خانواده و روابط خانوادگی در دین یهود
کارشناس ارشد اطلاعرسانی
مقدمه
در دنیا دو نوع دین وجود دارد؛ ادیان ابراهیمی و ادیان غیرابراهیمی. هر یک از این انواع به دستههای مختلفی تقسیم میشود که برخی از آنها در نواحی خاصی به ظهور و بروز رسیدهاند. ادیان اسلام، یهودیت و مسیحیت از جمله ادیان ابراهیمی؛ و ادیان هندو، بودایی، تائوئیسم، و بهاییت از جمله ادیان غیرابراهیمی هستند که بشر در تولد آنها تأثیرگذار بوده است. در مقالهی حاضر و در نخستین قسمت از بررسی نقش ازدواج، خانواده و زندگی زناشویی در ادیان، به نقش خانواده در دین یهود پرداخته خواهد شد.
ادیان بشری
«جان نایر باس» نویسندهی کتاب «تاریخ جامع ادیان» معتقد است: همهی ادیان، به هر راه و بیانی که باشد، متفقاند بر اینکه انسان قائم به ذات خود نیست و نمیتواند باشد. زندگی او به نحو اساسی به قوای موجود در طبیعت و اجتماع و خارج از ذات او، پیوسته و بلکه وابسته به آن است. انسان به طور مبهم یا روشن، میداند که قوهی مرکزی مستقلی که بتواند، جدا از این جهان، قائم به نفس خود باشد نیست. این ادراک در مشاعر ابتدایی به صورت اعتقاد به وابستگی، به قوا و نیروهای موجود در محیط مجاور اجتماعی و طبیعی آغاز شده و در ادیان برتر، به صورت اعتقاد به علت اولای اشیاء و اعتقاد به موجودی انسانی یا غیرانسانی که آفرینندهی عالم و اصل حاضر و موجد هستی و عملکرد آن است، درآمده است.
در جهان ادیان بیشماری وجود دارد. بعضی از اینها، ادیان قبیلهای هستند که به گروههای اجتماعی کوچکی تعلق دارند و تا کنون در مقابل اینکه در دل ساختارهای فرهنگی و اجتماعی گستردهتر جذب شوند، مقاومت کردهاند. بقیه از زمرهی ادیان عامیانه هستند، یک سلسله آداب و اعتقادات با ساختارهای محکمتر. ادیان و آئینهای گوناگون که هر یک در منطقهای خاص رشد و پیشرفت چشمگیرتری داشتهاند. ادیان شرقی آسیا، ادیان چین و ژاپن، ادیان درهی نپال و تبت و بسیاری ادیان ریز و درشت دیگری که گاه ممکن است بعضی از آنها کمتر از هزار نفر پیرو داشته باشند. اما به طور کلی میتوان گفت که از حیث پیچیدگی اعتقادات و نیز گسترش جغرافیایی، تنها سه یا چهار دین وجود دارند که از اهمیت بالایی برخوردارند. امروزه در دنیا بیشترین پیروان مذهبی به سه دین اسلام، مسیحیت و یهودیت تعلق دارند. اما ادیان هندو و بودایی سرزمین هندوستان، دین مزدایی که پیش از ظهور اسلام دین اصلی مردم ایران بوده و یا تائوئیسم فلسفی و مذهبی مردم چین و موارد گوناگون دیگر نیز در سراسر جهان پیروانی بهدست آوردهاند.
الگوهای دینی یهودیان
الگوهای بسیار پیچیدهی اعمال و مناسک یهودیان، در موارد بسیار و سطوح متفاوت بر زندگی یهودیان تأثیر میگذارد. این الگوهای دینی تعیینکنندهی رفتار، نگرشها، ساختار خانواده، و حتی نهادهای اجتماعی یهودیان سنتی هستند، و جهانی نمادین بر گرد هر یهودی میآفرینند که او را با هم دینانش ارتباط میدهد و بین او و افراد غیریهودی تفاوت بهوجود میآورد. مناسک یهودی را میتوان برای راحتتر فهمیدن به سه بُعد اساسی تجزیه و تحلیل کرد.
در نوشتار حاضر، تنها به بُعد اول پرداخته میشود که عبارت است از: مرحلهای که به مقاطع زمانی خط سیر زندگی فرد مربوط میشوند و در مراحل مختلف حیات فرد یهودی، از تولد کودک گرفته تا نقاط عطف گوناگونی که او در آنها شاهد تغییر نقش و وضع خویش است، مثل ازدواج و تشکیل زندگی، و بالاخره مرگ و اعمال و مناسک ملازم آن، بر او تأثیر خواهند گذاشت. (آنترمن، 1385، 199)
ازدواج، تقلید رابطهی آدم و حواست
در یهودیت، ازدواج عقدی است میان دو نفر که براساس آن برکت خدا را طلب میکنند. از آنجا که به طور کلى، ازدواج یک قرارداد دو جانبه میان دو انسان است، عقد ازدواج که در تلمود (دومین کتاب مقدس یهودیان پس از عهد قدیم)، کتوبا نامیده مىشود، اهمیت زیادى پیدا کرده است. مقصود از ازدواج، تقلید رابطهی میان آدم و حواست، که هر یک در جهت ایجاد خانه و کاشانه و جهانی هماهنگ از یکدیگر پشتیبانی کردند. یکى از وظایفى که انجام آن بر عهدهی هر مرد یهودى گذاشته شده ازدواج کردن و بچهدارشدن است. یهودىاى که براى تشکیل خانواده تلاشى نمىکند، مانند کسى دانسته شده است که خونى ریخته باشد، یا صورت خدا را که همهی انسانها به شکل او آفریده میشوند بىارج بداند؛ و یا باعث شود که حضور خدا از اسرائیل رخت بربندد.
مراسم ازدواج در زیر یک سایبان
تلمود مقرر میدارد که مرد باید همسرش را چون خود دوست داشته باشد و بیش از خود او را محترم بدارد و برکت ازدواج در این دعاست که زوج جدید باید یکدیگر را در شادی خود سهیم سازند؛ همانطور که خدا مخلوقات خود را از باغ عدن برخوردار ساخت. خاخام-ها تأهل را وضعیت آرمانی مردان تلقی میکنند. اما در مورد زنان چنین برداشتی وجود ندارد و زنان مکلف به ازدواج نیستند؛ زیرا وظیفهی داشتن فرزند تنها برعهدهی مردان است. اجرای سنتی مراسم ازدواج در زیر یک سایبان تأکیدی است بصری بر این تلمیح که ازدواج بیشتر ایجاد یک خانه و کاشانه است تا برقراری یک رابطه. از نظر سنتی، ازدواج تنها به دو نفر مربوط نمیشود، بلکه اتحادی است که در میان دو خانواده بهوجود میآید.
حداکثر سن ازدواج یهود بیست سال است
گرچه پسر از سیزده سالگى شأنیت ازدواج دارد و در نسلهای پیشین سن و سالهاى کمتر ترجیح داشته؛ اما سن معمول ازدواج هجده سال است. حداکثر سن ازدواج بیست سالگى بود و تأخیر نمیبایست از آن فراتر رود. مقامات دینى هم معمولاً بر مرد مجردى که از این سن گذشته بود فشار میآوردند تا خود همسرى برگزیند. تنها دلیل قابل قبول براى مجرد ماندن در تمام عمر، اشتیاق فرد به وقفکردن زندگیاش براى آموختن تورات بود؛ البته این امر میبایست با این اطمینان همراه باشد که وى قادر به تسلط به هوسهاى جنسیاش هست.
بچه داشتن یهود، پرثمربودن یهود است
داشتن بچه و «پرثمر بودن و زیاد شدن» از وظایفى بود که باید انجام میگرفت. این وظیفه به محض آنکه فرد پسر یا دخترى پیدا میکند، انجام میگیرد. فرزندان برکتى از جانب خدا بهشمار میآیند و در نتیجه، خانوادهی بزرگ در میان یهودیان ارتدکس هم به لحاظ دینى مطلوب است و هم واقعیت اجتماعى آن مطرح است. حتى اگر مردى که زنش مرده و یا زنش را طلاق داده است از ازدواجى قبلى فرزند داشته باشد ازدواج کردن برایش سودمند دانسته شده است؛ زیرا بنابر آیهی کتاب یشعیاى نبى (45:18) خدا جهان را نیافرید «تا خالى و عاطل بماند؛ او جهان را آفرید تا در آن سکنا گزینند.»
آن زن با او صعود میکند نه سقوط
توافقهای میان زن و شوهر بعد از ازدواج، مواردی از قبیل ارث بردن زن از اموال شوهر بعد از فوت او، تعهد به حمایت از هر دختر متولد از این ازدواج و تأمین نیازهای دیگر وی تا زمانی که به سن بلوغ برسد را، شامل میشود. بر اساس یک قاعدهی کلى، زمانى که مرد همسرى برمیگزیند «آن زن با او صعود میکند نه سقوط»؛ یعنى اگر مرد همسرى از طبقهی پایین اجتماعى یا اقتصادى انتخاب کند، موظف است با زنش با همان آداب و رسوم رایج در طبقهی خودش رفتار کند. برعکس، اگر زن از طبقهی اجتماعى بالاتر باشد، شوهر حق ندارد بدون موافقت او، مرتبهی زندگى وى را تنزل دهد.
شرایط ازدواج یهود
دربارهی شرایط ازدواج از یک سو، شوهر موظف میشود از همسرش حمایت کند، هنگام بیمارى درمانش نماید، او را از اسارت برهاند و هزینههاى کفن و دفنش را بپردازد. از سوى دیگر، به شوهر حق داده شده از جهیزیهاى که همسرش از خانهی پدرى میآورد، برخوردار شود. زن موظف است که براى کمک به تأمین معاش خانواده کار کند؛ البته این کار به میزان جهیزیهاى که با خود آورده است بستگى دارد. این جنبههاى ازدواج عموماً به مسئلهی توافق میان زن و شوهر برمیگردد.
مخالف سرسخت ازدواج یهودی با غیریهودی
یهودیان سنتی همواره مخالف سرسخت ازدواج یهودی با غیریهودی هستند، زیرا یک همسر غیریهودی، هرچه قدر هم که خوب باشد، قادر نیست به یک فرزند یهودی کمک کند تا سرنوشت و نقش اساسی خود را، که گسترش ملت یهود و زنده نگهداشتن میراث یهود است، ایفا نماید. در گذشته، والدینی که فرزندانشان با غیریهود ازدواج میکرد، لباس عزا به تن میکردند، و دیگر با فرزندشان صحبت نمیکردند.
خصیصههای همسر آیندهی فرزند یهود
خصیصههایی که والدین در همسر آیندهی فرزندشان مطلوب میدانند، عبارتاند از: اصل و نسب خوب، چرا که افتخار خانوادهها به داشتن اجدادی معروف است؛ وضعیت مالی خوب در مواردی که والدین عروس ببینند که خانوادهی داماد از آنان انتظار خواهند داشت که به زوج جوان از نظر مالی کمک کنند؛ از همه مهمتر اینکه داماد آینده میباید یهودی درسخوانده و خداترسی باشد.
زن آرمانی یهود
در باب روابط خانوادگی در میان یهودیان باید گفت، زن آرمانی، در کتاب امثال سلیمان نبی، ضمن عبارتی مشهور، تعریف شده است: «کیست که بتواند زن صالحه را بیابد که او از درّ ثمین گرانبهاتر است.» ازدواج برای مرد مزیت دیگری نیز دارد. خاخامها میگویند که روحالقدس تنها بر یک مرد متأهل میتواند قرار گیرد، زیرا مرد مجرد تنها نیم مرد است و روحالقدس بر چیزی ناقص قرار نمیگیرد.
مسئولیت والدین یهود نسبت به فرزند
ده فرمان مقرر میدارد که فرزندان به والدین خود احترام کنند؛ اما این بدان معنی نیست که باید همواره از آنان اطاعت کنند، بلکه باید احترام لازم را نسبت به آنان منظور نمایند. والدین مسئولیتهای چندی نسبت به فرزندان خود دارند. تلمود از والدین میخواهد که پیشهای را به فرزندان خود بیاموزند، شناکردن را به آنان تعلیم دهند و به دختران و پسران خود درک موضوعات جنسی را آموزش دهند. از اینها مهمتر، به والدین تکلیف میشود که دین یهود و عمل به آن را به فرزندان خود بیاموزند. در تلمود بابلی آمده است: «مگذارید ترس از فرزند بد شما را از داشتن فرزند بازدارد؛ شما باید به وظیفهی خود عمل کنید، و خدا آنچه را بخواهد، انجام میدهد.»
یهود با نبیرهی عموی عمهی همسر برادرشان نیز ارتباط دارند
ساختار خانوادهی گسترده بدان معنی است که یهودیان حتی با نبیرهی عموی عمهی همسر برادرشان نیز پیوند خاصی دارند! شاید در نتیجهی این احساس است که همهی یهودیان از طریق نیاکان مشترکشان، ابراهیم، اسحق، یعقوب، سارا، رفقه، لیه و راحیل، به هم مرتبط هستند. یهودیان روابط خانوادگی را گرامی میدارند و در جشنهای خانوادگی، از همهی اعضای خانوادهی گسترده دعوت میشود.
قداست بالای خانواده در یهود
شایان ذکر است که یکی از ده فرمان علیه زناست، و یکی از سه قانونی که یهودیان نباید حتی به قیمت جان خود، آن را نقض کنند، قانون حرمت زنا و زنای با محارم است. دو قانون دیگر، بتپرستی علنی، و قتل نفس است. به نظر میرسد که این قانون نشاندهندهی آن است که قداست خانواده و علقهی زوجیت به حدی است که اگر مردم بکوشند با فداکردن آن، جان خود را حفظ کنند، آنچه که فوت شده بیش از چیزی است که حفظ گردیده است. (همان، ص221-253)
طلاق در یهود
از ظاهر عهد عتیق برمیآید که مرد به مجرد اینکه همسرش را نپسندد، حق دارد او را طلاق دهد. بدین سان پیوند زناشویی به مجرد نیت مرد قابل انفصال است و به اثبات موضوع خاصی نیازمند نیست: «چون کسی زنی گرفته، به نکاح خود درآورد، اگر در نظر او پسند نیاید از اینکه چیزی ناشایسته در او بیابد، آنگاه طلاق نامهای نوشته، به دستش دهد و او را از خانهاش رها کند و از خانهی او روانه شده، برود و زن دیگری شود. اگر شوهر دیگر نیز او را مکروه دارد و طلاقنامهای نوشته به دستش بدهد و او را از خانهاش رها کند یا اگر شوهری دیگر که او را به زنی گرفت، بمیرد، شوهر اول که او را رها کرده بود، نمیتواند دوباره او را به نکاح خود درآورد؛ بعد از آنکه ناپاک شده است؛ زیرا که این به نظر خداوند مکروه است. پس بر زمینی که یهود خدایت تو را به ملکیت میدهد، گناه میاور.» (دایره المعارف الکترونیکی طهور)
در جامعهی یهود فرزند ناخواسته محدود است
یکی از ده فرمان مقرر میدارد که یهودیان نباید مرتکب زنا شوند. برقراری رابطهی جنسی یکی از سه مرحلهی ازدواج است. اگرچه ترتیب سنی این سه مرحله، نامزدی، عقد و زفاف است، ولی این ترتیب قاطعانه تثبیت نشده است. آنچه مهم است آن است که در صورت برقراری رابطهی جنسی با طرف دیگر ازدواج، انسان فرایند ازدواج را آغاز کرده است. تلقی کلی یهودیان آن است که تساهل در این روابط، مخرب صفات عالی روابط انسانی است، روابط جنسی را به ابتذال میکشاند و مناعت نفس را تضییع مینماید؛ اما فرزندی که از چنین رابطهای متولد میشود، نامشروع نیست. اگر چه در یهودیت نص قانون نسبتاً ملایم است، ولی تفسیر کلی آن در حد معقولی سختگیر است. اما به دلیل آنکه پذیرش فرزند برای والدین یهود بسیار دشوار بوده است، همین بس که در جامعهی یهود به قدر کافی کودک ناخواسته وجود ندارد. در جهان یهود، موضوعات جنسی لزوماً از محرمات نیست و هنگامی که موضوعی از محرمات نباشد، امکان اغواشدن یا وسوسهشدن در اثر آن دشوارتر میگردد.
معضلات بزرگ جامعهی یهود
با وجود توصیفهای صورتگرفته از چگونگی تشکیل خانواده و روابط خانوادگی در دین یهود، باید بر این نکته اذعان داشت که موارد یاد شده بهعنوان آداب و قوانین مقدسی محسوب میشود که همه خود را ملزم به رعایت آن نمیکنند. وجود روابط جنسی فراوان قبل از ازدواج، یا حتی بعد از ازدواج با غیرهمسر، فرزندانی که از این طریق متولد میشود، ممکن است مشروع باشد و مسئلهی ازدواج با همجنسان و رایج بودن آن بهعنوان یک قانون مدنی از معضلات بزرگی است که جامعهی یهود را گرفتار کرده است.
منابع
- ناس، جان بایر، تاریخ جامع ادیان، ترجمه: علی اصغر حکمت، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1381.
- آنترمن، الن، باورها و آئینهای یهودی، ترجمه: رضا فرزین، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1385.
- دایره المعارف الکترونیکی طهور، آدرس الکترونیکی www.tahoordanesh.com