می‌خواهم ازدواج کنم

نویسنده



خارج فقه و اصول

کارشناس دینی و مشاوره‌ی خانواده

آقای ع. خ از بروجرد

جوانی هجده ساله هستم که مشکلات روحی زیادی دارم، از جمله این‌که احتیاج به ازدواج دارم. به دختری علاقه‌مند شده‌ام، اما پدر و مادرم به ازدواج من و او راضی نمی‌شوند و می‌گویند حالا زود است. به همین خاطر مرتکب گناهانی شده‌ام که مرا از درس باز داشته است. روز به روز احوالم بدتر می‌شود و بیشتر اوقات به دیگران متلک می‌گویم. شما مرا راهنمایی کنید که چه کنم. آیا بدون اجازه‌ی خانواده‌ام ازدواج کنم؟ اگر ازدواج نکنم وضعم بهتر خواهد شد؟ از شما به خاطر راهنمایی‌های‌تان کمال تشکر را دارم.

   برادر عزیز!

شما باید مشکلات روحی خود را جداگانه مطرح کنید و در پی بر طرف کردن آن‌ها باشید، اما در مورد ازدواج لازم است به سؤال‌های زیر پاسخ دهید:

- آیا از نظر شرایط اقتصادی و درآمد، دارای وضعیتی هستید که بتوانید یک زندگی مستقل را با همه‌ی هزینه‌ها و مخارجی که دارد، آغاز کنید؟

- آیا از موقعیت کاری و اشتغال مناسبی برخوردارید و یا از مهارت و تخصص و دانشی بهره‌مندید که برای آینده‌تان تضمین و اعتباری را ایجاد کند؟ 

- آیا حداقل مسکن مورد نیاز برای تشکیل یک خانواده‌ی جدید را در اختیار دارید؟

 - آیا فرد شایسته‌ای را می‌شناسید که از جهات مختلف قابل قبول و مورد اعتماد بوده و واقع‌بینانه حاضر به ازدواج با شما باشد؟

- آیا برای مسأله‌ی سربازی و رابطه‌ی آن با زندگی مشترک راه حل مناسبی یافته‌‌اید؟

اگر پاسخ همه‌ی این سؤال‌ها مثبت است، ازدواج کنید؛ ازدواج می‌تواند عمده‌ی مشکلات روحی شما را بر طرف کند و نابه‌سامانی‌های‌تان را سامان بخشد. اما اگر موقعیت و شرایط شما برای ازدواج مهیا نیست، بدانید کسی که فقط برای تأمین نیاز غریزی و بدون آینده‌نگری و دوراندیشی کافی نسبت به زندگی خود و همسر و فرزندان آینده‌اش ازدواج می‌کند، مسلماً قدم در وادی تاریکی گذاشته است، که احتمال لغزش و شکست در آن فراوان است.

بهتر است نصیحت خیرخواهانه‌ی بزرگ‌ترها را قبول کنید. برای کاستن از فشار شهوات سعی کنید از فرو رفتن در فکر و خیال بپرهیزید. بیشتر در اجتماع حضور داشته باشید. برای آینده‌ی زندگی خود برنامه‌ریزی کنید و بخاطر دست‌یابی هر چه سریع‌تر به اهداف و آرمان‌های‌تان، عاشقانه تلاش کنید. علاقه‌مندی شما به ازدواج می‌تواند پشتوانه و محرک خوبی برای سخت‌کوشی و جدیت هر چه بیشتر باشد. اوقات فراغت خود را با فعالیت‌های سازنده و مفید پر کنید. زیرا گناه گردابی است که وارد شدن در آن آسان است؛ ولی خارج شدن از آن مشکل، و حتی گاهی محال می‌باشد. رفتارهای غلط یا روابط ناصحیح هر چند ممکن است پاسخ مقطعی و کاذبی به نیاز شما باشد، اما سطح بهره‌مندی و کامیابی زندگی را برای یک عمر تنزل می‌دهد و اختلالاتی را در پی می‌آورد. از مشغول کردن ذهن و نگاه خود به نامحرم بپرهیزید که سر منشأ بسیاری از گناهان، همین نگاه‌هاست. اگر بتوانید با افراد شایسته و باایمان و با محیط‌های سالم مرتبط باشید، این رابطه و این معاشرت می‌تواند شما را برای روی‌کرد جدی‌تر به زندگی و برای دورکردن خیال‌های بیهوده تقویت کند. از سال‌های پیش رو خوب استفاده کنید تا سرمایه‌ی زندگی آینده‌تان باشد.

موفق باشید.