دانشجوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی
انتخاب و انتخابات با نگاهی به آیات و روایات
فلسفهی انتخاب، حقیقتی به بلندای تاریخ است که بشر برای پیمودن مسیر پرفراز و فرود زندگی، همیشه و همهجا آن را فراروی خویش داشته است. در اهمیّت انتخاب در زندگی انسان آمده است، خداوند آدم را به بهترین صورت و موقعیت آفرید و جهان را برای وی قرار داد. انسان برای بهثمر رسیدن، نتیجهبخش شدن و رسیدن به تکامل، بر سر دو راهی انتخاب قرار گرفت و ارزش او به همین انتخاب اوست. خداوند در انتخاب و یا عدم انتخاب دین میفرماید: «لاَإِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ؛ هیچ اکراه و اجباری در انتخاب دین نیست و رهیابی راه از بیراهه برای انسان (از جانب خداوند) روشن و هویدا گشته است.» (بقره، آیهی 256) و در آیهای دیگر میفرماید: «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَ إِمَّا کَفُورًا؛ ما راه را بر انسان نمودیم حال او (انتخابگر است) یا شکرگزار است و یا ناسپاس.» (انسان، آیهی3)
البتّه هر انسانی نه فقط در یک مورد و یک بُعد از زندگی، بلکه در همهی موارد و ابعاد، در تمام حالات، ایّام و مدّت عمر خویش برای هر کاری در حال انتخاب، و البتّه نسبت به هر انتخابی مسئول و پاسخگو است. در تعیین سرنوشت انسان و جامعه که یکی از موارد انتخاب است، آمده: «انَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقومٍ حتّی یُغَیِّروا ما بأَنفسِهِم؛ به یقین، خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملّتی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنها خود برای تغییر سرنوشتشان اقدام کنند.» (رعد، آیهی11)
این سنت و قانون الهی که یکی از پایههای اساسی جهانبینی و جامعهشناسی در اسلام است، مبیّن آن است که مقدّرات هرکس قبل از هرچیز و هرکس در دست خود اوست و هرگونه تغییر و دگرگونی در جهت خوشبختی، سرافرازی، پیروزی، ترقّی و یا به عکس بدبختی، ذلّت، زبونی و شکست در درجهی اوّل به خود انسان برمیگردد. لطف یا مجازات خداوند بیمقدمه، مشمول هیچ شخص و ملّتی نخواهد شد و این اراده و خواست انسانها و ملّتهاست که آنها را مستحقّ لطف یا مستوجب عقوبت و عذاب الهی میسازد.
مفهوم واژهی انتخابات
یکی از راههای شکلگیری نظامها و روی کار آمدن مسئولان در دنیا (که خرد جمعی بشر به منظور تغییر در سرنوشت و تحوّل در زندگی خویش در ساختار یک انتخاب سرنوشتساز در آن نمایان است) برگزاری انتخابات یا همهپرسی است.
انتخابات، جمع انتخاب، ترجمهی واژهی لاتین Election و به معنای برگزیدن چیزی یا کسی برای کاری، گزینش و رأیگیری بیان شده است. انتخابات نوعی مشارکت سیاسی ـ اجتماعی است که به وسیلهی آن اعضای یک جامعه و کسانی که واجد شرایط برای رأی دادن باشند، در گزینش نامزد یا نامزدهای انتخابات مورد نظر خویش سهیم شده و آن نامزد را برای انجام کاری معیّن برمی گزینند. در کشورهایی که قانون اساسی بر آنها حاکم و جدایی قوای سهگانه وجود دارد، قوههای مجریّه و مقّننه با رأی آزاد، مخفی و مستقیم مردم انتخاب و برای آنکه همهی واجدان شرایط فرصت رأی دادن داشته باشند، رأیگیری معمولاً یک روز به طول میانجامد.
انواع انتخابات
«انتخابات انواع گوناگونی دارد: انتخاباتی که در آن رأیدهندگان، نامزد یا نامزدهای مدّنظر خود را با رأی مستقیم خویش انتخاب میکنند، «انتخابات یک درجهای» و انتخاباتی که در آن رأیدهندگان، نخست به کسانی رأی میدهند که آنان نمایندگان اصلی را از میان خود انتخاب کنند، این نوع از انتخابات را، «انتخابات دو درجهای» مینامند. (آشوری،1387،43) به عقیدهی بسیاری از صاحبنظران، مسیر انتخابات به جهت رضایت و آزادی مردم در انتخاب و انتقال قدرت، تنها راه قانونی تفویض اختیار از مردم به نماینده یا نمایندگان مورد نظر خویش است. مشروعیّت دولت حاکم و نمایندگان ملّت نیز از همینجا منبعث گشته و در دنیا حکومتهایی صاحب اقتدارند (قدرت واقعی و مشروع) که پشتیبانی و حضور گستردهی آحاد ملّت را برای استقلال، استقرار و ثبات پایههای حکومت خویش در اختیار داشته باشند و تجلّیِ این امر به هنگام برگزاری انتخابات نمودی بیشتر و تبلوری چشمگیر مییابد.
اینکه رهبر معظّم انقلاب نیز حضور پرشور و گستردهی مردم در انتخابات را مهمترین مسأله در تعیین سرنوشت کشور و تأیید مشروعیّت نظام، عاملی مهم برای ایستادگی در برابر قدرتهای سلطهگر، استعمارکننده و پیمودن راههای پیشرفت و ترقّی میدانند ناظر بر همین مطلب است.
فرمایشات امام علی(ع) دربارهی انتخاب شایسته
حضور گستردهی مردم بدین معنا نیست که رأی اکثریّت، واقعیّت را تغییر میدهد، حق را باطل و باطل را حق میکند؛ حق اگر حق است با طرفداران کم باطل نمیشود و باطل اگر باطل است با رأی و انتخاب اکثریّت حق نمیشود. بنابراین، شرط تحقّق و احقاق حق در انتخابات، علاوه بر حضور حداکثری مردم، انتخاب شایسته است؛ علی (ع) دراینباره میفرماید: «پس رعیت اصلاح نمیشود جز آنکه زمامداران آن اصلاح گردند و زمامداران اصلاح نمیشوند مگر با درستکاری مردم؛ بدین معنی که، یک کشور اصلاح نمیشود مگر اینکه کارگزاران، زمامداران و مسئولیناش صالح باشند و آنها اصلاح نمیشوند مگر به استقامت و پشتکار مردم.» (نهجالبلاغه، خطبهی216) بنابراین، حضور گستردهی مردم بههمراه انتخاب اصلح و شایستهی آنان، شرط سلامت و صحت انتخابات و هدایت جامعه به مسیر پیشرفت و ترقّی است که راه رسیدن به انتخاب اصلح و شایسته را نیز میتوان با تحقیق و مشاوره مرتفع ساخت. امام علی(ع) در این رابطه میفرماید: «آنکس که از افکار و آرای گوناگون استقبال کند، صحیح را از خطا خوب شناسد.» بدین معنی که، مشورت با انسانهای متدین و آگاه، ضریب آگاهی و مصونیّت از خطا و اشتباه را در انسان بالا میبرد. (نهجالبلاغه، حکمت173)
بنابراین، انتخابات، امتحان بزرگی برای امّت در تعیین سرنوشت خویش و جامعه، پیمودن راه ترقّی و پیشرفت است که با شرکت پرشور و گستردهی در آن و انتخاب افراد لایق، صالح، کاردان و خدمتگزار در اصلاح امور کشور خویش و جلب رضایت خداوند سهیم باشند؛ در غیر اینصورت، بهجهت سهلانگاری و قصور در عدم انتخاب افرادی صالح و کارآمد در پیشگاه الهی مسئول و بهیقین در بیتفاوتی و خیانتهای آنان شریک خواهند بود.
ملاکهای انتخاب از نگاه امام علی (ع)
بهترین ملاکها برای مسئولیت، ملاکهایی هستند که از سوی معصوم تعیین شده باشد. امام علی (ع) در نامهی خویش به مالکاشتر شرایط حاکم و فرمانده را بدین شکل بیان میفرمایند: «کسی که برای خدا و پیامبر و امام خود خیرخواهترین فرد است. پاکدامنترین مردم است. حیا دارد. کمطمع است. دارای حسنخلق است. اهل دانش است. اهل تدبیر و سیاست است. عاقبتنگر است. صاحب تجربه است. دارای حسنسابقه است (و نسبت به دیگران در انقلابی بودن و خدمت به اسلام سبقت دارد.) صاحب فتوّت است (دارای سفرهی گسترده و کسی که از دسترنج خود میبخشد و اهل کار خیر است.) از خاندان پارسایان است و اصالت خانوادگی دارد. دارای شخصیتی قوی و اثرگذار است. امانتدار و به امانتداری شناخته شده است. بزرگمنش است. بردباری و صعهیصدرش زیاد است. پوزشها را میپذیرد. دیر به خشم میآید. شجاع و دلیر است. در برابر قویدستان تسلیم نمیشود و سازش نمیکند. ناتوانی او را سست نمیکند. بزرگیِ کار، او را ناتوان نمیکند. بسیاریِ کار، او را پریشان نمیکند. درشتی او را برنمیانگیزد. بر ناتوان رحم میکند.»
هر یک از این شرایط دارای شرحی مفصل و بسیار تأملبرانگیز است. بنابراین، باید معیارهای ملاکها را شناخت و بر اساس آن افراد را سنجید. امام علی (ع) میفرمایند: «دین خدا با افراد سنجیده نمیگردد، بلکه نشانههاى حق را باید معیار بگیرى، و حق را بشناسى، تا اهل آن را تمیز دهى.» (سلگی نهاوندی، 1376، ج 2، ص167)
از معیارهای مهم شناخت حق و باطل، علم و آگاهی نسبت به احوال و مقتضیات زمان است که بدون توجه به آن نمیتوان حق و باطل را در زمان خویش به صورت صحیح تشخیص داد. امام صادق(ع) میفرمایند: «کسی که به زمان خویش آگاه باشد، مورد هجوم اشتباهات قرار نمیگیرد.» (مجلسی، ج78، 1374 ، ص 269)
منابع:
- قرآن کریم.
- نهجالبلاغه.
- آشوری، داریوش، دانشنامهی سیاسی، فرهنگ اصطلاحات و مکتبهای سیاسی، چاپ شانزدهم، تهران، انتشارات مروارید، 1387.
- سلگی نهاوندی، علی، ارشادالقلوب، ج2، قم، انتشارات ناصر،1376.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار،ج 78، تهران، مکتبه الاسلامیه، 1374.