کارشناس ارشد مطالعات زنان، سطح دو حوزه
مهارتهای اجتماعی در یک زندگی دخترانه(3)
ازدواج
ورود به دانشگاه و فراهم شدن زمینهی برخورد بین دختر و پسر، این امکان را فراهم میکند که هر دو جنس به مسألهی ازدواج جدیتر فکر کنند و در عمل به دنبال گزینههای مناسب باشند. در فرهنگ جامعهی ما پسران برای ازدواج پیشقدم میشوند؛ اما دختران نیز حق انتخاب همسر را دارند. نکتهی اصلی این است که تبلیغات رسانههای داخلی و خارجی، باورهای ناموزنی را برای جوانان ما در زمینهی ازدواج ایجاد کرده است. تقریباً تمامی سریالهای تلویزیونی با ماجرای پردردسر یک دختر و پسر آغاز میشود و با ازدواج این دو خاتمه مییابد. این موضوع این تفکر را در جوان نهادینه میکند که رابطهی دختر و پسر لزوماً منجر به ازدواج میشود بنابراین در برخورد با جنس مخالف تنها از این دید برخورد میکند و متأسفانه این نوع دیدگاه برای دختران مخاطرات بیشتری به همراه دارد.
از سوی دیگر سودجویان نیز پی به این مورد برده، به طوری که اغلب پسرانی که به دنبال گرفتن دوست دختر هستند با عنوان ازدواج پا پیش میگذارند و به دنبال درخواست ازدواج و به بهانهی آشنایی بیشتر با دختران رابطه برقرار میکنند و البته بعد از مدتی دوستی که بستگی به صبر و حوصلهی دختر دارد به انحاء مختلف از خواستگاری سرباز میزنند. عشقهای یک طرفه، دوستیهای طولانی و بینتیجه، برقراری روابط نامشروع و عوارض ناخواستهی آن مانند عذاب وجدان و نگرانی از آبروریزیهای بعدی، خواستگاریهای پنهان از والدین، سردرگمی در خواستگاریهای مناسب که از خود دختر در محیط آموزشی یا شغلی میشود، دوران نامزدی و قبل از عقد، تنها سرفصلهای اصلی وانهادن جوان بدون آموزش لازم است.
عشقهای یک طرفه
تقریباً تمامی دختران از بدو ورود به دانشگاه به مسألهی ازدواج فکر میکنند و برای همسر ایدهآل خود مشخصاتی را در نظر میگیرند. این مسأله به این دلیل است که بزرگترین مانع ازدواج آنها که همان قبولی در دانشگاه است را پشت سر گذاشتهاند. دختران مانند پسران دغدغهی سربازی یا رفتن سر کار و تهیهی مسکن را ندارند و از طرفی زودتر به بلوغ اجتماعی میرسند و آمادگی ازدواج را پیدا میکنند. حال اگر یکی از اطرافیان، بهویژه یکی از پسران همکلاسی دارای بخشهایی از مشخصات مورد نظر آنان باشد و دختر نیز تقوای نگاه و فکر را رعایت نکند، خواستگارهای بالفعل و مناسب خود را به خاطر این پسر رد میکند، از برخی اتفاقات کاملاً تصادفی تعبیر به عشق و علاقه پسر میکند و روز و شبش را با آن میگذراند غافل از اینکه این پسر گاه حتی نام او را نمیداند یا اصلاً با او کاری ندارد. نتیجه این عشق یک طرفه ناراحتی و اندوهی است که دختر با آن دست به گریبان میشود و چون از طرف پسر نشانه و اشارهای نمیبیند، به استیصال میرسد.
راه حل این مشکل چیست؟ قبل از هر چیز دختران و پسران باید این آموزش را دریافت کنند که هر حسنه و خیر و خوبی نمیتواند مال ما باشد و بهتر است که با این واقعیت کنار بیاییم که مانند بسیاری از خوبیها که تعلق به دیگران دارد، این پسر یا دختر خوب هم ممکن است هیچگاه نصیب ما نشود و ما بهتر است که در این موارد به فضل خداوند توکل کنیم و برای این خواهر یا برادر خوبمان دعای خیر و عاقبت به خیری داشته باشیم. همچنان که در مورد بسیاری از حسنات این کار را میکنیم. لجبازیهای دختر یا پسر در به دست آوردن یک فرد خاص به عنوان همسر یا منجر به حوادثی میشود که نتایج آن همان اسیدپاشی به صورت یک فرد بیگناه است یا سرخوردگی به همراه میآورد. کسی که به صورت «آمنه بیگی» اسید پاشید، نمیتوانست که جواب «نه» را از او قبول کند، از نظر وی آمنه یا باید مال او باشد یا به هیچ کس نرسد! واقع این است که اغلب این عشقهای یک طرفه مبتنی بر شناخت واقعی نیست. جوان ما به دلیل برخی تصورات و خطاهای شناختی که دارد، افعال و رفتار طرف مقابل خود را تفسیر میکند و بعد بیشتر و بیشتر به وی دل میبندد در حالی که این تصورات خود فرد است و نه واقعیت طرف مقابل. یکی از مراجعانم عاشق پسری بود که علیرغم وضعیت مالی عالی کلاه پشمی به سر میکرد، لباس ساده میپوشید، وسط دانشکده لقمهی نان و پنیر گاز میزد و در مواقع بارانی از چتری شکسته استفاده میکرد. مراجع این رفتار پسر را حمل بر افتادگی و فروتنی و دوستداشتنی بودن میکرد و آیا ممکن نیست که این رفتار را حمل بر تنبلی یا شلختگی و بینظمی یا نوع خاصی از سلیقه در پسر کرد؟
چاره چیست؟ همان طور که آمد بهترین راه، پیشگیری و کنترل نگاه و حواس است. چشمپوشی از نگریستن به چنین دیدنیهایی زمینهی طغیان شهوت و گرفتار شدن در دام احساس را از بین میبرد. به همین دلیل امیر المومنین( a ) میفرمایند: «فرو افکندن چشمان از گناه، چه بازدارندهی خوبی از شهوات است.» (آمدی،1366، 260) و نیز میفرمایند: «اگر نگاهت را مهار کنی، دامنت به زنا آلوده نمیشود.» (مشکینی،1424، 109) اینکه حواس ما در سر کلاس متوجه فرد خاصی میشود و بعد در تنهایی نیز اغلب مشغول به فکر او هستیم و بین دوستان دائم در مورد او و رفتارهایش صحبت میکنیم، حتی اگر این صحبتها جنبهی تمسخر یا عصبانیت داشته باشد، زنگ خطری است که باید به آن توجه کرد: «اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی»
واقعاً اگر این فرد امتیاز ویژهای ندارد چرا در بین دوستان و بعد در خلوت دائم فکر و ذهن شما به او مشغول میشود؟ با خود روراست باشید! اگر به موقع پیشگیری نکنید در دام احساس دچار میشوید. البته از این دام تا عشق واقعی فاصلهی زیادی وجود دارد بنابراین هر چه زودتر تصمیم قاطعانه برای کنترل این فکر بگیرید موفقتر خواهید بود. روش کنترل این احساس، برگرداندن توجه از تفکر در مورد این فرد و تمرکز بر امور واقعی و اساسی زندگی است. اگر میخواهید فکر خود را در مورد یک نفر کنترل کنید، تمام آنچه که شما را به یاد او میاندازد از خود دور کنید. همچنین برای خود یک یا چند سرگرمی و دلمشغولی در نظر بگیرید و هر زمان که فکر این فرد به سراغ شما آمد، خود را با این سرگرمیها مشغول کنید. این سرگرمیها میتواند یک دوست خوشسخن، قرائت قرآن و ادعیه، تماشای یک فیلم آموزنده، ورزش، کتاب، آموزش یک هنر مانند نقاشی یا خطاطی و هر چیز جذابی برای شما باشد.
سعی کنید تا نمازتان را اول وقت بخوانید و از برکات آن استمداد بگیرید. علاوه بر این، اگر برایتان امکان دارد، ازدواج کنید. امام علی( a ) میفرمایند: «هر گاه یکی از شما زنی را دید که او را (به لحاظ زیبایی) شگفتزده کرد، ... دو رکعت نماز بخواند و خدا را زیاد ستایش کند و بر پیامبر و آلش درود فرستد، آنگاه خدا را از فضلش مورد درخواست قرار دهد، چرا که خداوند با مهربانی خود به او چیزی میدهد که بینیازش سازد.» (عاملی،1409، ج20، ص105)
این روایت گرانبار در مورد مردان خوب و جذاب نیز کاربرد دارد! خواستگارهای بالفعل و موجود شما هر یک دارای ویژگیهای مثبت فراوانی هستند. تمامی انسانها دارای نکات برجسته و نیکویی هستند که در صورت آشنایی با آنها، به فرد علاقهمند میشویم و این تمرکز ما بر روی یک نفر بوده که احساس ما را درگیر کرده است. وارد شدن به فرآیند ازدواج و پیگیری و رسیدن به شناخت، امکان ایجاد احساس و عشق واقعی را فراهم میکند. در عشقهای یک طرفه پسرها کمتر دچار دردسر میشوند چون در نهایت دل به دریا زده و برای ازدواج پا پیش میگذارند اما دخترها این جسارت را ندارند چون از شنیدن جواب منفی پسر واهمه دارند.
ممکن است که اینجا از سوی دخترها متهم شویم که چون سن و سالی از ما گذشته دیگر مفهوم عشق را درک نمیکنیم و از دل پردرد آنان بیخبر هستیم! یا مدعی شوید که این پسر یگانهای در هستی است و نمیتوان به سادگی از وی گذشت! چه باید کرد؟
اگر واقعاً نمیتوانید او را فراموش کنید توصیه میشود که با توجه به وضعیت فرهنگی جامعه، دختر خانم پا پیش نگذارد بلکه از یک فرد واسطه کمک بگیرد که امین و رازدار برای وی باشد. این فرد باید با پسر مورد نظر صحبت کند و در صورتی که وی قصد ازدواج داشت، این دختر را بهعنوان یک گزینهی مناسب به وی معرفی کند. به خود قول دهید که در صورتی که جواب پسر به واسطه منفی بود، این احساس را فراموش کنید و به گزینههای واقعی ازدواج که همان خواستگارهای موجود شما هستند، فکر کنید و تصمیم بگیرید. حداقل برای انتخاب کسی که ادعای دوست داشتنش را دارید، ارزش و احترام قائل شوید و جواب منفی او را قبول کنید.
منابع:
-عبدالواحد بن محمد آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، تصحیح مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات، 1366.
-علی مشکینی، تحریر المواعظ العددیه، چاپ هشتم، قم، نشر الهادی، 1424.
-شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج20، قم، موسسه آل البیت، 1409.