بهلولی
گاه بروز اختلاف در خانواده میتواند نخست به ناسازگاری، سپس به برداشت منفی اعضای خانواده به ویژه زن و شوهر، پس از آن به تعارض در روابط کلامی و غیرکلامی و در مرحلهی بعد به تشدید و تعمیق اختلاف و گاه طولانی شدن آن و در نهایت به جدایی عاطفی و قانونی زن و شوهر بیانجامد. البته این امور صرفا زمینهی اختلاف را فراهم میکند و اغلب خانوادهها با وجود این مشکلات دچار فروپاشی نمیشوند. توجه و عمل به راههای پیشگیرانه که در این قسمت بررسی میشود، میتواند مانع اختلاف شود یا در مراحل اولیه و قبل از تشدید، آن را مرتفع سازد. برخی از این راهها - که بیشتر تاثیر در حل اختلافها دارد - این امور است:
1. توجه به گزینش همسر مناسب: وظیفهی مهم دختر و پسر در آستانهی ازدواج، شناخت شرایط لازم برای همسر و تطبیق آن بر فرد مورد نظر است. انجام این وظیفه، بسیاری از اختلافهای بعدی را پیشگیری میکند. تاکید بر همان همسر یا کفو بودن در تعالیم اسلام، میتواند اختلافهای ناشی از تفاوت در بهرهی هوشی و امور فرهنگی از جمله تفاوت و اختلاف در باورهای دینی و حتی مراتب ایمانی را پیشگیری کند. اساس ناسازگاری دو همسر به تفاوت آنها در احساسات، شناختها و رفتارها باز میگردد. هرچه افراد در این زمینهها مشابه باشند، اختلافات کمتری بروز میکند. برخی اختلافها و رفتارهای نا بهنجار ناشی از بدخلقی و صفات نامناسب و رفتارهایی مانند شرابخواری و قماربازی است. بروز این رفتارها معمولا هنگام ازدواج در افراد تا حدی آشکار است یا دست کم نشانههایی از آنها در فرد وجود دارد. با توجه به آسیبهای شدید این قبیل رفتارها به افراد و خانواده، تعالیم اسلام نسبت به گزینش چنین همسرانی هشدارهایی جدی دارد.
2. آموزش زوجین:
بسیاری از مشکلات خانوادهها، ناشی از عدم شناخت وظایف، راههای برقراری رابطه و روش حل مسائل است. یکی از راهبردهای مهم حل مسائل خانوادگی، رویکرد روانشناختی آموزشی است که شامل مراحل ذیل است:
الف. روشن شدن اهداف و ارزشها که در این قسمت، مقاصد هر یک از زوجین و انتظارات آنها برای یکدیگر بیان شده، زمینهی تعدیل آنها فراهم میشود. در این جا، توجه به ارزشهای فرهنگی و دینی یکدیگر دارای اهمیت است.
ب. آموزش ارتباط و تبادل نظر در صورتی که نارسایی زوجین در مهارتهای ارتباطی روشن شده باشد. مهارتهایی مانند گوش دادن، روشن ساختن مفهوم من یا هویت فردی، بازخورد، درخواست کردن و ابراز وجود و جنبههای مثبت ارتباط کلامی، باید به آنها آموخته شود.
ج. آموزش مهارتهای مذاکره و قرارداد بستن که در این قسمت، اصل انصاف و روابط برابر و رضایتبخشی زوجین، مورد توجه قرار میگیرد.
د. فنون تنظیم وقت بهویژه برای خانوادههایی که زن و مرد هر دو شاغلاند، بسیار ضروری است. تعیین اولویتهای برنامهریزی امور خانواده و شغل و در نهایت تصمیمگیریهای واقعبینانه با این فنون تامین میشود.
ه. فنون کنترل فشار روانی که خواه ناخواه، در همهی خانوادهها و برای همهی افراد بروز مینماید، به افراد کمک میکند که با فشار کمتری زندگی کنند. برای نمونه، در مشکلات اقتصادی و زندگی شهری پر اضطراب، باید به افراد شیوههای مقابله، مانند تنآرمیدگی عضلانی، کنترل تنفس، ورزش، تغذیهی مناسب و سرگرمیها را آموخت.
3. آموزش دینی:
آموزش نقش اعتقادات دینی در امور زندگی و حل مشکلات و اختلافات، برای پیشگیری از برخی اختلافات دارای اهمیت است. شناخت وظایف و حقوق متقابل اعضای خانواده براساس تعالیم اسلام، برای عمل به آنها ضروری است. گاه شروع اختلاف و اغلب تشدید آن، به پرخاشگری در گفتار و رفتار مربوط میشود. ضرب و شتم اعضای خانواده بهویژه زنان هنوز در کشورهای پیشرفته هم آمار بالایی دارد.
در فرانسه، زنان 95 درصد قربانیان خشونتها گزارش شده را تشکیل میدهند که از این میان، 51 درصد آنها مورد ستمگری شوهران خود قرار گرفتهاند. در آمریکا تخمین زده شده است که سالانه دو میلیون زن به دست شریک زندگی خود کتک میخورند و تقریبا نیمی از آنها نیاز به مداوای پزشکی دارند.
مهار رفتار و گفتار میتواند مانع بسیاری از این گونه ناهنجاریها باشد. در صورتی که اعضای خانواده بهویژه زوجین در مهار کلامی و رفتاری به هم کمک کنند، مشکل زودتر حل میشود، برای نمونه، اگر مشاجرهای رخ داد، یکی از آنها سکوت کند و دیگری را به آرامش و مهار خویش توصیه نماید.
در این باره کلمات اولیای دین(ع) میتواند تا حدی مهار کننده باشد. برای مثال، گفته شده است اگر فرد خشمناکی قادر بر رفتار پرخاشگرانه باشد. ولی خود را مهار کند و خشم خویش را فرو نشاند، خداوند در قیامت، قلب او را از آرامش و ایمان سرشار خواهد کرد.
«من کظم غیظا و هو یقدر علی امضائه حشی الله قلبه امن و ایمانا یوم القیامه»
«ژان بوژه» میگوید: «باید این واقعیت آشکار را بپذیریم که مصرف مواد مخدر از زمانی اوج گرفت که نگرشهای دینی از ذهنها تحلیل رفت» بنابراین، آموزش و تربیت دینی میتواند در پیشگیری از اعتیاد و برطرف کردن آن، نقش موثری داشته باشد.
4. رضایت حدود و مرزها در خانواده:
بخشی از مشکلات خانوادهها از بیتوجهی نسبت به رعایت حدود و مرزهایی ناشی میشود که رعایت آنها برای سلامتی روابط اعضای خانواده و رفتار نامناسب آنها، ضروری است. از مهمترین عوامل موثر در روابط عاطفی رضایتبخش بین زن و شوهر، رعایت حدود روابط زن و مرد نامحرم است. مهارت تماسهای چشمی و روابط کلامی بین زن و مرد نامحرم در محدودهی عرفی لازم و دوری از نگاهها و روابط کلامی معنادار که حتی بار جنسی کمی داشته باشد، در پیشگیری از اختلاف نقشی مهم دارد. تحقیقات نیز این نقش را تاکید میکند. برای نمونه آزمایشهایی نشان داد هنگامی که مردها عکسهای زنان بسیار زیبا را میبینند، همسران مورد علاقهی خود را با جذابیت کمتری ارزیابی میکنند. بدیهی است ارزشگذاری کمتر به همسر، زمینهای برای روابط عاطفی ضعیفتر است. کمترین تاثیر نگاهها و روابط عاطفی از تبعیض همراه با بار جنسی یا ارضای آنها در بیرون از محدودهی خانواده، سرد شدن این روابط در خانواده است. از حدود دیگری که به زنان مربوط میشود پوشش شرعی است که این امر افزون بر خود زنان، بر مردانی که آنها را میبینند، تاثیر میگذارد. در تحقیقی پوشاندن زیباییهای زنان بررسی و از لحاظ تجربی ثابت گردید که این امر مانع افزایش آستانهی ادراکی مردان و در نتیجه موجب کاهش اختلافات زناشویی است زیرا با افزایش آستانهی اداراکی، مرد به محرکهای درون خانواده دیرتر پاسخ میدهد و زمینهی برقراری روابط عاطفی لذتبخش فراهم نمیشود.
منابع:
1. منطقی، مرتضی، چکیدهی تازههای تحقیق، ش38، ص13.
2. ماراسومی، رادمیکاکو، «حقوق بشر و خشونت علیه زنان» مجلهی فرزانه، ش8، ص79.
3. مجلسی، بحار الانوار، ج7، ص32.
4. کارسون، خانوادهدرمانی، ص263.
5. خانواده در نگرش اسلام و روانشناختی، محمدرضا سالاریفر، ج پنچم، ص147-144.