مقدمه:

«پیدایش انسان، در گرو وجود خانواده‌ایست که بنیان هویت او را به‌عنوان «فرد» می‌سازد. توجه به فرد مستقل، بدون ملاحظه‌ی تعلق و سرگذشت او در خانواده، موجب غفلت از این نکته‌ی مهم شده که فرد ثمره و محصول خانواده‌ است و ازدواج و فرزندان، ادامه‌ی رشد طبیعی نهال خانواده است، نه تأسیس یک سازمان اجتماعی جدید. بنابراین شایسته نیست خانواده به بهانه‌ی تعاملاتی که با نهادهای سیاست، اقتصاد، آموزش و غیره دارد، تا حد یک برساخته‌ی اجتماعی فروکاسته شود. در حقیقت خانواده را می-توان به‌مثابه یک ویژه‌برنامه برای پیدایش تکاملی نسل بشر دید. خداوند مقرر فرموده نوع بشر – برخلاف سایر موجودات که رشد و تکامل آن‌ها به صورت خودکار محقق می‌شود – مسئولیت طراحی و اجرای برنامه‌های رشد خود را برعهده بگیرد. بنابراین تشکیل خانواده امکانی است که در آن هر یک از افراد این نوع، می‌توانند نیمی از مسیر کمال را پیموده، به کمک برخی عوامل استعلایی دیگر، به کمال نزدیک شوند. از آن جا که بقا و تداوم نسل انسان در روی زمین به رشد هماهنگ بدن و روح افراد این نوع وابسته است، خانواده به عوامل محیطی مداخله‌کننده در رشد فردی حساس است و در نتیجه زیر تأثیر مجموعه‌ای از تغییرات طبیعی و تحولات اجتماعی قرار دارد. از مجموع این تغییر و تحولات که بر سلامت و کارکرد خانواده تأثیر می-گذارند، برخی محدود و محلی هستند و برخی فراگیر و جهانی هستند.

آثار این متغیرهای اجتماعی که خصلت مشترک آن‌ها نفوذ گسترده و فراگیری تأثیرات است، از منظر رشد و کمال انسانی ممکن است تهدیدکننده یا فرصت‌زا تلقی شوند. از این رو تبیین چگونگی تأثیرگذاری این تحولات در مقیاس جهانی بر خانواده از سه زاویه قابل بررسی است:

اول: زمانی که جهانی شدن به منزله‌ی مجموعه‌ای از تحولات فراگیر اجتماعی قلمداد می‌شود؛

دوم: هنگامی که جهانی شدن به‌عنوان مجموعه‌ای از فرایندهای عمدی، برنامه‌ریزی شده، منسجم و جهانی برای ایجاد تغییرات اجتماعی فراگیر مورد توجه قرار می‌گیرد.

حالت سوم این است که در بحث از جهانی شدن، تمرکز بر ابزارها و شیوه‌هایی باشد که برای تعمیم و توسعه‌ی تحولات از یک منطقه به سراسر جهان، به کار گرفته می‌شود.»

 آن‌چه در مقدمه بیان شد بخشی از صحبت‌های خانم دکتر «جمیله علم‌ الهدی» دبیر کنگره‌ی خانواده و جهانی شدن بود که با هدف «بهبود وضعیت خانواده و کاهش تأثیرات منفی جهانی شدن از طریق گردآوری تلاش‌های نظری و زمینه‌سازی اقدامات عملی» برگزار شد.

در این کنگره مقالات بسیاری از ایران و کشورهای مختلف برگزار شد که به‌دلیل محدودیت‌های موجود به برخی از آن‌ها به‌صورت اجمالی پرداخته می‌شود:

«خانم دیا آریس تینا پولوبوهو» از اندونزی در مقاله‌ی خود، وضعیت زنان شاغل کشورش را در دوران کنونی و جهانی شدن، این گونه توصیف می‌کند: «گرچه در کشورهای غربی درآمد بالاتر زنان شاغل با میزان بالاتری از طلاق ارتباط دارد، اما برای زنان شاغل در اندونزی، چالش آن است که چگونه یک زن شاغل، مسئولیت‌های خانه‌داری را نیز به‌صورت مطلوب انجام دهد. با وجودی که ایفای دو نقش به‌طور همزمان در خانه و خارج از  آن برای زنان دشوار است، اما در اندونزی، ارزش‌های فرهنگی و مذهب نقش مهمی در رفع تعارضات زنان شاغل ایفا می‌کند.

زنان مسلمان از نژاد Buginese که فرهنگ آنان ارتباط تنگاتنگی با اسلام دارد، استراتژی‌های خاص خود را دارند به گونه‌ای که هم زنانی شاغل و مدرن به‌شمار می‌آیند و هم اصالت خانوادگی خویش را حفظ نموده‌اند. برای مثال در خانواده‌هایی که مادر شاغل است،  افراد به نوعی به تقسیم کارهای خانه تشویق می‌شوند و در نتیجه تمام وظایف و مسئولیت-ها، متوجه‌ مادر و زن خانه نیست. لذا آن‌چه قابل توجه است، این است که در عصر جهانی شدن لزوماً نیازی به جای‌گزین نمودن ارزش‌های فرهنگی مذهبی نیست و بالعکس. در عصر حاضر این ارزش‌ها باید هر چه بیشتر انتشار یابند و خصوصاً اگر ارزش‌های فرهنگی با ارزش‌های اسلامی مطابقت داشته باشد، تمامی ملت‌های مسلمان باید نسبت به تنوع ارزش‌های فرهنگی که به حفظ کمال و عمل‌کرد خانواده کمک می-کند، آگاه باشند.»

دکتر «محمد حبش» از سوریه با بررسی تأثیر جهانی شدن بر فرهنگ خانواده، نتایج زیر را برشمرد: «1. حمایت از خانواده یک ضرورت دینی، ملی و اجتماعی و نیز آرمان نهایی برای ساختن جامعه‌ای سالم و امین است. 2. شریعت اسلامی و مسئله‌ی جهانی شدن لزوماً متناقض یک‌دیگر نیستند به‌طوری که تبعیت از یکی منجر به نقض دیگری شود، بلکه امکان کشف مشترکات این دو و همکاری آن‌ها در زمینه‌ی حمایت از خانواده وجود دارد.»

خانم «نزیهه صالح» از لبنان در بخشی از سخن‌رانی خود با تأکید بر این که در زمینه‌ی رسانه‌ای، غرب از همان ابتدای جنگ‌های استعماری، با بهانه‌ی شرق-شناسی، بر مسئله‌ی خانواده در جوامع شرقی تأکید داشته و در عصر جهانی شدن نیز به بهانه‌ی تحقق رفاه انسان، در سیاست‌های خویش نظریه‌ی جهانی شدن را مطرح می‌سازد، افزود: «خطرناک‌ترین مسئله‌ای که رسانه‌ها در سایه‌ی جهانی شدن مطرح می‌کنند مسئله‌ی حجاب است، که از آن به‌عنوان ظلم بر زنان یاد می-کنند و معتقدند که زنان باید برای پیش‌رفت خود حجاب را کنار بگذارند.»

سخن‌ران دیگر «ابوذر سمیعی» بود که در تحقیق خود به بررسی نقش برنامه‌های ماهواره‌ای در تغییر نگرش‌ها و ارزش‌های خانواده پرداخت و با اشاره به این که امروزه برنامه‌های ماهواره‌ای به عنوان یکی از مؤثرترین ابزار در ایجاد تغییرات نگرشی و ارزشی در جامعه به‌شمار می‌آیند و استفاده‌ی ناصحیح از آن‌ها هزینه‌ها و تبعات بسیاری در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به‌دنبال خواهد داشت افزود: «در این تحقیق، یافته‌ها نشان داد تأثیرپذیرترین بعد، تغییرات فرهنگی بوده است. چنان‌چه 70 درصد از بینندگان در مسائلی مانند روابط با جنس مخالف، معیارهای ازدواج و همسرگزینی، شیوه‌ی پوشش و سبک زندگی و ... در خود احساس چرخش کرده‌اند. بعد اقتصادی با شاخص مصرف-گرایی، رتبه‌ی دوم این تغییرات را به خود اختصاص داده بود. استفاده از شبکه‌های تبلیغاتی کالاهای مختلف موجب افزایش مصرف و نیز خرید لوازم غیرضروری و تقریباً بی‌کارکرد شده. در بعد سیاسی، بدبینی نسبت به سیاست‌های دولت بالاترین تغییرات را داشته و در بعد اجتماعی نیز کم‌اهمیت شدن ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج از مهم‌ترین تأثیرات ماهواره در افراد به‌شمار می‌آید.»

دکتر «مظاهری» در پژوهش خود به بررسی چالش‌های پیش‌روی خانواده‌ی ایرانی در فرایند جهانی شدن پرداخت. وی با اشاره به این که جهانی شدن، صرف نظر از خوب یا بد و خواسته یا ناخواسته بودن آن، به منزله‌ی یک فرایند غیرقابل اجتناب در جریان است، اظهار داشت: «در برابر سیلاب عظیم جهانی شدن، یا باید هست و نیست‌مان را برداریم و نومیدانه از مقابل آن بگریزیم، تا هر یک از ما را وقتی فرسوده و توان‌زدوده شدیم در برگیرد و در خود غرق و غوطه‌ور کند و یا باید هوشمندانه سدهایی مستحکم و قوی در برابر آن ساخته و این سیلاب خروشان را هدایت و کنترل کنیم و نیروی عظیم و شگفت‌انگیز آن را به خدمت توسعه و غنی کردن فرهنگ خودی و تمدن انسانی درآوریم.  خوش‌بختانه با نگاهی اجمالی به سابقه‌ی تاریخی ایران که هیچ گاه – حتی وقتی در برابر هجوم خارجی کاملاً مقهور شده - هویت فرهنگی خود را از دست نداده و حتی در اوج تسلط بیگانگان، توانسته است غلبه‌ی فرهنگی خود را حفظ کرده و به رخ بکشد؛ و نیز این واقعیت که ایران کشوری چند قومیتی است، نشان می‌دهد که فرهنگ ایران واجد ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های لازم برای مقاومت مؤثر و کارآمد در برابر جهانی شدن و تعامل سازنده با آن است.»

در مقاله‌ی دیگری، دکتر «کمال کوهی»، تأثیر ابزارهای جهانی شدن بر هویت خانوادگی، دینی و ملی جوانان و نوجوانان شهر تبریز را مورد بررسی قرار داد و نتایج پژوهش خود را این گونه بیان کرد:

«افرادی که از اینترنت، ماهواره، موبایل و کامپیوتر استفاده می‌کنند، هویت خانوادگی، دینی و ملی‌شان ضعیف‌تر از کسانی است که از این وسایل استفاده نمی‌کنند. از طرفی رسانه‌های نوین موجب بیگانه شدن و فاصله گرفتن جوانان و نوجوانان از هویت دینی، خانوادگی و ملی خود می‌شوند.»

دکتر «نیلی» در مقاله‌ی خود تحت عنوان «نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در گسست نسلی»، ابزارهای جهانی شدن را به ترتیب تأثیر بر گسست نسلی به صورت: اینترنت، ماهواره، تلویزیون و تلفن همراه، بیان کرد و در بخشی از سخن‌رانی خود نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات را در گسست نسلی از طریق: 1. تغییر و تحول گسترده در شیوه‌ی زندگی 2. جای‌گزینی و کاهش نقش نهاد تعلیم و تربیت رسمی و3. مقاومت در برابر تغییرات اجتماعی بیان کرد. ایشان در ادامه پیشنهاد کردکه با آشناسازی والدین با این وسایل و ابزارها، همچنین تأکید بر کنترل فرهنگی بیش از کنترل قهری در کاربرد فناوری‌ها می‌توان از سرعت این گسست نسلی کاست. وی همچنین به‌منظور کاهش شدت این پدیده‌ی نامطلوب، توصیه کرد، صدا و سیما باید در تولیدات خود به جای به تصویر کشیدن تأثیرات خانواده‌ی ناسالم، به ارائه‌ی مزیت‌های خانواده‌ی سالم بپردازد.

در پایان، براساس آن‌چه در کنگره‌ی جهانی شدن و خانواده توسط محققین و اندیشمندان این حوزه ارائه شد، می‌توان نتیجه گرفت که خانواده‌ی مسلمان ایرانی باید بیش از پیش بر آگاهی خود در زمینه‌ی ابزارهای جهانی شدن و تأثیرات مطلوب و نامطلوب آن بیفزاید و همگام با رشد و گسترش فناوری اطلاعات و در مسیر جهانی شدن، به تحکیم و تعمیق ارزش‌های دینی و اعتقادات اسلامی خود بپردازد تا از این قافله‌ی پرسرعت عقب نماند.