کارشناس روانشناسی
امروزه، هر کشوری در برنامهریزیهایش برای آسایش و آرامش مردم، با مسألهی اوقات فراغت روبهرو است. داشتن این اوقات و نحوهی گذران آن، متأثر از عوامل مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هر جامعهای است. زنان هم تقریباً نیمی از افراد هر جامعهای را تشکیل میدهند. نیمهای که در دامن خود، نسلهای بعد را تربیت میکند. بنابراین، توجه به نیازمندیهای آنان بهخصوص نیازمندیهای فراغتی، تفریحی، ورزشی و حرکتی آنان دارای اهمیت بالایی است. وجود اوقات فراغت در زندگی انسانها و پر کردن و برنامهریزی مناسب برای گذران این اوقات، هر دو اهمیت بسیاری دارد؛ چون در نهایت باعث بهبود عملکرد فرد در دیگر عرصههای زندگیاش هم میشود. درست مثل خواب و استراحت که برای فعالیت و کار روزمره، بخش اجتنابناپذیر زندگی ماست. رضایت از گذران اوقات فراغت، یکی از عوامل اصلی اثرگذار در رضایت از زندگی است. از آنجایی که اضطراب، احساس گناه، بیاعتمادی به آینده و استرس، توانایی و کارآمدی انسان را بهطور چشمگیری کاهش میدهد؛ اوقات فراغت کوتاه و بلندمدت میتواند بسیار اثربخش بوده و در سلامت نسل آتی بسیار مفید باشد. بهخصوص در جامعهی ما که اکثریت آن را قشر جوان تشکیل میدهد و اوقات فراغت و ضرورت آرامش، استراحت و زمان تفریح برای همهی افراد جامعه، بهخصوص زنان، مثل مصرف غذا و هوا ضروری است. از دوران اوقات فراغت، بهعنوان دوران بازسازی یا تجدید قوا یاد میکنند. فراغت طبق نظر دومازیه «اوقات فراغت، مجموعه فعالیتهایی است که شخص پس از ارزشیابی از تعهدات و تکالیف شخصی، خانوادگی و اجتماعی خود، با میل و اشتیاق بهآن میپردازد و قصدش استراحت، تفریح، توسعهی دانش، بهکمال رساندن شخصیت خویش، بهظهور رساندن استعدادها و خلاقیتها و مشارکت آزادانه در اجتماع است.» فراغت، فعالیتهایی است که فرد بهرضایت خود برای تفریح، یا بهمنظور توسعه یا مشارکت اجتماعی داوطلبانه، بعد از آزاد شدن از الزامات شغلی، خانوادگی و اجتماعی بهآن میپردازد. چگونگی گذران اوقات فراغت، بازتابی از شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هر جامعه است که استفادهی مطلوب از این اوقات میتواند تأثیر درخور توجهی در بهبود کیفیت زندگی اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه داشته باشد. مسئولیتها و فعالیتهای مداومی مانند تربیت کودکان و انجام امور خانه باعث شده است که زنان در استفاده از این اوقات با محدودیتهای بیشماری مواجه باشند تا جایی که گاهی برای مدت طولانی از این اوقات صرفنظر میکنند. اوقات فراغت و نحوهی گذران آن، پس از انقلاب صنعتی و رشد صنایع و فناوری، توجه جامعهشناسان را برانگیخته و به موضوعی مهم در حوزهی جامعهشناسی بدل شده است. مفهوم زمان فراغت در برابر درگیریها و کار روزمره که اغلب عامل خستگی است، بهکار میرود. فراگیرشدن فرآیند صنعتی شدن در جوامع، باعث شده که بین ساعات کاری افراد و ساعات غیرکاریشان تفکیک ایجاد شود، بههمیندلیل هم در جوامع جدید امکانی بهنام اوقات فراغت در زندگی افراد ایجاد شده که به تجدید قوا و آمادگی برای شروع مجدد فعالیتهای کاری کمک زیادی میکند. گذران اوقات فراغت همانند هر فعالیت فردی و اجتماعی به محیط کالبدی که قابلیت برطرف کردن نیازهای فعالیتی و روانی آن را داشته باشد، نیاز دارد. مردم ژاپن برای بهبود کیفی زندگی، نسبت به مسایل مادی، ارزش بیشتری قایل هستند و مهمترین مسألهی زندگی، زنده ماندن و تهیهی لباس و غذا و غیره نیست، بلکه مسایل فراغتی جای آن را گرفته است. در سالهای اخیر هم اقدامات ارزشمندی برای صنعت گردشگری و اوقات فراغت مردم بهویژه افراد کمدرآمد انجام شده است. دهها هکتار زمین در محدودهی شهری به تفریحات مردم اختصاص داده شده است. این اماکن شامل جنگل، مسیرهای پیادهروی، پارکهای مجهز به وسایل ورزشی و چمنزارهاست. این محیطها علاوه بر کمک به محیط زیست و داشتن هوای سالم، به افراد در حفظ سلامت جسم و روحشان کمک میکند. وجود تجهیزات مربوط به کافینت بهعنوان امکاناتی جهت گذراندن اوقات فراغت هم میتواند مد نظر قرار بگیرد. کتابخانههای عمومی که خود مکانی برای گذران اوقات فراغت هستند، اگر مجهز به اینترنت باشند، میتوانند در غنیسازی اوقات فراغت قدمهای مؤثرتری بردارند. ایجاد تفریح و تفنن و دمیدن روحی تازه در بشر، با فراهمآوری کتابها و دیگر رسانهها بهمنظور بخشیدن آرامش و پرکردن اوقات فراغت بهطور سالم را میتوان در زمرهی اهداف کتابخانهی عمومی قرار داد . اوقات فراغت زنان عواملی که بر نوع انتخاب شیوهی گذران اوقات فراغت افراد تأثیر میگذارند، بسیار هستند. دستهی اول، عوامل مربوط به خود فرد هستند. اینکه فرد در چه مرحلهای از زندگی قرار دارد؟ چه نیازهایی دارد؟ علایق و نگرشهایش چیست؟ چه تواناییهایی دارد؟ دستهی دوم این عوامل به محیط و شرایطی مرتبط میشود که فرد در آنها قرار دارد. بافت اجتماعی که فرد نیز جزئی از آن است، زمانی که در اختیار دارد، و نیز شغل و درآمدش. دستهی سوم این عوامل نیز به موقعیتها و خدماتی که در اختیار فرد قرار دارند؛ از جمله منابع، تسهیلات، برنامهها، فعالیتها و نحوهی مدیریت آنها مربوط میشود. بهعنوان نمونه، افراد متأهل زمان کمتری را به فعالیتهای اوقات فراغت نسبت به افراد مجرد اختصاص میدهند، و زنان متأهل وقت کمتری نسبت به مردان متأهل بهعنوان اوقات فراغت دارند. شماری از کسانی که در زمینهی اوقات فراغت بر روی مسائل فمنیستی کار کردهاند، بهطور متقاعدکنندهای استدلال میکنند که اوقات فراغت برای مردان و زنان معنای متفاوتی دارد. بیشتر پژوهشهایی که در زمینهی اوقات فراغت انجام گرفته بازتاب تجربهی مردان در مورد اشکال و فعالیتهای اوقات فراغت است. رویکردهای فمینیستی در زمینهی تأثیر جنسیت بر فراغت، از رویکردهای طبقاتی پیروی میکنند و مالکیت و دسترسی به دارایی را محور کار خود قرار میدهند. نقش زنان در خانواده، بهخصوص اهمیتی که به فرزندزایی و پرورش فرزند داده میشود، موانعی در مقابل مشارکت مساوی دو جنس در فراغت قرار میدهد. پژوهشها نشان داده است که بسیاری از زنان از داشتن وقت آزاد و درگیر کردن خود در فعالیتهای اوقات فراغت احساس خوبی ندارند، و معمولاً گوش دادن به رادیو یا تماشای تلویزیون را با انجام کارهای اضافی خانه مانند اتو کشیدن، شست و شو یا کارهای بافتنی همراه میکنند. زنانی که برای ایجاد محیط مناسب خانه در تلاش هستند و از هیچ کوششی برای ایجاد آسایش همسران و فرزندان خود فروگذار نیستند، اوقات فراغت کمتری دارند. در منابع تاریخی ایران آمده است که در نظام اجتماعی تهران قدیم، زنان دارای نقش چندان فعالی در هیچ یک از امور نبودند و بههمینجهت، جای چندانی در تفریحات نداشتند و سهم و بهرهای از سرگرمیهای رایج نمیبردند و جز آن دسته از زنان که همراه با خانوادهی خود به زیارت اماکن متبرکه میرفتند، تقریباً بقیهی تفریحات جنبهای مردانه داشت؛ اما این نکته بهاین معنی نیست که زنان هیچگونه وسیلهی تفریحی نداشتند، بلکه آنها نیز دارای یک سری وسایل و امکاناتی برای برپا کردن ایام فراغت خود بودند که از آن جمله میتوان به برگزاری مجالس روضهخوانی زنانه در منزل، شرکت در مجالس روضهخوانی و مجالس قرائت قرآن و حدیث اشاره کرد که در تهران قدیم ابعاد گستردهای داشت. این شیوه امروزه هم در بسیاری از شهرهای مذهبی جزء برنامههای اوقات فراغت زنان است. فضاهای عمومی شهر، نیز جزء بخشهای گذران اوقات فراغت است. مهمترین علت تفاوت فضاهای فراغتی در شهرهای اسلامی با سایر شهرها، تأکید دین اسلام بر مسألهی جنسیت در فضاهای عمومی و رعایت اصل تفکیک جنسیتی و تعیین شرایط و ضوابط خاص برای حضور زنان و مردان در این فضاهاست. اسلام حضور زنان در فضاهای شهری و نیز فضاهای فراغتی را همراه با شرایط و ضوابط خاصی بدون مانع میداند. یکی از مهمترین این شرایط، رعایت پوشش اسلامی و تفکیک فضای زنانه از مردانه است. اصولاً جنسیت، یکی از اشکال بارز تمایزات اجتماعی است که به ناهمگونی و نابرابری در فراغت منتهی میشود. سه عامل کلیدی ارتقای سطح تحصیلات دانشگاهی، تغییر در الگوی مصرف و سبک زندگی و افزایش میزان اشتغال زنان، آنها را به سوی فضاهای عمومی سوق داده است. الگوهای فراغت دختران زنان شهری که از شکل انفعالی و درون خانگی بهشکل فعالانه و برون خانگی تغییر کرده است، اکنون دیگر محدود به استراحت در خانه، تماشای تلویزیون، ویدئو، ماهواره، مطالعهی کتاب و روزنامه نمیشود؛ بلکه ورزش، سینما، موزهها، پارکها و کافیشاپها و بهویژه مراکز خرید را نیز دربر میگیرد. آسیبهای اوقات فراغت بدون تردید، یکی از آسیبهای اجتماعی که طبقهی زنان را همواره در معرض سقوط اخلاقی قرار میدهد، وسایل ارتباط جمعی، ماهواره و اینترنت هستند. ازاینرو، برخی کارشناسان معتقدند در شرایط فعلی، برای کاستن یا از بین بردن ابعاد منفی اینترنت، استفاده از فیلترهای اطلاعاتی و تقویت شبکههای داخلی و راهاندازی شبکههای ویژهی زنان با انبوهی از اطلاعات مفید، سرگرمکننده و جذاب میتواند نقش بهسزایی در کاهش آلودگیهای فرهنگی و اطلاعاتی اینترنت بازی کند. یکی از مشکلات جوامع، فراهم آوردن امکانات مناسب برای تأمین نیازهای زنان، جهت گرایش به فعالیتهای تفریحیِ سالم در اوقات فراغت است. سالم نبودن محیطهای تفریحی و فقدان امکانات لازم برای سپری کردن اوقات فراغت زنان بهسادگی میتواند آنها را در معرض افراد سودجو قرار دهد. با توجه به این مسایل بهنظر میرسد که تشکیل سازمان یا گروهی برای بهبود اوضاع فراغتی زنان، میتواند نقش مؤثری در ارتقا و بهبود کیفیت زندگیشان داشته باشد، و برای چنین سازمانی نیاز به تشکیلات گسترده نیست. هر زن میتواند در حلقهی دوستان و خانواده برای تشکیل چنین گروهی اقدام کند.