ورود زنان در میدان علم
به برکت انقلاب، زن ایرانی در راه بسیار خوبی افتاد. امروز زن ایرانی میتواند در میدان علم وارد بشود و مدارج علمی را طی کند؛ در حالی که دین و عفاف و تقوا و وقار و متانت و شخصیت و حرمت زن مسلمان را هم حفظ کرده باشد. الان در بین همین جمع شما، چهقدر دانشجویان و اساتید و دانشمندان زن وجود دارند؟ همچنین زن میتواند در میدان علوم و آگاهیهای دینی وارد بشود؛ بدون این که هیچ مانعی بر سر راهش باشد. الان در بین همین جمع شما، عدهی کثیری از طلاب و دانشجویان و مدرسان و اساتید علوم دینی هستند که در میدان فقه اسلامی و بینش دینی تحصیل میکنند. امام بزرگوارمان هم به این مسئله بسیار اهمیت میدادند و به همین خاطر دستور دادند که این مؤسسهی قم تأسیس شود.
امروز، زن در کشور ما میتواند در میدان سیاست و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و جهادی و کمک به مردم و انقلاب و حضور در میدانهای گوناگون، شخصیت خودش را با حفظ متانت و وقار و حجاب اسلامی نشان بدهد.1
به اندازهی پزشک مرد، پزشک زن لازم داریم
رشتهی پزشکی – نه فقط زنان – برای خانمها از اولویت برخوردار است؛ زیرا ما که به وجود یک فاصلهی ارتباطی و آمیزشی اجتماعی بین زن و مرد معتقدیم و تأکید داریم که نباید اختلاط بیقید و شرط بین زن و مرد باشد و معتقد به حجاب – به معنای کامل و واقعی کلمه – هستیم، نمیتوانیم در مسئلهی پزشکی بیتفاوت باشیم. یعنی به همان تعداد که پزشک مرد داریم، به همان تعداد هم پزشک زن لازم داریم. بگذاریم زنها برای مراجعات پزشکی خود، به طبیب زن مراجعه کنند و هیچ لزومی ندارد که ما این فاصله را برنداریم. بایستی کاری بکنیم که زنها بتوانند بدون هیچ گونه مشکلی، به طبیب مراجعه کنند و آن طبیب هم طبیب زن باشد.
بعضی از خانمها خیال میکردند که اگر زن در رشتهی زنان درس میخواند، بایستی فقط در زمینهی بیماری-های ویژهی زنان و مسئلهی زایمان درس بخواند؛ در حالی که این طور نیست و خانمها مؤظفند که انواع و اقسام رشتههای تخصصی پزشکی – مثل قلب و داخلی و اعصاب و ... – را دنبال کنند. این، فریضه است. امروز این تکلیف برای زنها، بیشتر از مردهاست؛ اگر چه در جامعهی ما، آموزش رشتههای مختلف علوم که برای ساختن این جامعه لازم میباشد، برای همه فریضه است. آن کسانی که بتوانند، حقیقتاً امروز از آن روزهایی است که کسب علم فریضهی شرعی است؛ علاوه بر این که فریضهی اجتماعی هم است.
کسب علم فقط یک امتیاز نیست که کسی بخواهد به جایی برسد و شغل پردرآمدی داشته باشد؛ مسئله این است که کسانی که میتوانند درس بخوانند، واجب است که درس بخوانند و تخصصها را پیدا کنند. کسب علم و تخصص در رشتهی پزشکی – مثل بقیهی رشتهها – برای مردها واجب است؛ اما برای زنها واجبتر می-باشد؛ چون زمینهی کار در میان خانمها کمتر است. به نسبت تعداد زنان در جامعه، ما پزشک زن کمتر داریم.2
پیام خانمهای مسلمان به دنیا این است که علم به معنای بیبند و باری نیست
من میخواهم بگویم که شما خانمها برای دنیا پیامی دارید. این پیام را دقیق و مسجل کنید و به دنیا بدهید. پیام هم فقط پیام زبانی و شفاهی و کتبی نیست؛ بلکه بیشتر پیام عملی است. زنهای ایران، بهخصوص کسانی که در رشتههای گوناگون دانش و در چارچوب اسلام و احکام اسلامی و مهمتر از همه مسئلهی حجاب توانستهاند حرکت بکنند، بایستی به زنان و دختران و دانشجویان زن دنیا عملاً تفهیم کنند که علم به معنای بیبند و باری نیست و لازمهی تحصیل علم، بیقیدی نسبت به موازین اخلاقی در مورد معاشرت زن و مرد نیست؛ بلکه میتوان با رعایت کامل این موازین، علم را هم تحصیل کرد و به جاهای بالایی رسید و وجود شما میتواند به عنوان یک نمونه از پیام جهانی اسلام نشان داده بشود.
بله، من هم این را قبول دارم که گفتید امروز دنیا تشنه است تا ببیند پیام ادیان چیست. در میان ادیان عالم، آن دینی که ادعا میکند میتواند جامعه را به صورت همه جانبه بسازد، اسلام است. مسیحیت امروز و بقیهی ادیان به طریق اولی، این ادعا را ندارند؛ لیکن اسلام ادعا میکند که ارکان بنای یک نظام اجتماعی را در اختیار دارد و می-تواند این پایهها و رکنها را بنشاند و براساس این پایهها، یک نظام اجتماعی و یک جامعهی سالم و پیشرفته بنا کند. ما بایستی در همهی بخشها، از جمله در مسئلهی کسب دانش و همچنین در پیوند با این مسئله، مسئلهی زن و دانش، نشان بدهیم که این امکان در اختیار اسلام است.
شما هر چه بتوانید، بهخصوص دانشجویان دختر را تشویق و تربیت کنید و در رشتهی علوم پیش ببرید، این کار، انقلاب و کشور را به اهداف خودش نزدیکتر خواهد کرد. مردم به خدمات شما نیازمندند؛ همچنان که به روش و تعهد و پایبندی شما به دین هم نیازمندند.
امیدوارم که انشاالله خداوند به شما توفیق بدهد و همچنان که گفتید، فاطمهی زهرا(س) را الگوی خودتان بدانید و قرار بدهید و مشکلات کار تحصیلی هم از سر راه زنان مسلمان، بیشتر از پیش برطرف بشود. بعضی از مشکلات هنوز در بعضی از مراکز آموزشی شدیداً وجود دارد. انشاالله این مشکلات برطرف بشود و دخترها و زنهای مسلمان ما بتوانند این جادهی تحصیل علم را هر چه بیشتر و قویتر بپیمایند و ما به وجود خانمهایی که با حفظ موازین اسلامی، به عالیترین قلههای استعداد بشری – چه از لحاظ علمی و چه از لحاظ اخلاقی و سیاسی و اجتماعی – رسیدهاند، افتخار کنیم.3
طرفدار دانشمند شدن زنان در همهی رشتهها هستیم
دانش، چیز بسیار عزیزی است و من طرفدار این هستم که زنان در جامعهی ما در همهی رشتهها دانشمند بشوند. البته در آن جلسهی قبلی4 – که پارسال یا پیرارسال بود – من رشتهی پزشکی را اولویت دادم؛ این به خاطر آن است که پزشکی، ضرورت نقد و فوری ماست؛ و الا در همهی رشتهها، خانمها بایستی به آن استعدادهای عالی خودشان پاسخ بدهند. فرض بفرمایید در بین این پنجاه میلیون جمعیت کشور ما، اگر مثلاً سی میلیون یا سی و پنج میلیون انسانی هست که در سنین متناسب برای ثمر رساندن به این کشور است، طبیعتاً از این سی و پنج میلیون، نصفش زنان هستند. مگر میشود از کنار این همه استعدادی که در اینها نهفته، به آسانی گذشت؟ مگر میشود این خزانههای الهی را در وجود اینها نادیده بگیریم؟ در میان اینها باید دانشمند باشد؛ منتها دانش با همهی عظمتش، در مقابل آن حیثیت معنویای که خدای متعال به زن داده، چیزی نیست.
شما خانمی را فرض کنید که در حد اعلای دانش باشد، اما در مسائل انسانی و در ارتباطات انسانیش به عنوان یک جنس از دو جنس، دچار ابتذال باشد، شما خیال میکنید این فرد ارزشی دارد؟ البته خانمی که دانشمند باشد، به یک شکل، کمتر دچار این ابتذالات میشود – یکی از آفات بیسوادی همین است که زنان را قدری بیشتر از اینها به ابتذال میکشاند – لیکن حد ابتذال، یک حد محدودی نیست.
خانمی باشد، ولو در حد بالای علمی، اما اگر آنقدر گوهر انسانیای که در او عزیز است – کما اینکه در مرد هم آن گوهر عزیز است و زن و مرد تلاش میکنند علم و حکمت میآموزند، تا آن را در خودشان متجلی کنند – پوشیده و مغفولعنه بماند و مورد بیتوجهی و بیاحترامی قرار بگیرد، چه ارزشی دارد؟ باید گوهر انسانی در زن و مرد رشد پیدا کند؛ این یک مسئلهی ارزشی است.5
دانشگاه مخصوص زنان، فکر بسیار خوبی است
شنیدم که زمزمه و صحبت این است که انشاالله دانشگاهی مخصوص زنان به وجود بیاید؛ یعنی استاد و مدیر و دانشجو و حتی کادر اداری هم همه زن باشند؛ بهخصوص در دانشگاههای پزشکی. این فکر بسیار خوبی است. من همین طور که با یک نظر دورادور نگاه میکنم بدون این که درست جوانب قضیه را رسیده باشم – چون فرصت این کار را نداشتهام – میبینیم که اجمالاً این کار با آن هدفهای کلی و ارزشی حرکت زن در جامعهی ما کاملاً متناسب و خیلی خوب است. امیدوارم که انشاالله موفق و مؤید باشید.
از جملهی کارهای بسیار اساسی، باسواد کردن زنان است. از جملهی کارهای بسیار مهم، کتابخوان کردن زنان است. یک شیوههای ابتکاری پیدا کنید برای این که خانمهای داخل خانه را کتابخوان کنید. متأسفانه زنان ما با کتابخوانی خیلی انسی ندارند. هزاران کتاب در بازار میآید و میرود، اما اینها مطلع نمیشوند. این کتابها معارف بشری است که ذهنها را برای بهتر فهمیدن، بهتر اندیشیدن، بهتر ابتکار کردن و در موضع بهتر و صحیحتری قرار گرفتن، آماده میکند.6
خانمها در محیط دانشگاه، فرهنگ اسلامی را ترویج کنند
محیط دانشگاهها بسیار مهم است. در محیط دانشگاه-ها، خانمهای دانشجو و استاد باید بکوشند روحیه و فرهنگ اسلامی را ترویج کنند. اجازه ندهید به کسانی – اگر خدای نکرده در دانشگاههای کشور هستند – که نسبت به حجاب اسلامی یا زنان و دانش-جویان دختر مسلمان بیاحترامی کنند. اجازه ندهید که اینها بتوانند افکار فاسد را منتشر کنند. محیط دانشگاه باید محیط اسلامی باشد؛ محیطی برای رشد انسان طراز اسلام، انسانی که الگویش فاطمه زهرا(سلاماللهعلیهاست.) و این برای آینده کشور فوق العاده مهم است مخصوصاً بعضی از دانشگاهها، مثل دانشگاه تربیت مدرس که در حقیقت یک نهاد انقلابی است، عنایت بیشتری داشته باشند. من همیشه گفته-ام: انتظاری که ما از دانشگاه تربیت مدرس داریم، حتی از دانشگاههای دیگر ما بیشتر است. اگر چه امروز بحمدالله همه دانشگاهها در زیر سایهی اسلام فعالیت میکنند؛ اما دانشگاه تربیت مدرس، پروردهی اسلام و مولود اسلام و انقلاب و ساخته شده با هدف تربیت استادان و مدرسین عالی مقام اسلامی است. لذا انتظار از این دانشگاه، بیشتر از دانشگاههای دیگر است. توجه مسئولین به این گونه مراکز هم باید توجه شایسته و بایستهی آنها باشد.7
1. دیدار کثیری از زنان شهرهای تهران، تبریز، اصفهان، کرمان، قم، قزوین، یزد، کرج و استانهای چهارمحال بختیاری و مازندران، 26/10/68.
2. دیدار گروهی از زنان پزشک سراسر کشور، 26/10/68.
3. همان.
4. همان.
5. دیدار اعضای شورای فرهنگی، اجتماعی زنان، جمعی از زنان پزشک متخصص و مسئولان اولین کنگرهی حجاب اسلامی، به مناسبت میلاد حضرت فاطمهی زهرا(س)، 4/10/70.
6. همان.
7. دیدار گروهی از زنان، به مناسبت فرخنده میلاد حضرت زهرا(س) و «روز زن»، 25/9/71.