نویسنده


1. عراق کجاست؟

کشوری که امروز عراق1 نامیده می‌شود، در دوران پیش از اسلام، جزء خاک ایران بود و پایتخت پادشاهان ایرانی مانند «تیسفون» در آن قرار داشت. بعد از اسلام، سرزمین فعلی عراق «بین‌النهرین»2 نامیده شد – یعنی میان دو رود که همان رودهای دجله و فرات است – که مرکز خلافت اسلامی گردید و بغداد پایتخت آن که از اعتبار خاصی برخوردار بود؛ پس از حمله‌ی مغول و انقراض سلسله‌ی «عباسی»، شکل گذشته‌ی خود را از دست داد.

در چهار قرن اخیر، بین النهرین مورد منازعه‌ی ایران و عثمانی بود. پس از شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول، دولت انگلستان از سه استان بغداد، بصره و موصل کشوری به نام عراق به وجود آورد که در دهم اوت 1920 [1299ش]  استقلال یافت و تا  سال 1932 [1311ش] تحت قیمومت انگلستان قرار داشت. روابط کشور عراق با ایران در تمام سال‌های بعد، پس از استقلال، اغلب غیردوستانه و در مواردی هم خصمانه بود. اختلافات و برخوردهای مرزی، دو کشور را تا پرتگاه جنگ کشانده بود. از سال 1550 میلادی [929ش] تا سال 1975 [1354ش] یعنی حدود 420 سال ایران و همسایه‌ی غربی‌اش 25 مورد جنگ داشته و 18 قرارداد مرزی تاکنون منعقد کرده‌اند.

سرانجام رژیم بعث عراق و صدام با زیر پا گذاشتن قرارداد ششم مارس 1975 الجزایر [16 اسفند ماه 1354] جنگی را علیه ملت ایران آغاز کردند که در تاریخ روابط ایران و عراق بی‌سابقه است.

2. قرارداد الجزایر

قرارداد الجزایر در ششم مارس 1975 [16 اسفند ماه 1354] میان ایران و عراق و با میانجی‌گری «هواری بومدین» رئیس جمهور فقید الجزایر در پایتخت این کشور – الجزیزه – منعقد شد. «محمدرضا پهلوی» شاه ایران  و «صدام حسین» معاون رئیس جمهور وقت عراق برای امضای این قرارداد در الجزیزه به توافق رسیدند. چند ماه بعد، این قرارداد در بغداد به امضای وزرای وقت دو کشور «عباسعلی خلعتبری» و «سعدون حمادی» رسید. قرارداد الجزایر چون دربرگیرنده‌ی حل همه‌ی اختلافات ایران و عراق هست، برای هر دو کشور اهمیت دارد. اولین و مهم‌ترین نکته‌ی قرارداد الجزایر جامع بودن آن است. ایران و عراق اختلافات متعددی داشتند؛ هم اختلاف در مرزهای آبی، اختلاف در مداخله در امور داخلی یک‌دیگر و اختلاف درباره‌ی کردهای مقیم شمال عراق و جنگ سرد تبلیغاتی. قرارداد الجزایر حل تمام اختلافات فوق را در برگرفت  و برای هر اختلافی چاره‌جویی کرد؛ به نحوی که طرفین قرارداد در قطع فوری جنگ سرد و هر گونه اختلاف علیه یک‌دیگر پرهیز کردند. همه‌ی اسناد قرارداد 1975 الجزایر به شماره‌های 14903 تا 14907 تحت عنوان «معاهدات ایران و عراق» در دبیرخانه‌ی سازمان ملل متحد به ثبت رسیده است.

اما روز هفدهم سپتامبر 1980 [26 شهریور ماه 1359] شب هنگام صدام نمایندگان مجلس ملی عراق را برای تشکیل جلسه‌ای فوق العاده دعوت کرد. پس از تشکیل جلسه صدام پشت تربیون رفت و ضمن سخن‌رانی مفصلی گفت: « من در برابر شما اعلام می-کنم که ما موافقت‌نامه‌ی 6 مارس الجزیره را به طور کامل ملغی می‌دانیم.» پنج روز بعد از لغو این قرارداد، صدام جنگ را علیه ایران آغاز کرد. ماده‌ی چهار از عهدنامه-ی 1975 تأیید می‌کند که عهدنامه‌ی مذکور و سه پروتکل و ضمیمه‌های آن‌ها مقرراتی؛ قطعی، دائمی و غیر قابل نقض هستند. بنابراین، عهدنامه‌ی 1975 در همه‌ی زمان‌ها معتبر است و جنگ نمی‌تواند به اعتبار آن خللی وارد کند. به موجب اصول و مقررات حقوق بین الملل نیز لغو یک جانبه‌ی عهدنامه‌ی 1975 محکوم است و عهدنامه‌ی مذکور و سه پروتکل و ضمیمه‌ها و چهار موافقت‌نامه‌ی تکمیلی همچنان معتبر بوده و هست. به دلیل جاه‌طلبی‌های صدام که می‌خواست در مدت کوتاهی ایران را شکست دهد و به صورت قهرمان جهان عرب درآید، این مقررات و حقوق بین الملل ندیده گرفته شد و آتش جنگ عراق با ایران از هوا،  زمین و دریا شعله‌ور شد. این بیست و پنجمین جنگ کامل و تمام عیار در مدت بیش از  چهار قرن است که بین ایران و همسایه-ی غربی‌اش روی داده است؛ 24 جنگ با عثمانی و یک جنگ هم با عراق. البته این به غیر از جنگ-های کوچک و درگیرهای محدود مرزی است که به کرات بین ایران و عراق صورت گرفته است.

3. قادسیه

«قادسیه» نام شهرکی در عراق کنونی است که تا کوفه حدود 5/7 کیلومتر فاصله دارد. شهرت این محل به‌دلیل جنگ بزرگ و معروف به «جنگ قادسیه» است که میان مسلمانان عرب و ایرانیان در این محل به وقوع پیوست. این جنگ که در سال چهارم هجری [635 م] اتفاق افتاد منجر به شکست سپاه ایران شد. جنگ قادسیه در ردیف جنگ‌های قطعی دنیا به‌شمار می‌رود. تاریخ می‌گوید: «پادشاه ایران که «یزدگرد» نام داشت 21 ساله بود، لشکری بالغ بر 120 هزار نفر جمع‌آوری کرد و فرماندهی این لشکر را به «رستم فرخزاد» سپرد. از سوی دیگر فرماندهی سپاه مسلمانان را «سعد بن ابی وقاص» به عهده داشت. این جنگ معروف چهار روز بیشتر طول نکشید و شب چهارم آن را که شکست ایرانیان  قطعی شده بود، «لیله‌ی القادسیه» نام‌گذاری کردند. رستم فرخزاد در این جنگ کشته شد و این واقعه لشکریان ایران را به هراس انداخت و روحیه‌ی آنان را متزلزل کرد. پس از پیروزی مسلمانان در این جنگ ایرانیان به دین اسلام گرویدند.»

از سرداران معروف لشکر مسلمانان می‌توان «قعقاع بن عمرو» را نام برد و از فرماندهان ایرانی نیز که در جنگ قادسیه مقاومت کرده و کشته شدند، نام «فرحان اهوازی» و «خسرو شنوم همدانی» را در تاریخ می‌توان دید. صدام جنگ با ایران را نیز «قادسیه‌ی صدام» نام نهاد تا این جنگ را جنگ میان عرب‌های مسلمان و ایرانیان غیرمسلمان قلمداد کند. او با این نام‌گذاری برای خود و حزب بعث یک رسالت تاریخی قائل شد. صدام بارها به فرماندهان خود لقب قعقاع و سعد بن ابی وقاص داده بود.

او با این حیله توانست بسیاری از کشورهای عربی را برای جنگ با ایران همدست کند.

1. در فرهنگ فارسی معین، عراق به مفهوم کنار نهر یا دریا آمده است. علت این وجه تسمیه  آن است که نیمی از مساحت عراق را کوهستان و نیمی دیگر را زمین‌های پست به علت وجود رودخانه‌های بسیار تشکیل می‌دهد.

2. بین النهرین را «میان رودان» هم می-گویند.