ای شکوه پرمعنا!
وقتی تو با منی،
با غرور از میان سایههای شوم و وسوسههای شیطانی میگذرم
میدانی تصویر بیحضور تو، چه قدر بیروح است؟
من در انعکاس جاودانهات،
به روشنی حقیقت زیبایی رسیدم
به باوری که در گلهای اطلسی حجابت حیات گرفته بود
در آرامش نبضهایم احساس کردم
آن زمان که روحم مفهوم تولد را از آیههای تو چید
دیگر ثانیههایم به انتظار نابودی باورهایم شتاب نمیکنند
گویی یک بهار از بهشت میچینم
دری به سوی ذات ابدی میگشایم
سزاوار و سربلند
هر لحظه بر بلندای خود میافزایم
لحظههای روییدن را با تو نغمهسرایی میکنم
تو را میستایم،
تو را که با روحم پیوند جاودانه خوردهای
تو را که پاکترین رویش منی! ای روح مقدس زندگی من