چکیده
مهارتهای مقابلهی صحیح با غم و غصّه، آموختنی و دستیافتنی است. در مدیریّت بحرانی غم و غصّه، آموزههای دینی با توجّه به مرحله و زمان مناسب کاربرد این مهارتها، به دو دستهی روشهای جلوگیری از افزایش غم و غصّه و روشهای کاهش غم و غصّه تقسیم میشوند. مطالعهی توصیفی نشان میدهد خود روشهای جلوگیری از افزایش غم و غصّه، به پذیرش موقعیّت، گریهدرمانی (تسکین با اشک)، درددل کردن با برادران دینی، تلقین تحمّل، دوری از عوامل شدّتزا و بالاخره توجّه به ارزش پاداش تحمّل، دستهبندی میشوند. همچنین پرهیز از یاد غمها و غصّهها و خودمشغولی از دیگر روشهای مطرح شده در آموزههای دینی جهت جلوگیری از افزایش غم و غصّه محسوب میشوند.
کلیدواژهها : قرآن، غم و غصّه، صبر، بلا، روشها و مهارتهای مربوط.
|
مقدّمه
در آموزههای دینی، به مهارتها و روشهای جلوگیری از افزایش غم و غصّه، توجّه عمیق و دقیقی شده است.
سؤال اصلی مقاله این است که روشهای جلوگیری از افزایش غم و غصّه از نگاه قرآن و روایات چیست؟ همچنین به دنبال آن هستیم تا دریابیم معنای اصلی صبر در برابر بلایای زندگی چیست؟
در این تحقیق به شناخت روشها و مهارتهای جلوگیری از افزایش غم و غصّههای زندگی میپردازیم.
روشهای جلوگیری از افزایش غم و غصّه
تحمّل برخی واقعیّتهای غمآور زندگی، بسیار سخت و تلخ است تا جایی که ره آورد غم، پیری زودرس معرفی شده است. چنان که امام علی(ع) میفرماید: «الهمّ نصف الهَرَمَ[1]؛ اندوه خوردن نیمی از پیری است.» و این نیز واقعیّتی است که گاهی شرایط نامطلوب، انسان کارهای غیرعادی میکند. جزع و فزع کردن، روی آوردن به داروهای تسکیندهنده، توسّل به تشریفات شادی در غم ـ که حتّی در شادی هم ناصحیح است ـ و برخی رفتارهای بینتیجهی دیگر از فعّالیّتهایی است که در قرآن و روایات نهی شده است.
در اینجا روشهایی برای جلوگیری از ازدیاد غم و غصه ارائه گردیده است که عبارتند از:
الف) پذیرش موقعیّت؛ به حکم خرد، عاقل خود را به کار بیهوده، مانند ستیز بیفایده با سختیها و غمها مشغول نمیکند. بلکه به جای قرار گرفتن در مقابل غمها در کنار غمها می ایستد تا بتواند بهجای بیتابی و سایر روشهای غلط که او را ناتوان می سازد، امکان مدیریّت و مهار نمودن غمها را ایجاد کرده، کنترل آن را به دست گیرد. حضرت علی(ع) به «اشعث بن قیس» که برادرش را از دست داده بود، فرمود: «انّک ان صبرت جری علیک القضاء و انت محمودٌ و ان جزعت جری علیک القضاء و أنت مذموم[2]؛ اگر شکیبا باشی تقدیر الهی بر تو جاری میشود و تو پاداش داده خواهی شد و اگر بیتابی کنی نیز تقدیر الهی بر توجاری میشود و تو گناهکاری.» برطرف شدن غمها نیز مانند آمدن آنها به اختیار ما نیست. بدین ترتیب کنارآمدن با غم و پذیرش موقعیّت، همان نکتهی مهمی است که ما را در جلوگیری از افزایش غم و غصّه یاری میدهد. «ارض تسترح.[3] ؛ یعنی راضی باش تا راحت زندگی کنی.» از این کلام دریافت میشود که بیتابی و درگیری با غم و غصّه نتیجهای جز زیان نخواهد داشت. در احادیث، روی اصل «برگشتناپذیری» برخی سختیها تأکید شده است. امام علی(ع) میفرماید: «اذا اتتک المحن فاقعد لها فانّ قیامک فیها زیادۀٌ لها[4]؛ هرگاه محنتی به تو رسید، در کنار آن بنشین که ایستادن در برابر آن، موجب افزایش (رنج) آن میگردد.»
در پذیرش موقعیّت ـ که قبول فعال و پویای آن است ـ فرد امکان طراحی بهترین مقابله برای موقعیّت پیشآمده را مییابد. یک مقابلهی فعال و پویا عبارت است از چارهاندیشی و چارهاندیشی؛ یعنی یافتن راه خروج از مشکلات یا بردباری و صبوری، همانطور که امام علی(ع) میفرماید: «واعلم انّ المخرج فیأمرین، ما کانت فیه حیلَة فا لاحتیال وما لم تکن فیه حیلة فا لاصطبار[5]؛ و بدان که راه خروج از تنیدگی در دو چیز است: آن چه چاره دارد، چاره کردن و آن چه چاره ندارد، صبرکردن.»
لذا بهترین واکنش در حوادثِ چارهپذیر مثل بلایای عمومی اقدام مناسب است و در مقابل حوادث چارهناپذیر (مثل فقدان عزیزان) بردباری و تحمل است تا دورهی بحران سپری شود.
ب) گریهدرمانی (تسکین با اشک)؛ گریه یک واکنش طبیعی و نتیجهی عواطف انسانی است. گریستن یکی از راههای جلوگیری از افزایش غم است که به هنگام مصیبت سبب تسکین بوده، مورد نهی اسلام هم نیست. فروخوردن غم و غصّه و پرهیز از گریستن، باعث فرسایش روحی میگردد. آموزههای دینی به این امر مهم التفات دارند و توصیهی مؤکّد امامان ما در این میان خودداری از کلام نابهجا و بیهودهکاری است. امیرالمؤمنین علی(ع) دراین باره فرمود: «رخّص رسول الله فی البکاء عند المصیبه و قال: "النفس مصابه و العین دامعه و العهد قریب فقولوا ما أرضی الله و لا تقولوا الهجر"؛[6] پیامبرخدا اجازه داد که در مصیبتها بگرییم و فرمود: "نفس، مصیبت دیده است و چشم، گریان و عهد و یاد، نزدیک. پس چیزی بگویید که خدا را خشنود کند و هذیان نگویید."» واژهی «رخّص» بیان میدارد گریه جایز دانسته شده است.
دو روایت از امام صادق(ع) مؤید این مطلب است:
1- «هر کس از مصیبتی که به او رسیده، بر جان خویش بیمناک است، اشک بریزد که او را تسکین میدهد.»[7]
2- « فأفض من دموعک، فانّها تسکّن[8]؛ اشک بریز، که آن را تسکینبخش است.»
ج) درد دل کردن با برادران دینی؛ یکی از راههای جلوگیری از افزایش غم، درمیانگذاشتن غم و غصّه با مشاوران مؤمنی است که اهل درد و دلسوزند. امام صادق(ع) در این زمینه میفرماید: « اذا ضاق احدکم فلیعلم أخاه و لایعین علی نفسه [9]؛ هرگاه یکی از شما دچار گرفتاری غم و اندوهی شد، باید برادر خود را آگاه سازد و به توانایی خود اکتفا نکند.»
د) تلقین تحمّل؛ یکی از شیوههای برخورد با امور غمناک، افزایش میزان شکیبایی با تلقین تحمّل است. رهنمون کردن فرد غمگین به این معرفت والا و تکرار و تلقین آن، در بالا بردن روحیّهی او و در نتیجه جلوگیری از افزایش اندوه، مؤثر خواهد بود و این پیام «سلوت» الهی است که بر غمزدگان نوید میدهد. امام علی(ع) در این باره میفرماید: «اذا تباعدت المصیبته قربت السلوه[10]؛ چون مصیبت دور میشود، فراموشی نزدیک میگردد.» در روایتی از امام صادق(ع) آمده: «خداوند بر بندگان خود منّت گذارده و سه چیز را در نظام خلقت برقرار نموده است: ... فراموشی را بر مصیبتزدگان القا نموده است که اگر این نمیبود و مصیبت همچنان با شدت اولیهی خود باقی میماند، نسل منقطع میشد ...»[11] سلوت به معنای دورشدن تدریجی غمزدگان از فکر کردن دائمی به امور غمانگیز و غمگین و به عبارت دیگر تلقین فراموشی نسبی درد و غم و سختی و مصیبت اولیهی اشتغال به امور طبیعی زندگی است.
نکتهی مهّم دیگر ناامیدی و احساس ناتوانی ناشی از ناآگاهی از توان بردباری است. از بررسی روایات برمیآید هنگام بلا و بلکه قبل از آن، توان تحمّل و مقاومت، افزایش مییابد. امام صادق(ع) در این باره فرمود:
«انّ الصّبر و البلاء یستبقان الی المؤمن فیأتیه البلاء و هو صبور ٌ[12]؛ همانا صبر و بلا به سوی مؤمن، سبقت میگیرند پس بلا به او میرسد، در حالی که صبور است.» از این رو پیش از گرفتارشدن به بلا توان صبر افزایش مییابد و تلقین چنین باوری، نقش مهمّی در ازدیاد تحمّل دارد.
نکتهی جالبتر این که بین صبر و بلا موازنه برقرار است؛ یعنی هر اندازه بلا بیشتر باشد، صبر بیشتری نیز عطا میشود. پیامبر خدا(ص) دربارهی این موازنه میفرماید: «انّ الصّبر یأتی من الله علی قدر البلاء[13]؛ همانا صبر به اندازهی بلا از جانب خداوند میآید.» پس گرفتاری به هر اندازه که باشد، به همان اندازه هم توان تحمّل آن داده میشود. در این حالت ـ که فرد از توان مقاومت خود آگاه شود ـ احساس قدرت، بیشتر میشود و هیچ غمی غیرقابل تحمّل نخواهد بود.
لذا با به کارگیری و تمرین جملات مثبت و تلقینات صبرآفرین، می توان علاوه بر جلوگیری از افزایش غم به موفّقیّتهای شگفتآور نیز دست یافت.[14] چنان که امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید:
1-« اذا صبرت للمحنه فللت حدّها[15]؛ هرگاه در برابر محنت صبر کردی ، تیزی آن را از بین بردهای.»
2- «من ادّرع جنّة الصّبر، هانت علیه النّوائب[16]؛ کسی که زره صبر بپوشد، حوادث روزگار بر او آسان میشود.»
3- امام(ع) در وصیّت خود به «محمد بن حنیفه» میفرماید: « الق عنک واردات الهموم معزائم الصّبر، عوّد نفسک الصّبر فنعم الخلق الصّبر و احملها علی ما أصابک من أحوال الدّنیا و همومها[17]؛ اندوههای وارده را بهوسیلهی عزم بر صبر کردن، از خود دور ساز. نفس خودت را به صبر کردن عادت بده که صبر کردن، خلق و خوی خوبی است و آن را بر آن چه از احوال دنیا و اندوه های آن به تو میرسد، متحمّل ساز.»
نکتهی جالب روایت اخیر سفارش امام به «عادت دادن خود به صبر» است و معلوم است که عادت، نیاز به تمرین مستمر دارد.[18]
لذا از مجموعهی این روایات بر میآید که صبر علاوه بر معنای مصطلح و مرسوم درونریزی غم و اندوهها، به معنی مقاومت در مقابل ضربههای حوادث روزگار مخصوصاً ضربات اوّلیّه و مهارت مدیریّت فشارهای روانی حاصل از آنهاست. پس نه صبر به معنای سکون و سکوت است و نه هر سکون و سکوتی نشانهی بردباری است. فرد صبور با بردباری به پذیرش فعّال و پویای موقعیّت و جستوجوی یک راه حل منطقی، در مدیریّت آن موقعیّت «غم و اندوه»آفرین اقدام میکند.
ه) دوری از عوامل شدتزا؛ دور نگه داشتن فرد آسیب دیده از عوامل پیدایش و تقویتکنندهی بیماری جسمی و یا روانی، از مهمترین اقدامات برای حفظ روحیه و آرامش فرد است. یکی از این فشارهای روانی، شماتت و سرزنش است. با سرزنش فرد غمگین، فشار روانی امور غمناک مضاعف میگردد. در روایات گوناگونی از سرزنش شخص غمگین نهی شده است. امام صادق(ع) دراینباره میفرماید: «من شمت بمصیبته نزلت بأخیه لم یخرج من الدّنیا حتی یفتتن به[19]؛ هرکس برادر دینیاش را برای گرفتاری شماتت کند، از دنیا نرود تا خود به آن مبتلا شود.» بنابراین، از سرزنشهای تربیتی باید در فرصتی مناسب بهعنوان انتقال تجربه جهت عبرت آموزی، استفاده کرد.
یکی دیگر از عوامل بسیار مهم، توجه به خوردن و حلالخوری است. تنها راه دیدار رحمت الهی علم و عمل است وآن نیز«جز با تندرستی ممکن نیست و تندرستی نیز جز با تناولکردن غذا و خوراک به مقدار حاجت در هر شبانهروز میّسر نمیشود .»[20] لذا غذا خوردن نیز از امور دینی است. بر این اساس خداوند بزرگ میفرماید: «کلوا من طیبات واعلموا صالحا[21]؛ از چیزهای پاکیزه بخورید و کار شایسته کنید.»
و) توجّه به ارزش پاداش تحمّل؛ یکی از اموری که در افزایش صبر و تحمل در برابر گرفتاریها و جلوگیری از افزایش غم و غصّه مؤثّر است، توجّه به ارزش پاداش تحمّل است. پیامبر(ص) در نامهای که برای تسلیت و تعزیت معاذ در مرگ فرزندش نوشته بودند، فرمودند: « فرزند موهبت الهی است که بهصورت امانت در اختیار تو قرار داده شده اگر در گرفتن امانت صبور باشی، اجر کثیر، رحمت و هدایت الهی از آن تو خواهد بود. مبادا مصیبت خود را با بیتابی بیشتر نمایی؛ چرا که در این صورت، علاوه بر مصیبت وارده، اجر خود را نیز از دست میدهی.»[22]
امام کاظم(ع) فرمود: « اَلمصیبةُ لِلصّابِرِ واحِدَۀٌ لِلجازِعِ اثنان[23]؛ مصیبت صابر یکی است و مصیبت کسی که جزع و فزع میکند، دوتاست.» از روایت چنین به دست میآید که منظور از دو تا شدن مصیبت زائل شدن اجر او جهت جزع و فزع است، و این مصیبت به همراه مصیبت وارده، درد مضاعف بر فرد کمصبر تحمیل میکند. چنان که در بعضی روایات نیز آمده است: «فانَّ المصابَ مَن حَرُمَ الثّواب[24]؛ مصیبت زدهی واقعی کسی است که از ثواب بیبهره بماند.»
ز) پرهیز از یاد غمها و غصّهها؛ یکی از دلایل ناشادی اکثر افراد غمگین، نداشتن مهارت در آمارگیری مواهب الهی است، در عوض استعداد عجیبی در لیست کردن مشکلات، رنجها، گرفتاریها و غم و غصّهها دارند. تفکّر دائمی به نواقص و نقائص و طرح آن، ارمغانی جز غم و افسردگی، ناامیدی و بیحوصلگی، انزوا و بدبینی ندارد.[25]
ح ) خودمشغولی؛ سادهترین راه مدیریت غم در وضعیت بحران تلاش در انجام کاری مفید و سازنده است. از راههای خودمشغولی میتوان ورزشهایی مثل شنا و پیادهروی، قدمزدن در فضاهای سبز، شرکت در مسابقات ورزشی همچنین ملاقات با دوستان و همسخنی با آنان، ادامه تحصیل، رفتن به مراکز زیارتی- تفریحی، علمی- آموزشی یا تکرار اذکار ایّام هفته و خواندن ادعیهی گوناگون و ... اشاره کرد که میتواند در جای خود علاوه بر این که از بهترین عوامل جلوگیری از افزایش غم و یا کاهش غم باشد، به نوعی بهترین راه مدیریّت غم را ارائه دهد.
نتیجهگیری
اسلام برای جلوگیری از افزایش غم و غصّه و فشار روانی فرد محزون روشهای گوناگون اعمّ از پذیرش موقعیت، گریهدرمانی و تسکین با اشک، درد دل کردن با برادران دینی، تلقین تحمل، دوری از عوامل شدتزا، توجّه به ارزش پاداش تحمّل، پرهیز از یاد غمها و غصّهها و خودمشغولی و ... ارائه نموده است.
منابع:
1) قرآن کریم (ترجمهی عبّاس پورسیف).
2) اکبری، محمود، 1387، غم و شادی در سیرهی معصومان(ع)، قم، صفحه نگار، چاپ سوم.
3) امام علی بن ابی طالب(ع) ، 1379، نهج البلاغه، ترجمهی محمّد دشتی، قم، عصر ظهور، چاپ اوّل .
4) تمیمی آمدی، عبدالواحد، 1366ش، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اوّل.
5) حرّعاملی، محمّدبنحسن،1409ق، تفصیل وسائل الشّیعه الیتحصیل مسائل الشّریعه، مؤسّسهی آلالبیت(ع)، قم، چاپ اوّل.
6) الرّاوندی، سعیدبنعبدالله (قطبالدّین راوندی)،۱٤٠٧ق، الدّعوات، قم، ﻣﺆﺴﺴه الامامالمهدی(عج)، چاپ اوّل.
7) الصّدوق ، محمّدبنعلی بن بابویه قمّی، بی تا، من ﻻیحضره الفقیه، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، مؤسّسهی نشر اسلامی ، چاپ دوم .
8) علم الهدی، محمّد باقر، 1383، خورشید اسلام چگونه درخشید، مشهد، انتشارات سنبله، چاپ اوّل.
9) قمّی، عبّاس ، 1387، منتهی الآمال، بی جا، مؤسّسهی زهیر، نوبت اوّل.
10) کاظمی، محسن، 1387، راز شادابی، بی جا، انتشارات میم، چاپ سوم.
11) الکلینی الرّازی، ابیجعفر محمّد بن یعقوببن اسحاق ، 1401 ق ، الکافی، تحقیق علیاکبر الغفاری، بیروت ، دارصعب و دارالتّعارف، چاپ چهارم.
12) کوفی، محمّد بن اشعث، بی تا، الجعفریات ( الاشعثیات )، تهران، ﻣﻛﺗﺒه مینوی و قرب الاسناد .
13) مجلسی، محمّد باقر، بی تا، بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الاﺋﻣّه الاطهار، تحقیق علیاکبر الغفاری، تهران، المکتبه الاسلاﻣیّه، چاپ دوم.
14) محمّدی ریشهری، محمّد، بی تا، میزان الحکمه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی .
15) الهندی، علی متّقی، 1397 ق، کنز العمّال فی سنن اﻷقوال و اﻷفعال، تصحیح صفوه السّقّاء، بیروت، المکتبه التّراث الاسلامی ، چاپ اوّل .
[1] - نهج البلاغه، حکمت143، ص 659.
[2] - همان،حکمت291، ص701.
[3] - غرر الحکم،ح 2243.
[4] - همان، ح1779.
[5] - کوفی، محمد بن محمد بن اشعث،بیتا، الجعفریات، (الاشعثیات)، تهران، مکتبه مینوی و قرب الاسناد، ص234؛ بحار الانوار، ج 82، ص144، ج82، ص144.
[6] - دعائم الاسلام، ج1، ص225.
[7] - من لا یحضره الفقیه، ج1، ص187 .
[8] - الرّاوندی، سعید بن عبدالله (قطب الدّین راوندی)، 1407ق، الدّعوات، قم، مؤسّسه الامام المهدی(عج)، چاپ اوّل، ص285، ح8 .
[9] - وسایل الشّیعه، ج2، ص55.
[10] - غرر الحکم، ح4055.
[11] - کافی، ج3، ص227 .
[12] - من لا یحضره الفقیه، ج1، ص177
[13] - کنز العمال، ج6، ص376.
[14] - برای آگاهی بیشتر ر.ک به غم و شادی در سیرهی معصومان(ع)، ص 183، با اقتباس.
[15] - غرر الحکم، ح6281.
[16] - همان، ح6295.
[17] - من لا یحضره الفقیه، ج4، ص386.
[18] - علم الهدی، محمّدباقر،1383، خورشید اسلام چگونه درخشید، مشهد، انتشارات سنبله، ج4، صص70-79، بااقتباس.
[19] - کافی، ج2، ص159 .
[20] - کاظمی ، محسن، 1387، راز شادابی، بی جا، انتشارات میم، چا پ سوم، ص 19.
[21] - مؤمنون (23)، 51.
[22] - منتهی الآمال، ج2، ص375.
[23] - میزان الحکمه، ج2، ص29.
[24] - منتهی الآمال، ج2، ص375.
[25] - غم و شادی در سیرهی معصومان(ع)، صص 4-203، با اقتباس .