کودک عزیزم...


توصیه‏هاى اخلاقى و تربیتى بر پایه­ی روایات معصومین(ع) به والدین

 

 

 

محبت نسبت به فرزندان

 محبت و خوش‏رفتارى، نقش بسیار مهمى در تربیت صحیح فرزند دارد. محبت، احساسات پاک کودک را شکوفا مى‏سازد و کم­بود عاطفه و عقده‏هاى روانى، دامن‏گیر فرزندان نمى‏شود. همچنین، زمینه­ی رحمت خداوند را فراهم مى‏سازد.

 امام صادق(ع) می­فرماید:

 خداوند بزرگ به آدمى به علت شدت علاقه و دوستى به فرزندش، رحم مى‏کند.1

 ایشان در سخن دیگرى فرموده است:

 به کودکان محبت کنید و به آن­ها رحم نمایید و هرگاه به آنان وعده‏اى دادید، وفا کنید؛ زیرا آن­ها شما را روزى‏دهنده­ی خود مى‏دانند.2

 رسول گرامى اسلام در منزل همه­روزه که از خواب برمى‏خاست، دست محبت بر سر فرزندان خود مى‏کشید.3

 امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) نقل مى‏کند:

 آن کس که فرزند خود را ببوسد، خداوند حسنه‏اى در نامه­ی عمل او مى‏نویسد و هرکس که فرزندش را شاد کند، خدا او را در روز قیامت شاد خواهد کرد.4

 فرزندان امروز، پدران و مادران و مسئولان فردایند. اگر به قدر کافى و به شایستگى محبت نبینند، به کم­بود عاطفه دچار مى‏شوند و در آینده، جامعه­ی با نشاطى نخواهیم داشت. بر همین اساس، امام صادق(ع) توصیه مى‏کند:

 فرزندان­تان را زیاد ببوسید زیرا براى شما در هر بوسه‏اى درجه‏اى است.5

 عدالت‏ورزى بین فرزندان

 رفتار عادلانه با فرزندان بسیار پراهمیت است. در صورت رعایت نکردن انواع کینه‏ها و عقده‏ها در آنان نسبت به یک­دیگر پدید مى‏آید.

 با زیاد بودن تعداد فرزندان، وظیفه­ی پدر و مادر درباره­ی این مسئله حساس‏تر و سنگین‏تر است.

 پدر و مادر باید رفتار عادلانه‏اى با کودکان داشته باشند و در نقش یک قاضى عادل و عاقل با آن­ها برخورد کنند. هیچ کدام را بر دیگرى ترجیح ندهند و در رفتار و گفتار، محبت و خشم و تنبیه و تشویق، یک­سان عمل کنند.

 رسول خدا(ص) به مردى که یکى از بچه‏هاى خود را بوسید و دیگرى را از خود دور کرد، فرمود:

 چرا با فرزندان خود به طور مساوى رفتار نکردى؟!6

 در روایت دیگرى امام صادق(ع) فرمود:

 بین فرزندان خود به عدالت رفتار کنید، همان گونه که خودتان مایلید فرزندان شما و مردم، بین شما به عدل و تساوى رفتار کنند.7

 اگر رفتار بزرگ‏ترها با فرزندان از روى عدالت و برابرى نباشد، عقده­ی حقارت، بدبینى، کینه‏توزى، دشمنى‏هاى خطرناک، درگیرى‏هاى بى‏مورد و بهانه‏گیرى‏هاى بى‏جا دامن‏گیر آنان خواهد شد. پس بکوشیم تا توصیه‏هاى روایى و آموزه‏هاى دینى را فراروی­مان بگشاییم و با عمل به آن­ها، سعادت و سلامت را تحفه­ی فرزندان­مان بسازیم.

 هدایت عملى

 تعلیم و تربیت افراد به­ویژه فرزندان، آن‏گاه تاثیرگذار خواهد بود که با عمل همراه باشد.

 مردم را در عمل - و به غیر زبان­تان - به خوبى‏ها دعوت کنید.8

 پدر و مادر افزون بر آن که با گفتار و پند و اندرز باید بهترین راه­نماى فرزندان خود باشند، باید در عمل نیز آموزه‏هاى دینى را به کودکان خود بیاموزند. والدین باید در همه­ی زمینه‏ها به اخلاق و رفتار خود توجه کنند و همواره در حضور فرزندان با اعمال درست خود، راه­نماى راستین آنان باشند.

 اگر پدران و مادران، کودکان را به راستى در گفتار و کردار امر کنند ولى خود این‏گونه عمل نکنند، فرزندان­شان دچار سرگردانى و خشم و نفرت مى‏شوند و امر و نهى والدین، دیگر تأثیرى نخواهد داشت.

 بنابراین، در صورتى خصلت‏ها و کردار نیک در کودکان نهادینه مى‏شود که اینان در زندگى، از پدر و مادر خود الگوى عملى بگیرند.

 کودکانى که وفا و محبت و دل‏سوزى پدر و مادر خود را در حق آشنایان و همسایه‏ها از فقیر و غنى ببینند، آنان نیز ناخودآگاه به سوى خوبى‏ها ره­نمون مى‏شوند.

 امام حسین(ع) مى‏فرماید:

 مادرم زهرا(س) را دیدم که در شب جمعه تا صبح نماز مى‏خواند و تک تک مؤمنان را دعا مى‏کرد و هنوز خود را دعا نکرده بود. از او پرسیدم: «چرا به خودت دعا نمى‏کنى». جواب داد: «پسرم اول همسایه، بعد خویشتن.»9

 در روایت دیگرى از امام صادق(ع) مى‏خوانیم:

 کودکان خود را در صدقه دادن و احسان به همنوعان تمرین دهید.10

 بازى با کودک

 با ورود به بازى کودک، در واقع او را بدون تربیت به حال خود رها نمى‏کنیم، بلکه به تنهایى و نگرانى او پاسخ درست مى‏دهیم و شادى و اطمینان خاطر را به او هدیه مى‏کنیم. وقتى پدر یا مادر با فرزند خود رفتارى محبت‏آمیز داشته باشد و در همه حال با او و در کنار او باشد، کودک احساس تنهایى و خودمحورى نمى‏کند و عواطف و احساسات جمعى در او شکوفا مى‏شود. در شیوه­ی رفتارى رسول خدا و امامان معصوم(ع) فراوان به چشم مى‏خورد که با صبر و مهربانى، با بچه‏ها بازى مى‏کردند. به­ویژه رسول خدا(ص) با بچه‏هاى بى‏سرپرست یا بى‏خانمان همبازى مى‏شد، به آن­ها سلام مى‏کرد، آن­ها را به دوش مى‏گرفت، مى‏بوسید و نوازش مى‏کرد.

 على(ع) نیز براى کودکان یتیم داستان مى‏گفت، آن­ها را مى‏خندانید و در آغوشش مى‏فشرد. از رسول گرامى اسلام(ص) روایت است:

 کسى که در خانه کودکى دارد، باید با فرزندش کودکانه رفتار کند.11

 کودکان و عادت‏هاى نیکو

 در تربیت کودکان، ایجاد عادت‏هاى خوب و ریشه کن کردن عادت‏هاى بد، مسئله‏اى پراهمیت است. از همان دوران کودکى هر عادتى را به­راحتى مى‏توان در کودک شکل داد. در سال‏هاى بعد نیز همزمان با رشد او لازم است دیگر عادت‏ها و مهارت‏هاى رفتارى مانند وفاى به عهد، ایثار، بخشش و کمک به اطرافیان را به آنان آموخت. حضرت على(ع) مى‏فرماید:

 عادت براى مردم طبیعت دومى به شمار مى‏آید.12

 بنابراین، واجب است که پدران و مادران براى ایجاد اخلاق نیکو و عادت‏هاى پسندیده در فرزند خویش، دقت کافى به این امر داشته باشند؛ چرا که شیوه­­ی زندگى فرزندان در آینده، به نوع صفت‏ها و عادت‏هاى دریافتى او در گذشته بستگى دارد.

 کودکان با فطرتى پاک و سالم متولد مى‏شوند. از این رو، بر والدین فرض است که نهایت دقت و هوشیارى خود را در حفظ این نهاد پاک به کار گیرند. باید کودکان را به کارهاى خوب و عادت‏هاى نیک راه­نمایى کرد تا سرانجام جزو رفتارهاى ثابت آنان شود.

 بچه­ها باید به­دلیل خوبى‏های­شان تشویق و از بدى‏های­شان آگاه شوند و سپس در ترک‏ بدی­ها – به وسیله­ی والدین - یارى گردند.

 آموزش دینى

 بنابر سفارش اسلام و دستورات تربیتى امامان معصوم(ع) از بعد از تولد فرزند باید در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفت که با این حرکت، تربیت دینى کودک از ساعت‏هاى پس از تولد او شروع مى‏شود.

 رسول اکرم(ص) پس از تولد امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در گوش راست­شان اذان  در گوش چپشان اقامه گفتند.

 امام باقر(ع) نیز در ره­نمودى به والدین مى‏فرماید:

 وقتى فرزندت به سه سالگى رسید، هفت بار به او تلقین کن تا بگوید لا اله الا الله و آن‏گاه رهایش کن تا به شش سالگى برسد. دوباره آموزش دینى او را شروع کن. 13

 و آن‏گاه که پیامبر اکرم(ص) به نماز مى‏ایستاد، امام حسن(ع) را نیز همراه خود داشت. رسول خدا(ص) در روایتى توصیه مى‏کند:

 فرزندان­تان که به هفت سالگى رسیدند، به آن­ها نماز بیاموزید.14

 کودک و مربى

 محیط، جامعه و خانواده، سه عامل مؤثر در مسائل تربیتى‏اند که سعادت و شقاوت آدمى درگرو چگونگى تأثیر آن­هاست.

 استاد و مربى نیز کانون تربیتى مهمى است که کودکان از اخلاق، کردار و افکار او الگو مى‏گیرند و مى‏کوشند پیوسته از آنان پیروى کنند.

 کودکى که تربیت گذشته­ی او نادرست بوده است، مى‏تواند با آموزش‏ها و مراقبت‏هاى استاد به خیر و سعادت نزدیک شود. براى مثال «معاویه»­ی دوم از خانواده­ی نامبارکى برخاست ولى تأثیر آموخته‏هاى مربى بر او به حدى بود که پس از مرگ یزید در مسجد شام، آن‏گاه که همه آمده بودند تا با او بیعت کنند، پس از حمد و ثناى خدا، به رسول اکرم(ص) و اهل ‏بیتش(ع) درود فرستاد و سپس گفت:

 اى مردم! جدم معاویه و پدرم یزید، غاصب حق خلافت بودند و بر من سخت ناگوار است که مى‏دانم آنها الان به عذاب الهى دچارند. مردم، خلافت، حق على(ع) و فرزندان اوست. بروید و امام حق را بشناسید.15

 گفتنى است پس از بررسى‏هاى فراوان معلوم شد که استاد معاویه پسر یزید، از شیعیان اهل بیت بوده که او را این گونه متحول ساخته است.

 امام صادق(ع) درباره­ی فضیلت معلم و استاد مى‏فرماید:

 معلمى که مردم را به خیر و نیکى فرامى‏خواند، همه­ی جنبندگان زمین و ماهیان دریا و هر موجود کوچک و بزرگى در آسمان و زمین براى او طلب مغفرت مى‏کنند.16

 از سوى دیگر، امامان معصوم(ع) هشدار داده‏اند که از هر معلمى نیاموزیم. چنان‏که امام کاظم(ع) فرمود: «از استادان باتقوا و خداشناس استفاده کنید.»17

 این بزرگوار مى‏فرماید:

 از عالمى که از علمش استفاده نمى‏کند و خود را نساخته است، دانش نیاموزید؛ زیرا آن کس که علمش به او نفعى نمى‏رساند، به تو نیز نفعى نخواهد رساند.18

 کودک و دوستان

 انتخاب دوستان و نوع ارتباط با آنان، یکى از مسائل سرنوشت‏ساز تربیتى است. پدر و مادر وظیفه دارند در انتخاب دوست شایسته و درست­کار، به فرزند خود کمک کنند. بدون راه­نمایى والدین در این زمینه، فرزندان به سرعت به بی­راهه مى‏روند. سعدى درباره­ی تأثیر دوستان و همنشینان بر فکر و شخصیت افراد مى‏سراید:

 تو اول بگو با کیان زیستى

پس آن گه بگویم که تو کیستى

 شاید این شعر بر گرفته از این سخن رسول الله(ص) باشد که:

 انسان با دین و آیین دوست خود شناخته مى‏شود. پس باید بنگرد که با چه کسى دوست مى‏شود.

 دوست و همراه خوب، آگاه و مسئول، مى‏تواند آدمى را به روشنایى‏ها و پاکى‏ها ره­نمون‏سازد. 19

 على(ع) در کلامى ارزشمند مى‏فرماید:

 رفیق را رفیق نامند، به این علت که تو را به صلاح و رستگارى و دین‏دارى کمک مى‏کند. پس کسى که تو را در اصلاح شدن و دین‏دارى کمک رساند، رفیق واقعى توست.20

 چه بسیار مادران و پدران فرهیخته و دانایى که رنج چندین ساله­ی آ­ن­ها در تربیت فرزندشان را دوستان ناشایست بر باد دادند و چه بسا فرزندان فاسد و تبه­کارى که از راه همنشینى و همفکرى با دوستان خوب، به رشد و تکامل انسانى رسیدند. بنابراین، انتخاب دوست و روابط سالم میان آن­ها، یکى از عوامل مهم تربیتى به شمار مى‏آید.

 

 پی­نوشت­ها

1.      محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج2، ص82.

2.      من لا یحضره الفقیه، ج3، ص310.

3.      وسائل الشیعه، ج5، ص126.

4.      اصول کافی، ج6، ص49.

5.      وسائل الشیعه، ج5، ص126.

6.      طبرسی، مکارم الاخلاق، ص112.

7.      بحار الانوار، ج23، ص11.

8.      اصول کافی، ج2، ص77.

9.      محمد دشتی، مسئولیت­ تربیت، ص133؛ به نقل از دلائل الامامه، ص56.

10. وسائل الشیعه، ج2، ص261.

11. همان، ج5، ص126.

12. مسئولیت تربیت، ص127؛ به نقل از غرر الحکم و درر الکلم، ص...

13. متقی هندی، کنز العمال، ح45230.

14. بحار الانوار، ج104، ص95.

15. دکتر حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ج1، ص355.

16. بحار الانوار، ج2، ص17.

17.  میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج4، ص298.

18. بحار الانوار، ج2، ص99.

19. همان، ج74، ص192.

20. محمد محمدی ری­شهری، میزان الحکمه، ج4، ص158.