«ام البراء» دختر «صفوان» از بانوان باایمان و قهرمانی است که نسبت به مولا امیرالمؤمنین(ع) ارادت ویژهای داشت. او با سخنوری و نطقهای آتشین، در نبرد صفین حماسهسرایی نمود و سپاهیان حضرت علی(ع) را برای دفع شرارت سربازان معاویه ترغیب کرد و به مذمت و هجو قوای اموی پرداخت. با شهادت حضرت علی(ع)، اشعاری در رثای آن حضرت سرود و فقدان آن پیشوای پرهیزگاران را مصیبتی بزرگ برای جامعهی اسلامی تلقی کرد. از این جهت معاویه دربارهاش نظر خوشی نداشت. سرانجام گذارش بر معاویه افتاد و به مجلس او رفت. معاویه از حالش پرسید. ام براء گفت: «نشاط جوانی را از دست داده و بهار عمرم به خزانی سرد مبدل گردیده است.» معاویه یادآور شد: «آری حال تو با آن روز که این سرودهها را میخواندی خیلی تفاوت کرده است:
شمشیر برانت را برگیر و با آن دست و پای دشمن را قطع کن، مرکب خویش را به حرکت درآور و کمر را برای نبرد محکم برنید؛
بدون آن که اندیشهی فرار در سر بپرورانی، امام خود را اجابت کن و زیر پرچم او درآی و دشمن را با اسلحهات تار و مار ساز؛
ای کاش من مرد بودم تا شمشیر برمیگرفتم و سپاهیان بدکار و ناپاک اموی را از اطراف حضرت علی(ع) دور میکردم. ام البراء تأیید کرد و گفت: «بلی این اشعار را گفتهام» معاویه گفت: «البته تو هنوز هم از دشمنی با ما دست برنداشتهای. بگو ببینم وقتی علی(ع) کشته شد دربارهاش چه گفتی؟» ام براء اندکی مکث کرد تا آن سرودهها را به خاطر آورد. در این حال یکی از حاضران گفت: سوگند به خداوند او این اشعار را در هنگام شهادت مولایش سرود:
چه مصائب بزرگی بر ما وارد گردید [مصائبی که] پشت مردان را خم میکند، از فقدان امام دادگر ما که بهترین مردم بود، خورشید دچار کسوف شد
ای بهترین سواران و نیکوترین افرادی که بر روی زمین راه رفتند، سوگند به رسول اکرم(ص) که در سوگ تو نیروی ما به پایان رسید و باطل برای حقیر نمودن حق کوشید.»
معاویه گفت: «ای دختر صفوان ناگفتهای باقی نگذاشتهای. اکنون خواستهات را بیان کن،» آن بانو پاسخ داد: «به خدا سوگند هرگز از تو درخواستی نمیکنم و بر کسی که حضرت علی(ع) را ملامت کند لعنت میفرستم و نابودی او را خواهانم.» 2
آری فرهنگ پویای اسلام این چنین راه پایداری و استقامت در دفاع از حق را به بانوان آموزش داد و چنین زنان باشهامت و بلندهمتی را برای جوامع بشری، اسوه قرار داد و به مسلمانان آموزش داد که در برابر ستمکاران و اهل استکبار چگونه باید بود.
1. بحار الانوار، ج41، ص119.
2. قاموس الرجال، فیروزآبادی، 10/388.