به زیر خاک، غنی را ز مردم درویش1

اگر زیادتی‌ای هست، حسرتی چند است

صائب تبریزی

هزار خانه چو زنبور کردمی پرشهد

اگر گزیدن مردم، شعار داشتمی

صائب تبریزی

روز و شب، ناموران در قفس سیم و زرند

هیچ زندان به نگین، سخت‌تر از خاتم2 نیست

بیدل دهلوی

در هوای برگ گل، شنبم عبث3 خون می‌خورد

خواب چون نبود نصیب دیده، از بستر چه حظ؟!4

بیدل دهلوی

1. تهی‌دست.

2. انگشتر.

3. بیهوده.

4. فایده.