نویسنده


نگاهی به دنیای دانشجویی، و پیوند حوزه و دانشگاه

کارشناس علوم ارتباطات

فضای اتاق کوچک‌تر از آن است که تصورش را می‌کنی، ناخودآگاه به یاد کوچه‌های تنگ و باریک قدیم می‌افتی که به آن‌ها کوچه‌های آشتی‌کنان می‌گفتند. این‌جا هم به اقتضای محدودیت مکانی مجبوری صمیمانه‌تر بنشینی و یا بخوابی؛ البته تعجبی هم ندارد. وقتی روزنامه جای سفره‌ی غذا، تخت فلزی به جای تخت‌خواب گرم و نرم خانه، و املت و نیمرو تنها غذای روزها و هفته‌ات می‌شود، دیگر هیچ‌جای گله و شکایت نیست. مهم این است که تو با همین دنیای محقر جزء قشر فرهیخته‌ی جامعه به حساب می‌آیی؛ البته جزوه، کلاسور،‌ درس و استاد و شهریه‌های ریز و درشت هم پابه‌پای تو می‌آیند و تنهایت نمی‌گذارند. به هر حال مهم بودن و مهم شدن همواره خالی از دردسر نیست!

 به بهانه‌ی فرا رسیدن شانزده آذر، روزی ‌که به نام دانشجوست، به سراغ برخی از دانشجویان می‌روی و پای صحبت‌های‌شان می‌نشینی تا بدانی چه‌طور می‌خواهند مهم شوند!

فردایی که مبهم است!

«سمیه نادری» یکی از دانشجویان رشته‌ روان‎شناسی است. وی در مورد مهم‌ترین دغدغه‌ی ذهنی خود می‌گوید:‌ «آینده‌ی‌ شغلی ما دانشجویان مبهم است، ما نمی‌دانیم چه فردایی در انتظارمان است. زمانی که اسم خود را جزء پذیرفته‌شدگان و قبولی‌ها دیدم، فکر کردم بر پلکانی قدم می‌گذارم که به آینده‌ای روشن منجر می‌شود؛ اما هم‌اکنون که در آستانه‌ی فارغ‌التحصیلی قرار دارم، هم‌چنان در پی یافتن شغلی مناسب می‌باشم که متأسفانه هر چه جلوتر می‌روم، ناامید‌تر می‌شوم.»

 

طرح‌هایی که مطرح نمی‌شوند!

«مریم محمدی» یکی دیگر از دانشجویانی است که امروز، روز اوست. وی با اظهار گله از طرح‌هایی که دانشجویان ملزم به گذراندن‌شان می‌باشند، می‌گوید:‌ «ما دانشجویان برای اخذ مدرک خود، ملزم به گذراندن طرح می‌باشیم؛ اما متأسفانه هیچ جایی را برای این مهم نمی‌یابیم. در واقع برخی دانشجویان با استفاده از پارتی، مکان‌های مناسبی را برای گذراندن طرح‌های خود می‌یابند؛ اما برای سایر دانشجویان که از این بند بی‌بهره هستند، ‌این مهم محقق نمی‌گردد.»

 

کو یار مهربانم؟

«افشین سعیدی» یکی از دانشجویان رشته‌ی حقوق است. وی با انتقاد از نبود برخی کتب و جزوات درسی در دانشگاه می‌گوید:‌ «متأسفانه واحد انتشارات دانشگاه برخی جزوات مورد نیاز دانشجویان را ندارد و در برخی روزها هم این واحد تعطیل می‌باشد. این مسأله در خصوص برخی کتب دانشگاهی هم صدق می‌کند؛ به‌گونه‌ای که گاهی دانشجویان مجبور می‌شوند برای یافتن کتب مورد نیازشان راهی شهرهای دیگر و تهران شوند و دوری مسافت و مشکلات این‌چنینی را به‌جان بخرند. حال آن‌که اگر کتاب‌فروشی‌های دانشگاه با هماهنگی اساتید، کتب مورد نیاز دانشجویان را فراهم و در اختیارشان قرار دهند،‌ این قشر با فراغت و خیال بهتری به درس خواندن می‌پردازند.»

ما در خم یک کوچه‌ایم

«شاهین مافی» دانشجوی دیگری‌ست که اظهار می‌دارد: «در شرایطی که بسیاری از دانشگاه‌ها در اندیشه‌ی تجهیز دانشگاه‌‌شان به علوم، ابزار و فنون روز می‌باشند؛ متأسفانه برخی دانشگاه‌ها از داشتن حداقل امکانات و ابتدایی‌ترین آن‌ها محروم می‌باشند. چنان‌که در کمال ناباوری بعضی از دانشگاه‌ها دچار قطعی آب، برق و .... می‌گردند که این مسأله برای دانشجویان مشکلات بسیاری را به همراه می‌آورد. در چنین شرایطی چگونه می‌توان به سایر امکانات مورد نیاز دانشگاه همچون کتاب‌خانه، نمازخانه، بوفه و .... دل‌خوش کرد.»

«محمد همتی» یکی دیگر از دانشجویان هم با قبول این مسأله می‌افزاید: «متأسفانه در بعضی از دانشگاه‌ها امکانات مورد نیاز دانشجویان لحاظ نشده است و گاه‌ دیده می‌شود که دانشگاهی فاقد سالن غذاخوری می‌باشد، حال آن‌که اگر غذای جسم تأمین نشود و دانشجو در شرایط مناسبی تغذیه نگردد، قطعاً اندیشیدن به غذای روح چندان منطقی به ‌نظر نمی‌رسد.»

دانش آورد در این دیر خراب آبادم!

«لیلا ضرابی» یکی دیگر از دانشجویان هم با بیان این‌که مشکلات دانشجویان قابل وصف نیست، می‌گوید: «یکی از مهم‌ترین دغدغه‌ی‌ این قشر که به اقتضای پذیرش در دانشگاهی،‌ از خانه و دیار خویش دور می‌شوند، سکونت در خوابگاه دانشجویی می‌باشد که این مسأله معمولاً زمان و حوصله‌ی بسیار می‌طلبد؛ از طرف دیگر با محقق شدن این مهم، دانشجو با مشکلات دیگری مواجه می‌شود که تا آن زمان برایش ملموس نبوده است.

 فضای نامناسب و کوچک اتاق‌ها که معمولاً پذیرای چندین دانشجو می‌باشد، نبود نور کافی در آن‌ها، بدی و نامناسب بودن تخت‌خواب‌ها و مهم‌تر از همه کیفیت پایین غذاهای ارائه شده در خوابگاه‌ها، مهم‌ترین دغدغه‌ی دانشجویان می‌باشد؛ چرا که گاه وجود چنین مشکلاتی باعث می‌شود تا دانشجو تصور کند نه در محیطی به نام خوابگاه، که در پادگان زندگی می‌کند. مؤید این حرف، ابتلای بسیاری از دانشجویان خوابگاهی به امراضی هم‌چون زخم معده و ناراحتی‌های معده می‌باشد که بسیاری از جوانان، چنین امراضی را در دوران سربازی خود و با صرف غذاهای پادگانی تجربه کرده‌اند.»

 هیچ ناصح سخن سخت نگفت!

«امیر مهدوی» یکی از دانشجویانی‌ست که اعتقاد دارد رسالت دانشجو تنها در فراگیری درس خلاصه نمی‌شود. وی اظهار می‌دارد:‌ «دانشجو با ورود به محیط دانشگاه موظف می‌شود که شأن و ضوابط این مکان را رعایت کند؛ لذا رفتار، گفتار و حتی پوشش او تحت تأثیر محیط جدید، تغییر می‌یابد و بایسته‌هایی برای وی منظور می‌شود؛ اما این بایدها و نبایدها از شکل و سیاق قوانین و مقرراتی که قبلاً در محیط مدرسه، دبیرستان و ... به او القا شده، خارج می‌گردد. متأسفانه به این مهم چندان توجه نمی‌شود و بایدها و نبایدها به شکلی که در شأن دانشجو نمی‌باشد، به او ارائه می‌گردد و همین امر باعث بروز مشکلاتی در این زمینه می‌شود.»

این دانشجو می‌گوید: «بی‌شک، نیت و هدف ناصحین و کارکنان واحد حراست دانشگاه‌ها از دادن تذکرات، حفظ تقدس دانشگاه و ایجاد مکانی مناسب و البته سالم و سازنده برای دانشجویان می‌باشد؛ که این مهم همواره مد نظر بوده و در اولویت قرار می‌گیرد. اما گاه در نوع برخورد و شیوه‌ی القا، افراط و تفریط‌هایی صورت می‌گیرد که نتیجه‌ی مورد نظر حاصل نمی‌شود؛ و تعامل و ارتباط مفید‌ی بین دانشجویان و واحد حراست دانشگاه برقرار نمی‌شود.»

 ضربان‌های ناموزون در دو قلب تپنده چه می‌کنند؟

به بهانه‌ی ‌وحدت حوزه و دانشگاه، همه چیز برای برپایی یک همایش آماده است. بسیج دانشگاه از چند روز پیش تمام انرژی و حرکت خود را برای آماده شدن این همایش هزینه کرده است و همه چیز خوب و آبرومند به نظر می‌رسد؛ اما سؤالاتی ذهنت را مشغول کرده است. با خود می‌اندیشی این همایش، امسال چگونه برگزار می‌شود؟ در همین زمان گروهی از هم‌کلاسی‌ها کنارت قرار می‌گیرند. یکی از آن‌ها رو به ‌تو می‌کند و با خواندن تکه کاغذی که روی میز قرار گرفته، می‌گوید: «همایش وحدت حوزه و دانشگاه!» لازم نیست چیزی بگویی، چون خیلی زود راه‌شان را کج می‌کنند و می‌روند.

وحدت حوزه و دانشگاه از مسائلی است که همواره بعد از پیروزی انقلاب مورد توجه صاحب‌نظران و اندیشمندان بوده است. هر ساله در آستانه‌ی «27 آذر» یاد و خاطره‌ی‌ منادی این وحدت، شهید دکتر مفتح(ره) گرامی داشته می‌شود، اما در این میان پرسشی اساسی باقی مانده است و آن این‌که اصلاً وحدت حوزه و دانشگاه یعنی چه؟

حضرت امام خمینی(ره) در دوره‌های مختلف شکل‌گیری انقلاب اسلامی و پس از آن برای بیداری، هدایت و هم‌گام ساختن مردم، از دو نهاد علمی و مردمی حوزه و دانشگاه با تعابیری بلند چون قلب تپنده، نبض زنده‌ی ملت و یا دو شاخه از یک شجره‌ی طیبه یاد ‌کردند؛ زیرا «اولاً این دو پایگاه علمی و فرهنگی، مردمی‌ترین نهادهای تشکیلاتی ریشه‌دار جامعه بوده است و هستند که با مردم، دین و فرهنگ ارتباطی مستمر و تنگاتنگ داشته و دارند. ثانیاً مهم‌ترین و اصلی‌ترین مرکز علمی و فرهنگی جامعه و کشور به‌شمار می‌رفته و می‌روند و ثالثاً حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌های اسلامی، مهم‌ترین جلوه‌های بنیادین تمدن اسلام بوده و هستند.»

امام خمینی(ره) با احیای این دو مرکز قصد داشتند تمدن نجات‌بخش اسلام را بار دیگر در این دنیای ظلمت‌زده زنده کنند و این‌چنین بود که در صحیفه نور فرمودند: «من به شما و تمام نسل‌هایی که بعد از شما و ما خواهند آمد هشدار می‌دهم که ملت و روحانیت، دانشگاه و روحانیت از هم جدا نشوند، که جدا شدن این‌ها از هم هلاکت ملت، اسلام و هلاکت کشور می‌باشد.»

اما در شرایط فعلی و با وجود تلاش‌هایی که در راستای ایجاد شکاف میان این دو مرکز انسان‌ساز و یا به کلام بهتر میان این دو قشر «حوزویان» و «دانشگاهیان» به چشم می‌خورد، چگونه می‌توان به تحقق وحدت و هم‌بستگی میان این دو دل‌خوش بود. آیا می‌توان فضای این دو مرکز را هم‌رنگ، اهداف و آرمان‌های‌شان را هم‌سو و حوزویان و دانشگاهیان را به هم پیوند داد تا آن‌جا که دانشجوی حوزوی و حوزوی دانشگاهی، بخش عظیمی از فضای این مراکز را به خود اختصاص دهند؟

برای یافتن پاسخ این سؤالات باری دیگر به میان این دو قشر می‌روی.

«سجاد حائری‌نیا» طلبه مدرسه امام صادق(ع)، وحدت حوزه و دانشگاه را در سایه‌ی وحدت اخلاقی، آرمانی، سیاسی و اجتماعی این دو قشر عنوان می‌کند و می‌گوید: «شاید بهترین مصداق برای این دو قشر آن است که علوم دانشگاهی را همچون چراغ، و علوم دینی را هم‌چون نقشه در مسافرت با اتومبیل در نظر بگیریم. قطعاً چراغ اتومبیل تنها قسمتی از راه را روشن می‌کند، اما نقشه‌ی مقصود را نیز نمایان می‌سازد. پس هم‌سویی و همگام شدن در عرصه‌های اخلاقی، آرمانی، سیاسی و اجتماعی به نزدیک‌تر شدن این دو قشر می‌انجامد.»

وحدت رویه و همکاری در عمل

«علی‌اکبر مهدوی‌فر» طلبه‌ی دیگر هم با بیان این‌که وحدت رویه و همکاری در عمل لازمه‌ای است اجتناب‌ناپذیر، می‌گوید: «در شرایط فعلی اگر بخواهیم معضل یا خطری را پیش‌گیری و درمان کنیم، با همکاری این دو قشر امکان‌پذیر می‌باشد. به طور مثال اسلام، خوردن شراب را حرام و دلایل و مضرّات آن را بیان کرده است؛ اما اگر کسی از نظر ایمان ضعیف باشد، با توجیهات خاص، خوردن را جایز می‌داند. در چنین شرایطی قطعاً ارائه‌ی نظرات کارشناسان علوم پزشکی و جامعه‌ی دانشگاهی لازم و ضروری به‌نظر می‌رسد. به عبارت دیگر باید با استناد علمی مطرح شود که مشروب باعث تولد فرزندان بیمار، درگیری لوزالمعده و بیماری شدید کبدی و... می‌گردد. در چنین شرایطی کم‌تر کسی با اعتقاد و ایمان قلبی به سراغ این نوشیدنی مضرّ و حرام می‌رود.»

این طلبه عنوان می‌کند: «دین اسلام در عین حال که دین عبودیت و بندگی است، شاید بتوان گفت صد درصد دین پزشکی می‌باشد؛ یعنی هر واجب و حرامی و مستحب و مکروهی یک جنبه‌ی‌ پزشکی دارد. لذا اگر یک روحانی بر منبر در کنار احکام، فلسفه و دلایل پزشکی را هم متذکر شود، شنوندگان وی بهتر سخنانش را درک می‌کنند. پس استناد به علوم دانشگاهی در کنار علوم حوزوی پُرثمر خواهد بود.»

«علی نیک‌بین» دانشجوی علوم پزشکی با اظهار این‌که حضور متقابل دانشگاهیان و حوزویان می‌تواند به تحقق وحدت این دو قشر بینجامد، به حدیثی از رسول اکرم(ص) اشاره می‌کند که فرموده‌اند: «علم دو نوع است، علم بدن‌ها و علم دین‌ها.»

وی با استناد به همین حدیث، قشر حوزه و دانشگاه را لازم و ملزوم یک‌دیگر عنوان کرده و می‌گوید: «اگر دانشگاهیان و حوزویان در کنار هم و محیط‌های یک‌دیگر حضور نداشته باشند، این عدم حضور، بی‌اطلاعی از نظرات و علوم یک‌دیگر را به همراه خواهد داشت.»

این دانشجو ایجاد کمیته‌ی هماهنگی و ارزیابی متشکل از رؤسای دانشگاه‌ها، سازمان تبلیغات، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیر حوزه‌های علمیه، معاونین پژوهشی و فرهنگی دانشگاه‌ها و ائمه‌ی جماعات را ضرورتی در جهت نیل به تحقق وحدت حوزه و دانشگاه توصیف می‌کند.

نگاه حوزه و دانشگاه نسبت به هم تصحیح شده است

سال‌هاست که مسئولان و دست‌اندرکاران امر، تحول رابطه‌ی میان حوزه و دانشگاه‌ها را از مهم‌ترین تحولات کشور برشمرده و می‌گویند دیگر حوزویان، دانشگاهیان را بی‌اعتقاد و یا دانشگاهیان حوزویان را قدیمی و متحجّر نمی‌خوانند. در حقیقت نه دانشگاهی جای حوزوی را تنگ کرده، و نه حوزوی جای دانشگاهی را؛ چنان‌که چندین هزار استاد معارف در دانشگاه‌ها تدریس می‌کنند و بیش از یک میلیون ساعت تدریس معارف اسلامی در دانشگاه‌ها صورت می‌گیرد. هم‌چنین دفتر نهاد نمایندگی رهبر معظم انقلاب نیز در بیش از دویست دانشگاه کشور فعال می‌باشند، اما مشکلی که در شرایط کنونی با آن مواجه هستیم، کافی نبودن امکانات موجود برای پاسخ‌گویی به دانشگاهیان علاقه‌مند به تعمیق بینش‌های معنوی می‌باشد.

تدوین سند راه‌بردی وحدت حوزه و دانشگاه

از سال‌های گذشته متصدیان، از تدوین سند راه‌بردی وحدت حوزه و دانشگاه خبر داده و می‌دهند و این سند را برگرفته از متون شارع مقدس، فقه غنی حوزوی، بیانات امام راحل(ره) و بیانات مقام معظم رهبری عنوان می‌کنند. اما آن‌چه به آن اشاره شد و مدّ نظر برخی جوانان اعم از حوزویان و دانشگاهیان، وزیر سابق علوم و فن‌آوری اطلاعات، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری و رئیس سازمان بسیج استادان بود، حقیقتاً آرمانی است متعالی؛ چرا که دانشگاهی شدن حوزه‌ها و حوزوی ساختن دانشگاه‌ها، نظام و کشور ما را بیش از پیش بر بلندای موفقیت و سربلندی می‌نشاند. به عبارت دیگر هم‌سو کردن اهداف و آرمان‌های این دو نهاد، هم‌فکر ساختن این دو قشر، تدوین برنامه‌هایی با رنگ و بوی یک‌سان در دو بستر حوزه و دانشگاه و ایجاد تعامل سازنده بین دو مکتب انسان‌ساز حوزه و دانشگاه افق روشن‌تری را ترسیم می‌کند که قطعاً تحقق این مهم هم‌چون همیشه در سایه‌ی اقدامات و برنامه‌هایی ممکن می‌شود که شاید بتوان آن‌ها را این‌گونه تفسیر کرد:

 •  یافتن عوامل مؤثر در ایجاد وحدت و راه‌کارهای عملی کردن آن‌ها.

• بررسی عوامل تفرقه‌انگیز و شیوه‌های برخورد با آن‌ها.

•ایجاد و گسترش نشریات تخصصی و مشترک.

•نظرخواهی از دانشگاهیان و حوزویان جهت ارایه راه‌کارهای علمی به صورت فراخوان مقاله و ... .

•جذب مشاوران دانشگاهی در حوزه‌ها.

•برپایی نشست و همایش‌هایی با موضوع وحدت حوزه و دانشگاه.

•دعوت از افراد فرهیخته و نخبه جهت ارایه راه‌کارهایی در خصوص تحقق وحدت این دو قشر.

•مجهز ساختن تمامی دانشگاه‌ها به یک دفتر و نهاد دینی جهت پاسخ‌گویی به اشکالات، ابهامات و شبهات دانشجویان.

•دعوت از اساتید حوزه و دانشگاه‌ها در نشست‌ها و حتی همایش‌های تخصصی.

•برپایی اردوهای زیارتی سیاحتی مشترک.

•برگزاری مسابقات ورزشی مشترک.

•اولویت‌دهی به موضوع وحدت حوزه و دانشگاه در پایان‌نامه‌ی طلاب و دانشجویان و منظور ساختن امتیاز بیش‌تر به چنین موضوعاتی.

و در نهایت تشویق و ملزم ساختن حوزویان و دانشگاهیان به انجام تحقیق و پایان‌نامه‌های مشترک که توأماً تهیه، تنظیم و ارائه شود.

بدون شک انجام این اقدامات و تحقق آن‌ها می‌تواند دستان گرم و ساعی جامعه‌ی دانشگاهی و حوزوی را به هم گره و پیوند زند تا آن‌جا که به همّت همین دست‌ها، علم و عمل به بار نشینند و ایران را هم‌چون همیشه سربلند، سرفراز و سبز به جهانیان معرفی نماید.

پی‌نوشت

----------------

1  . صحیفه نور.

2 . برگرفته از مراسم سخنرانی دکتر زاهدی در جمع استادان بسیجی در تالار علامه امینی دانشگاه تهران.