لحظه‌ی پرواز




به یاد حضرت علی‌اکبر(ع)

پا می‌گذاری در رکاب و دل اسیرت می‌شود

حتی اسیر لحظه‌های دلپذیرت می‌شود

گفتی که از زیبایی‌ات، دیگر ببندم چشم را

چون مانع از پروازهای ناگزیرت می‌شود

عطر شهادت می‌دمد چون از نگاهت، خوبِ من!

دل مثل یک آیینه، آگاه از ضمیرت می‌شود

امّا چگونه می‌توانم دل بگیرم از تو، آه‏

وقتی گرفتار نگاهِ سر به زیرت می‌شود!

حالا که می‌خوانند نامت را، عزیزم، زود باش‏!

آماده شو، هنگام پرواز است، دیرت می‌شود