کتاب های خوردنی یا هله هوله های خواندنی!؟

نویسنده


مهارت­های انتخاب کتاب برای کودکان

 

دوران کودکی دورانی کوتاه است. اگر چه این دوره، دوره­ی رشد سریع است و بنیان ارزش­ها، نگرش­ها و احساسات و نیز چیزهای تاریک­تر از قبیل سرکوب­ها و عقده­های روحی که ممکن است در تمام طول عمر گریبان­گیر فرد باشند را فراهم می­کند، لیکن به زودی سپری می­شود. بنابراین زمانی برای کارهای بی­ارزش و مواد خواندنی مهمل، باقی نمی­ماند. اگر کودکان از مطالعه­ی کتاب­هایی از قبیل «آلیس در سرزمین عجایب» اثر لوییس کارول یا «باغ نیمه­شب تام» اثر فیلیپا پیرس و «زنان کوچک» آلیس ام آلکوت و بسیاری کتاب­های معتبر دیگر امتناع ورزند، ممکن است متعجب شویم و یا برای­مان مضحک باشد؛ چرا که این کتاب­ها درباره­ی جایگاه انسان و قدرت کلمات، خیالات و زندگی در شرایط سخت، حرف­های بسیاری برای گفتن دارند. کتاب­هایی از این قبیل تنها مواد خواندنی برای کودکان به شمار نمی­آیند زیرا شکل­دهنده­ی فرهنگ خاصی هستند؛ اما مزیت این کتاب­ها این است که خواننده را در صمیمیتی خاص دخیل می­کند. کتاب دقیق و مناسب، کتابی است که با شور و حرارت تصاحب شده است؛ کتابی که خواننده به­راحتی از آن جدا نمی­شود و در عین حال نمی­توان آن را باسرعت و سهولت خواند و از آن رد شد. در این کتاب­ها، با متن از نظر میزان دقت تقریباً همانند یک متن آکادمیک برخورد می­شود. حتی ممکن است والدین با آگاهی از میزان نفوذ بالای برخی کتاب­های داستانی روی کودکان خود متعجب شوند. در این بین والدین برای انتخاب کتاب خوب باید با علایق فرزندان خود آشنا باشند تا بتوانند کتابی برای او تهیه کنند که غیر از جنبه­ی سرگرمی، تعلیم و تربیت را نیز به­صورت غیرمستقیم اعمال کند. والدین برای تهیه­ی کتاب باید نویسندگان و ناشرانی که کتاب­ها را منتشر می­کنند نیز در نظر داشته باشند.

در دنیای امروز منابع اطلاعاتی گوناگونی مانند کتاب، مجله، دیسک های فشرده، اینترنت و کامپیوتر وجود دارند که تمسک به هر یک از این­ها می­تواند حجم انبوهی از اطلاعات، شناخت و سرگرمی را در اختیار کودکان و نوجوانان قرار دهد؛ اما آیا همه­ی این منابع اطلاعاتی، داده­های درستی را در اختیار ما قرار می­دهند؟ می­توان به آن چه تحت عنوان یک مقاله­ی الکترونیکی از طریق اینترنت مطالعه می­کنیم، اعتماد داشت؟ آیا سرعت و آسانی ارائه­ی اطلاعات از طریق اینترنت حجم انبوهی از اطلاعات کاذب را به همراه نخواهد داشت؟ آیا آن چه در پهنای وب مطالعه می­کنیم از فیلتری به­منظور اصلاح و بررسی صحت و سقم داده­ها گذشته است یا خیر؟ آن چه ذکرگردید دلیلی بر درستی اطلاعات کتاب­ها نیست، اما سختی کار چاپ و نشر کتاب­ها می­تواند تا حدی اعتماد به صحت داده­های موجود در این منبع اطلاعاتی را جلب کند.

مزایای مطالعه

سوال این است که آن چه یک کتاب مناسب برای خواننده­ای مناسب و در زمانی مناسب به بار می­آورد، چیست؟

کتاب مناسب می­تواند اطلاعات خاصی را فراهم کند. چنین کتابی ممکن است درباره­ی حیات در عصر دایناسورها، خاستگاه بشر و یا چگونگی بازی شطرنج، اطلاعاتی را در اختیار خواننده گذارد. اگر به­خوبی با کتاب درگیر شویم، می­توانیم به شناخت بیشتری نیز دست یابیم. اگر کتاب بر اساس علاقه و اشتیاق وافر نویسنده نوشته شده باشد، قادر به تفهیم این نکته به خواننده خواهد بود که چرا انسان­ها درباره­ی یوزپلنگ وحشی، آداب و رسوم دوره­ی اشکانیان، گیاهان دریایی یا هر چیز دیگری به مطالعه می­پردازند. اگر داستان یا رمانی توسط نویسنده­ای حساس و هشیار نوشته شده باشد، نه تنها قادر به افزایش قدرت فهم و درک خواننده خواهد بود، بلکه او را در احساسات و عواطف انسان­های دیگر نیز شریک خواهد کرد. خواننده احساس می­کند که دوست دارد عضو یکی از گروه­های اقلیت باشد، در زمان جنگ زندگی کند، معلول باشد، ناامید در عشق باشد و یا گردن­کلفت مدرسه باشد. به عبارت دیگر همان گونه که اشاره شد، خواننده­ی یک کتاب مناسب، این فرصت را خواهد داشت تا درکیفیت شناخت با بیینده­ی یک تئاتر زیبا یا یک نمایش تلویزیونی و یا یک فیلم سینمایی همتراز باشد.1

کتاب مناسب می­تواند به خواننده کمک کند تا از فعالیت­ها، فشارها و نگرانی­های زندگی روزمره بگریزد. چنین کتابی ممکن است یک تعلیق ناگهانی در نگرانی ناشی از کار مدرسه و تکالیف خانه ایجاد کند. این نوع مطالعه را با اصطلاحاتی نظیر مطالعه­ی «جبرانی» یا «درمانی» نام­گذاری می­کنند.

کتاب مناسب باید برای خواننده معنی­دار باشد و به آن چه که در زندگی روزمره­ی خواننده مورد تجربه قرار می­گیرد، معنی بیشتری بخشد. کتاب مناسب، اعم از این که صحنه­ها و شخصیت­ها خیالی باشند یا نباشند، به حقیقت می­پردازد. «سنداک» بر نیاز به حقیقت گویی تاکید می­کند: «شما باید حقیقت امر را به بهترین وجه بدون هیچ­گونه فروکاهیدنی به کودک بگویید. شما باید بدانید که کودکان، افرادی کوچک و در عین حال جسور هستند که همچون بزرگ­سالان باید از عهده­ی مشکلات زندگی روزمره برآیند. شما باید بدانید که آن­ها هنوز برای بسیاری از مسائل آمادگی ندارند و آن چه بیشتر از هر چیز خواهان آنند، حقیقت است»2

کتاب مناسب اساساً و ضرورتاً باید همچون داستانی مناسب باشد. اگر چه آن داستان افسانه­ای عامیانه یا برآوردی از چگونگی کار اتومبیل یا سرگذشت یک شاعر و یا نقاش باشد. همه­ی این­ها باید از ساختاری مناسب و سرگرم­کننده برخوردار باشد. کتاب مناسب باید داستانی باشد که عواطف خواننده را برانگیزاند. کودکان هر روز در حین بازی با هم صحبت می­کنند: «بیا با هم...»، «فلان برنامه­ی تلویزیونی درباره­ی ... بود»، «من دیشب با پدرم به ... رفتم» که در واقع آن­ها مشغول داستان­گویی، داستان­شنوی و داستان­پردازی هستند. به­دلیل روحیه­ی تخیل و رویاپردازی در کودکان بهتر است کتاب­های آن­ها با  زبان داستانی به بیان واقعیت­ها و آموزش کودکان بپردازد.

مهمل­خوانی چه نوع مطالعه­ای است؟ سودمند یا مضر!

از نظر بسیاری از والدین، دوران کودکی باید صرف مطالعه­ی موادی شود که دارای ارزش ادبی هستند؛ موادی از قبیل داستان­های کلاسیک، کتاب­هایی که برنده­ی جایزه شده­اند و یا آثاری که به دقت مورد نقد و بررسی قرار گرفته­اند. ممکن است قضاوت بزرگ­سالان بر پایه­ی این فرض شکل گرفته باشد که هر آن چه برای بزرگ­سالان نامناسب است، برای جوانان و نوجوانان نیز نامناسب است. بزرگسالان دامنه­ی وسیعی از کتاب­ها در زمینه­های گوناگون و با ارزش­های گوناگون از قبیل سرخط اخبار روزنامه­ها، یک رمان جدید  پرفروش، گزارش­های سالانه­ی مالی، کتاب­های اطلاعاتی، کتاب­های تاریخی و ... را خوانده و می­خوانند و بدون توجه به محدودیت­های کودکان این گونه می­پندارند که آن­ها تنها باید چیزهایی را بخوانند که دارای ارزشی پایا و کاملاً مشخص هستند. گویی آن­ها از خواندن کتاب­هایی که جنبه­ی تفریحی و سرگرم­کنندگی دارند، مبرا هستند.

«ایدان چمبرز»3 خاطر نشان می­کند که «مطالعه­ی گسترده، سیری­ناپذیر و بی­رویه، خاکی است که سرانجام علاقه و رویه­مندی در آن می­روید». با این وصف می­توان گفت که اگر چه در نگاه اول مهمل­خوانی چندان مطلوب نیست، لکن سرانجام می­تواند به مطالعه­ی سامان­مند و هدف­دار بیانجامد.

در ذیل، چندین مورد از ویژگی­های خواندنی­های مهمل اشاره خواهد شد:

- به­طور کلی خواندنی­های مهمل را حد واسط کتاب­های مناسب و نامناسب می­توان به شمار آورد؛

- ارزش ادبی اندکی دارند و تکراری، پیش پا افتاده و بدون هیجان هستند؛

- شواهد اندکی مبنی بر کاربرد هیجان زبانی توسط نویسنده دیده می­شود؛

- حتی آن دسته از کتاب­های مهمل که داعیه­ی طنز دارند، نشانی از معنای بالنده و متعالی طنز در خود ندارند؛

- ممکن است کودک خواننده پس از مواجهه با این قبیل خواندنی­ها از میزان سادگی کلمات و عبارات آن­ها دچار شگفتی شود.

چگونه یک کتاب نامناسب را تشخیص دهیم؟

یکی از نکات بسیار مهمی که در خصوص کودکان باید خاطر نشان کرد این است که کودکان آن گونه که برخی می­پندارند، معصوم یا حساس نیستند. حمایت بیش از حد از کودکان یا عدم توجه کافی به کودکان، هر دو به کودک آسیب می­رساند و واقعیت دنیای پیرامون را به گونه­ای نادرست به آن­ها عرضه می­کند. کتاب­ها و سایر موادی که جهانی دور از واقعیت را برای کودکان به تصویر می­کشند، برای کودکان مضرند و کودک به این نوع از کتاب­ها نیازی ندارد.

- کتاب­هایی هستند که انتظارات خواننده از خود و تا حدودی از دیگران را محدود می­سازند؛

-  حس استقلال­طلبی و خودیابی کودکان را نادیده می­گیرند و یا تحقیر می­کنند.

- در برخی از مواقع کتاب­های نامناسب به تقابل جنسی میان دختران و پسران دامن می­زنند، تا جایی که ممکن است به ایجاد ذهنیت منفی در دختران و پسران نسبت به هم بیانجامند.

- اگر قهرمان داستان، شخصیتی بسیار ایده­آل داشته باشد، خواننده­ی پسر یا دختر حساس، غیرپرخاش­گر و درون­گرا، در مواجهه با او احساس بی­کفایتی خواهد نمود؛

- با دیدگاهی منفی، طبقات اجتماعی، مذهبی یا اقتصادی را به تصویر می­کشند؛ البته ایجاد فرصت برای آشنایی با عقاید و تجارب جدید، جنبه­ی مثبت قضیه است اما برخی ازکتاب­ها تنها به جنبه­های منفی این تمایزهای طبقاتی می­پردازند. نگرش مولف درباره­ی این طبقات برخواننده­ی کم سن و سال اثری عمیق می­گذارد؛

- کتاب­هایی که مجموعه­ی لطیفه­های بی­ادبانه را گردآوری می­کنند؛4

معیارهای ارزیابی یک کتاب مناسب چیست؟

در ارزیابی کتاب­های کودکان باید جنبه­های مختلفی را مورد توجه قرار داد. در زیر برخی از این جنبه­ها و معیارها آمده است:

1. کیفیت محتوا

- مفاهیم و افکار ارائه شده، ارزشمند باشند؛

- محتوا با تجربه­ها، نیازها، علایق و توانایی­های کودکان و نوجوانان متناسب باشد؛

- درباره­ی موضوع مورد بحث با پیش­داوری و تعصب قضاوت نشده باشد؛

- مفهوم ارائه شده، قابل تعمیم و متناسب با نیازهای اکثریت جامعه باشد؛

- حس کنجکاوی خواننده و علاقه­ی او را به مطالعه بیشتر برانگیزاند؛

- از هر نوع نصیحت مستقیم به دور باشد.

2. کیفیت ساخت و پرداخت

- چگونگی ساخت و پرداخت مطلب برای گروه سنی مورد نظر قابل درک و جالب توجه باشد؛

- ساخت و پرداخت مطالب به گونه­ای باشد که خواننده بتواند به نتیجه­ی لازم دست یابد، به نحوی که هیچ نیازی به نتیجه­گیری مستقیم و پند و شعار نباشد؛

- آسان­پسندی را ترویج نکند و مانع تفکر مستقیم خواننده نشود.

3. کیفیت زبان و شیوه­ی نگارش

- زبان و بیانش سلیس و روان و نیز متناسب با توانایی­های خوانندگان انتخاب شده باشد؛

- استعداد و مهارت خوانندگان را در استفاده از کلام برای بیان مقصود پرورش دهد؛

- سبک نگارش با موضوع مورد بحث متناسب باشد؛

- سادگی زبان و شیوه­ی نگارش، قابلیت خوانندگان را دست کم نگیرد.

4. کیفیت تصویرها

- با متن، پیوندی منطقی داشته باشد؛

- قدرت خلاقیت کودکان را برانگیزد؛

- از کیفیت هنری برخوردار باشد؛

- با در نظر گرفتن درک خوانندگان تهیه شده باشد؛

- به درک آسان­تر و بهتر نوشته کمک کند؛

- علاقه­ی خوانندگان را به خواندن کتاب برانگیزاند؛

- تصویری دقیق و واقعی از طبیعت و انسان و جانوران باشد، مگر بنا به ضرورت افسانه و داستان؛

- در آن­ها از رنگ، به درستی و برپایه­ی واقعیت استفاده شده باشد؛

- سبک مورد استفاده متناسب با متن و قدرت درک کودکان یا نوجوانان باشد.

5. کیفیت ارائه

- ارائه­ی کتاب با محتوای آن متناسب باشد؛

- ارائه­ی کتاب خواننده را به مطالعه برانگیزاند؛

- نوع کاغذ و جلد و صحافی امکان استفاده­ی ممتد از کتاب را بدهد؛

- کتاب تا حد امکان ارزان باشد.5

سخنی با نویسندگان کودک و نوجوان

نویسندگان کتاب­های کودک و نوجوان با مخاطبان حساسی روبه­رو هستند، از این رو در هنگام نگارش کتاب­های این گروه سنی علاوه بر تخصص و مهارت در نگارش، آشنایی با ویژگی­های سنی گروه مخاطب از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در حالی که بازار کتاب این گروه سنی به دلیل نداشتن معیار و شاخص ویژه برای نگارش، رنج می­برد باید به فکر راه حل این مشکل بود. برخی از معیارهای لازم در نگارش کتاب مناسب برای کودکان و نوجوانان در ذیل ارائه شده است:

1. برای بحث درباره­ی معیارهای کتاب مناسب کودکان در درجه­ی اول باید رده­بندی سنی را در نظر بگیریم و متوجه باشیم که مخاطبی که برای آن­ کتاب می­نویسیم در چه گروه سنی قرار دارد تا بتوانیم برای هر گروه سنی با توجه به نیازهایش معیارهایی را مشخص کنیم. ادبیات کودک و نوجوان، سه دهه است که به جامعه معرفی شده در حالی که هنوز معیارهای مشخصی برای نگارش کتاب در نظر گرفته نشده و حتی تقسیم­بندی گروه­های سنی نیز صورت نگرفته است. البته کانون پرورش فکری کودکان اقدام به گروه­بندی سنی برای تولید کتاب کرده است اما در نهایت شاخص و معیار مشخصی برای تولید کتاب در هر گروه سنی تهیه نشده است. طبق الگوی بین المللی و آن چه که کانون پرورش فکری برای گروه سنی تعریف کرده است کودکان بین 1 تا 6 سال یک گروه، از ابتدای دبستان تا پنجم دبستان یک گروه محسوب و از پنجم دبستان تا پایان دوره­ی راهنمایی نیز یک گروه سنی را تشکیل می­دهند؛ اما با این حال شاخص­ها برای هر گروه تفکیک نشده است. نویسنده­ی کتاب­های کودک و نوجوان باید با نیازهای ویژه­ی این گروه­های سنی آشنا باشد و معیارهای مناسب را برای هر گروه رعایت کند؛ چون هر گروه سنی نیازها و زبان خاص خود را دارد در نتیجه نویسنده باید برای نگارش کتاب مناسب با آن­ها ارتباط بر قرار کند.

2. مهم­ترین مسئله در تألیف کتاب کودکان، سلامت روح کودک است؛ یعنی کتاب باید متناسب با فطرت کودکان تألیف شود. دوران کودکی دوره­ی سلامت فطرت است بنابراین محتوای کتاب­هایی که در اختیار کودکان قرار می­گیرد باید متناسب با فطرت آن­ها باشد. کودک هنوز دریافتی از مفاهیم اجتماعی، فرهنگی و مسائل برون خانوادگی ندارد و در سلامت و پاکی کامل به سر می­برد.

3. تحریف نکردن و سلامت نوشتاری از معیارهای دیگری است که در تألیف کتاب­های کودکان باید مورد توجه خاص قرار گیرد؛ به­طور مثال کتاب­های دینی و تاریخی باید به­طور تحریف نشده در اختیار کودک قرار بگیرند و باید از تحریک کودک جلوگیری شود.

4. کودکان در ابتدای راه جذب به کتاب و کتاب­خوانی قرار دارند به همین دلیل کتاب­های این گروه سنی باید وجه لذت­بخشی و سرگرمی داشته باشند. این موضوع از منظر این که کودک را به امر آموزش علاقه­مند می­کند تا به مرور زمان خوراک آموزشی و تعلیمی بیشتری به او داده شود، از اهمیت خاصی برخودار است.

5. هر کدام از گروه­های سنی ممکن است نیازهای مشترکی داشته باشند اما به­طور حتم دایره­ی واژگانی که برای گروه خردسال و کودک مورد استفاده قرار می­گیرد محدودتر از واژگان قابل فهم برای نوجوانان است. با توجه به محدود بودن مجموعه واژگان خردسالان و این که نویسنده به لحاظ سنی سال­هاست که با دنیای آنان فاصله گرفته، نوشتن و سرودن برای آن­ها کمی مشکل­تر است.

6. کتاب­ها و آثار مختص به کودکان باید جنبه­ی تفریحی و سرگرمی داشته باشند تا کودک را جذب کنند؛ البته در این بین، نوع نوشتار نویسنده نیز بسیار مهم است. نظام جدید آموزشی دنیا و علم روان­شناسی، ما را به این نکته رسانده است که ابتدا باید کودک را جذب کنیم. چنانچه در مطالعات روان­شناسی آشکار است، از سن یک تا هفت سالگی باید جنبه­های لذت­بخشی و سرگرمی به کودک نشان دهیم تا او جذب شود و بعد از این سن کودک پا به عرصه جدیدی می­گذارد که خود به دنبال آن چه که می­خواهد رفته و در کتاب جست­وجو می­کند.

7. معیار بسیار مهم دیگر در تألیف و تدوین کتاب­های کودکان، تصاویر کتاب هستند که کودک را جذب می­کنند؛ به همین دلیل کتاب­های متعلق به این دوره­ی سنی باید مصور باشند. در تصویرگری کتاب­های این گروه سنی باید نهایت دقت و ظرافت در نظر گرفته شود زیرا تصاویر، مفاهیم را به کودک انتقال داده، در ذهن او حک می­شوند. کودکان تا هفت سالگی از طریق نگاه­کردن می­آموزند، درک عقلی از مسائل ندارند و درک بصری آن­ها قوی­تر است. کودکان بعد از این سن از نظر دایره­ی مفاهیم و آموزه­ها قوی­تر شده و ذهن آن­ها تلفیق متن کتاب و تصاویر موجب انتقال مفاهیم می­شوند؛ اما این مسئله نیز بحث گسترده­ای است که در تألیف و تهیه­ی کتاب برای این گروه سنی تا چه حد از تصویر و متن و یا تلفیق می­توان استفاده کرد.

فهرست منابع

حجازی، بنفشه (1379)، ادبیات کودکان و نوجوانان: ویژگی­ها و جنبه­ها. تهران: نشر روشنگران و مطالعات زنان.

یغمایی، جواد و خندان، محمد (1383)، کودک و مطالعه، تهران: نشر کتابدار.

Chambers, Aidan (1983), introducing books to children, london: heinemann educational books, 2nd edn.

Lorraine, Walter (1977), “an interview with maurice sendak”, Wilson library review, vol 25. Pp 151-60.

 

پی­نوشت:

1.یغمایی و خندان، 1383، ص93-94.

2.سنداک، به نقل از لورین، 1977، ص157.

3.ایدان چمبرز، 1983، ص103.

4.یغمایی و خندان، 1383، ص101-102.

5.حجازی، 1379، ص131-132.

 

سوتیترها:

 

-        اگر داستان یا رمانی توسط نویسنده­ای حساس و هشیار نوشته شده باشد، نه تنها قادر به افزایش قدرت فهم و درک خواننده خواهد بود، بلکه او را در احساسات و عواطف انسان­های دیگر نیز شریک خواهد کرد.

 

-        حمایت بیش از حد از کودکان یا عدم توجه کافی به کودکان، هر دو به کودک آسیب می­رساند.

 

-        برای بحث درباره­ی معیارهای کتاب مناسب کودکان، در درجه­ی اول باید رده­بندی سنی را در نظر بگیریم.

 

-        با توجه به محدود بودن مجموعه­ی واژگان خردسالان و این که نویسنده به لحاظ سنی سال­هاست که با دنیای آنان فاصله گرفته نوشتن و سرودن برای آن­ها کمی مشکل­تر است.