دکترای معارف و تبلیغ
ویژگیهای خانوادهی برتر و شاخصهای آن
«خانواده» جامعهی کوچکی است که هستهی اولیهی آن را زن و شوهر تشکیل میدهند؛ کانونی مقدس که در سایهی پیوند زناشویی برای رفع نیازهای حیاتی و عاطفی انسان شکل میگیرد و با هدف عالی «تربیت شایستگان» رشد و تعالی مییابد. «خانوادهی برتر»، کوچکترین واحد اجتماعی است که با اندیشهای الهی شکل میگیرد و با ارکانی شایسته به ارزشی والا و ماندگار دست مییابد. آموزههای مذهبی این ارزش جاودان را در پرتو مال و اولاد نمیداند، چراکه «مال و فرزندان زینت زندگی دنیایند [و بس]» (کهف، آیهی41).
گاه زیادی مال و فرزند بهجای نجات باعث گرفتاری و عذاب افراد است. «و (فزونی) اموال و اولاد آنها تو را به شگفتی فرو نبرد. خدا میخواهد آنان را بهوسیلهی آن در زندگی دنیا عذاب کند و در حال کفر بمیرند» (توبه، آیهی 55). یا این ماندگاری را بهخاطر قدرت و زور نمیبیند؛ زیرا پیش از این کسانی بودهاند نیرومندتر و قویتر که بهخاطر ناسپاسی و کفران، کیفر دیدند و خود را بدعاقبت کردند. علاوه بر زر و زور، قوم و قبیله و یا خویش و عشیره نیز عامل جاودانگی به حساب نمیآید تا بگویند: «اموال و اولاد ما (از همه) بیشتر است (و این نشانهی علاقهی خدا به ماست) و ما هرگز مجازات نخواهیم شد» (سبأ، آیهی 35). زیرا این داشتهها بدون پشتوانههای فکری و معنوی، خود باعث لغزش به پرتگاه نیستی و نابودی میشود (همزه، آیهی3). آنچه در نمودار شخصیتی خانوادههای برتر بهعنوان شاخصهای تأثیرگذار مییابیم، ملاکهایی برجسته و بالنده است، که در این مقاله به آنها پرداخته خواهد شد.
اصالت خانوادگی
«اصالت ارزشمند پدران» و «دامان پاک مادران» دو بنیان تأثیرگذار در شخصیت فرزندان است که بهعنوان دو رکن نورآفرین در جسم و جان آنان به حساب میآید.« «اصلاب شامخه» و «ارحام مطهره» دو ویژگی والای اولیای الهی است که بنیان برکات فراوان در عرصهی بندگی و بالندگی آنان محسوب میشود» (فیروزآبادی، ص1). چنانکه امام حسین a در روز عاشورا، راز آزادگی خویش را دامنهای پاک و مردان صاحب غیرت که در پرتو آنها پرورش یافته، بیان فرمود.
ارزش شایان اصالت خانوادگی بدان حد است که امیرمؤمنان علی a به مالک اشتر توصیه میفرمایند که برای گزینش فرماندهان لشکر اسلام بر اصالت و شرافت خانوادگی آنان دقت کند و از «بیوتات صالحه» آنان را انتخاب کند. این تأکید و توصیه از آن روست که با مسئولیتپذیری انسانهای شریف و اصیل، آرامش مردم بیشتر، اعتماد سران کشور فراوانتر، ارزشمداری آنان چشمگیرتر و سرانجام آلوده نشدن به جاه و جیفهی دنیا کمتر و کمتر خواهد بود.
ویژگیهای شخصیتی اعضای خانواده برتر
ویژگیهای روحیـ شخصیتی ارکانی دارد که عبارتند از:
دین و ایمان: مجموعهی دلبستگیهای دینی و اعتقادات مذهبی که انسان منهای بینهایت را با نیرویی بهعلاوهی بینهایت، پیوند میدهد تا تمامی آفرینش را محضر خداوند، همهی آفریدهها را محصول خلقت و حکمت و مصلحت الهی بداند و خود را با ابدیت همسو و همسان سازد.
علم و دانش : دانش به آدمی بینش میبخشد و این دو باعث رفتار و روشی متمایز میشوند تا پدر و مادر از ظاهربینی و سادهانگاری به عمقنگری و واقعبینی برسند و در زندگی خویش تنها به مد و مدل و قیافه و قامت یا خوردن و خوابیدن بسنده نکنند. که این زندگی نوعی جهالت و غفلت مدرن و امروزی است که با دلمردگی و افسردگی همراه میشود و نشاط و شادکامی حقیقی را از انسان میرباید.
معنویت : راز و نیاز با خدای بینیاز، دعا و مناجات به درگاه مهربانی دلنواز و توبه و استغفار در پیشگاه پروردگاری بندهنواز، قطرهی وجود آدمی را به دریای بیکران متصل میکند و او را در تنگنای سختیها، سرحال و شاداب و پرامید و بانشاط میسازد.
تقوا: پرهیز و پروای بیشتر در زندگی باعث گرامیتر شدن در بندگی است، چنانکه قرآن با اشاره به آن میفرماید: «همانا گرامیترین شما نزد خداوند، باتقواترین شماست» (حجرات، آیهی13). خانوادهای که دل و دیده، فکر و عقیده و یا شکم و شهوت خویش را به قلهی پارسایی و پرهیز از زشتیها و پلشتیها برساند؛ بدون تردید آرامش و آسایش جسم و جان خود را با پاکی و تابناکی روح و روان پیوند داده و در زندگی خویش پادشاهی واقعی میکند.
ویژگیهای رفتاری خانواده برتر
ارکان برجستهی ویژگیهای رفتاری عبارتند از:
مدیریت ایدهآل: زن و شوهر در خانوادهی برتر با توجه به دانش، مهارت و اخلاق، خانه و خانواده را به بهترین شکل ممکن اداره میکنند، در چنین خانوادهای مرد مدیر لایق و کاردان، پرتلاش، قاطع و جدی در کار است، بهگونهای که هزینهی زندگی را از طریق حلال تأمین میکند. هدایت و حمایت اعضای خانواده را با توجه به ابدیت آنان عملی میسازد، چنانکه حضرت اسماعیل چنین بود (مریم، آیهی 55). او همواره خانوادهاش را به نماز و زکات فرمان میداد و همواره مورد رضایت پروردگارش بود و زن نیز در ایفای سه وظیفهی اصلی یعنی «شوهرداری»، «خانهداری» و «نقش مادری» نمونهای از اخلاقمداری، مهارت و دانش محوری است.
مدیریت برتر زن و شوهر، مانع آسیب یا آفت بر خانواده میشود که در زمان فقر و ناداری، عزلت و گمنامی یا جهل و نادانی، بندهی سربه زیر خداوند بودند؛ اما بههنگام ثروت و قدرت یا مقام و شهرت سر به عصیان و طغیان گذاشتند (مریم، آیهی59)؛ بهگونهای که نماز را تباه کردند، شهوت را پیروی کردند و مجازات گمراهی خود را دیدند.
مناسبات در روابط اسلامی: احترام متقابل، خوشاخلاقی، رعایت حقوق یکدیگر، حفظ حریم و پایبندی به عفاف و حیا، بردباری در سختی و مشکلات و تحمل یکدیگر ارمغانهای برتر اخلاقی ـ اجتماعی است که خانوادهای برتر فراهم میکند و خانه و خانواده را از بلای پیدا و پنهان دور میسازد.
شیوهی زندگی : بینش برتر زن و شوهر به آنان، شیوهی برتر میبخشد بهگونهای که در زندگی خویش حد و اندازه نگه میدارند، نعمت الهی را بیحساب و کتاب، مصرف و یا ضایع نمیسازند. امید بر دنیا و دلبستگیهای هستند و اسیر زرق و برق زندگی با دل سپردن به تجمل و نوعی بردگی نمیشوند. هرگز سراغ چشم و همچشمی، رقابت در بهرهمندیهای افزونتر در زندگی و یا کسب درآمدهای ناپاک دنیوی نمیروند و سعی در تکمیل و تکامل عبادات و بندگی دارند و از آنسو هیچگاه خود را از لذات مباح، پاک و شایسته زندگی محروم نمیکنند.
تربیت نسل صالح : بعد از جبران نواقص و تامین نیازها و تسکین یا دستیابی به آرامش و امنیت که دو رهاورد اولیهی ازدواج است، «تولید» سومین رهاورد ازدواج است یعنی بهوجودآوردن انسان یا بقای نسل تا فردا و فرداهای حیات خویش را زنده و بالنده بدانیم و در خانوادهی برتر، به «نسل صالح» دست یابیم. نسل صالح، نسلی است شایسته و نیکو، بهرهمند از عالیترین مراحل تکامل انسان و برتر از نظر عمل، اخلاق و ایمان. بهرهمندی از نسل صالح چنان اهمیتی دارد که امام سجاد a در دعای بیستوپنجم صحیفهی سجادیه درخواست این ویژگی را در ذُریّه و نسل خویش میکند و به خدای خود عرض میکند: «پروردگارا! بر من منت گذار، به این نعمت که فرزندانم را باقی بداری و آنها را برای من صالح گردانی و مرا بهوجود آنان بهرهمند و کامروا سازی.»
آموزههای دینی، فرزند را «رحمت» یا «نعمت» الهی دانسته و نیاز به آن را فطری میشمرد و برای دستیابی به آن، به حرکت و تلاش، یا دعا و درخواست توصیه و تأکید میکند. چنانکه در آیهی 47 سورهی فرقان دربارهی «عبادالرحمن» چنین میخوانیم: «کسانی که میگویند پروردگارا از همسران و فرزندان ما، مایهی روشنی چشم ما قرار ده و ما را پیشوای پرهیزگاران گردان.» «قره اعین» یا روشنی چشم، تحفهای است که باعث سرور و شادمانی دل و دیده و نشاط و شادابی خانه و خانواده میشود و امید به زندگی، عشق به حیات و هستی و سرانجام نگاه نویدبخش به فردا و فرداها را گسترش میبخشد. بینشی که جناب زکریا a با توجه به آن، از خدای خود فرزند پاکیزه طلب کرد (انبیاء، آیهی 90) و حضرت ابراهیم a نسل صالح و فرزند صالح خواست (صافات، آیهی 100).
شیوههای تربیتی موثر در خانواده برتر
تربیت فرزند، از مهمترین وظایف پدران و مادران از یک سو و مربیان و دلسوزان جامعه از سوی دیگر است. تربیت، بهمعنای شکوفا کردن استعدادهای درونی انسانها و هدایت غرایز نهفتهی آنان، بهسوی قلهی کمال و رستگاری است.
«پدر» و «مادر» بهعنوان دو رکن اساسی خانواده، بیشترین نقش را در تربیت فرزندان ایفا میکنند. بهویژه مادر که از زمان انعقاد نطفه تا دوران نوجوانی ارتباطی تنگاتنگ با کودک دارد و همانند یک معلم، مربی و الگوی رفتاری و گفتاری کودک بهحساب میآید. ازاینرو، مجموعهی خصلتها، اندیشهها، افکار و رفتار او بیشترین تأثیر را در ساختار شخصیتی یک نوجوان بهجای میگذارد. بهگونهای که پیشوایان عزیز ما انتقال ژنتیک یا وراثتی را در ظاهر چهره نیز گوشزد کردهاند و مادران خوشرو و خوشقلب را مربی برتر در تربیت فرزند دانستهاند. چنانکه دربارهی پدران نیز امام باقر a فرموده است: «اطفال در سایهی صلاحیت و شایستگی پدرانشان [از انحرافات] مصون میمانند» (بحارالانوار، ج68، ص236).
«تکریم شخصیت فرزندان» گامی موثر در جهت تربیت نسل است. در پرتو این مهم، فرزندان ما از احساسات حقارت و خودکمبینی با خودباختگی به اتکا و اعتماد بهنفس رو کرده، پاسخ به نیازهای عاطفی و شخصیتیشان داده شده و سرانجام بهرشد و شکوفایی مطلوبی دست مییابند. از جمله موارد تکریم، انتخاب نام نیک، گفتوگوی صمیمانه و نزدیک، سلام کردن و مهربانی شیرین و دلپذیر است. گاه بوسیدن، گاهی در آغوش کشیدن و موقعی اظهار علاقه با واژههای دلنشین و آهنگین باعث خودارزشمندی و خودباوری فرزندان گردیده و نگاه مثبت و معناداری به زندگی و لذتهای مربوط به آن فراهم میسازد. بدیهی است «اعتدال در محبت» و «رعایت مساوات بین فرزندان» تأثیر بهسزایی در دوری از تلاطمهای روحی ـ روانی و مصون ماندن از هر نوع انزوا و بدبینی خواهد داشت.
گامی دیگر در تربیت نسل صالح، «توجه به ارزشهای معنوی» در زندگی است؛ یعنی درک درست از جایگاه انسان در هستی و نگاه روشن به مبدأ و معاد. امام باقر a مراحل تربیت معنوی فرزندان را از خردسالی اینگونه بیان فرموند: «والدین باید در سهسالگی، کلمهی توحید (لااله الاالله) را به کودک یاد دهند. در چهاردهسالگی کلمهی رسالت (محمد رسولالله) را به او بیاموزند و در پایان پنجسالگی او را آزمایش کنند اگر راست و چپ را میشناسد، صورتش را بهسوی قبله متوجه ساخته و به او بگویند رو به قبله سجده کند. در ششسالگی اجزای نماز و رکوع و سجدهی صحیح را یادش دهند تا سن او به آخر سال هفتم برسد. در آنموقع به او بگویند: دستها و صورتش را بشوید و آنگاه به نماز بایستد» (طبرسی،1370، ص222).
عبادتهای تمرینی و دعا و نیایش کودک در پیشگاه خداوند، اثر فراوانی در روان طفل بهجای میگذارد. گرچه ممکن است او معنا و مفهوم الفاظ و عبادات را نفهمد ولی معنی توجه به خدا، راز و نیاز با پروردگار، استمداد از آن قدرت لایزال را متوجه خواهد شد. در پرتو این ارتباط، فرزند ما فردی امیدوار، متکی بهنفس، دارای هدف و آرمان، بهرهمند از تکیهگاهی مطمئن در دنیای پرشتاب امروزی، بهدور از خلأهای آرمانی و مفهومی در زندگی، بهرهمند از لذتهای معنوی و قدسی و مسلط بر احساس پوچی و بیهودگی خواهد بود که شیرینی ارزشهای معنوی در کام وجود خود احساس میکند و در سنگلاخهای نوجوانی و جوانی، پرامید و مطمئن به نیروهای غیبی و آسمانی مسیر زندگی خویش را میپیماید.
گفتنی است که در این گام، تربیت معنوی کودکان باید بهدور از تندی و خشونت باشد و همراه با مدارا، صبر و بردباری انجام شود که هنرمندی در این راه، ماندگاری ارزشهای دینی را صدچندان میسازد. چنانکه بهرهمندی از شعر، سرود، نقاشی، فیلم و نمایش و یا زبان شیرین و ملایم در بین کودکان، نوجوانان و جوانان طرفداران فراوانی دارد و همراهی سلیقه با ابزار دانش و تجربه آن هم بهصورت غیرمستقیم، شیرینی و دلنشینی فراوانی در عمق جان فرزندانمان مینشاند و تشویق آنان باعث استمرار فعالیتهای پسندیده میشود.
منابع:
-قرآن کریم.
- مجلسی، محمدباقر، (1414) بحارالانوار، بیروت، الوفا.
- فیروزآبادی، سیدمرتضی، (بی تا) فضائل الخمسه من الصحاح السته، تهران اسلامیه.
- طبرسی، (1370) مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی.