مهارت‌های اجتماعی در یک زندگی دخترانه (1)

نویسنده



ارتباطات اجتماعی بین محرم و نامحرم

کارشناس ارشد مطالعات زنان، سطح دو حوزه

مهتاب رضاپور از مبلغان دفتر مقام معظم رهبری در دانشگاه‌هاست و از سال 1385 به عنوان مشاور مذهبی، در چندین دانشگاه همراز و همراه دختران و پسران دانشجو بوده است. کوله‌بار تجربیات وی حاوی نکاتی است که بسیاری از جوانان در زندگی روزمره خود با آن مواجه شده‌اند. دوستان عزیزی که تمایل به مشاوره با ایشان دارند می‌توانند، سوالات دینی خود را بصورت الکترونیکی و یا پستی ارسال کنند، تا در صفحات ماهنامه پاسخ داده شود.

دنیای امروز با پنجاه، سی و حتی ده سال پیش، تفاوت ماهوی دارد. دختر و پسر در دانشگاه در کنار هم به تحصیل مشغول می‌شوند؛ در حالی که تا پیش از آن هیچ تجربه‌ای از جنس مخالف خود نداشتند. پس از دانشگاه هم به‌عنوان همکار، همسر، پزشک، مدیر مدرسه‌، مغازه‌دار، راننده و ... در تمامی نقش‌های اجتماعی با هم تعامل دارند. شاید برای تو دوست جوان این سؤال پیش آمده باشد که حدّ و مرز روابط با نامحرم و غیرهم‌جنس تا به کجاست؟ تو، به‌عنوان نسل امروز با تمام ویژگی‌ها و باورهای اسلامی و ایرانی‌ات چه نکاتی را باید مورد توجه قرار دهی تا رفتار و شخصیتی مناسب، مقبول و صحیح داشته باشی؟

دختر و پسر برای داشتن یک زندگی موفق و شاداب، نیازمند شناختن جنس مخالف و آموزش رفتار متناسب و در شأن، شرعی و عرفی با همسر، فامیل و همکار و ... خود است. این‌که یک پسر از همسر خود در حد یک همکار توقع دارد و احساسات و عواطف زنانه وی را، لوس‌بازی تعریف می‌کند؛ و یا یک دختر به علت شناختی که از مردان ندارد، در روابط جنسی خود با شوهرش دچار سوءتفاهم می‌شود، حکایت از کم‌کاری برنامه‌ریزان تربیتی و فرهنگی دارد. این مشکلات هر چند در بدو امر ناچیز به نظر می‌رسند، اما در نهایت به صورت غول طلاق و روند صعودی آن در نسل امروز نمود پیدا می‌کند، چیزی که شایسته و زیبنده‌ی جامعه‌ی اسلامی نیست.

در دیدگاه اجتماعی امروز مسلماً تفکیک فضاهای آموزشی، بهداشتی، ورزشی و ... دارای فواید و نتایج مطلوب و مناسبی از نظر زنان و مردان سالم و اخلاقی جامعه‌ی ماست، اما تا زمانی که این تفکیک با آموزش همراه نشود، جوان امروز آن را تنها اجباری دینی و متحجرانه قلمداد می‌کند و از مزایا و فواید آن بی‌بهره می‌ماند و با پنهان‌کاری یا استفاده از فضاهای غیرقابل کنترل مجازی، مانند فیس‌بوک به دنبال ایجاد رابطه خواهد بود. پس اولویت اول با آموزش است.

از سوی دیگر آنچه به دختران و پسران جوان ما آموزش داده می‌شود، همه جنبه‌ی سلبی دارد: حرمت ارتباط با نامحرم، تفکیک جنسیتی دانشگاه، طرح انطباق جنسیتی در بیمارستان‌ها، ... اما آیا واقعاً در تمامی صحنه‌ی جامعه این تفکیک لازم و شدنی است؟ این وضعیت در صورتی ممکن می‌شود که جامعه را به دو بخش  زنانه و مردانه تقسیم کنیم و ارتباط این دو بخش را با هم قطع کنیم. اما این نیز غیر ممکن است! شاید در عرصه‌ی جامعه و مجامع عمومی و از طریق قوانین دولتی بتوان بین زن و مرد را جدا کرد؛ اما در عرصه‌ی خصوصی، افراد در قالب دوستی و آشنایی و فامیلی با یک‌دیگر رفت و آمد داشته و آن‌چنان که می‌خواهند و دوست دارند، عمل می‌کنند. بنا بر این بهتر آن است که به جای محدودکردن، از آموزش هم استفاده شود تا در بزنگاه‌هایی که خواسته یا ناخواسته پسر و دختر یا زن و مرد در کنار هم قرار می‌گیرند، حداقل آسیب و مشکل را داشته باشیم.

حرص و پیش‌رفت

معمولاً مخالفان روابط آزاد دختر و پسر ، دو اشکال اساسی مطرح می‌کنند: اولاً این که انسان نسبت به آنچه منع می‌شود، حریص است. پس هر قدر دختر و پسر را از رابطه با هم منع کنیم، آن‌ها نسبت به حریص‌تر می‌شوند! لذا از ایجاد رابطه عادی شروع می‌کنند و تا ضرورت برداشتن حجاب هم پیش می‌روند. ثانیاً در دنیای امروز دیگر چیزی به نام زن و مردی به اصطلاح «جنسیت» وجود ندارد. انسان‌ها برابرند و کشورهای غربی که این مسائل به نحوی حل شده است، همگی به پیش‌رفت‌های بالایی رسیده‌‌اند؛ آن از صنعت‌شان، آن از علم و دانشگاه‌های‌شان... انسان به کره ماه فرستاده‌اند؛ اما کشورهای مسلمان عقب مانده‌اند و فقط دنبال بیرون نماندن چهار تار موی خانم‌ها هستند!

این اشکال اگر حتی از سوی جوان مطرح نشود، در بسیاری از سایت‌ها و مجالس ضددینی طرح شده و ذهن و فکر جوانان را به خود مشغول می‌کند. در مورد اشکال اول، پاسخ این است که هر منعی منجر به حرص انسان نمی‌شود. اگر تمام عالم انسان‌ها را از خوردن «سمّ و زهر» منع کنند، کسی تمایل و حرص به خوردن سمّ پیدا نمی‌کند. (مگر آن‌که قصد خودکشی داشته باشد.) یا اگر تمام رسانه‌ها انسان را از پریدن در آتش منع کنند، در کسی میل و حرص پریدن در آتش و سوختن پدیدار نمی‌شود. علت این است که انسان‌ها خطر سمّ یا آتش را به خوبی دریافته‌اند بنابراین منع، موجب حرص در آن‌ها نمی‌شود. در واقع اگر کسی از عواقب و نتایج کاری اطلاع کافی نداشته باشد و فقط بخش‌هایی از فواید یا مضرات آن را بداند؛ منع، موجب شعله‌ور شدن حرص در وی می‌شود. درست همانند کودکی که از شعله‌های زرد و نارنجی آتش منع می‌شود؛ اما چون فقط رنگ‌های زیبای آتش را می‌بیند و از سوختن خبر ندارد، علی‌رغم منع مکرر مادر بالاخره دستش را به سمت شعله می‌برد.

غریزه‌ی جنسی و قوه‌ی غضب از قوایی هستند که هرگز اشباع نمی‌شوند؛ و باید آن‌ها را مدیریت کرد. کسی که در هنگام عصبانیت پرخاشگری می‌کند، شاید به نظر برسد که خود را تخلیه کرده؛ اما این گونه افراد در هنگام عصبانیت بعدی پرخاشگری بیش‌تری از خود بروز می‌دهند. غریزه‌ی جنسی هم فریادی است خاموش اما خروشان و قوه‌ای سیری‌ناپذیر که هر قدر بیش‌تر به آن پرداخته شود، ولع بیش‌تری پیدا می‌کند. اگر واقعاً برداشتن موانع، باعث آرامش غریزه‌ی جنسی می‌شد پادشاهانی چون ناصرالدین شاه یا مظفرالدین شاه که حرم‌سراهایی با چندین صد زن داشتند باید به آرامش رسیده و بالاخره روزی عنان اختیار غریزه‌ی جنسی خود را به دست می‌گرفتند؛ در حالی که چنین نبود و این گونه پادشاهان تا آن‌جا که برای‌شان ممکن بود، از داشتن همسر جدید ابایی نداشتند.

شهید مطهری در این زمینه می‌گوید: «اگر انسان در این زمینه‌ها مانند حیوانات ظرفیت محدود و پایان‌پذیری‏ می‌داشت احتیاجی نبود نه به مقررات سیاسی و نه به مقررات اقتصادی و نه‏ به مقررات جنسی. از نظر اخلاقی نیز نه نیازی به اخلاق سیاسی و اجتماعی بود، نه به اخلاق اقتصادی و نه به اخلاق جنسی، همان ظرفیت محدود طبیعی همه‏‌ی مشکلات را حل می‌کرد. اما هم‌چنان که از مقررات و اخلاق محدود کننده، در روابط اجتماعی و امور اقتصادی و از عفت و تقوی سیاسی و اجتماعی گریزی نیست، از مقررات و اخلاق محدود کننده جنسی و از «عفت و تقوی جنسی» نیز گریزی نمی‌باشد.» (مرتضی مطهری، 1377، 68)

نکته‌ی دیگری که باید در این‌جا یادآوری کرد، این است که محرومیت زمانی انسان را حریص‌تر می‌کند که آدمی هم از چیزی منع شود و هم نسبت به آن تحریک گردد. اگر از یک سو ارتباط ناسالم با جنس مخالف نهی شود؛ اما از سوی دیگر تلویزیون و ماهواره و اینترنت، هر کدام به نوعی به تبلیغ این نوع روابط بپردازند و رفتارهای اجتماعی دختران و پسران هم با نوع پوشش و آداب اجتماعی به این شوق دامن بزند، مسلماً این نهی، حرصی عجیب و کاذب را در افراد ایجاد می‌کند. بخش مهمی از تصحیح این وضعیت به سیاست‌های کلان فرهنگی و تبلیغی دولت‌ها و به صورت ویژه دولت جمهوری اسلامی باز می‌گردد. بخش دیگر آن در حوزه‌ی مسائل شخصی و فردی بوده و با کنترل نگاه و رعایت حریم در روابط، می‌توان تا حدود زیادی این حرص کاذب را مدیریت کرد.

نکته‌ی مهم و اساسی این است که شاید به نظر برسد در غرب حساسیت مردان نسبت به زنان کاهش پیدا کرده و به همین دلیل زنان راحت‌تر در مجامع حضور می‌یابند. این اگر درست باشد امتیازی برای زنان و مردان غربی محسوب نمی‌شود. کاهش تمایل زن و مرد نسبت به هم باعث می‌شود تا حفظ بنیان خانواده بسیار مشکل شود؛ چرا که زن و شوهر تمایل و کششی نسبت به هم ندارند. رواج هم‌جنس‌گرایی، برقراری رابطه‌ی جنسی با حیوانات، پورنوگرافی و سکس با کودکان نتایج این کاهش تمایل مرد و زن به هم است. امروزه یکی از صادرات اصلی کشورهایی چون تایلند و فلیپین به کشورهای آمریکایی و اروپایی، کودکان بین سه تا پنج سال است که فقط در زمینه‌ی سکس از آن‌ها استفاده می‌شود. بنابراین اگر جوانان با عواقب و مشکلات ناشی از روابط آزاد بین دختر و پسر آشنا شوند، کم‌تر به دنبال گرفتن دوست غیرهم‌جنس می‌روند. (ر.ک: روابط پسر و دختر، محمدرضا احمدی و همکاران)

باز اشکال می‌شود که علی‌رغم تمام مشکلاتی که برای روابط قبل از ازدواج ذکر کردید، دوست من با دوست پسر یا دخترش ازدواج کرده و الان هم خوش‌بخت هستند، پس اشکال شما به این روابط صحت ندارد! سؤال می‌کنیم که در بین همین دوستان شما، چند نفر هستند که با وجود چند سال دوستی، نتوانستند که با دوست‌شان ازدواج کنند؟ آیا کسانی که با روش‌های صحیح و مناسب به خواستگاری رفته‌اند، لزوماً بدبخت شده‌اند؟ آمارهای رسمی ‌نشان می‌دهد، نود درصد ازدواج‌هایی که به دنبال روابط قبل از ازدواج و این نوع دوستی‌ها هستند، منجر به طلاق می‌شوند؛ پس وجود یک یا دو نمونه موفق دلیل ردّ این آمار نیست.

در مورد اشکال دوم، سؤال اساسی این است که آیا کشورهای غربی به دلیل آزادی روابط زن و مرد و نداشتن حجاب به پیش‌رفت رسیده‌اند؛ یا به دلیل پشتکار و تلاش و رعایت ضوابط اخلاقی؟ بسیاری از دانشمندان زن و مرد غربی که در حوزه‌های مختلف علمی و فرهنگی فعالیت می‌کنند، در زندگی خصوصی خود جز تلاش و کوشش، زحمت و نیز رعایت اصول اخلاقی نداشته‌اند. در زندگی افرادی چون آلبرت انیشتین، استیفن‌ هاوکینگ، بیل گیتس یا استیو جابز، آنچه مشاهده می‌شود، یک زندگی سالم و طبیعی با رعایت ضوابط اخلاقی است. فرزندان بیل گیتس علی‌رغم آن‌که خود سلطان دنیای کامپیوتر و فضای مجازی است، بنا به توافق وی و همسرش، در سنین نوجوانی حق استفاده از موبایل را ندارند.

خوبست این عزیزان عکس سؤال خود پاسخ دهند که آیا بی‌حجابی و نداشتن ضوابط در روابط بین زن و مرد موجب پیش‌رفت می‌شود؟ در میان سردمداران گروه‌هایی مثل هوی متال یا شیطان‌پرستان، که هیچ ضابطه‌ی اخلاقی را رعایت نمی‌کنند، چند دانشمند و عالم و استاد در حوزه‌ی علم و صنعت وجود دارد؟

منبع: مرتضی مطهری، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، چاپ دوازدهم، تهران، صدرا، 1377.