اشاره

همچنان که فصلی از طبیعت بهار نام گرفته و سرسبزی و شادابی و نشاط ویژگی بارز آن است، عمر انسان نیز دارای بهاری است که همان دوران جوانی باشد؛ دورانی سرشار از قدرت و نیرو و نشاط و شادابی.

ازدواج نیز بهاری دارد و آن، زمانی است که انسان در اوج بلوغ جسمانی قرار دارد. اگر ازدواج در این دوران انجام گیرد آثار گران‌بها و مفیدی را در پی خواهد داشت و محصول چنین ازدواجی فرزندان شاداب و بانشاط خواهد بود.

پیامبر اکرم(ص) فرمود: «هیچ جوانی نیست که در ابتدای جوانی ازدواج کند مگر آن که ناله‌ی شیطان بلند می‏شود: "‏ای وای، ‏ای وای، دو سوم دین خود را از من حفظ کرد". پس این بنده باید تقوای الهی را در یک‌سوم باقی‌مانده پیشه سازد.»1

گاه در روایات، تعبیرات و تشبیهات معنا داری برای اهتمام ورزیدن به ازدواج در دوران جوانی، وارد شده است که سخت قابل دقت است. از جمله امام هشتم(ع) فرمود: «جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد و گفت:‏ "ای محمد! پروردگارت سلام می‏رساند و می‏فرماید: دوشیزگان همچون میوه‌ی درخت‏اند. هرگاه میوه رسید، چاره‏ای جز چیدن آن نیست وگرنه خورشید آن را فاسد می‏کند و باد رنگ آن را دگرگون می‏سازد؛ و به‌حقیقت دوشیزگان هرگاه دریابند آن چه را زنان دریافته‏اند، دوایی جز شوهر برای آنان نیست وگرنه ترس فتنه بر آن‌ها می‏رود." سپس پیامبر اکرم(ص) بر منبر رفت و مردم جمع شدند و آن چه را خداوند عزیز و جلیل دستور داده بود اعلام نمود.»2

سهل‌گیری در امر ازدواج

یکی از معضلاتی که امروزه در کنار ازدواج قد علم کرده، تجملات و رسم و رسومات نامناسب است: مهریه‌ی سنگین، جهیزیه‌ی کمرشکن، جشن عروسی مفصل همراه با رقابت‌های ناروا و اسراف فراوان، توقعات بیش از حد مانند داشتن کار با درآمد زیاد، خانه‌ی آن چنانی، ماشین و ....

اسلام در این بخش سفارشاتی دارد که می‏تواند گره‌گشا باشد. پیامبر اکرم(ص) درباره‌ی مهریه می‏فرماید: «بهترین زنان امت من، زنانی هستند که مهریه‌ی کمتر و سیمای نیکوتری داشته باشند.»3

و درباره‌ی شرایط خواستگار و این که حتماً لازم نیست داماد و یا پدر او از ثروتمندان باشند، فرمود: « هرگاه خواستگاری [برای دختر شما] نزد شما آمد که دین و امانت‌داری وی رضایت‌بخش بود، پس [دختر خود را] به او تزویج نمایید. در غیر این صورت، فتنه و فساد در زمین پیدا می‏شود.»4

خواستگاری

خواسته‏ها و سلیقه‏های افراد در تمام امور مختلف است، از این رو تکیه کردن بر خواسته‏های فردی اشخاص در هر امری از جمله ازدواج، کار را دچار مشکل می‏کند. برای حل معضل انتخاب در ازدواج، خوب است انسان نگاهی به راه‌نمایی‌های معصومین(ع) داشته باشد.

ما در این جا به برخی از ویژگی‌های شوهر خوب از دیدگاه معصومین(ع) اشاره می‏کنیم.

1. خوش اخلاق باشد.

حسین بشار می‏گوید: «به امام هفتم نامه نوشتم که یکی از بستگان من دخترم را خواستگاری نموده است، ولی خلقش بد است. حضرت فرمود: اگر بداخلاق است با او وصلت نکن.»5

2. با تقوا باشد.

مردی نزد امام حسن مجتبی(ع) آمد تا درباره‌ی ازدواج دخترش، با او مشورت کند. حضرت به او فرمود: «دخترت را به مرد باتقوا تزویج کن؛ زیرا اگر دخترت را دوست بدارد او را گرامی می‏دارد و اگر او را دوست نداشته باشد، به او ستم روا نمی‏دارد.»6

3. اهل شراب نباشد.

امام هشتم(ع) فرمود: «بر تو باد که از تزویج [دختر خویش] با شراب‌خوار دوری کنی. پس اگر او را به تزویج شراب‌خوار درآوردی، گویا وی را به کار خلاف عفت سوق داده‌ای.»7

واضح است که ازدواج با شارب الخمر، علاوه بر دردسرهایی که دارد و رنج‌هایی که بر همسرش تحمیل خواهد کرد، نسلی غیرصالح و حتی غیرسالم را نیز در پی خواهد داشت. در یک گزارش آمده است: «به طور کلی هشتاد درصد اشخاص ناقص الخلقه و معلول، محصول شب اول ژانویه است؛ زیرا در این شب، مسیحیان عید بزرگی دارند. به عیش و نوش پرداخته و بیش از حد متعارف مشروب‌خواری و عیاشی می‏کنند، به حدی که مریض می‏شوند.»8

4. اهل گناه نباشد.

پیامبر اکرم(ص) فرمود: «کسی که دخترش را به شخص فاسق تزویج نماید، هر روز بر او هزار لعنت نازل می‏گردد.»9

بعد از ازدواج

1. پرهیز از ستم و خشونت

پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: «هر کس به صورت زنش سیلی بزند، خداوند عزیز و جلیل، به آتشبان جهنّم دستور می‏دهد تا در آتش جهنّم هفتاد سیلی بر صورت او بزند.»10

زن نیز مانند مرد به حفظ شخصیت خویش علاقه‌مند است و از تحقیر و توهین رنجیده‌خاطر می‏شود؛ مخصوصاً اگر توهین، به‌صورت آزار بدنی باشد که سخت مورد نکوهش قرار گرفته است و عذاب آخرتی دردناکی را در پی خواهد داشت.

زن دارای روحیه‏ای حساس و لطیف است و اِعمال خشونت با او، قبل از هر چیز سبب جریحه‌دار شدن روحیه‏اش می‏شود. اگر چه ممکن است در بسیاری از موارد در مقابل رفتار بد و خشن مرد عکس العملی نشان ندهد و حتی اعتراض هم نکند، ولی آثار این رفتار به‌صورت عقده‏های نهفته در می‏آید و به انحاء مختلف از جمله بدرفتاری و خشونت با فرزندان، بروز می‏کند.

البته گاهی بدزبانی برخی خانم‌ها در آزار آنان توسط شوهر نقش دارد. گویند زنی مرتب توسط شوهر آزار می‏دید. و کتک می‏خورد. برای جلوگیری از این مسئله به دعانویس مراجعه کرد و از او خواست دعایی برای جلوگیری از آزار شوهر بنویسد. دعانویس متوجه شد که زن، آدم زبان‌داری است و همین زبان، او را چنین گرفتار نموده است. لذا قلوه‌سنگی به او داد و گفت: «هرگاه دعوا شروع شد، این سنگ را در دهان خویش می‏گذاری و گزندی به تو نمی‏رسد.» اتفاقاً روزی دعوا از طرف شوهر شروع شد: او منتظر جواب زن بود ولی جوابی نیامد؛ چرا که قلوه‌سنگ مانع جواب دادن همسر او شده بود. دعوا بدون کتک‌کاری خاتمه یافت و زن به قصد تشکر، نزد دعانویس رفت. دعانویس گفت: «دعایی در کار نبود، من فقط جلوی زبان تو را بستم.»

زبان، ما را عدوی خانه‌زاد است   زبان، بسیار سر بر باد داده است

2. آراستگی و پاکیزگی ظاهر

امام باقر(ع) فرمود: «همان گونه که مردان دوست دارند زینت و آرایش را در زنان‌شان ببینند، زنان نیز دوست می‏دارند که در مردان‌شان زینت و آراستگی را ببینند.»11

رعایت نظافت در همه جا و برای همه کس لازم است. انسان موظف است بدن و لباسش را همیشه، مخصوصاً در محیط خانه تمیز نگه دارد.

پاکیزگی، آراستگی و زیبایی اختصاص به زن ندارد. مرد نیز باید به آراستگی خویش، اهمیت دهد.

البته اکثر مردها به زینت و آراستگی در خارج از منزل مقیدند ولی در منزل و نزد همسر، به این مسئله توجّه ندارند.

«حسن بن جهم» می‏گوید: «حضرت امام رضا(ع) را دیدم که خضاب کرده بود. عرض کردم: خضاب کرده‌اید؟ فرمود: بله. مرتب بودن و آراستگی [ظاهر] باعث عفّت زنان می‏شود. به واسطه‌ی نامرتبی و مهیّا نبودن مردان است که زنان، عفت خویش را از دست می‏دهند. سپس فرمود: آیا دوست داری همسرت را نامرتب [و ژولیده] ببینی؟ گفتم: نه. فرمود: همسرت نیز مانند تو است [و دوست دارد مرتب و آراسته باشی]»12

همان حضرت در سخن دیگری فرمود: «زنان بنی اسرائیل بدان جهت از طریق عفّت خارج شدند که مردان‌شان به مرتب بودن و زیبایی مقید نبودند.»13

3. شریک شادی‌ها و غم‌ها

امام صادق(ع) فرمود: «هر میوه‏ای که عموم مردم از آن استفاده می‏برند به عیالش بخوراند و در روزهای عیدی که دارند، طعام آنان را افزایش دهد و چیزهایی برای آنان فراهم کند که در روزهای دیگر فراهم نمی‏کرده است.»14

کارهای روزمرّه آن قدر مردم – و به‌خصوص مردان - را گرفتار کرده است کمتر فرصت همنشینی با خانواده پیش می‌آید. در ساعاتی هم که با خانواده به‌سر می‏برند، تلفن‌های کاری و غیر کاری، برنامه‌های تلویزیون و سرگرم شدن با تلفن همراه بین آنان و خانواده فاصله ایجاد می‏کند.

حدّاقل می‌توانیم در اعیاد و جشن‌ها، مثل ایّام ولادت پیشوایان معصوم(ع)? و حتی تعطیلات، شادی‌ها را از خیابان‌ها و حسینیّه‏ها و... به درون خانه‏ انتقال دهیم. این کار با کمترین بودجه میسّر است.

دوستی می‏گفت: «من برنامه دارم شب‌های عید یا ولادت معصومان(ع)، مقداری شیرینی تهیّه کرده، آن گاه از بچّه‏ها سؤال می‏کنم: امشب چه عیدی است... و یا ولادت کدام‌یک از پیشوایان است؟ مختصر اطلاعاتی درباره‌ی آن عید و یا آن امام ارائه می‏شود و داستان جذّابی مربوط به آن مناسبت بیان می‏گردد، آن گاه شیرینی صرف می‏شود. این برنامه هم باعث نشاط و شادی فرزندان می‏شود و هم اطلاعاتی را کسب می‏کنند و هم به جای داستان‌های گرفته شده از بیگانگان، مغز و فکر بچه را با داستان واقعی از امام معصوم(ع) پر کرده‏ایم.»

کمک کردن در کار خانه

فاطمه‌ی زهرا(س)? فرمود: «بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم‏تر و مهربان‏تر است؛ و [ارزشمندترین مردم کسانی هستند که] با همسران‌شان کریمانه‏تر برخورد کنند.»15

هرچند کارهای داخل منزل معمولاً به عهده‌ی زن‌ها است، ولی باید توجه داشت که اداره‌ی یک منزل کار آسانی نیست.

یک بانوی خانه‌دار اگر شبانه‌روز هم تلاش کند، باز هم مقداری از کارها باقی می‏ماند؛ مخصوصاً در مواقع غیرعادی مانند مهمان داری، بیماری یکی از اعضای خانه و... . خوب است گاهی شوهران، آستین همت را بالا بزنند و به‌جای فرمان و دستور، در برخی کارها مشارکت کنند، چرا که خانه ستاد فرماندهی نیست بلکه کانون صفا و محبت و محل همکاری و اشتراک است. هرگز این فکر را به ذهن راه ندهند که اگر در منزل کار کنیم، از ابهت و جلال‌مان کاسته می‏شود؛ بر عکس، اگر مردی در کارهای خانه همکاری کند، نزد همسرش با صفا و نزد دیگران دل‌سوز و مهربان قلمداد می‏شود.16

پیامبر اکرم(ص) ـ با آن همه عظمت ـ در منزل کار می‏کرد. از عایشه همسر پیغمبر(ص) نقل شده است که: «وقتی خلوت می‏شد، رسول خدا(ص) لباسش را می‏دوخت و کفشش را وصله می‏زد و مانند سایر مردها در منزل کار می‏کرد.»17

پیامبر اکرم(ص) بین علی(ع) و فاطمه(س)? تقسیم کار کرده بود؛ کارهای داخل منزل را فاطمه? و کارهای بیرون منزل را علی(ع) انجام می‏داد.18 با این حال، حضرت در کارهای منزل، فاطمه? را همراهی می‏کرد. گاه می‏دیدند که علی(ع) عدس پاک می‏کند و گاه بچه‏ها را نگه می‏داشت. چنان که در موردی فاطمه‌ی زهرا(س)? به پیامبر اکرم(ص) عرض کرد:

«ای رسول خدا هر دو دستم به علّت آرد کردن گندم با آسیاب دستی ورم کرده، با این حال دیشب مشغول آرد کردن گندم بودم و ابو الحسن (علی(ع)) حسن و حسین را نگه‌داری و حمل می‏کرد.»19

پی نوشت‌ها

 

1. ما مِنْ شابٍّ تَزَوَّجَ فی حِداثَةِ سِنِّهِ اِلاّ عَجَّ شَیْطانُهُ: یا وَیْلَهْ، یا وَیْلهْ! عَصَمَ مِنّی ثُلْثَی دینِهِ. فَلْیَتَّقِ اللّه َ الْعَبْدُ فِی الثُّلْثِ الْباقی؛ بحار الانوار، ج103، ص221؛ ر.ک: کنز العمّال، حدیث 44441.

2. بحار الانوار، ج16، ص223.

3.  اَفْضَلُ نِساءِ اُمَّتی اَقَلُّهُنَّ مَهْرا وَاَحْسَنُهُنَّ وَجْها؛   میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج14، ص161.

4. اِذا خَطَبَ اِلَیْکُمْ رَجُلٌ فَرَضیتُمْ دینَهُ وَاَمانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ وَ اِلاّ تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةً فِی الاَْرْضِ؛ همان، ج14، ص189.

 5. بحار الانوار، ج103، ص235.

6. زَوِّجْها مِنْ رَجُلٍ تَقی فَاِنَّهُ اِنْ اَحَبَّها اَکْرَمَها و اِنْ اَبْغَضَها لَمْ یَظْلِمْها؛ مکارم الاخلاق، ص204.

7. بحار الانوار، ج79، ص142.

8. دکتر غیاث‌الدین جزایری، اعجاز خوراکی‌ها، ص214.

9. مستدرک الوسایل، ج14، ص192.

10. فَاَی رَجُلٍ لَطَمَ اِمْرَأَتَهُ لَطْمَه اَمَرَ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ مالِکَ خازِنِ النّیرانِ فَیَلْطَمُهُ عَلی حَرِّ وَجْهِهِ سَبْعینَ لَطْمَه فی نارِ جَهَنَّمَ؛ همان، ص250.

11. مکارم الاخلاق، ص80.

12. وسائل الشیعه، ج14، ص183.

13. النِساءُ یُحْبِبْنَ اَنْ یَرَیْنَ الرَّجُلَ فی مِثْلِ ما یُحِبُّ الرَّجُلُ اَنْ یَری فیهِ النّساءَ مِنَ الزّینَه؛ بحار الانوار، ج76، ص102.

14. وَلا تَکُونُ فاکِهَةٌ عامَّةٌ اِلاّ اَطْعَمَ عِیالَهُ مِنها وَلا یَدَعُ اَنْ یَکُونَ لِلْعیدِ عِنْدَهُمْ فَضْلٌ فی الطَّعامِ وَاَنْ یَسْنِی لَهُمْ فی ذلِکَ شَی ءٌ ما لَمْ یَسْنِ لَهُمْ فی سائِرِ الاَیّامِ؛ فیض کاشانی، محجّه البیضاء، ج3، ص70.

15.  خیارُکُمْ اَلْیَنُکُمْ مُناکِبَةً وَاَکْرَمُهُمْ لِنِسائِهِمْ؛ کنز العمال، ج7، ص225؛ تاریخ بغداد، ج12، ص50؛ دلائل الامامه، ص7.

16. کنزل العمال، ج7، ص225؛ تاریخ بغداد، ج12، ص50.

17. ر.ک: بحار الانوار، ج16، ص227 ـ 230.

18. مستدرک الوسائل، ج13، ص48؛ بحار الانوار، ج43، ص81 و 31.

19. بحار الانوار، ج43، ص134 و 84 و 85.