجبار، راه رسیدن به این فلسفه­ی خوب نیست، بلکه کار فرهنگی و فراهم نمودن فضای استدلالی برای اثبات حکمت­ها و زیبایی­های حجاب باید در اولویت باشد.

یازدهم: نظام جمهوری اسلامی که برخواسته از رأی و تفکر ملّت ایران است، وظیفه دارد احکام الهی را در جامعه به اجرا گذارد و اگر قرار باشد از کنار ارزش‌هایی که برای به دست آمدنِ آن‌ها سال­ها زحمت کشیده شده و خون‌های پاکی که در راه آن ­ها نثار شده است به راحتی بگذرد، آن وقت این حکومت با حکومت‌های غیردینی که سخن از جدایی دین از سیاست می‌زنند، چه تفاوتی خواهد داشت؟ در هر کشور و حکومتی دستورات اجتماعی متناسب با آرمان‌ها و ارزش‌های آن‌ جا وضع می‌شود؛ ما در نظام جمهوری اسلامی به دنبال اجرای اراده‌­ی الهی و عمل به خواسته‌های خدای متعال هستیم و قوانین جامعه باید رنگ و بوی الهی دهد.

دوازدهم: در مورد حجاب، انتقادی وارد است و آن این که چرا همه­ی‌ نهادهای مرتبط با این مقوله، برای فرهنگ­سازی و برخورد حکیمانه بسیج نشده‌اند؟                                      ادامه دارد...

 

1.      سوره­ی بقره، آیه­ی 257.

2.      همان.