گزارشی از چند دوست درباره اوقات فراغت
اگر از مردم بپرسیم که نظرتان دربارهی اوقات فراغت چیست، پاسخهای متفاوتی میدهند. عدهای بر این باورند که اوقات فراغت مدت زمانی است که پس از انجام کار یا انجام وظایف و مسئولیتها باقی میماند. عدهی دیگر ممکن است به فعالیتهای خاصی، نظیر تماشای تلویزیون، شرکت در فعالیتهای ورزشی، صرف غذا در بیرون از منزل و هزاران نوع فعالیت دیگری که ممکن است برای آنان جالب باشد، اشاره کنند. آنچه مسلم است این وقت، فقط زمان آزاد شده از کار و فعالیت نیست، بلکه تلاش و تکاپویی غیراجباری است. در فرهنگ عمید نیز چنین آمده است: «فراغت در فارسی بهمعنی آسودگی و آسایش و آسودگی از کار و شغل است. فرد در این اوقات میخواهد که به اشتغالی بپردازد که با کمال میل به آنها علاقه نشان میدهد؛ خواه بهمنظور استراحت، خواه برای ایجاد تنوع.»
یکی از کارکردهای اساسی اوقات فراغت، رفع خستگی و تأمین استراحت فرد است. انسانها همه به استراحت و رفع خستگی و همچنین تفریح نیاز دارند. کار مداوم، بدون زمانی برای رفع خستگی، موجب پایین آمدن بازده فعالیت و در خطر قرار گرفتن سلامت روانی فرد میشود، اما گذراندن این اوقات بهبطالت و بیکاری نهتنها صحیح نیست، بلکه زمانی است که فرد باید به تقویت اعصاب بپردازد و حاصل آن، افزایش بازده و تقویت انرژی است. در فرهنگ اسلامی، اوقات فراغت، اوقات مرده نیست. صلهی رحم و دید و بازدید در اسلام بهعنوان یکی از فعالیتهای اوقات فراغت معرفی میشود که هم آثار مطلوب فردی و هم اجتماعی دارد. همچنین به تفریحات سالم متعددی از جمله شنا، سوارکاری و تیراندازی اشاره شده است که میتوانند نقش مؤثری در روح و روان فرد داشته باشند.
اوقات فراغت یک موقعیت بسیار مناسب است که فرد میتواند با استفاده از آن به شناسایی و تقویت استعدادهای خود بپردازد. استعدادهای انسان اگر در زمینه و شرایط مساعدی قرار گیرد، به فعل تبدیل میشود و نتایج پربار و ارزشمندی بهدنبال خواهد داشت. اگر فرد دارای بهترین و ارزندهترین استعداد باشد، تا زمانی که نتواند آنها را در سطح اجتماعی ارایه کند، چندان موفق نخواهد بود.
برخی افراد، این لحظات را با کارهای هنری پر میکنند؛ اما این مسأله بستگی زیادی به علاقه و استعداد فرد دارد، و چون هدف از برنامهریزی برای اوقات فراغت اجبار نیست، بهتر است باعلاقه و استعدادهای هر شخص مطابقت داشته باشد. با این حال، توجه صرف به علاقهها هم درست نیست؛ چراکه گاهی انتخاب براساس علاقه و نه جنبههای دیگر موجب ضرر میشود. لذا نظارت بر اوقات فراغت جوانان و نوجوانان از اهمیت ویژهای برخوردار است. عدم مدیریت اوقات فراغت این قشر، افزایش آسیبهای اجتماعی را بههمراه دارد و اگر برنامهای جامع برای جمعیت جوان جامعه وجود داشته باشد، آیندهی کشور در امنیت و سربلندی قرار خواهد گرفت. با هجوم ماهوارهها، اینترنت و وسایل ارتباطی دیگر و عدم آگاهی بسیاری از جوانان برای استفادهی صحیح از این امکانات، همواره باید خطر مخرب تهاجم فرهنگی را در نظر گرفت تا بتوان جوانان را در مسیر درست قرار داد و فطرت پاکشان را بیدار نگه داشت.
بهعنوان مثال، ورزش در کاهش آسیبهای اجتماعی و نرخ جرم نقش بهسزایی دارد. برطبق تحقیقات صورت گرفته، اکثر مجرمان و بزهکاران جامعه از اقشاری بودند که اصلاً ورزش نمیکردند و یا به آن علاقه نداشتند و تعداد مجرمانی که ورزشکار بودند، بسیار کم است. جریان سالم تفریحی و سازنده، عامل پنهانی در کنترل اجتماعی و بهسازی فرد بهشمار میآید. در ورزش، رقابتهای دوستانه ایجاد میشود و حسادت به رقابت تبدیل و در ادامه، رقابت به رفاقت دوستانه تبدیل میشود. همچنین تخلیهی انرژی در جای مناسب، باعث سرزندگی و نشاط میشود.
زنان نیازمند توجه خاص در همهی جنبهها خصوصاً اوقات فراغت هستند؛ چراکه یک زن، پیش از همهی نقشها، مقام بلند یک مادر را داراست؛ و اگر نتواند در زندگی شور و نشاط بیافریند، به تبع او، دیگر افراد خانواده هم در محیطی سالم پرورش نمییابند. لازم است که به اوقات فراغت مادر اهمیت داده شود تا وی نیز بتواند کودکانی سالم و شاد پرورش دهد و جامعه را با جوانانی برومند تقویت کند که این مهم، جز با همکاری مسئولین بهدست نمیآید. این توجه، دختران باهوش ایرانی را هم تحت پوشش قرار میدهد، و اگر چه در زمینهی امکانات رفاهی، برپایی کلاسهای مختلف، تحصیلات راه دور و... پیشرفتهایی داشتهایم، برای درک کافی بودن یا کارآمد بودن این امکانات باید نظر دختران و بانوان را جویا شد و به تحقیقات جامعی در این باره دست زد.
شهرزاد شفیعی/ کارشناسی مدیریت بازرگانی/ کارمند بانک/ اصفهان
بهخاطر تأهل و شغلم تقریباً میتوانم بگویم در روز هیچ وقت فراغتی ندارم؛ چون ساعت کاریام هفت شب تمام میشود و طبیعتاً در آن زمان جز به وظیفهام در خانه به چیز دیگری نمیتوانم فکر کنم؛ اما در روزهای تعطیل یا روزهایی که شیفت کاری ندارم وقتی پیدا میکنم تا کارهای عقب ماندهام را انجام بدهم؛ یا همراه همسرم به کوهنوردی یا به دید و بازدید اقوام بپردازم.
*با این همه ساعات کاری، تا بهحال دلت نخواسته در کلاسهای آموزشی مورد علاقهات شرکت کنی؟
ساعت کاری طولانی باعث شده برای رفتن به کلاسهای مختلف و استفاده از مکانهای مخصوص بانوان به مشکل بخورم؛ چون اکثر باشگاهها و مکانهای آموزشی بانوان حوالی هفت شب تعطیل میشود و دیگر فرصتی برای استفاده ندارم. گرچه تا بهحال از اوقاتی که در آن کاری ندارم خوب استفاده کردهام، تعطیلی کلاسها در ساعت هفت شب و اینکه دیگر زمانی، حتی اگر خودم هم بخواهم برای فعالیت نخواهم داشت، ناراحتم میکند.
فاطمه محمدی/ کارشناس مددکاری/ مشاور بهزیستی/ تهران
فکر میکنم برای خانمی که در شهرهای بزرگ زندگی میکند و متأهل، شاغل و بچهدار هم هست، وقت فراغتی وجود نخواهد داشت، مخصوصاً شغلی پراسترس که مدام با مشکلات جامعه دست به گریبان است و حتی اگر سر کار هم نباشی، باز هم فکر و روح انسان را درگیر میکند.
*پس هیچ زمان فراغتی برای خودت در نظر نداری؟
نمیشود گفت که هیچ وقتی نیست؛ اما اگر وقتی هم یافت شود، باید در اختیار خانواده باشد، مخصوصاً بچهها؛ چون آنها نیاز به حضور همیشگی والدین دارند. اگر کمبودی در این زمینه حس کنند، تأثیر قابل توجهی در زندگی خواهند داشت. مثلاً فرزندم بسیار علاقه دارد تا با من کارتونهای مورد علاقهاش را ببیند با همان هیجانات؛ یعنی، مثل او بخندم و از تماشای تلویزیون لذت ببرم؛ یا همراهش برای بازی به پارک بروم. این فعالیتها تمام اوقات فراغت مرا پر میکند.
* برای کارهایی که دوست داری آنها را انجام بدهی، چه وقتی میگذاری؟
از گوشه و کنار وقتم استفاده میکنم تا ورزش کنم، به دیدن دوستانم بروم یا تفریحی را در نظر میگیرم که به همراه همسر و فرزندم از آن لذت ببرم، هرچند خیلی محدود؛ اما هر انسانی با همین لحظات انرژی دوبارهای برای فعالیت میگیرد.
از دوست شاد و سرحالمان میپرسم که در گذشته چگونه برای وقتش برنامه داشته و او باز هم با لبخند جواب میدهد: «در گذشته فکر میکردم از لحظاتم خوب استفاده میکنم؛ اما الآن که به گذشته فکر میکنم بهنظرم خوب بهره نبردهام. در حال حاضر هم درست است که بیشترین امکانات در دست تهرانیهاست؛ اما هزینهها بالاست یا آنقدر مسیرها دورند که باید از کلاس و آموزش صرفنظر کرد.»
*به چه دلیل فکر میکنی نتوانستهای از اوقاتت بهره مفیدی ببری؟
ما اوقات فراغت کودکانمان را اوقات دلهره و اضطراب میدانیم و مدام در این فکریم که سه ماه تابستان را به هر شکلی که شده به سر ببریم و به اصطلاح کاسهی چه کنم بهدست میگیریم. بچهها هم ناچارند که خودشان برای این وقتها برنامهریزی کنند که امکان دارد برنامهی خوبی از کار در نیاید و به بطالت بگذرد. همین باعث میشود آیندهی کودک تحت تأثیر شدید قرار بگیرد. لازم است ابتدا بینش خانوادهها دربارهی فراغت و برنامهی صحیح اخلاقی و فرهنگی بالا برود تا جوانهای فعال و کوشایی داشته باشیم. در ضمن، دولت باید به فکر هزینهها و پرورش نسل جوان باشد که هرچه در این راه خرج شود بیراهه نرفته است.
مریم آرانی/ محصل سال آخر دبیرستان/ یکی از روستاهای شهر نطنز
برای ما که ساکن روستا هستیم، بودن دبیرستان در نزدیکی روستا مهمترین اولویت است. خیلی از دوستان من مجبور شدند که بهخاطر دوری راهشان به دبیرستان، ترکتحصیل و سپس ازدواج کنند. البته ما هم که موفق به تحصیل شدیم عملاً تا آخر دبیرستان میخوانیم و خیلی کم به دانشگاه راه پیدا میکنیم. در آخر هم، از روی اجبار ازدواج میکنیم و اوقات فراغت آنچنانی نداریم.
*یعنی به نظر تو هیچ وقت خالی برای زنان و دختران روستایی وجود ندارد؟
وقت خالی هست؛ اما امکانات پر کردن آن نیست. معلمهایی که برای تدریس به روستا میآیند، سرباز معلم هستند و از بودن در روستا ناراحت هستند. آنوقت باید چه توقعی برای برپایی کلاسهای فوق برنامه داشت. دختران روستای ما فقط به این فکر میکنند که چهطور میشود از روستا به شهر رفت و از این همه کار رها شد؛ پس کسی به اوقات فراغت فکر نمیکند.
مریم دوست خوب روستاییمان در آخر اضافه میکند: «البته از حق نگذریم کلاسهای خیاطی، کشت قارچ، گلدوزی و هنرهای دیگر از طرف ارگانهای مختلف برای روستا میگذارند؛ اما غالباً در تابستان است که کار روستاییان زیاد است. رفتن به مسجد مخصوصاً در شبهای مناسبتی، حضور در کلاسهای بسیج و سر زدن به همسایهها از بزرگترین تفریحات زنان روستاست. اگر شبی ولادت یکی از ائمه a باشد، آنقدر خوشحالیم که حد ندارد؛ چون در مسجد برنامه داریم،و انگار قرار است به یک مسافرت تفریحی برویم.»
صدیقه سادات شجاعی/کارشناس ریاضی محض/ قم
کسی که ازدواج میکند مسئولیت و کارهایش زیاد است، اما اوقات فراغت هم دارد. من هم برای اوقات فراغتم برنامهریزی دارم؛ مثلاً کلاس شنا و حل جدول از علاقههای مهم من است. اگرچه دوست داشتم آموزش زبان انگلیسی را ادامه بدهم، هزینهی این کلاسها بالا رفته و فعلاً امکان استفاده از آن برایم مقدور نیست. قبل از ازدواجم کلاس زبان و نویسندگی میرفتم، کتاب زیاد میخواندم و به هنرها علاقهی زیادی نشان میدادم؛ اما کمکم با شروع تحصیلات دانشگاهیام فرصتم کم شد. در حال حاضر برای آموزش هنر از اینترنت کمک میگیرم که راهکار خوبی است. در کل فکر میکنم از اوقات فراغتم خوب استفاده نکردهام و احساس میکنم گاهی هم به بطالت گذشته است. شاید نبود یک راهنمای خوب، مشوق و یا گرانی هزینههای کلاس باعث میشد تا نتوانم بهخوبی از اوقاتم سود ببرم!
*تا بهحال شده دوست داشته باشی اوقات فراغتت را صرف کاری کنی؛ اما برایت میسر نشده باشد؟
بله، دوست داشتم در کلاسهای مدیتیشن شرکت کنم؛ اما امکانی برای برگزاری این کلاسها نیست. همچنین دوست دارم کلاسهایی باشد تا بتوانم راهکار استفاده از وقت را بشناسم نه فقط برای اوقات فراغت، بلکه برای استفاده از همهی لحظات زندگی.
سوده صداقت/ کارشناس علوم اجتماعی و پژوهشگری/ دبیر آموزش و پرورش / اردستان
معمولاً خانمها در شهرستان اوقات فراغت زیادی دارند؛ اما امکان استفاده از آن برایشان مقدور نیست؛ مثلاً برای من و دوستانم که بسیار به ورزش علاقه داریم یک باشگاه در سطح شهر وجود دارد؛ ولی چند سال است که مربی نداریم و فقط میتوانم با دوستانم برای بازی و تفریح از آن استفاده کنیم. اگر یک مربی دلسوز یا کمی امکانات از مرکز استان به ما میدادند، خیلی از بانوان شهرم به کسب مقام در کشور میرسیدند؛ اما نبود امکانات باعث میشود استعدادها، سرخورده و بدون توجه رها شوند یا در مسیر درستی قرار نگیرند. گذشته از این، جوانهای امروز همه نیازمند امکانات هستند؛ چراکه همین کمبودها باعث انحرافات زیادی در بین نوجوانان وجوانان میشود؛ مخصوصاً با پیشرفتهای زیاد مثل اینترنت، ماهواره، رایانه و تلفن همراه که در هرجا پیدا میشود.
*با این اوصاف تا بهحال وقت آزادت را هدر دادهای؟
نه، شرکت در کلاسهای هلال احمر و بسیج، خواندن کتاب، دیدن فیلمهای سینمایی همیشه وقتم را پر کرده است. اینطور فعالیتها جوانان امروز را سرگرم نمیکند. بهتر است مسئولین بدانند پیش از آنکه آنتنها و دکلهای بلند تلفن همراه و اینترنت را به شهری برسانند، باید بهفکر فرهنگسازی استفاده از اینگونه امکانات باشند. بهنظر من بیش از نیمی از جوانان از این وسایل درست و عاقلانه سود نمیبرند.
سمیه ابوطالبی/ کارشناس ادبیات فارسی/ خانهدار
چون وقت من با کارهای خانه، بهعلاوه بچهداری و وظایف همسری پر میشود دیگر کمتر وقت پیدا میکنم تا به کارهای فوق برنامه رسیدگی کنم. با این حال، سعی میکنم از مطالعه، نوشتن مطلب و ورزش غافل نباشم تا بتوانم سرزندگی و شادابی خودم را حفظ کنم. مسافرت همراه خانواده هم جزئی از تفریحاتم است.
*در دوران نوجوانی وقتت را چطور پر میکردی؟
کلاسهای متعددی میرفتم. نقاشی، نویسندگی و خیاطی علاقههای من در آن دوره بوده و هنوز هم هست. از دوران نوجوانیام راضیام؛ چون خواهرانم راهنما و مشوق خوبی برایم بودند. بههمین دلیل، حس خوبی نسبت به گذشته و فعالیتهایم دارم. بهنظر من، بهترین برنامههای تفریحی ایجاد امکانات فرهنگی برای جوانان است؛ چون خیلی از جوانها راهنمای خوبی ندارند.
ریحانه اکبری/ دیپلم نقاشی/ قم
اوقات فراغت من محدود به مطالعه برای کنکور و رفتن به کلاس نقاشی شده است. دلم میخواهد به کلاس تیراندازی، موتورسواری یا موسیقی بروم؛ اما خانوادهام موافق نیستند. برادر بزرگم میگوید دختر نباید هر کلاسی که دلش خواست برود؛ اما من دوست دارم در جامعه حضور فعالی داشته باشم و به فعالیتهای اجتماعی مشغول شوم.
*با توجه به اینکه وقتهای خالی خودت را صرف مطالعه برای کنکور کردهای، دوست داری چهطور از زحمتهایت نتیجه بگیری؟
آرزویم این است بتوانم در دانشگاه هنر اصفهان در رشتهی نقاشی قبول شوم و یک نمایشگاه بزرگ نقاشی بزنم و با کسی ازدواج کنم که مخالف فعالیتهای هنری و اجتماعی من نباشد.
وقتی از این دوست علاقهمند به نقاشی میپرسم، فکر میکنی دختران هم سن و سال خودت اوقات بیکاریشان را چهطور پر میکنند؟ میگوید: «میدانم که آنها کتاب شعر یا رمانهای عاشقانه میخوانند. من هم دوست دارم کتابهای تاریخی دربارهی هنر نقاشی و شعر بخوانم.»
بیشک اگر تأسیس کتابخانه، کتابفروشی، تقویت ناشران و تولیدکنندگان کالاهای فرهنگی، البته فرهنگ واقعی و نه فرهنگ سفارشی و کالایی و قلابی، در یک جامعه بیشتر شود، آن جامعه مصونیت بیشتری در برابر فساد و مصادیق آن در قالب تفریح خواهد یافت. جامعهای که آکنده از نمایشگاههای هنری، موزهها، کتابخانهها، کتابهایی در دسترس و ارزانقیمت باشد، کلاسهای متفاوت بیشک کمتر به سوی فساد خواهد رفت، تا جامعهای که در آن تفریح تنها برای ثروتمندان امکانپذیر باشد. باید در میان اقشار مختلف حس ارزش داشتن تبلور یابد تا بازدهی خوبی برای نسل آینده بهبار بنشیند.