نویسنده

کارشناس جامعه‌شناسی

 

وقتی اسم مبارزه و فعالیت مبارزاتی می‌آید، تصور می‌‌شود تنها مردان در میادین مبارزاتی و انقلاب‌های مختلف حضور و بروز فعال دارند و زنان نقش چندانی در این امر ایفا نمی‌کنند؛ در حالی‌ که اگر فارغ از نگاه متعصبانه و کلیشه‌ای فمینیستی این مسأله بررسی شود؛ به‌خوبی مشخص می‌شود کنار هر مرد موفقی قطعاً یک زن موفق حضور دارد که باعث حرکت پیشرونده‌ی او می‌شود. زمانی که امام خمینی(ره) خطاب به محمدرضا پهلوی فرمود سربازان من در گهواره‌ها هستند، در حقیقت منظور ایشان مادران آن‌ نوزدان بود؛ شیرزنان متعهد و مسلمانی که در دامن خود دلیرمردانی مبارز علیه استبداد و استعمار را پرورش دادند و حضرت امام(ره) به پشتوانه‌ی زنان، آن زمان که اوج قدرت پهلوی‌ها و جولان اربابان آمریکایی آن‌ها بود این مسأله را بیان کردند؛ هر چند علی‌الظاهر برای بسیاری، سخن امام به مزاح شبیه بود تا واقعیت، اما حقیقتی بود که زمان به خوبی آن را بر همگان روشن کرد.

با این اوصاف، اگر قرار است نقش مردان در عرصه‌ی انقلاب اسلامی و مبارزات قبل از آن پررنگ باشد و نمود بیش‌تری پیدا کند نباید از جایگاه و اهمیت حضور زنان هم غافل بود. حضرت امام همواره در سخنان‌شان از نوجوانان و جوانان صحبت می‌کردند؛ این در حالی‌است که نوزادی که در گهواره است بدون کمک و هدایت مادر نمی‌تواند به بلوغ کامل برسد. این مادر است که کم‌کم راه را از چاه به او نشان می‌دهد و مانند باغبانی عمر خود را صرف بزرگ شدن و پرورش آن می‌کند. مادر است که به بچه حرف زدن، ادب، راه رفتن هم‌چنین فعالیت‌های اجتماعی را می‌آموزد. مادر است که پشت پرده‌ی حیات مادی و معنوی فرزند می‌ایستد و هدایتگری‌اش می‌کند؛ از سویی دیگر، همین مادران برای همسران خود نیز می‌تواند نقش مؤثری داشته باشند؛ یعنی باعث یا مانع آن‌ها در وظایف دینی و اجتماعی گردند؛ همان‌گونه که در سریال تلویزیونی «مختارنامه» هم کم‌و‌بیش نشان داده شد. اگر زنان کوفی، پای مردان و پسران جوان خود را برای دفاع از امام حسین(ع) و فرستاده‌ی ایشان مسلم بن‌عقیل سست نمی‌کردند؛ ابن‌زیاد آن‌گونه جری نمی‌شد و قیام مسلم با هجده‌هزار مردی که پشت سرش نماز می‌خواندند و می‌توانست به طرفه‌العینی کار دستگاه اموی را در کوفه تمام کند، آن‌طور ابتر و ناکام نمی‌ماند. زنان کوفی در آن هنگامه‌ی امتحان،‌ شکست خوردند به دلیل این‌که از بصیرت سیاسی و قوت عقاید دینی برخوردار نبودند.

برعکس زنان کوفی سال شصت هجری، در واقعه‌ی قیام پانزده خرداد، زنان مسلمان و مادران فهیم ایرانی کاری کردند که هیچ‌گاه از حافظه‌ی تاریخی این مرز و بوم فراموش نخواهد گردید. ممکن است بگویند چون شور حسینی و عشق خمینی در دل مردان بود، کفن‌پوش به خیابان‌ها ریختند؛ اما جدای از این قضیه که غیرقابل انکار می‌باشد و حقیقتاً نیز در دل تمام ایرانیان چنین حال و هوایی غلیان داشت. فارغ از هر گونه نگاه پوسیده و کلیشه‌ی فمینسیتی، سؤال این‌جاست که چرا زمان کشف حجاب و رواج کلاه لگنی اجباری پهلوی، مردان برای مبارزه قیام نکردند؛ مطمئناً عدم وجود رهبری قاطع و مقتدری چون حضرت امام خمینی(ره) و نبود شرایط زمانی و موقعیتی برای قیامی بزرگی مانند پانزده خرداد در آن زمان بود. باید قبول کرد که آن زمان دشمن دست بر روی مسأله‌ی مهم و حساسی گذاشته بود؛ زیرا به جایگاه زنان آگاه بود به همین خاطر با برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری سنگین، برای به حاشیه راندن آن‌ها پرداخت تا سرگرم مسایل سطحی و ظاهری شوند و از رسالتی که دارند، دور گردند. رژیم پهلوی، زنان مسلمان و متعهد ایرانی را خانه‌نشین کرد و به خیال خود به اهدافی که می‌خواست دست یافت؛ شاید آن موقع در شرایط اجباری ایجاد شده، اکثریت زنان هنوز پی به قدرت تأثیرگذاری خود نبرده بودند. که اگر غیر از این بود، نه تنها پهلوی هیچ‌گاه قدرتی پیدا نمی‌کرد، بلکه مشروطه هم این‌گونه به انحراف و استضعاف کشیده نمی‌شد.

تا قبل از دوران قاجاریه از حرکت جمعى زنان و نقش آن‌ها در تحولات اجتماعى ـ سیاسى اطلاع درستى در دست نیست. بر اساس شواهد و مدارک مستدل تاریخى، دوره‌ی قاجار آغاز حرکت جمعى زنان بوده است. دوره‌اى که زنان به علل نارضایتى‌هاى سیاسى ـ اجتماعى ناشى از ضعف دولت در برابر دول استعمارگر خارجى و حکومت استبدادى داخلى به دنبال مردان و به هدایت و تشویق و تأیید آن‌ها به نهضت‌هاى اجتماعى پیوستند و به‌طور مؤثرى در این راه کوشیدند. آن‌ها در این راه، از هدف‌هاى مردان پشتیبانى مى‌کردند. (مانند نهضت تنباکو و نهضت مشروطیت)

 نخستین حرکت ملى در دوره‌ی معاصر پس از شکست ایران در جنگ‌ها با روس، جنبش خودجوش مردم تهران در دفاع از زنان گرجى مسلمان شده‌اى بود که سفیر خودخواه و مستبد روس با سماجت هر چه تمام‌تر مى‌خواست با تفسیر یکى از مفاد معاهده‌ی ننگین ترکمانچاى آن‌ها را از شوهران و فرزندان خود جدا کرده و با تغییر مجدد مذهب روانه‌ی گرجستان کند. این عمل نزد مسلمانان نوعى تجاوز به ناموس ملى و مذهبى تلقی می‌شد؛ به همین دلیل، مورد اعتراض مردم قرار گرفت. زنان تهران در این روز شور و حرارت زیادى از خود نشان دادند و تا آخرین دقیقه‌اى که هیاهوى مردم در خراب کردن سفارت روس و کشت و کشتار ادامه داشت آن‌ها نیز از پاى ننشستند و آرام نگرفتند. در تظاهرات دیگرى که مردم تهران در دفاع از امیرکبیر برپا کردند، زنان شرکت فعالى داشتند. درخشان‌تر ازهر دو واقعه یاد شده، اتحاد و هم‌بستگى‌شان در جنبش تحریم تنباکو بود. در اواخر سلطنت نیم قرنى ناصرالدین شاه قاجار که امتیازات فراوانى به خارجیان داده شد و کشور را برای هوس‌های خوش‌گذرانه به حراج گذاشتند، توتون و تنباکو در انحصار یک کمپانى انگلیسی درآمد. مردم (حتى زنان دربار) که تا آن زمان هرگز در اوامر سلطان چون و چرا نمى‌کردند و یاراى چنین کارى را نداشتند، در این جهاد ملى به دستور پیشواى مذهبى خود، مرحوم میرزاى شیرازى، شرکت کردند. زنان حرم هم قلیان‌ها را شکستند و در مقابل اوامر صریح و قدرت مطلق ولى نعمت خود مقاومت کردند. این پافشارى به‌ جایى رسید که دولت ناچار امتیاز توتون و تنباکو را لغو کرد. زنان در این نهضت به‌ خوبى رشد اجتماعى و دینى خود را به منصه ظهور رساندند. با فتوای مرجع بزرگ اسلام میرزای شیرازی در مورد تنباکو، بساط استعمارگر حاکم در هم کوبیده شد. یکی از دلایل آن بی‌تردید توانایی و قدرت زنان بود که از حرمسرای ناصرالدین شاه تا بقیه‌ی آحاد جامعه تسری پیدا کرد. زمانی‌که میرزای شیرازی به نیت استعمارگران انگلیسی در مورد تنباکو پی برد، فتوای تحریم تنباکو را صادر کرد، به صورتی‌ که تأثیر این فتوای جهادی به حرمسرای ناصرالدین شاه هم رسوخ کرد؛ یعنی کنار گوش شاه ایران! چنان‌چه وقتی شاه درخواست کرد تا بساط قلیان را برای او فراهم کنند، زنان حرمسرا تمام قلیان‌ها را در حضور شاه شکستند؛ و گفتند فتوای مرجع تشیع است و عملاًً شاه مملکت را نهی از منکر کردند.

زنان در مبارزات دیگر هم حضور داشتند، مانند زمانی‌که قحطی ۱۲۷۷ هـ.ق اتفاق افتاد و زنان با شورش به دکان‌های نانوایی حمله کردند. ناصرالدین شاه برای خواباندن آشوب، کلانتر را به دار کشید و قیمت نان را کم کرد. هم‌چنین شورش تبریز به خاطر قحطی سال ۱۳۱۲ هـ .ق که حدود سه هزار زن چوب به دست در بازارها به راه افتادند و کسبه را به بستن دکان‌های‌شان و پیوستن به جمع راهپیمایان مجبور کردند. حضور زنان در دوران مشروطه نیز بیش‌تر از آن‌که ماهیت اجتماعی داشته باشد، امری سیاسی و دنباله‌ی تفکر آزادی‌خواهی بود؛ منتها با گستره‌ای وسیع‌تر و در مقطع زمانی طولانی‌تر. منابع متعدد دوره‌ی قاجار، اخبار فراوانی از حضور فعال زنان در راه تحقق اهداف مشروطه ارائه می‌دهند. از اعتراضات زنان به فشارهای ایجاد شده بر علما در مهاجرت صغری گرفته تا شرکت در مبارزات انقلابی ستارخان و باقرخان در مواجهه با لشکریان رژیم شاه در لباس مردانه در تبریز و جانبازی بیست زن مبارز مشروطه‌خواه در این راه و تقاضای تسریع در تصویب قانون اساسی با ارسال تلگراف‌های متعدد از طرف زنان تبریز و تهران.

دشمن از همان زمان بود که به قدرت مراجع عظام تشیع و سربازان خانگی‌شان که هیچ کس حتی تصورش را هم نمی‌کرد چنین پای‌بند دستورات ولی‌فقیه خود باشند، پی برد و از همان وقت برای تضعیف این دو اهرم تأثیرگذار قدرت وارد عمل شد. برای تضعیف و به حاشیه راندن مراجع از یک برنامه و برای کنار کشیدن زنان هم مسأله‌ی کشف حجاب و سرگرم کردن‌شان به مسایلی چون مد و مزون و مانند آن که متأسفانه تا به امروز هم هم‌چنان ادامه دارد و از هیچ کوششی فروگذار نکردند. جدای از واقعه‌ی تاریخی پانزده خرداد که در تاریخ معاصر کشور ثبت و ضبط شده است؛ در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و دوران هشت ساله‌ی دفاع مقدس هم نمی‌توان از نقش زنان ایرانی غافل ماند، زنانی که در کوران حوادث و اتفاقات مختلف انقلاب و جنگ تحمیلی پابه‌پای مردان حضور مؤثر داشتند. حتی خودشان کمربند فرزندان خود را محکم می‌بستند و راهی جبهه‌های جنگ می‌کردند و در جریده‌ی تاریخ روی ایرانی‌ها را در مقابل کوفی‌ها سفید کردند. همین زنان بودند که جوانان خود را برای انقلاب مهیا کردند، همان نوزادان در گهواره که زمانی امام خمینی(ره) سربازان خود می‌خواند، توسط مادران‌شان راهی نبرد ‌شدند. مادران ایرانی، سربازان خوبی برای انقلاب و نظام پرورش دادند و کاری کردند که امام خمینی فرمود: «از دامن زن مرد به معراج می‌رود.»

معلم انقلاب، حضرت امام خمینی(ره)، نقش زن در پیدایش و استمرار انقلاب و نیز جایگاه زن در تکامل جامعه‏‌ی اسلامی و بلوغ اسلامی و انقلابی آن را، بسیار بزرگ می‌داشت. البته این مستلزم آن است که زن ایرانی و مسلمان، به مجاهدت خود برای رها شدن از دام‌های در راه نهاده‌ی‏ فرهنگ تباه‌گر غرب، با اراده‌ای راسخ ادامه دهد و به‌هیچ‌رو تسلیم اغوای آنانی که زن را ابزاری برای پیش‌برد سیاست‌های ویران‌گر و اسارتبار خواسته‌اند، نشود. هم‌چنین، امام خامنه‌ای جانشین خلف ایشان نیز همیشه بر سهم زنان در سازندگی، مسائل علمی، اجتماعی، سیاسی و اهداف ارزش‌مند انقلاب اسلامی تأکید داشته و دارند.