دانشجوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی
زن ایده آل انقلاب ایران
از جمله ویژگیهای برجسته و مهم انقلاب ، حضور گستردهی افراد و طبقات مختلف اجتماعی در آن بود، امری که بهطرز بیسابقهای در حضور زنان تبلور یافت. در طول تاریخ مبارزاتی انقلاب، زنان همواره حضوری ثابت در حماسهی بزرگ انقلاب داشتند و با وجود مخاطرات احتمالی که مبارزهی علنی آشکار در انتطار آنان بود؛ فرزند در آغوش، با مشتهای گره کرده و با فریاد «مرگ بر شاه» به میدان مسلسل و تانکهای شاهنشاهی رفتند. زنانی که زیر چادرهایی با بوی عفاف، خاطرهی خرداد 42 را زنده کردند و شعار «خود باور داشتن» را سر دادند.
رژیم شاه با هدف جدایی سیاست از مذهب، دین را علل عقبماندگی و موانع ترقی دانست و زنان را تشویق کرد تا خود را از قیود اسلامی آزاد کنند. اما غربی شدن کامل برای کسانی که به جستوجوی مسیر اخلاقی زندگی اسلامی بودند، مشکل بود. زنان ایران خواستار حکومت اسلامی و احیای اسلام ناب محمّدی(ص) و زنده شدن نام قرآن و ائمهی اطهار(ع) بودند.
نقش اساسی زنان در به ثمر رساندن انقلاب ایران
حفظ ارزشهای اسلامی و باورهای دینی، مهمترین عامل حضور بانوان در عرصهی انقلاب بود که در خفقان رژیم پهلوی و فشارهای روانی موجود، سبب شد آنان از نقش فوقالعادهی فعال خویش هرگز فروگذار نکنند. مشارکت زنان در زمینهسازی و شکلگیری انقلاب با وجود تمامی فشارها و سیاستها بهگونهای عمیق متجلی بود. انقلاب ایران جنبشی بود که سابقهی حضور مستقیم زنان مسلمان در آن به سالهای خفقانآور دوران قاجار در واقعهی تنباکو برمیگردد. این حضور فعال در سالهای بعد و نزدیک به شکلگیری انقلاب رو به افزایش نهاد. به روایت منابع تاریخی، زنان در دوران قاجار بارها در تظاهرات دستهجمعی در سالهای 1277ه. ق و 1302ه. ق و مهمتر از آن در سال 1309ه. ق قیام تنباکو شرکت داشتند.
زنان که تا پیش از انقلاب با فعالیتهای مخفی و بهعنوان مادران شهیدان و یا همسران مبارزین دربند، با رژیم شاه مبارزه میکردند، به خیابانها آمد و حضور خود را آشکارا اعلام کردند. شرکتشان«در تظاهرات و راهپیماییها، آن هم با حفظ میراثها و شعارهای اسلامی و از اینها بالاتر، جلوی گلولهها رفتن است که در هفده شهریور در میدان شهدا، زنان بیشتر از مردها شهید دادند و این زن ها بودند که در میدان شهدا نشستند و مورد رگبار ظالمانهی دشمن قرار گرفتند و این فاجعهی هفده شهریور نقطهی عطف عجیبی در این انقلاب اسلامی بود.» (مطهری،1387، 210)
امام خمینی که همواره نقش زنان را در انقلاب مورد توجه قرار داده و در عصر استفادهی ابزاری از زن در تبلیغات و تجارت، سخن از کرامات آنان به میان میآورند، فرموند: «فعالیّت زنها در این باب (نهضت انقلاب) ارزشش بیشتر از فعالیّت مردها بود؛ برای اینکه همین خواهرها که ریختند در خیابانها و در مقابل توپ و تانک تظاهرات کردند و مشت گره کردند، اینها مردها را، قدرتشان را دوچندان کرد. وقتی مردها ببینند که خانمها آمدند در مقابل توپ و تانک، آنها بیشتر اقدام میکنند و ما دیدیم که این خواهرها در این نهضت یک سهم بسیار بزرگ داشتند... آمدن خانمها به خیابانها و میدانهای مبارزه موجب این شد که مردها هم قوت پیدا بکنند، تقویت بشوند، روحیهی آنها هم با آمدن شما تقویت بشود.» (موسوی الخمینی،1376، 171) آنها در خانههای کوچک و محقر خود، نوارهای سخنرانی را مخفی و تکثیر میکردند، زندانیان فراری را پناه میدادند و حتی در شرایط بحرانی آن زمان، جراحات مجروحان حوادث انقلاب را مداوا میکردند. با این توصیف، جلوههای حضور زنان در دوران انقلاب به صورت فعال و مستقیم در عرصهی اجتماع، در نقش هدایت و تربیت، حمایت و پشتیبانی، جلوهگر است و تلألو این حضور درخشان تا ابد در طول تاریخ نمایان خواهد ماند.
بازگشت به خویشتن، پیام بزرگ انقلاب ایران
با توجه به اصالت انقلاب که دارای هویت و ماهیت فرهنگی و ارزشی است، زیباترین تجلی انقلاب را میتوان امواج فرهنگی آن دانست که ریشه در اعماق باورها و ارزشهای مردم داشت و آرمان اصلی آن «بازگشت به خویشتن» بود. قبل از انقلاب در قبال نقش و جایگاه زن دو گونه دیدگاه وجود داشت: در نگرش اول زن عنصری زیبا، افسونگر، تنوعآفرین و گذرانندهی اوقات فراغت هوسبازان بود. در نگرش دوم زن همچون پیچک ضعیفی تاب هیچ مقاومتی در مقابل طوفان حوادث نداشت و انتظار هیچ کار جدی و مهمی از او نمیرفت. زن در صحنهی اجتماع آن روز الههی دلفریبی بود که تنها نقش دلبری خویش را خوب میدانست. انقلاب، احیای شأن و منزلت معنوی زنانی بود که در دوران رژیم پهلوی از این شأن برخوردار نبودند.
یکی دیگر از مظاهر رژیم پهلوی «شیءوارگی» است که محصول نظام استثمارگر است که هم زن و هم مرد را مورد سودجویی قرار میدهد. حذف نظام ظالم و استثمارگر زمینهساز حضور رو به کمال مرد و زن میشود و از این رو حضرت امام در تبیین حدود جایگاه اجتماعی زن در یک نظام ایدهآل میفرماید: «اسلام زن را مثل مرد در همهی شؤون دخالت میدهد، همان طوری که مرد در همهی شؤون دخالت دارد، زن هم دخالت دارد.» (همان، 58) در این زمینه از یک سو دایرهی سخنان امام از توصیه و تبیین فراتر رفته و وارد قلمرو الزام میشود و میفرماید زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند و از دیگر سو ایشان این حضور را با کرامت و شرافت ویژهای توأم میسازند. «ما نهضت خودمان را مدیون زنها میدانیم. مردها به تبع زنها در خیابانها میریختند» )همان، 68(
از دیگر مظاهر فساد رژیم پهلوی این بود که زنان را در مسلخ «فروش کالا» و «فساد و فحشا» قربانی کرده و بانوان را که مرکز عطوفت و فضیلت هستند، به گرداب ابتذال کشانده بودند. انقلاب آمد و زنان قیام کردند، همپای مردان جامعه به مبارزه برخاستند و بدعتی نو گذاشتند. آنها خود را از این منجلاب فرهنگی نجات داده و به اخلاق اسلامی و حجاب و عفاف و فضیلتها آراستند. انقلاب، میدان بزرگی برای آزمایش زنان بود تا از این طریق بتوانند توانمندیها و استعدادهای حقیقی خود را بروز دهند. اگر زنان جامعه توانایی مبارزه با بیعفتی و پوچگرایی را نداشتند، آیا مردانی تربیت میشدند که عاشقانه جان خویش را در راه انسانیت فدا سازند.
نقش زنان انقلابی از نگاه دانشمندان غربی
انقلاب ایران با ویژگیهای منحصر به فرد خود، توجه بسیاری از دانشمندان غربی را به خود جلب کرد. یک ساختارشکنی عظیم پس از نیم قرن مدرنیزاسیون و سکولاریسم در ایران رخ داد که همه را مبهوت خود کرد و توانست نظام سیاسی کاملاً منطبق بر اسلام را بر مدرنیته حاکم کند. از این رو پژوهشگران بسیاری در دنیا دست به انتشار کتب و مقالات فراوانی در این باره زدند. «خانمهای چادری، بازاریها در دستههای زیاد برای شرکت در مراسم عزاداری بیرون میآمدند. کاری که در گذشته نیز همیشه میکردند. اما اکنون حضور وسیع آنها معنای سیاسی جدیدی به خود گرفته بود. هنگامی که تهدید رژیم به اعمال خشونت بالا میگرفت، این خانمهای چادری با کمال شجاعت در صف جلوی تظاهرات حضور داشتند. شرکتکنندگان در این قبیل مراسم میدانستند که حضور خانمها در صف جلو، پلیس و رژیم را در وضعیت مشکل قرار میدهد. بدین ترتیب حضور زنان موجب کاهش خشونت حرکتهای اعتراضآمیز میگشت. از نظر برخی از صاحبنظران، دخالت شمار بزرگی از زنان در انقلاب ایران با ویژگی خود انقلاب را تسهیل کرد.» (کدی، 1369)
«جان فوران»، نظریهپرداز انقلاب، در وصف انقلاب ایران میگوید: «در تظاهراتی گسترده هزاران زن چادری پیشاپیش صفوف جمعیت حرکت میکردند، و با این کار ضمن اینکه خطر را به جان میخریدند از دامنهی خطر میکاستند.» (فوران،1377، 561) او معتقد است حضور وسیع زنان پیامی عرضه میکرد، و آن این است که انقلاب ما، منادی صلح است؛ لذا دست به خشونت نمیزنیم. فوران میگوید: «شرکت زنان در تظاهرات، خطرسازتر از مشارکت مردان بود؛ زیرا اغلب آنها دارای حجاب بودند، این مسأله باعث میشد تا در مواقعی چون تیراندازی که نیاز به فرار بود، امکان کمتری برای تحرک و فرار نسبت به مردان داشته باشند. این امر، امکان مقابله با نظامیان و مأموران امنیتی را برای زنان کاهش میداد. بسیاری از زنان در حالی در راهپیماییها شرکت میکردند که فرزندی را در آغوش، یا دست کودکی را در دست داشتند و در صورت حمله مأموران، فرصت و امکان کمتری برای فرار و مقاومت پیدا میکردند.» (همان)
تأثیر انقلاب اسلامی ایران، توجه نظریهپردازان علوم اجتماعی را به خود جلب کرد، بهگونهای که به اعتراف جان فوران، محور نظریهی اجتماعی در دههی 1980 شد و موجب تزلزل در نظریههای علوم اجتماعی پیرامون انقلابها و بازنگری در آنها گردید. وی در کتاب «مقاومت شکننده» با توجه به نقش مذهب و دین در انقلاب ایران، با تأکید بر نقش اسلام اصولگرا در انقلاب مینویسد: «امام خمینی به دلیل موضعگیری سازشناپذیر درازمدت علیه شاه، جاذبه و صراحت و صداقت شخصی و دیدگاههایش در مسائل مهم سیاسی، در صف اول جای گرفت و توانست اسلام مردمگرایی ارائه دهد که برای گروههای مختلف اجتماعی جاذبه داشت، هر چند پایگاه اجتماعیاش در صفوف برخی از علما، طلّاب دینی و تجار و پیشهوران بازار بود، ولی سیاست ضدامپریالستیاش نیز روشنفکران غیرمذهبی، چپگرایان و زحمتکشان را جذب میکرد؛ وانگهی، کلام مذهبی او در میان گروههای حاشیهای شهری و روستایی که آنها را مستضعفان میخواند نفوذ میکرد.» (همان، 360)
منابع
-فوران، جان، مقاومت شکننده، تاریخ تحولات اجتماعی ایران، ترجمهی احمد تدین، جلد2، تهران، مؤسسهی رسا، 1377.
-کدی، نیکی. آر، ریشههای انقلاب اسلامی ایران، ترجمهی عبدالرحیم گواهی، تهران، قلم، 1369.
-مطهری، مرتضی، آیندهی انقلاب اسلامی، صدرا، قم، 1387.
-موسوی الخمینی، سید روحالله، جایگاه زن در اندیشهی امام خمینی(ره)، مؤسسهی تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم، 1376.