چامه‌ی عشق




گل به گلشن  می‌کند تا دلبری

دل به دامان می‌کند، غم‌پروری

گر به تاراج خزان گل می‌رود

کی رود از یاد عاشق، دلبری؟

می‌کند بلبل همیشه در نواش

چهره‌ی زیبای گل یادآوری

گل به گلزار خداوندان عشق

صد نشان دارد، نشان از سروری!

مهد زیبا چامه‌گان عشق و شور

گشته تزیین از شمیم حیدری

از میان خوب رویان زمین 

شد نصیبش، یک گل پیغمبری

عکس مهتاب است در این سرزمین

مثل خاتم در دل انگشتری!

هر زمان، در هر کجا، در وصف او

بلبل دل می‌کند خنیاگری!

سوگ او، در سینه سنگین می‌شود

مثل ماتم در سرود آذری

او علی موسی‌الرضا، مولای ماست!

داده حق او را به مردم برتری

یاد او با اشک گویی می‌کند

در دل ما هر زمان میناگری!