نویسنده

کارشناس ارشد اطلاع‌رسانی

 

ازدواج، فطرت و نیاز طبیعی بشر

علت اساسی تشریع ازدواج، پاسخ به ندای فطرت و نیازهای طبیعی انسان است. تمام قوانین و مقررات اسلام، از زیرساخت‌های فطری و طبیعی به ودیعه نهاده شده در نهاد انسان، سرچشمه می­گیرند. این قوانین و مقررات به شکلی برآورنده‌ی نیازهای فطری و طبیعی انسان هستند و در پرتو این قوانین، سلامت و رشد آدمی تضمین می‌شود. فلسفه‌ی اساسی و بنیانی ازدواج همانند تمام احکام و مقررات آن، پاسخ به ندای فطرت خداجوی انسان است. ازدواج از این روی در اسلام، مورد ترغیب قرار گرفته است که می‌تواند به نیازهای فطری آدمی پاسخ شایسته داده و سلامت و تعالی وی را زمینه‌سازی کنند؛ لذا افرادی که از ازدواج روی می‌گردانند، در واقع به طور ناخودآگاه با فطرت و طبیعت خود به جنگ برخاسته­اند. در نتیجه، چون برخلاف فطرت و نیاز طبیعی حرکت می‌کنند، با دشواری و مشکلات فراوان مواجه شده و از مسیر اعتدال و جاده‌ی تکامل و رشد خارج می‌شوند .

از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه ‌است؛ و بسیار پسندیده و مطلوب است و از منظر فقه اسلامی، عملی مستحب و چه بسا مستحب مؤکد و در برخی موارد واجب شمرده می‌شود. عفت و حیا از جمله این صفات هستند که یکی از راه‌های تأمین این صفات و سجایا، ازدواج است. اسلام با تشریع ازدواج، مسیر رسیدن به عفت و حیا را هموار می‌سازد؛ بدین صورت که ازدواج را بهترین و طبیعی‌ترین راه تأمین نیازهای جنسی معرفی می‌کند.

 بر طبق شریعت، شوهر باید هدیه‌ای موسوم به مهر، به نشانه‌ی مودت و برای تکمیل عقد، به عروس بدهد. این هدیه برای استفاده‌ی انحصاری و مجزای زن است و مهر زنان را به مثابه‌ی عطیه‌ای از جانب خدا به آنان بدهید. از آن‌جا که نکاح یک قرارداد اجتماعی است، زوجین هر یک حقوق شخصی خود را حفظ می‌کنند؛ زن با حفظ حقوق خود به‌عنوان یک شخص و نه ملحقه‌ی شوهر خود، تلقی می‌گردد.

ارکان اصلی خانواده در اسلام

 رکن اصلی خانواده زن و شوهرند که با زناشویی و قرارداد شرعی و قانونی، پیوند زندگی مشترک را می‌بندند؛ اما با تولد فرزندان، خانواده تغییر شکل می‌دهد و نقش و جایگاه فرزندان پس از آن در کنار والدین نمایان می‌شود و حقوق، وظایف و کارکردهای جدیدی را در خانواده ایجاد می­کند. گاه ممکن است پدر و مادرِ زن یا شوهر و یا گاه هر دو نیز در همین خانواده باشند. حضور این افراد یا حتی برادران و یا خواهران آنان به دو صورت می‌تواند باشد: یکی آن‌که صورت موقت و میهمان داشته باشد و اگر چه برای مدت نامعلوم و نامحدود با آن‌ها زندگی کنند؛ وارد هسته‌ی اصلی خانواده نمی‌شوند. دوم آن‌که به صورت شبکه‌ای با پیوند عمیق باشند که این مسأله در خانواده‌های گسترده دیده می‌شود؛ یعنی وجود افراد دیگر، مانند پدر و مادر، اجداد، برادر، خواهر و نوه‌ها، جزو ماهیت و تعریف خانواده است. در صورت اول، اعضای اضافی، اعضای «وابسته» شمرده می‌شوند؛ ولی در صورت دوم اعضا، «پیوسته» و داخل گروه‌ هستند. بنابراین به طور کلی می‌توان سه نقطه‌ی قابل بررسی را در خانواده در نظر گرفت: زن، شوهر و فرزند .

مهم‌ترین کارکردهای زن و مرد از نظر اسلام

در حقوق اسلام کارکردهای زن در خانواده به دو دسته‌ی کلی تقسیم می‌شود: نخست؛ آوردن فرزند و تولید نسل که جبری و طبیعی است، ولی بشر توانسته است در روند آن دخالت کند و هرگاه که آن را نخواسته باشد از آن جلوگیری کند. دوم؛ کارکردهایی که بیش‌تر به نظر اختیاری می‌رسند تا قهری و از روی جبر طبیعت. از دیدگاه اسلام همه‌ی کارکردهای دسته‌ی دوم برای زن اختیاری است و زن حتی می‌تواند در مقابل همه‌ی خدماتی که برای شوهر و فرزندان انجام می‌دهد، حتی دادن شیر به فرزند خود، دست‌مزد بگیرد؛ ولی در کارکرد نخستین، حق داشتن فرزند، یک حق مشترک بین زن و شوهر است و باید رضایت و اراده‌ی هر دو طرف وجود داشته باشد .

اسلام برای مرد نیز همین کارکردها را پذیرفته، ولی صراحت و روشنی بیش‌تری به آن داده است؛ بنابراین مهم‌ترین کارکردهای مرد عبارت است از: اداره‌ی اقتصادی خانواده، امنیت خانواده، اجتماعی‌کردن و تربیت کودک، و اداره‌ی اجتماع.

 فرزندان و حقوق آن‌ها

 فرزند «میوه­ی» درخت زندگی خانوادگی است. با ورود فرزند به دایره‌ی خانواده، همواره حقوقی به‌وجود می‌آید و تکالیف و کارکردهای جدیدی برای پدر و مادر نیز ایجاد می‌شود؛ مانند حراست از تن، جان، بهداشت و سلامت کودک و پرورش روانی و فکری او در اموری از قبیل تعلیم و تربیت، تزکیه، آداب زندگی خانوادگی و اجتماعی و از همه مهم‌تر آشناکردن فرزندان با دین و آیین الهی . از نظر اسلام، والدین در قبال فرزندان وظایف دیگری نیز دارند که دارای ظرافت‌های بسیار است.

کارکرد خانواده در نظام اسلام

 خانواده دارای کارکردهای فراوانی است که برخی از آن‌ها به میل و تشخیص بشر به‌وجود آمده و برخی بر مبنای جبر طبیعت بوده است. مهم‌ترین کارکردهای خانواده را به این ترتیب می‌توان برشمرد: حفظ نسل، انتقال تجربه، پرورش روحی و فکری فرزندان، انتقال فرهنگ و زبان، ایجاد آرامش روانی، ساختن جامعه‌ای سالم و نیرومند، هدایت غریزی و نیاز جنسی، عزت و احترام و محبت نسبت به والدین در خانواده‌ی اسلامی، توسعه روابط در پرتو صله‌ی ارحام در روابط خانوادگی و دیگر کارکردهای خانواده.

برای خانواده در برخی جوامع، کارکردهای دیگری نیز متصور است؛ از آن جمله، کارکرد و نقش اقتصادی خانواده است. حداقل دخالت اسلام در این نقش خانواده، جلوگیری از هدررفتن ثروت‌های ملی، ایجاد نوعی تعادل اقتصادی به‌وسیله‌ی «قناعت» و «صرفه‌جویی» و پیش‌گیری از «اسراف» و «تبذیر» است. کارکردهای خانواده و آثار آن را تا جایی می‌توان برتری بخشید که آن را در برقراری صلح و عدالت اجتماعی و جهانی ـ و حتی بالاتر از آن ـ در تغییر و تحولات اجتماعی و تاریخی مؤثر دانست.

آسیب‌های خانواده در نظام اسلام

خانواده مانند هر پدیده‌ی دیگر می‌تواند دارای اوصافی هم‌چون زیبا و زشت؛ خوش‌بخت و بدبخت؛ سالم و بیمار و آسیب‌دیده و سالم باشد. عوامل گوناگونی می‌تواند به خانواده آسیب برساند و یا مانند طلاق آن را به کلی از هم فرو پاشد.

برخی آسیب‌های خانواده در جامعه‌ی مدرن: انواع اعتیاد به الکل و موادمخدر، ارتکاب جرم و جنایت و داشتن مشاغل ممنوع و مجرمانه، به خانواده آسیب‌های شدیدی می‌رساند. برخی پدیده‌های به ظاهر عادی مانند صنعتی‌شدن، و گاه وجود رسانه‌های گروهی مثل تلویزیون و نیز مسائلی چون شهرنشینی روستاییان یا اقامت در خارج از کشور، هسته‌ای‌شدن خانواده و دورشدن فرزندان از والدین و خانواده‌ی گسترده‌ی خود، فرزند نیاوردن زن یا شوهر، کم‌بود عواطف بین همسران و برخی بحران‌های روحی می‌تواند سبب جدایی روحی میان اعضای خانواده و در نتیجه سستی جاذبه‌های جمعی خانواده و نابه‌سامانی آن یا حتی جدایی زن و شوهر و فرزندان از یک‌دیگر شود.

دیدگاه اسلام درباره‌ی طلاق: از دیدگاه اسلام، طلاق از اساس کاری ناپسند و منفور است. طلاق در اسلام یک عمل جراحی ضروری و علاج نهایی و اضطراری است و نباید براساس عواطف، خشم و احساسات بی‌منطق به سراغ آن رفت.

خانواده و ادیان

در دین اسلام، مسیحیت و یهودیت دیدگاه‌های مشترکی در مورد فلسفه، جایگاه و اهداف ازدواج و تشکیل خانواده وجود دارد. از میان ادیان ابراهیمی، مسیحیت و یهودیت نیز ازدواج را به‌عنوان تنها راه مشروع و قانونی جهت برقراری روابط جنسی و تولید نسل بشر قبول دارند، هم‌چنین به ازدواج به‌عنوان عملی مقدس نگاه می‌کنند و در بررسی اهداف ازدواج و تشکیل خانواده که مواردی مثل تولید نسل پاک، اهتمام به تکثیر نسل و تشکیل خانواده از اهداف مشترک این آیین الهی است.

 با وجود اشتراکات موجود، وجه افتراق میان دین اسلام و ادیان الهی در مورد امر خطیر ازدواج و تشکیل خانواده کاملاً واضح است. علی‌رغم تأکید فراوان دین یهودیت به ازدواج و تشکیل خانواده، مسیحیت بیش‌تر به رهبانیت و عزوبت تأکید دارد؛ از سوی دیگر یهودیت با وجود تأکید فراوان به تشکیل خانواده اصرار زیادی به تولید نسل و فرزنددارشدن ندارد؛ اگر چه این امر را برای مردان تا حدی ضروری می‌داند و برای زن ضرورتی به حساب نمی‌آید؛ در حالی که مسیحیان به تولید نسل و به‌خصوص تکثر نسلی پاک توجه و تأکید دارد. با این حال در دین مبین اسلام، تعادل و تمرکز بر شاخصه‌های اصلی تشکیل خانواده یعنی ازدواج و تولید نسل کاملاً آشکار است. در واقع اسلام هم به امر ازدواج و تشکیل خانواده تأکید دارد و آن را امر بسیار مهمی تلقی می‌کند، و هم به تولید نسل و تربیت فرزندان اشاره دارد. از سوی دیگر، نظر به این‌که ازدواج مهم‌ترین وظیفه‌ی اجتماعی زن و مرد به‌شمار می‌رود، ترجیح رهبانیت نوعی بی‌توجهی به شئون است؛ زیرا به حکم باری‌تعالی، زن آفریده شده است، برای آن‌که مادر باشد و به تربیت و بقای نسلی همت گمارد که در آینده موجب اعتلای جوامع انسانی شود؛ هم‌چنان که خداوند متعال، داشتن فرزند را نتیجه‌ی پیمان زناشویی و در ردیف طیبات ذکر کرده است.

 یکی از نکات مهم در شکل و ماهیت زناشویی در اسلام آن است که رابطه‌ی بین دو همسر یک رابطه‌ی دو طرفه‌ی عادی نیست؛ بلکه خداوند متعال نیز در صحنه‌ی زندگی است. در نتیجه هر یک از دو همسر باید مراقب رفتار خود در رابطه با دیگری بوده و در انجام وظایف قانونی خود دقت ‌کنند.