نویسنده

کارشناس‌ارشد مطالعات اجتماعی

 

مهارت‌های اجتماعی در یک زندگی دخترانه(7)

باورهای نادرست

در زمینه‌ی روابط آزاد دختر و پسر، مجموعه‌ی پنداشت‌های اشتباهی در جامعه رواج دارد و هر چند یکبار به‌عنوان درمان یا راهکار یا سبک زندگی به جوان توصیه می‌شود. این توصیه‌ها، تردیدهایی را برای نسل جوان ما ایجاد می‌کند و در صورت اجرا، در اندک زمانی، او را دچار دردسرهای متعدد می‌سازد. این باورهای نادرست را در سه سرفصل بیان می‌کنیم:

تجربه و کسب پختگی

این دلیل شاید یکی از بدترین دلایل ارتباط با جنس مخالف باشد. برخی دختران جوان می‌گویند اگر با پسری ازدواج کنیم که قبلاً چند دوست دختر داشته، هم در مورد زنان اطلاعات دارد و با پختگی با ما به‌عنوان همسر، برخورد می‌کند و هم این‌که جوانی‌اش را کرده و پس از ازدواج سربه‌راه می‌شود و امکان خیانت در وی نیست. این دلایل ممکن است دست و دل هر جوانی را بلرزاند تا برای کسب پختگی هم که شده دوستی با جنس مخالف را یک بار تجربه کند. شاید عجیب باشد؛ اما شیرینی ناپختگی و بی‌تجربگی همسر شما بسیار لذت‌بخش‌تر از آن است که در پی هر رفتار وی این فکر به سراغ‌تان بیاید که «کی، کجا و با چه کسی این رفتار را تجربه کرده است؟» بدبینی ظرفی است که هرگز خالی نخواهد شد و تاریکی آن، لحظات شاد زندگی شما را، رنگ غم و دل‌سردی می‌زند.

علاوه بر آن، ارتباط با جنس مخالف، افزون بر بالا بردن سطح تجربه، سطح توقع را نیز افزایش می‌دهد. یکی از علل کاهش ازدواج در عصر حاضر همین است. توقعات پسران و دختران افزایش یافته، چون در ارتباطات گوناگون خود از هر کس صفتی، رفتاری یا ویژگی‌ای را پسندیده‌اند و چون مجموع این‌ها را در کسی نمی‌بینند، تمایلی به ازدواج ندارند.

نکته‌ی دیگر، تغییر فطرت سالم انسانی است. کسی که به روابط بی‌ضابطه عادت کند، پس از ازدواج هم دلیلی برای تقید خود به اخلاق یا قوانین اجتماعی نمی‌بیند و احتمال زیادی وجود دارد که پس از ازدواج، به این نوع روابط روی بیاورد. 

آتش و پنبه

در عرف اجتماع، دختر را به پنبه و پسر را به آتش تشبیه می‌کنند و نزدیک شدن این دو به یک‌دیگر، ناچار منجر به آتش گرفتن و فناشدن هر دو خواهد شد. این ضرب‌المثل، به‌عنوان یک الگوی اجتماعی در جامعه وجود دارد و خانواده‌ها نیز با این گزاره‌ی رفتاری، فرزندان خود را تربیت می‌کنند. تصویر رسانه‌ای هم که صدا و سیمای ما نشان می‌دهد، مهر تأییدی بر این باور و روش است. دختر و پسر سریال‌ها و فیلم‌های محصول داخل کشور، در نهایت با یک‌دیگر ازدواج می‌کنند! این همان تعبیر آتش و پنبه است که درگیری عاطفی دختر و پسر را در کشاکش یک ماجرای حادثه‌ای به نمایش می‌کشد و البته از نوع عاقبت به‌خیری، این دو بالأخره با هم ازدواج می‌کنند. اثر و نتیجه‌ی این دیدگاه، نوعی جبر اجتماعی را به جوان القا می‌کند. هم‌چنان که اثر برخورد باز با اسید، نمک و آب است، اثر برخورد یک پسر و دختر هم، لرزش عاطفه و ازدواج است! این سخن و دیدگاه، به معنای نادیده گرفتن اراده و اختیار انسان و پایین آوردن شخصیت والای انسانی است و در حالی‌ است که برخورد دختر و پسر جوان در جامعه‌ی امروزی، امری اجتناب‌ناپذیر است. نمی‌توان انتظار داشت که آن‌ها وجود یک‌دیگر را نادیده گرفته یا به محض مشاهده‌ی هم، از یک‌دیگر فرار کنند. نفی مطلق ارتباط میان دو جنس، به اندازه‌ی ارتباط مطلق میان آن دو زیان‌بار و اسفناک است.

خداوند عالم، سن بلوغ جنسی را دوازده الی پانزده سالگی قرار داده در حالی که سن بلوغ اجتماعی و توان تشکیل خانواده، حداقل هجده تا بیست سالگی است. این حداقل پنج سال فاصله، زمان برای تربیت و آموزش مدیریت غریزه‌ی جنسی است. دختر و پسر نوجوان اگر در ابتدای بلوغ، خود را درگیر دل‌بستگی‌های مجازی نکنند و با حفظ احساسات پاک خود تا زمان مناسب برای ازدواج صبر کنند، از بسیاری از نارسایی‌های روحی و روانی و جنسی مصون می‌ماند. والدین و مربیان تربیتی که مسئولیت اصلی در تربیت نسل جوان را بر عهده دارند؛ یا اصلاً نمی‌دانند با فرزندان چگونه باید رفتار کنند، یا خود به آموزه‌های دینی و تربیتی عامل و پای‌بند نیستند و تنها آمر بر آن‌ها هستند و یا نمی‌دانند که رفتار صحیح را چگونه باید به فرزندان منتقل کرد. یا نمی‌دانند، یا نمی‌خواهند و یا نمی‌توانند. در صورتی که اگر والدین و مربیان، تربیت و تقوای رفتاری و جنسی را در فرزندان و نوجوانان نهادینه کنند، تقوای درونی را در وی بنا نهاده و تقویت کرده‌اند. فطرت بیدار و تقوای درونی برترین نگهبان هر فرد است و در این صورت، نیازی به مراقبت‌های پنهان و آشکار نیست.

در صورتی که نوجوانی با بیداری تدریجی غریزه‌ی جنسی طی شود و نوجوان، فرصت یابد تا آشفتگی‌ها و غرایز خود را به‌واسطه‌ی پدیده‌ی حیا، تا حدی کنترل کند و تعادل و تعالی بخشد، کم‌کم گرایشی انسانی به سمت جنس مخالف خود احساس می‌کند. این احساس، مقدمه‌ی بسیار خوبی برای یک ازدواج موفق است. ثمره‌ی روابط ناسالم بین دختر و پسر، بدبینی و حس عدم‌اعتماد به جنس مخالف است که نتیجه‌ی آن در ازدواج معلوم می‌گردد؛ اما بنیان یک ازدواج سالم و موفق، داشتن اعتماد و خوش‌بینی نسبت به جنس مخالف است.

متأسفانه برخی کارشناسان دینی هم با تأکید بر مباحثی چون عقد موقت و عدم لزوم کنترل غریزه‌ی جنسی، حتی صیغه کردن در سنین شانزده سالگی را برای پسران توصیه می‌کنند! غافل از این که در سیره‌ی بزرگان اعم از رسول گرامی اسلام h ، امیرمؤمنان حضرت علی a حضرت امام خمینی q ، مقام معظم رهبری و... ازدواج در این سنین انجام نشده و مبنای رفتار همان کنترل و مدیریت غریزه بوده است.

از دیگر آثار دیدگاه «آتش و پنبه»، روش‌های نادرست ارتباط بین دختران و پسران و هم‌چنین مردان و زنان در جامعه‌ی دین‌داران است. باور به این دیدگاه، منجر به برخوردهای نامناسب، با روی‌کردهای ذیل می‌شود: شرم افراطی؛ دستپاچگی و هیجان‌زدگی؛ خشکی، سردی، محدودیت و به دور از آداب معمول و مشروع؛ پرخاش‌گری، بی‌عاطفگی، تروش‌رویی؛ کینه‌توزی، ناسازگاری، قهرآمیز بودن.

این روش‌ها توسط کسانی عمل می‌شود که با آموزه‌های دینی آشنایی چندانی ندارند؛ اما می‌خواهند که دین‌دارانه عمل کنند. پس رفتار خود را در‌‌ هاله‌ای از قداست تبیین می‌کنند. یکی از مراجعان بنده دختر دانشجویی بود که خانواده‌ی مقید و دین‌داری نداشت و خواستار این بود که برخلاف باورهای خانوادگی خود مطابق آموزه‌های دینی زندگی کند. برخورد عملی وی با دانشجویان پسر، حتی دانشجویان مذهبی، برخوردی سرد، خشک و حتی گاهی دور از ادب بود. به همین جهت کسی خواستار ازدواج با وی نبود و همین مسأله، وی را نگران کرده بود. سؤال اصلی وی از من این بود که، آیا در جلسه‌ی خواستگاری می‌شود با خواستگار خود شوخی داشته باشیم؟ علت این سؤال این بود که وی گمان می‌کرد برای اثبات خوش‌اخلاقی‌اش باید کاری انجام دهد و در جلسه خواستگاری،  شوخی با نامحرم را بهترین راه دیده بود. وقتی به وی پاسخ منفی داده شد، بلافاصله سؤال کرد پس خواستگار از کجا بفهمد که من خوش‌اخلاقم! این دختر و هم‌فکران او نمی‌دانند که مجموع رفتار ما در اجتماع است که قضاوت در مورد ما را شکل می‌دهد و پسر هم‌کلاسی با پسر خواستگار فرقی ندارد و در هر دو مورد باید ضوابط را رعایت کرد.

نباید فراموش کرد که هرچند تربیت نفس، بسیار مهم است، طبیعت نفس بر تربیت مقدم است؛ به‌عبارت دیگر، تا سن و زمان خاصی می‌توان از جوان انتظار داشت که بر غرایز خود غلبه کند، اما پس از مدتی چونان تشنه‌ای که بر سر هر آب گل‌آلوده پای وی می‌لغزد، ممکن است که به دام روابط بی‌ضابطه گرفتار شود. بنابراین، فراهم‌ساختن امکان ازدواج جوان، پرهیز از مانع‌تراشی‌های بی‌جا، مانند ادامه‌ی تحصیل و سخت نکردن شرایط ازدواج می‌تواند تضمین سلامت اخلاقی جوانان باشد. پیامبر اکرم h و سایر ائمه‌ی معصومین a نیز، تا آن زمان که مقدمات جوانان در جامعه به هر دلیلی فراهم نبود، چنان‌چه با عصیان اخلاقی جوانی مواجه می‌گشتند، از اجرای حد صرف نظر و به تعزیر و تأدیب کفایت می‌فرمودند.

زندگی روزمره

گاه وقتی وارد یک بزازی یا بوتیک لباس می‌شویم، خانم یا دختری چادری را می‌بینیم که برای چند هزار تومان ناقابل مشغول چانه‌زدن است و در این داد و ستد بیش از آن‌که به دست می‌آورد، از دست می‌دهد. به ازای 2000 تومان تخفیف، صدها میلیون تومان از شأن و شخصیت خود مایه می‌گذارد و با فروشنده می‌گوید و می‌خندد. گاه در مجالس خانوادگی مشاهده می‌شود که خانم یا دختری که مقیّد به دستورهای دینی و شرعی است، در برخورد با آقایان، تنها به صرف این‌که «شوهرخاله یا پسرعمه و از فامیل است و ما می‌شناسیم‌شان و مرد مؤمنی است.» بسیاری از ضوابط اخلاقی و شرعی رعایت نمی‌گردد. شوخی‌های ظریف، طرح مسائل خصوصی خانوادگی، درددل کردن، دل‌سوزی کردن و ...

زندگی روزمره و رابطه با مردانی غیر از همکار، هم‌کلاس و کسانی که دختر ما علاقه‌ای به ازدواج با آنان ندارد، ناخودآگاه این تصور را در وی ایجاد کرده که می‌تواند آزادانه‌تر و راحت‌تر با آنان برخورد کند. از سوی دیگر، گمان رایج در جامعه این است که با ازدواج، شاغل‌شدن یا کم‌تربودن سن مرد، موانع مربوط به ارتباط با نامحرم برداشته می‌شود و می‌توان آزادانه‌تر با جنس مخالف رابطه داشت!

متأسفانه این دیدگاه نادرست باعث شده تا زندگی خانوادگی زنان و مردان متأهل زیادی به خطر بیفتد. جوان ما باید بداند که تأهل یا سن بالا یا حتی کوچک‌تر بودن مرد از نظر فاصله‌ی سنی، هیچ‌کدام مانع ایجاد وابستگی و ارتباط نادرست بین زن و مرد نمی‌شود و در هر صورت، باید حریم‌ها بین زن و مرد رعایت شود. تمام ضوابطی که یک دختر جوان باید در مقابل پسر جوان هم‌کلاسی خود رعایت کند، عیناً درمورد آبدارچی مسن و جاافتاده‌ی دانشکده صدق می‌کند. حداکثر با این تفاوت که به مرد آبدارچی به دلیل سن و سالش باید احترام بیش‌تری بگذارد و نه این‌که به دلیل پیربودن، با وی شوخی و خنده داشته باشد. پیامبر اکرم h در ضمن آخرین خطبه‌ای که برای مردم خواند، چنین فرمودند: «کسی که با زنی نامحرم شوخی کند، به خاطر هر کلمه‌ای که در دنیا با او سخن گفته است، هزار سال در دوزخ زندانی می‌شود و اگر زن هم از آن مرد پیروی و با او همراهی کند... و با او شوخی کند... همانند گناه مرد بر او نیز خواهد بود» (دیلمی،1408 ، 414).

ملاک رابطه با جنس مخالف، در دستورهای شرعی و آموزه‌های دینی ما به‌روشنی و وضوح مشخص شده؛ حلال و حرام بودن، محرم و نامحرم، روش‌های محرم شدن، همه معلوم و مشخص است. این‌که مردی با زنی ازدواج کند و چون زن دارد پس لازم نیست که ضوابط برخورد با نامحرم با وی رعایت گردد، برداشت‌های سطحی ما است و نه دستور دین و همین مشکلاتی را پدید می‌آورد که ما را از خداوند، دین و جامعه طلب‌کار می‌کند، در حالی که مقصر اصلی فقط خودمان هستیم.

منبع:

- دیلمی، حسن بن محمد، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، قم، موسسه آل البیت، 1408.