دانشجوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی
کودک، میتواند با عاریت گرفتن اسباببازیها، دنیای خویش را بسازد . کودک میتواند جهان خویش را پر از خویشاوندانی سازد که ساخته و پرداختهی ذهن خود وی هستند. او میتواند هر چیزی را برگزیند و یا آن را کنار بگذارد. کودک همچنین قدرت دارد تا بر دامنهی احساسات و انگیزههای درونیاش، کوهی را برپا دارد و بهسلامت بر قلهی آن، صعود کند. کودک از طریق بازی با انواع اسباببازیها، موفق به شناخت شکلها، رنگها، اندازهها، جنس اشیا و اهمیت آنها میشود و از بازیها و ورزشها، مهارت به دست میآورد. با اکتشاف و جمعآوری اشیا، اطلاعاتی را کسب میکند که نمیتواند در کتابهای درسی پیدا کند. احساسات، بازخوردها و افکار متلاطم شدهاش آشکار شده، پیچوتاب میخورد و در پایان بهآرامی برجای خود مینشیند. فواید بازی برای کودکان بازی، هر گونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفداری است که بهصورت گروهی یا فردی انجام میشود و موجب کسب لذت و ارضای نیازهای کودک میشود. بازی، پاسخی برای رشد و تکامل استعدادها، قابلیتها، تواناییها و نیازهای ابتدایی و مقدماتی کودک است. بازی، ابزار تفکر کودک، وسیلهای برای سازندگی و آموزش، منشأ تکامل رشد جسمی و ذهنی و وسیلهی ارضای حس کنجکاوی او است. کودک به وسیلهی بازی نیازهای خود را برآورده و عواطف خود را تحت کنترل در میآورد. بازی، آثار بسیار مثبت در کودکان دارد که به مواردی از آن اشاره میشود:
بازی و مصرف انرژی اضافی: کودکانی که انرژی کمتری دارند، میل کمتری به بازی از خود نشان میدهند. بازیگوشی در کودکان، نشان عقل و استقامت آنها در هنگام بزرگسالی است و جای هیچگونه نگرانی نیست. بازی و یادگیری کنترل اعضای گروه: بازی به کودک کمک میکند تا کنترل اعضای بدنش را در دست بگیرد؛ مهارتهای بدنی خود را کامل کند و بین عضلات خود هماهنگی ایجاد کرده و حواس پنجگانهی خود را تقویت کند. هنگامی که کودک با انگشتان خود بازی میکند؛ در واقع با شیوهی به کار بردن آن ها آشنا میشود.
بازی و غلبه بر خشم، ترس، حسادت و غم: ترسها و حسادتهای پنهان کودک، گاهی بهصورت غول جلوهگر میشوند و او با جنگ و گریز بر آنها پیروز میشود. گاهی کودک خود را به جای شخصیت شرور قصه میگذارد و هر بلایی که دوست داشته باشد سر بقیه میآورد. بازی و پیشرفت تکلم کودک: از آنجا که در یک بازی تخیّلی، قهرمانهای مختلفی وجود دارند که با هم تبادل افکار میکنند، کودک با لهجهها و لحنهای مختلف صحبت میکند و این باعث میشود تا تکلم وی بهبود یابد. بازی و یادگیری رفتار با دیگران: کودک با بازی یاد میگیرد که چگونه با کودکان دیگر رفتار کند. کودکان ممکن است سر اسباببازیها با هم دعوا کنند. شما نباید تا زمانی که کار خیلی بالا نگرفته دخالت کنید. بگذارید تا کودکان خودشان یاد بگیرند که برنده و بازندهی خوبی باشند.
بازی و سلامت روانی کودک: بچههایی که به طور خشک تربیت شدهاند، خیلی بیشتر عقدهی حقارت دارند؛ زیرا آنها برای انجام کارهای صحیح تحت فشار بودهاند و از خواستههایشان جلوگیری شده است و همین مطلب باعث ناراحتی آنان میشود. بازی و تربیت اخلاقی: کودک، حق و باطل، گناه و ثواب را در خانه و مدرسه یاد میگیرد؛ ولی اجرای مقررات اخلاقی در آنها به اندازهی بازی، جدی نیست. کودک میداند که اگر بخواهد عضو پذیرفته و مورد توجه گروه باشد، باید باانصاف و مؤدب، درستکار، راستگو و خوددار باشد.
عوامل مؤثر بر بازی کودکان تحرک جسمانی برای رشد و نمو سالم کودک ضروری است. بازی برای کودک، وسیلهای است برای پرورش قوای درونی او و آماده شدنش برای سازندگی آینده. عوامل مؤثر بر بازی اینگونه معرفی میشوند: سن: بازی با حرکات بدنی در نوزادی آغاز و تدریجاً در بزرگتر شدن جای خود را به ورزش میدهد. هوش: کودک باهوشتر بازیهای متنوعتر انجام میدهد و کمتر به یک نوع بازی میپردازد. افراد باهوشتر از بازیهای انفرادی لذت میبرند و معمولاً انرژی بدنی شدید صرف نمیکنند. جنسیت: تأثیر جنسیت در بازی از سن هشت سالگی آغاز میشود؛ در نزد پسران وسیلهای برای اثبات خود در برابر دیگران و برای دختران وسیلهای برای بودن با دیگران است. دختران بیشتر کلامی بازی میکنند، در حالی که پسران به فعالیتهای بدنی مشغولاند. دختران در بازی پرخاشگر نیستند، در حالی که پسران باهیجان و حرکات ماهیچهای بازی میکنند. پسران، اغلب در بازی تابع قانون و مقررات نیستند و بیشتر به نفع خود به بازی میپردازند. در حالی که دختران گرایش شدید به قوانین و آداب و رسوم دارند. همبازی و اسباببازی: کودکان تا پانزده ماهگی میل به بازی با همسالان ندارند و بیشتر انفرادی به بازی میپردازند. حدود نه تا سیزده ماهگی، اوج اشتغال به بازی انفرادی کودکان است. تدریجاً اختلافات کاهش مییابد و در سنین نوزده تا 25 ماهگی بازی با همسالان در کودک شکل میگیرد. تدریجاً با رشد اجتماعی کودک، همانندسازی و الگوپذیری در بازیهای کودک افزایش مییابد، و تا بلوغ ادامه دارد. نقش اسباببازی در زندگی کودکان کودکان بهکمک اسباببازیها بهطور غیرمستقیم آموزش میبینند و دنیای تازهای را برای خود میسازند. دنیایی که در آن اسباببازیهای ساده، خود را بهراحتی در اختیار شخصیتهای زاییدهی تخیل کودک میگذارند. اسباببازیها بایستی نیازهای اجتماعی، هوشی، عاطفی و جسمانی کودک را برآورده کند. رشد کودک در جریان پنج سال اول زندگی، بیش از هر دورهی سنی دیگر، به اسباببازیهایی که در دسترس او قرار میگیرد، وابسته است. انجمن فروشندگان اسباببازی بریتانیا هفت نوع بازی عمده که به رشد کودکان در زمینههای مختلف کمک میکند، مشخص کرده است: بازی اکتشافی: وقتی که کودکان از محیط اطرافشان آگاه میشوند، بهوسیلهی اسباببازیهایی که حواس مختلف را تحریک میکند به کاوش و اکتشاف میپردازند. بازی پرانرژی: کودکان با بازی، مهارتهای جسمانیشان را پرورش میدهند. اسباببازیهایی مثل دوچرخه و بازیهایی که با توپ انجام میشود، میتواند به این نوع بازیها کمک کند. بازی سازنده: در این بازی کودکان کشف میکنند که چگونه اشیا با همدیگر جور میشوند و میتوان آنها را به هم متصل کرد. قطعات و پازلها برای بازی سازنده مناسب هستند. بازی تقلیدی: این بازی فرایند مشاهده و سپس الگوبرداری از دیگران است و کمک میکند کودکان دربارهی رفتارهای اجتماعی بیاموزند. اسباببازیهایی مثل: تلفن، وسایل پختوپز و لباسهای محلی، باعث تقویت بازی اجرای نقش میشود. بازی اجتماعی: تعامل داشتن باعث رشد شناخت اجتماعی و مهارتهای اجتماعی میشود. این بازی بهوسیلهی اسباببازیهایی که بیش از یک کودک میتوانند با آن بازی کنند، تقویت میشود. بهعنوان مثال، بازیهای توپی گروهی، یا بادبادک هوا کردن. بازی وانمودی: این بازی تخیل را به کار میاندازد و کودک را حاکم دنیای تخیلیاش میکند. در این بازی، کودکان از اسباببازیهای متنوعی استفاده میکنند. بازی مهارتی: مهارتهای ذهنی و جسمانی کودک را افزایش میدهد. اسباببازیهایی مثل مجموعهی وسایل ساختنی و تکمیلکردنی که مستلزم توجه و تمرکز هستند، در این نوع بازی بهکار گرفته میشوند (عسگریزاده،1390، 215). نقش بازی در رشد اجتماعی کودکان از بُعد رشد اجتماعی، تعامل در بازی با دیگر کودکان، کودک را قادر میسازد تا تصورش را از خود و دیگران بهصورت عام رشد دهد. در بازیهای گروهی که دارای مقررات و قواعد است، بازیکن باید نقش دیگر بازیکنان را بداند و همچنین باید توانایی «برعهده گرفتن نقش دیگران» را در خود رشد و توسعه دهد، تا از طریق پیشبینی آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد، بتواند رفتار خود را با آن سازگار کند. کودک، شروع به ارزیابی تواناییهای خود در مقابل دیگران میکند و هویت یا تصور از خود را بهبود میبخشد. از طریق بازی کردن نقشهای مختلف بزرگسالان، مقررات اجتماعی و معیارهایی که رفتار بازیگر را تنظیم میکند، میآموزد. کودک در بازی با سایر کودکان، چگونگی ایجاد ارتباط با آنان را یاد میگیرد، دیگران را بهتر میشناسد و از خود نیز شناخت بهتری پیدا میکند. بازی، عواطف و احساسات کودک را بیدار میکند، در تقویت جسم و روح او تأثیر زیادی داشته و او را بهسوی زندگی اجتماعی و قبول مسئولیّتها راهنمایی میکند. کودک با بعضی از بازیها، مانند لباس پوشاندن به عروسک، غذا پختن، رنگآمیزی عکسها، جواب دادن به تلفن و... به تمرین نقش خود و مسئولیّتها در بزرگسالی مشغول میشود، موجب ارتباط کودک با محیط بیرون میشود و دنیای اجتماعی او را گسترش میدهد. همکاری و مشارکت کودک توسعه مییابد؛ با رعایت اصول و مقررات آشنا میشود؛ همانندسازی با بزرگسالان را میآموزد؛ با مفهوم سلسله مراتب آشنا شده و آن را رعایت میکند؛ رقابت را میآموزد و شکست را بهطور واقعی تجربه میکند؛ قدرت ابراز وجود پیدا میکند و از ترس و خجالت بیهوده، رها میشود. کودک با بازی، حمایت از افراد ضعیف را میآموزد؛ بهخصوص بازی جسمانی که سبب چالاکی و افزایش مهارت حرکتی و رشد تقویت سیستم عصبی کودک میشود. کودکان با تمرین زندگی آینده از طریق بازی و فراگیری روابط انسانی و اجتماعی و همکاری در گروههای بازی میتوانند رشد اجتماعی خود را تقویت کنند. رشد اخلاقی و معنوی به صورت پایبندی به نظم و مقررات، رعایت حقوق دیگران، کمک به دیگران، خیرخواهی و لذت بردن از خدمت به دیگران، از دیگر آثار بازی در کودکان است. کودکان، در سنین کم، بازیهای انفرادی را بیشتر مورد توجه قرار میدهند و حضور والدین را در این بازیها مهم میدانند، در حالی که با افزایش سن کودک، بازیها به شکل گروهی، قاعدهدار و همراه با نظم و احترام به حقوق دیگران انجام میشوند. عواقب محرومیت کودکان از بازی محرومیت از بازی، زیانبخش است و چهار پیامد عمده دارد که میتوان به صورت زیر آنها را عنوان کرد: * اگر تجربیات بازی طبیعی در طول زندگی کودک وجود نداشته باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که کودک رفتارهای بسیار خشونتآمیز و ضداجتماعی نشان دهد، صرفنظر از جنسیت، سن، وضعیت خانوادگی، تحصیلات و درآمد. * وقتی کودک دایماً از بازی محروم باشد، محرومیت حسی ادامه پیدا میکند . در همین ارتباط از امام صادق a چنین روایت شده که «کودک باید هفت سال اول بازی کند، در هفت سال دوم، باید خواندن و نوشتن بیاموزد، و در هفت سال سوم، مقررات زندگی و حلال و حرام زندگی را بگیرد.» همچنین حضرت علی aفرمودهاند: «فرزندت در هفت سال اول برگ خوشبویی است در ساقهی وجود درخت شما. در هفت سال دوم، خدمتگزار و مطیع و فرمانبردار شماست و در هفت سال سوم، یا دوست تو خواهد بود و یا دشمن تو شده است»(کریمیان،1381) . * آنها از نظر عاطفی و اجتماعی و عاطفی سرکوب شده، جلوی احساسات خود را میگیرند، آمیزش و معاشرت برای آنها سخت است، از تکالیف مدرسه عقب میمانند و خیلی زیاد در معرض خطر چاق شدن قرار میگیرند. * کالج پزشکی بایلور در سال 1997 گزارش کرده که کودکانی که بازی نمیکنند، رشد مغزشان بیست تا سی درصد کمتر از اندازهی متوسط رشد مغز در بچههای همسن و سال آنهاست. مطالعات مربوط به محرومیت از بازی روی گونههای دیگر ثابت کرده است که آثار آن واقعاً شدید است، بروز پرخاشگری و رفتارهای عجیب و غریب و از دستدادن قدرت یادگیری رفتارهای اجتماعی (وندنبرگ، 2001) . کلام آخر کودک از بازیهایی که خودش انتخاب میکند، بیشتر لذت میبرد و باید حق انتخاب را به وی داد. اسباببازی باید محرکی برای خلاقیت کودک باشد و او را به آفرینندگی و سازندگی سوق دهد و علاوه بر سرگرمی، پیام تازه برای کودک داشته باشد. کودک باید در انتخاب اسباببازی آزاد باشد. نباید فقط یک هدف برای استفاده داشته باشد، بلکه بایستی کودک تجربیات بسیاری را یکجا در آن تجربه کند تا کاربرد صحیح و کشف کردن را از طریق آن بیاموزد. کودکی که از ابتدا در یک فضای بسته زندگی کند و با نسخههای کلیشهای عوام تربیت شود، آیندهای جز افسردگی و پرخاشگری نخواهد داشت. همانگونه که گیاه به نور، آب و خاک قوی و مناسب برای رشد نیاز دارد، کودک نیز به آزادی، احترام و استقلال نسبی احتیاج مبرم دارد تا از این رهگذر به حقوق حقیقی خود دست یابد و به کمال برسد. منابع: -عسکریزاده، قاسم، روانشناسی بازی، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1390 -کریمیان، منصور، تولد و تربیت فرزند: نگاهی به معارف اهل بیت(ع)، تهران، فارابی، 1381 -VandenBerg, C.,VanRee, J., and Spruijt, B.(2001) Play deprivation decreases adult social behaviour. www. noldus. Com/ application/ neuroscie/ Vandenberg. Htm