کارشناس علوم ارتباطات
نگاهی به آمارهای کاهش جمعیت
باور کردنش سخت است؛ اما حقیقت دارد کاهش بارداری مسلمانان بیش از متوسط نرخ جهانی و ایران در صدر! اندیشکدهی آمریکایی بلفر در گزارشی به تغییر نمودار جمعیتی در جهان اسلام و روند رو به کاهش زاد و ولد در میان مسلمانان پرداخته و آیندهی نه چندان روشنی را برای جمعیت مسلمانان جهان ترسیم کرده است. طبق این گزارش، اتفاق خاموشی در دنیای اسلام در حال وقوع است؛ اتفاقی که نه بهار عربی است و نه افزایش بنیادگرایی اسلامی؛ بلکه بنا به گفتهی یک جمعیتنگار برجسته، نرخ باروی در میان مسلمانان به شدت کاهش و «فرار از ازدواج» در میان زنان عرب و مسلمان افزایش یافته است. نیکولاس اِبِرشتات، از محققان انستیتو انترپرایز آمریکا، در مقالاتش تصویر متفاوتی با تصویر معمول از افزایش متداوم جمعیت در سرزمینهای اسلامی نشان میدهد. البته جمعیت در این کشورها رو به افزایش است؛ اما با ادامهی روند کنونی، این افزایش جمعیت دیری نخواهد پایید.
بر اساس نمودار کاهش نرخ باروری در جهان و پیشبینی آن تا سال 2050 و نخستین مقالهی اِبِرشتات با عنوان کاهش باروری در جهان اسلام، با استفاده از دادههای بهدست آمده از 49 کشور و قلمروهای دارای اکثریت مسلمان، به طور میانگین نرخ باروری در سالهای 1975 تا 80 و 2005 تا 2010، 41 درصد کاهش یافته است، حال آنکه کاهش نرخ بارداری در کل جهان 33 درصد بوده است.
22 درصد از کشورها و قلمروهای مسلمان شاهد پنجاه درصد یا بیشتر کاهش باروری بودهاند. بیشترین کاهش در ایران، عمان، امارات متحده عربی، الجزیره، بنگلادش، تونس، لیبی، آلبانی، قطر و کویت و در حدود شش درصد یا بیشتر طی سه دههی گذشته بوده است.
کاهش هفتاد درصدی نرخ باروری در ایران
کاهش نرخ باروری در ایران طی سی سال گذشته حیرتانگیز و معادل هفتاد درصد بوده، که به گفتهی اِبِرستات یکی از سریعترین و چشمگیرترین آمارهای کاهش باروری در تاریخ بشر بوده است. به گفتهی ابرشتات، تا سال 2000، نرخ باروری ایران به دو زایمان در هر زن کاهش یافته بود، که پایینتر از سطح مورد نیاز برای جایگزینی جمعیت کنونی است. اِبِرشتات خاطرنشان میکند که تنها شش ایالت در آمریکا دارای نرخ باروری کمتری نسبت به استانبول هستند. در ایران نیز، در شهرهای تهران و اصفهان، نرخ باروری نسبت به تمامی ایالات آمریکا پایینتر است.
عامل اقتصادی تنها دلیل کاهش باروری نیست
این محقق بیان میکند با اینکه افزایش درآمد و توسعهی اقتصادی در کاهش باروری نقش داشته است، تنها دلیل آن نیست. کاهش باروری در نسل گذشته در کشورهای عربی نسبت به دیگر نقاط جهان سریعتر بوده است. به گزارش اطلاعاتنامهی جهانی سیا، نرخ باروری در میان مسلمانان اندکی نسبت به برآورد اِبِرشتات بالاتر است؛ اما در کل به نسبت بسیاری از کشورهای آفریقایی زیرصحرایی، آمریکای لاتین و آسیایی کمتر است.
فرهنگ غربی «زندگی مجردی» در کشورهای مسلمان
به جز عامل اقتصادی، عامل فرهنگی و رواج سبک زندگی مجردی و افزایش تمایل جوانان به «فرار از ازدواج» روزبهروز شایعتر میشود. علاوه بر این، در بسیاری از مناطق جهان، مردان و زنان یا در سنین بالا ازدواج میکنند یا مجرد باقی میمانند. نرخ طلاق نیز، به خصوص در اروپا، به موازات درصد تولدهای خارج از زناشویی، رو به افزایش است.
کاهش نیروی کار در کشورهای مسلمان
هر چند جهان عرب در حال حاضر شاهد افزایش شدید جمعیت جوان است، که یکی از عوامل انقلابهای مردمی در تونس، مصر و نقاط دیگر بوده است؛ بنا به گفتهی این کارشناس جمعیت و نگاهی به آمار موجود، آیندهی پیش روی نسل بعدی کاهش تعداد نیروی کار و افزایش جمعیت بازنشسته است.
صاحب نظران معتقدند که ترویج سبک زندگی غربی، سختی روزافزون ازدواج در جوامع مسلمان از جمله کشورمان و هجوم بیسابقه شبکههای ماهوارهای به شیوهی زندگی ایرانی- اسلامی، پدیدههایی نظیر تجرد، فرار از ازدواج، بیعلاقگی به خانواده، روابط خارج از دایرهی عرف و شرع و در نهایت بحران جمعیت و خانواده را به گونهای دامن زده است که صدای زنگ خطر آن به گوش مراکز و اندیشکدههای غربی نیز رسیده است. (خبرگزاری فارس، 6 /2/ 92)
در همین راستا «معصومه سادات طباطبایی» معاونت واحد خواهران دبیرخانهی کانونهای فرهنگی و هنری مساجد استان قم با تحصیلات سطح دو حوزه و یکی از بانوان برگزیدهی همایش بینالمللی کوثر به عنوان فعال فرهنگی روز زن، ضمن تأیید این اتفاق ناخواسته و نامطلوب، میگوید: «اسراف و تجملگرایی پیامدهای فراوانی در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی دارد که بارزترین اثر نامطلوب اسراف و تجمل گرایی، هدر دادن ثروت و اتلاف امکانات مادی است. در همین باب امام صادق(ع) در داستانی از کسانی یاد میکند که در رفاه و نعمت فراوان به سر میبرند و با تجملگرایی و اسراف در مواد غذایی و استفادهی نادرست از آن به فرمان خدا گرفتار بلاهای زمینی شدند و به مشقت افتادند.»
وی تصریح میکند: «متأسفانه در دنیای کنونی با تبلیغات سوء در جهت تک فرزندی و فردگرایی، فرهنگ خانوادههای مسلمان نیز به سوی فردگرایی سوق پیدا کرده است. البته در مقطعی از زمان، دولت و کارگزاران نظام به این تصمیم رسیدند که باید مانع افزایش جمعیت شد و با تلاش رسانهها، مطبوعات و غیره موضوع کنترل جمعیت مطرح گشت؛ اما به مرور زمان کنترل جمعیت در لایههای عمیق جامعه تأثیرگذار شد و توانست تعداد زیادی از مردم را همراه خود کند چنانکه مسائل مختلف اقتصادی، تربیتی، فکری و عقیدتی و غیره همه چیز دست به دست هم داد تا فرزند کمتر و حتی تک فرزندی رواج بیشتری پیدا کند و شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» سرلوحهی قشرجوان قرار گرفت.
تا به امروز هم به نظر میرسد تک فرزندی یک پدیدهی عادی شده و متأسفانه مصداق مشکل صدر اسلام پیش آمده که از ترس هزینهها فرزندان خود را میکشتند. تا آنجا که خداوند با قاطعیت تمام فرمودند: ما شما و فرزندانتان را روزی میدهیم. با استناد به این آیهی کریمه نتیجه میگیریم اگرچه تعداد فرزندان در وهلهی اول ممکن است سبب مشکلات اقتصادی شود، با بررسی دقیق مزایا و معایب فردی و اجتماعی تک فرزندی به وضوح در مییابیم که عواقب خطرناک این مسأله، مزایای ظاهری آن را میپوشاند و تحت تأثیر خود قرار میدهد.
تغییر فرهنگ زمان بر است؛ اما اگر تلاشی در جهت تغییر این فرهنگ غلط صورت نگیرد، عواقب منفی این جابهجایی فرهنگی، خانواده را با بحران مواجه خواهد کرد و آسیبهای روانی و اجتماعی زیادی را به آنها تحمیل خواهد کرد؛ چرا که اگر این روند ادامه پیدا کند، مشکلات زیادی دامنگیر جامعه خواهد بود و آثار سوءتغییر مشکل جمعیت دامنگیر خود فرزندن و خانوادهها خواهد شد. وخامت مسأله تا حدی است که مقام معظم رهبری خطرات مسأله را چندین مرتبه گوشزد میفرمایند و ضمن بیان عواقب سوء این مسأله از همهی ارگانها جهت رفع این نقیصه در کشور دعوت به عمل میآورند. ایشان میفرمایند: «فرزندآوری در حقیقت هنر زن است.» پس امیدواریم که با عنایات خاصهی مقام معظم رهبری و دلسوزی مسئولان این فرهنگ غلط به فرهنگ اسلامی و خداپسندانه تبدیل شود.»
بهرغم تغییر سیاستهای جمعیتی کشور به سمت افزایش نسل و لزوم تشویق نسل جوان به ازدواج و فرزندآوری مطابق آمار وزارت ورزش و جوانان، نرخ کشوری ازدواج به عنوان مقدمهای برای افزایش جمعیت در سه ماههی نخست سال 91 نسبت به مدت مشابه آن در سال گذشته ۵/۷ در صد کاهش داشته است. بر همین اساس شاهد کاهش 18 هزار ازدواج در سال 91 نسبت به سال 90 بودهایم.
طبق گفتهی «مریم نجابتیان»، مدیر گروه مشاوره و خدمات روانشناسی وزارت ورزش و جوانان با بررسی آمار ثبت شدهی ازدواج در سه ماههی نخست سال ۹۱ در کشور ۲۲۴ هزار و ۵۲ واقعه ازدواج به ثبت رسیده است که بیشترین میزان ازدواج ثبت شده برای مردان با تعداد ۸۴ هزار و ۸۹۹ نفر در گروه سنی ۲۴ - ۲۰ سال و بیشترین میزان ازدواج ثبت شده برای زنان در همان ردهی سنی با تعداد ۷۵ هزار و ۹۴۱ نفر است. به گفتهی وی آمار ثبت شدهی ازدواج در سه ماههی نخست سال ۹۰، ۲۴۲ هزار و ۲۰۳ بوده که نشان میدهد ۱۸ هزار و ۱۵۱ واقعهی ازدواج بیشتر داشتیم.
تبعات کاهش آمار ازدواج در کشورمان
آمارها حاکی از آن است که نرخ رشد جمعیت با سن و میزان ازدواج در جامعه نسبت مستقیم دارد. در این معادله با افزایش سن ازدواج مدت زمان مناسب برای بارداری کاهش مییابد. این اتفاق در صورتی است که به رغم افزایش سن ازدواج، ازدواجی اتفاق بیفتد؛ اما کاهش ۵/۷ درصدی رشد ازدواج در کشور فقط ظرف مدت زمان یک سال، حکایت از فاجعهای دیگر دارد؛ چرا که با کاهش انگیزه و آمار ازدواج در نسل جوان زنگ خطر پیرشدن هِرم جمعیتی کشور، کاهش نیروی مولد و زاینده در جامعه و در نهایت انقراض نسلی بسیار زودتر از مدت زمان پیشبینی شده رخ خواهد داد. آثار و چالشهای ناشی از کاهش چشمگیر نرخ ازدواج در کشور به همین جا ختم نمیشود و تبعات فردی و اجتماعی گستردهای در انتظار جامعهای است که تفردگرایی و زندگی مجردی در آن رواج یابد.
طبق باور دکتر «شهرام وزیری»، روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه، از یک سو مسائل اقتصادی و دغدغههای معیشتی و رفاهی موجب شده است تا قشر عظیمی از جوانان کشورمان از ازدواج بترسند و از سوی دیگر نیز شاهد برخی تغییر نگاهها، سبک زندگی و رشد تمایل به تفردگرایی بهخصوص در قشر مرفه جامعه هستیم؛ بنابراین برای دریافت ریشهها و پیدا کردن درمان این معضل اجتماعی باید نگاهی چند وجهی داشته باشیم و این مسأله یکی از سؤالهای مهمی است که مقام معظم رهبری نیز در سفرشان به خراسان شمالی مطرح فرمودند.
این روانشناس در تحلیل روانشناختی کاهش رشد ازدواج در جامعه میگوید: «ما در سطوح مختلف اجتماع شاهد نوعی از فرسودگی هستیم و بسیاری افراد ناگزیرند برای تأمین هزینههای زندگی که بخشی از آن بر اثر همین تغییر سبک زندگی و تجملگرایی بهوجود آمده است، چند شغله باشند. به باور وزیری، این فرسودگی، کاهش نشاط اجتماعی را در پی دارد و در این صورت افراد زمانی برای فکر کردن به زندگی بهتر و ازدواج را ندارند و به نوعی از افسردگی دچار میشوند که البته ممکن است زودگذر باشد و برطرف شود؛ اما به طور کلی میتواند ازدواج را تحت تأثیر قرار دهد. باید بررسی کنیم چه چیزی موجب تفردجویی افراد است و به تبعات این نوع از زندگی، چه برای خود فرد و چه برای جامعه توجه داشته باشیم.» (روزنامهی جوان، گفتوگو از زهرا چیذری)
«بتول سید حیدری» روانشناس و نویسندهی امور زنان، معتقد است که تجملگرایی، مهمترین مانع ازدواج جوانان است. وی مهریههای بالا و گرفتن شیربهای نامعقول را تجملگرایی و از معضلات اجتماعی دانسته، خاطرنشان میکند: «این اعداد و ارقام هر چه بیشتر باشد، از بالا رفتن نامعقول سن تأهل خبر میدهد که بهتدریج از جنبههای مختلف و به صورت پردامنه، به آسیبزایی در جامعه میپردازد. مهریهی بسیار بالا نه تنها ضامن خوشبختی و پایداری زندگی افراد نیست، بلکه زندگیهایی که با مهریههای بالا و خرجهای آنچنانی شکل میگیرند، سریعاً از هم پاشیده و دختران، برای رهایی از قید زندگی سخت مجبور میشوند که به راحتی از مهریهشان بگذرند. مهریه حق زن است که باید در طول زندگی و دوران عشق و محبت، به زن پرداخت گردد و این امر باید در جامعه فرهنگسازی شود.»
این نویسندهی افغانستانی، تنشهای روحی و روانی را از پیامدهای سختگیری در امر ازدواج دانسته، میگوید: «تأخیر در امر ازدواج موجب میشود تا جوانان احساس تنهایی و نوعی خلاء در زندگی داشته باشند. حال آنکه ازدواج تأثیر تکاملی بر افراد دارد و ویژگیهای مثبت و نوعی تعادل را در روحیات و افکار آنها به وجود میآورد؛ پس افرادی که در سنین بالا ازدواج میکنند، برخی پتانسیلهایی را که باید صرف استحکام کانون خانواده و تربیت فرزندان کنند، از دست میدهند. ضمن اینکه بسیاری از کارشناسان بر این باورند که با افزایش سن ازدواج، جرایمی مانند فحشا، نزاعهای خیابانی، سرقت، فرار از خانه و سایر آسیبهای اجتماعی افزایش مییابد .» (خبرگزاری آوا)