دکترای جامعهشناسی
«اینجانب در طول این جنگ، صحنههایى از مادران، خواهران و همسرانِ عزیز از دست داده، دیدهام که گمان ندارم در غیر این انقلاب نظیرى داشته باشد. این عظمت اسلام است که در چهرهی زنان انقلابى ما آشکار شده است و امروز بحمداللَّه آشکار است.» (امام خمینى قدس سره)
در 31 شهریور ماه سال 1359 در حالى که جمهورى اسلامى ایران پس از گذشت نزدیک به یک سال و اندى مبارزه علیه ظلم و استبداد در حال استقرار یافتن بود، به ناگاه مورد هجوم همسایهی غربى کشورمان عراق واقع شد که بر اساس فرصتطلبى و موقعیتسنجى بر آن بود تا خواستهاى جاهطلبانهی خود را از طریق جنگ ظالمانه و ناخواسته بر کشور، انقلاب و مردم ما تحمیل کند؛ جنگى که از هر حیث، چه امکانات و شرایط و نیز از جهات سیاسى، اقتصادى، اجتماعى و نظامى کاملاً نابرابر بود. البته انقلاب اسلامى که از بدو پیروزى تا آن زمان، همواره از جانب غرب و رهبرى آن بلوک یعنى آمریکا تحت فشارى شدید قرار داشت، آمادگى مقابله با چنین تجاوزى را نداشت. بهویژه اینکه در داخل کشور نیز جناحهاى وابسته به غرب با ایجاد هیاهوى تبلیغاتى و نیز درگیرىهاى نظامى در گوشه و کنار مملکت توان دولت نوپا را تضعیف کرده و رسیدگى به امور را براى مسئولان عملاً مشکل و دشوار مىساختند. از سوى دیگر نیروهاى نظامى کشور نیز به خاطر تبعات قهرى انقلاب و رویدادهاى پیاپى ناشى از سران فرصتطلب و خائنِ خود، هنوز مراحل بازسازى را بهطور کامل پشت سر ننهاده بودند و طبعاً در این شرایط، در آسیبپذیرى جدى به سر مىبردند که جنگ ناخواسته بر ما تحمیل گردید و حصر اقتصادى نیز بر مشکلات متعدد کشور افزود.
ارتش عراق که براساس محاسبات دقیق از وضیعت و شرایط داخلى و خارجى جمهورى اسلامى، فتح یک هفتهاى تهران را انتظار مىکشید، در روزهاى نخست تجاوز، بىآنکه با مانعى جدى در مرزها برخورد کند، گستاخانه به خاک ما هجوم آورده و همچنان به پیش مىراند تا آنجا که خود را پشت دروازههاى اهواز و خرمشهر دید و با مشاهدهی این وضعیت به تداوم تجاوز علاقهمندتر گردید. آن روز تمامى مردان و زنان سلحشور ایران اسلامى با حضور در صحنهی جنگ، حماسهاى فراموش ناشدنى را آفریدند و از آن پس بود که خلق حماسهها آغاز شد و سراسر جبههها آوردگاه تن و تانک بود. رویارویى عشق و ایمان با کفر و الحاد و عجیب آنکه در آن شرایط بهراستى نابرابر، تانک از مقابله با انسانهاى عاشق عاجز و ناتوان بود.
حضور ملت ایران در دفاع از میهن
حضور مردم ایران در مقابله با هجوم نظامى عراق از برگهاى زرین انقلاب و نظام مقدس جمهورى اسلامى است که هیچگاه از یادها فراموش نخواهد شد. در این میان حضور دلیرانه و خستگىناپذیر زنان در صحنهی دفاع مقدس به عنوان یکى از عناصر اجتماعى و بارز رقم خورد و اینان به حق در اداى دِین خود نسبت به اسلام و به انقلاب از هیچگونه یارى و مَدد مادى و معنوى استنکاف نورزیدند.
خطوط مقدم و رویارویى اصلى فیزیکى در میادین نبرد در قبضهی دلیرمردان رزمنده بود، ولى پشتیبانى و حمایت همه جانبهی زنان در خاکریزهاى عقبهی نیروهاى خودى و بر طرف نمودن نیازهاى آنان (اعم از لباس، غذا و...) نشاندهنده ثبات قدم و استقامت رزمندگان بود. داشتن روحیه و قوّت قلبِ رزمندگان در گرو حمایتهاى معنوى زنان خداجویى بود که در پشت جبهه، مشغولِ خدمت بودند و امام خمینى(ره) که حضور نیروهاى رزمنده در جبهههاى حق علیه باطل مرهون نفس مسیحایى او بود، در توصیف ایثار جان و تجلّى شهادتطلبى زنان در طول هشت سال دفاع مقدس مىفرمود: «زنها به من مىگویند: شما دعا کنید که ما شهید بشویم. بعضى از زنها مىآمدند اینجا مىگفتند که شما اجازه بدهید ما برویم کردستان در آنجا جنگ بکنیم و من گفتم: نه، صلاح نیست، ملّت و ارتش کار را انجام مىدهند...این یک تحولى بود که در صدر اسلام بین مسلمین حاصل شده بود که شهادت را براى خودشان فوز مىدانستند» (صحیفهی نور، ج 9، ص 242).
وجوب دفاع زن و مرد از میهن از نظر فقها
حضور زنان در عرصههاى گوناگونِ جنگ تحمیلى داراى جلوههاى متفاوتى بود که هر کدام از آنان حکایتى شنیدنى و به یاد ماندنى از آن دوران پرخاطره است. در میان تمامى فقها این مسأله جارى است که در برابر تهاجم دشمن، بر همه واجب است که به دفاع برخیزند و احدى در این مسأله نظر مخالفى را ابراز نکرده است. حضرت امام خمینى (ره) در کتاب «تحریرالوسیله» مىنویسد: «هرگاه دشمنى بر سرزمینهاى مسلمین و یا به مرزهاى آنها حمله آورد که ترس از بین بردن اصل اسلام و جامعه اسلامى از آن برود، بر همهی مسلمین (زن و مرد) واجب است با هر وسیلهی ممکن به دفاع برخیزند و در این راه از بذل مال و جان دریغ نکنند» (تحریرالوسیله، ج 1، ص 485).
علماى قبل از امام(ره) نیز بر این مهم صحه گذاشتهاند، مثلاً علامه حلى(ره) در کتاب «قواعد» خود در آغاز بحث جهاد مىفرماید: «و چنانچه کفار بر سرزمین اسلام حملهور شوند، بر هر فرد نیرومندى واجب است که با آنها جنگ کند حتى بردگان و زنان و ممنوعیت از بردگان در صورت نیاز به آنان برداشته مىشود.» زنان مسلمان ما در برابر تسلیم شدن مقابل این فتاوا بىصبرانه در انتظار خدمتگذارى لحظهشمارى میکردند و در راه خود هرگز درنگ نمیکرند.
کیفیت حضور زنان در جنگ
کیفیت حضور زنان به دو شکل، مستقیم و غیرمستقیم، در این دوران خلاصه مىگردد. در شکل مستقیم، گرچه زنان از حضور در صحنه و خط مقدم معاف بودند ولى با شروع جنگ شهرها و حملات موشکى، حالت تدافعى همگان خصوصاً زنها بیشتر گردید، چون در این رزم بىامان از سوى ارتش عراق مورد حملهی موشکى واقع شده بودند. حتى در اوایل جنگ، این زنان شیردل خرمشهر و سوسنگرد و هویزه بودند که در هجوم ناجوانمردانهی دشمن در کنار مردان خود قدم به قدم با بعثىها درگیر شدند و در عقب راندن دشمن از جان خویش هم مایه نهادند. در شکل غیرمستقیم، زنان حکایت 70 مَن مثنوى دارند که چگونه با کارهاى خدماتى و پشتیبانى خود در عقبه، موجبات دلگرمى رزمندگان را فراهم نمودند. امام این حضور غیرمستقیم را که از حضور مستقیم ذرهاى ارزش آن کمتر نبود، بارها متذکّر مىشدند. بیان تجلى ایثار در راه انقلاب و امام تداومگر گذر زمان در برابر هر گونه تجاوز از سوى دشمنان است.
از جملهی خدمات این مرحلهی زنان؛ مىتوان به ایثار فرزندان خود در راه حیثیت و اصلاح جامعه نام برد. چه بسیار مادران سلحشورى بودند که با تربیت اولاد صالح و معرفى آنان به مراکز بسیج جهت اعزام به جبهه قوت قلب مسئولین جنگ را سبب مىشدند. امام (ره) این صحنه را اینگونه بیان مىکردند: «خدا مىداند در طول تاریخ مثل این مادرها ما نداشتیم، الاّ کم که فرزندانش کشته بشوند و بعد بیاید بگوید که نه، من افتخار مىکنم. بعضى از جوانها به من مىگفتند که این مادرها ما را گرم نگه داشتهاند. عکسالعمل این مادرهاى جوان مرده ما را زنده نگه داشته و گرم نگه داشته براى اینکه اینها هستند که به ما شجاعت میدهند. اینها هستند که ما را تشویق مىکنند» (صحیفهی نور، ج 2، ص 271).
زنانی که همسرانشان را به میدان نبرد فرستادند
جلوهی دیگر ایثار زنان، ایثار همسران محبوب خود بوده است که بهترین و اصلىترین تعلق خویش که همسر باشد را با تمام مشکلات و دلبستگىها تشویق و ترغیب به حضور در میادین جنگ میکردند تا آنجا که امام (ره) زبان به مدح آنان گشوده و مىفرماید: «کجا ما از زنان، آن قدرت و عظمت را دیده بودیم که امروز داریم از مادران شهید مىبینیم؟ کجا ما از زنان جوان آن فداکارى را دیده بودیم که در دوران جنگ دیدیم، آنان همسران محبوبشان را به میدانهاى جنگ مىفرستادند و راز عفت و امانت آنها را حفظ مىکردند تا آنها با خاطر آسوده در میدانها باشند» (سخنرانى امام خمینی(ره) در تاریخ 26/9/61).
حضور تاریخی زنان در جبهههای جنگ
زنان ما نه در این برهه که در دورههاى تاریخى متعددى، اینگونه درخشیدند که دوست و دشمن بدان معترف هستند. هنوز تاریخ هجوم مغول و فعالیت زنان مسلمان و حضور اصیل آنان در صحنههاى سیاسى عصر مشروطیت، جنبش تنباکو و انقلاب اسلامى را فراموش نکرده است و در یک کلام حضور مردان خداجو و شهادتطلب از دامن چنین زنان و مادرانى بوده است که به صحنهی مبارزه راه یافتهاند؛ بنابراین هیچ صحنهاى از تاریخ مبارزات اسلامى نبوده مگر اینکه زنان مسلمان در آن نقش بهسزایى را داشتهاند.
ستادهاى پشتیبانى دوران جنگ که رفع نیازمندىهاى رزمندگان خطوط مقدم را بر عهده داشتند، عمده نیروهایشان را زنان متدین و مبارز تشکیل مىدادند. تهیهی مایحتاج جبههها از عمدهترین فعالیتهاى این ستادها بهحساب مىآمد. اینان شبانهروز بدون چشمداشت به کمترین مواهب مادى، خدماتى تحسین برانگیز را ارایه مىدادند. لباس، کفش، طلا و جورابهاى بافتنى این زنان در جبههها رنگ و قیمتى دیگر داشت.
زنان در بسیجهای مقاومت
از فعالیتهاى دیگر زنان مسلمان ایرانی، حضور آنان در بسیجهاى مقاومت و شرکت در اردوهاى بسیج است که بازتاب جهانى از خویش بر جاى مىنهد. حضور اینان نشاندهندهی روح مبارزه و ایثار و شجاعتى بود که مىخواست به زنان جهان و ابرقدرتها اثبات کند که زنان ایرانى به برکت انقلاب اسلامى هویتى دگر یافتهاند که بیانگر شخصیت وجودى آنان است. بیمارستانها و پستهاى امدادى و پرستارهاى مجروحین جنگ از جلوهی بارز دیگر حضور غیرمستقیم زنان مسلمان در میادین جنگ بوده است که با خدمات و فعالیتهاى جدى خود در محضر مجروحین و جانبازان، موجبات بالا بردن روحیّهی رزمندگان مىشدند. نقش زنان در طول دفاع مقدس حاکى از مشارکت جدى آنان بود که دوش بهدوش مردان و رزمندگان در صحنههاى مقدس حضور مىیافتند و از انقلاب و ارزشهاى آن با تمام وجود خود پاسدارى مىکردند. به گواهى تاریخ در صفحات پر افتخار ملتها این زنان باغیرت و امانتدار بودند که در حریم مقدس و پاکى طریقشان ثابت مانده و تمام امید و آرزوهایشان را به آنچه مصلحت ملت و مکتبشان بوده پیوند زده و سعادت واقعى را جستهاند. در تحلیل حضور زنان مهمترین نکته این است که باید در کلیهی برنامهها، مسألهی گسترش نفوذ قدرت اسلام در تمامى ابعاد حیات و بالا رفتن نسبت تأثیر در تغییر موضوعات و همچنین در پیدایش موضوعات جدید در جهان اصل قرار گیرد.
الگوی زنان در دفاع مقدس، فاطمه زهرا (س)
بالاترین الگوى رفتارى زنان در هشت سال دفاع مقدس، حضرت زهرا(س) بود؛ او که در تمام زندگیش، پیروى و حمایت از ولایت مشهود بود. زمانى که جنگ تهاجمى اسلام علیه کفار واقع گردید، حضرت بهعنوان بهترین پرَستار و لجستیک، ایفاى وظیفه میکردند و هنگامى که جنگ حالت تدافعى پیدا مىکرد، خودشان را سپر مولایش، على بن ابى طالب (ع) میکردند. حتى با وجود حضور على(ع) در خانه، هنگامى که وجود مبارک ایشان مورد حملهی دشمن قرار گرفت، ایشان به پشت در آمدند و از شدت درد از هوش رفتند و پس از آنکه به هوش آمدند، به محض اینکه مشاهده کردند ولى اعظم خدا را به طرف مسجد مىبرند تا آخرین رمقشان از مقام ولایت دفاع کردند. این امر نشانگر این بود که حضرت فاطمه (س) حیات گرانقدر خود را صرف حمایت از مقام ولایت میکردند. بنابراین نقش زن در تمامى صحنههاى سیاسى و اجتماعى خصوصاً دفاع مقدس بیانگر جلوههاى تاریخى در نقش اول آنان در تحولات اجتماعى و در نهضتهاى اسلامى معاصر و همدوشى زنان و مردان در تمامى صحنههاى درگیرى با اجانب بوده است.
حسن ختام
امام خمینى پیرامون نقش زنان در صحنههاى انقلاب و دفاع مقدس مىفرماید: «زنان حق بیشترى از مردان دارند. زنان مردان شجاع را در دامان خود بزرگ مىکنند. اگر زنان شجاع و انسانساز از ملتها گرفته شوند، ملتها به شکست و انحطاط کشیده مىشوند» (صحیفهی نور، ج 5، ص 153). آثار دلاورىها و پیروزى رزمندگان حکایت از حضور فعالانهی زنهاى دلاور و سلحشورى است که گام به گام در لحظهلحظهی جنگ، شرکت کرده و موجبات برکت و روزى رزمندگان در عملیاتهاى مختلف گردیدند و چه زیبا سرود امام خمینى (ره) پیرامون فداکارى و مقاومت زنان در جنگ تحمیلى که: «...مقاومت و فداکارى زنان بزرگ در جنگ تحمیلى آنقدر اعجابآمیز است که قلم و بیان از ذکر آن عاجز، بلکه شرمسار است. به اعتقاد من بخش مهم محیط گرم و پرشور جنگ مربوط به جمعیت فکرى خواهران است و اگر زنان ما، در این حال و هواى فکرى نبودند نیمى از این شور وجود نداشت.»
منبع:
- امام خمینی، روحالله (1371) تحریرالوسیله، دفتر انتشارات اسلامی.
- امام خمینی، روحالله (1373) صحیفهی نور، قم، دفتر حفظ و نشر آثار امام خمینی.