کارشناسارشد زبان عربیISC
بررسی سریالهای عربی ماه رمضان
قبل از هجوم گسترده ماهوارهها به درون خانههای عربی، ویژگی اساسی ماه رمضان در تلویزیونهای عربی، سریال و مسابقاتی بود، که از مضامین پربار ماه رمضان و اعمال آن برخوردار بود و به همین دلیل سریالهایی مانند: «الصیام الصیام»، «الشهد و الدموع» و «لیالی حلمیه» و ... با نام ماه رمضان عجین شد. خانم ابوالحسن، دبیر انجمن زنان و همچنین دبیر حزب آزادی و عدالت در قاهره و دکتر رشتهی پژوهش برنامه و فرهنگ رسانهی کودک است. وی از جمله نقادانی است که به قول خودش با «بیرحمی» به نقد رسانههای عربی میپردازد و سریالهای ماه رمضان در کشورهای عربی را با یک جمله بهخوبی توصیف میکند: «سریالهای ماه رمضان، تهی، همراه با فقر فنی، و بازار تبلیغاتی و سیاهنمایی سیمای زن است!» (ابوالحسن، 2005، 38) دکتر ابوالحسن میگوید رسانههای عربی، ضعیف شدهاند و از ساخت برنامهای دربارهی معنویات عاجزند. رمضان ماه مراقبت است و مردم میکوشند به جنبهی معنوی بپردازند. اگر تلویزیون به این روحیه کمک کنند و معنویت را بیدار نگه دارند، میتوانند تاثیری عمیق بر مخاطب بگذارد. محتوای برخی سریالهای رمضان برای نوجوانان نامناسب است. در بسیاری از صحنهها، برای پیش بردن مقصود از دروغ و گناه استفاده میشود. برای تشویق نوجوانان به روزه گرفتن به عنوان یک وظیفهی شرعی و انسانی توجه نمیکند. «جایگاه خانواده در دین و فرهنگ ما بسیار مهم است و سلامت جسمی، روحی و معنوی جامعه مرهون زنان سالم و آرام است، رسانههای عربی باید برای تثبیت جایگاه خانواده، تلاش کنند و با برنامههای پوچ، بنیان خانواده را سست نکنند.» (ابوالحسن، 2005، 40) روزه عملی برای نشان دادن بندگی است و باعث رشد و تعالی انسان میشود. اگر کسی بتواند خوردن و آشامیدن خود را کنترل کند، به یقین بر دیگر نیازهای خود نیز فائق خواهد شد و میتواند بر نفس خود مسلط شود. رسانهها میتوانند با استفاده از سریال، تصویر زیبای ماه رمضان را برای نوجوانان زیباتر کنند. سریالهای عربی ماه رمضان صفت ناپسند اسراف را نشر میدهد و بر جوانان تأثیر سلبی میگذارد. برنامهها اصلاً با فرهنگ قناعت ماه رمضان، همخوانی ندارد. سفرههای ملون افطار در سریالها شکمپرستی را ترویج میدهد، در حالی که یکی از عبادتهای مهم در ماه رمضان تفکر است و تفکر و تأمل، با بطن فارغ میسر میشود که در پی آن آرامش بر نفس حاکم میشود. (سالم، 2005، 51)
گاهی نیز سریالها عمیقاً غمگین است و ماه خدا و عبادت نیز، تأثیری در گشایش مشکلات ندارد و ناخودآگاه این القا را به مخاطب میکند که رمضان و عبادت فایدهای در زندگی ندارد. مخاطب نیز غرق در غصههای سریال میشود که فرصتی برای فکر به معنویات نمیبیند. «نباید معنویات را با سختیها همراه کرد که اینگونه دریافته شود عبادت فقط در زمان سختی، کارآیی دارد؛ اما این امر که بندگی خدا، باعث آرامش در سختیها و غلبه بر مشکلات میشود، امری انکارناپذیر است» (ابوالحسن، 2012، 22). سریالهای عربی کیفیتی برای تأثیرگذاری بر باورهای دینی مردم ندارد و بر وضعیت فکری و روحی، تأثیر بدی میگذارد. در حالی که سریالهای ماه رمضان باید با پویایی همراه باشد و باورهای مذهبی و تأثیر آن بر روی زندگی را نشان دهد و اثبات کند که قلب مسلمان در مواجه با مشکلات به خدا تکیه دارد و ناراحتیهای روزانه، بر او کارگر نیست، نه اینکه همراه با مشکلات به جزع فزع بپردازد. اقدام به خودکشی زنان در برخی سریالها، واقعاً چهرهی زن مسلمان را سیاه و زشت نشان میدهد. امروز نه تنها یک کلمه هم دربارهی قرآن در این سریالها شنیده نمیشود، بلکه کپیبرداری مفهوم و قالب کلی سریالها از سریالهای خارجی، کمترین نشانههای اسلام را نابود کرده است. شخصیتهای سریال، اصلاً به نماز و قرآن توجه ندارند. اصلاً تعجب میکنم که چرا این سریالها را سریال مخصوص رمضان نامیدهاند؟ موضوعات سریالهایی که در ماه رمضان و در ساعات طلایی بعد از افطار پخش میشود با موضوع خیانت و یا خشونت است و تکرار این موضوع قبح این رذایل را میشکند . مانند عادیسازی روابط نامحرم در رسانههای مسلمان جایز نیست و نیاز به بازنگری دارد . برنامهسازان باید سعی کنند با تولیدات خود، مخاطبان را با موضوعات دینی و مذهبی آشنا کنند. اطلاعرسانی دقیق و صحیح، آگاهسازی، هدایت افکار عمومی نسبت به واقعیات موجود در جامعه وظیفهی مهم رسانههاست و نمایش مباحث خلاف واقع، نه تنها باعث گمراهی میشود، بلکه صدمات جبرانناپذیری به جامعهی اسلامی وارد میکند. در بسیاری از موارد مردم با پیگیری این سریالهای بیمحتوا، از خواندن نماز تراویح و دیگر مستحبات رمضان غافل شده و پس از پایان ماه رمضان، متوجه میشوند که فرصتی را از دست دادهاند و به جای آن، بسیاری از ضدارزشها را فرا گرفتهاند. استفاده از گریم خفیف در چهرهی نمایندهی زن مسلمان، نشان دادن چهرهای خشن و بیمنطق از مرد مسلمان، و نشان دادن چهرهی زن روشنفکر با آرایش و لباس نامناسب، بدترین ضربهی سریالهای رمضان است.
خانم دکتر صفوت عالم، استاد دانشکدهی رسانهی قاهره میگوید: «موضوعات سریالها پر از خیانت و کینه و روابط غیرشرعی است، موضوعاتی که در هر زمان برای خانوادهی مسلمان مناسب نیست، تا چه رسد در ماه رمضان باشد. بسیار متعجب شدیم که خانم بازیگری، با دامن شلواری بسیار کوتاه ظاهر شده بود!» (امین، 2012 ،21) این اغراقها، که برای جاذبهدار کردن مجموعههای تلویزیونی، ضربههای سنگینی به اعتقادات جوانان و روابط عاطفی و مثبت میان فرزندان و والدین آنها وارد میکند. وجود احترام متقابل میان فرزندان و پدران و مادران و حفظ حرمت والدین در هر شرایطی، از سنتهای مثبت و مورد سفارش دین است و به هیچوجه نباید آن را شکست. مهمتر آنکه رسانه باید با تکیه بر واقعیتهای جامعه به مطرح کردن و نقد آنها بپردازد، نه آنکه با تکیه بر تخیلات و ناهنجاریها با رنگ و لعابهای تبلیغاتی باعث تعمیم آن شود. سریالها روحانیت و معنویت ندارد و به سبب سرعت تولید از نظر فنی هم بیکیفیت است. سریالهای طنز بسیار مبتذل است و یکی از دیگری ضعیفتر است تا جایی که به بیشرمی میانجامد، برنامههای مذهبی باکیفیت هم، در وقت بدی پخش میشود، مانند قبل از افطار یا قبل از نماز صبح که در بیشتر منازل اوج کار است. در میان سریالها تبلیغات زیاد است. حامیان اصلی سریالهای ماه رمضان شرکتهای یهودی هستند که انواع مارکهای خوراکی و لوازم آرایش و دیگر کالاها را تبلیغ میکنند. بیشتر این تبلیغات، مستقیماً زن مسلمان چه در جهان و چه در کشورهای عربی و چه در کشورهای آسیای میانه را هدف قرار داده است. منال ابوالحسن با اشاره به حدیث پیامبر، توضیح میدهد: «پیامبر فرمودند: «علیکم بالتقوی» بنابراین ماه رمضان ماه تقوا باید باشد. دیدن زنان بیحجاب، دور از تقوی و شأن مسلمان است. نقش اصلی سریالها، زن است و صحنههایی که زن در آن ایفای نقش میکند، دهها برابر مرد است. زنان بیحجاب دائماً در حال بازاریابی و تبلیغ برای شرکتها هستند. مردان جوانی که در سریالهای ماه رمضان، مطرح میشوند که تنها معیار و ملاکشان، زیبایی ظاهری زن است. آیا این بزرگترین توهین به زن مسلمان نیست؟» (سید، 2005، 45). البته کار سریالها فقط منحصر به توهین به زن نیست، بلکه رواج مصرفگرایی نیز از مهمترین وظایفشان است. جدا از تبلیغ بیحد و حصر برای کالاهای مصرفی صهیونیستها که شامل انواع خوراکیها و لوازم آرایش انواع لباسهای خواب، شب و اسپورت است، آگاهانه و یا ناآگاهانه، باورهای زن مسلمان را به چالش میکشد و کاملاً برعکس آن عمل میکند. اختلاط با نامحرمان یکی از این موارد است. زن شبانهروز مشغول عرضه کردن خود است؛ اما در رفتار با مرد دقت دارد و مرد نیز با اینکه عاشق زنی بیحجاب است، خوددار است. این امر بزرگترین ضربه به اسلام است، زیرا در ورای خود این باور را القا میکند که اسلام پدران ما که روابط دختران را با نامحرمان محدود میکرد، خطا کرده است! تماس زنان در این سریالها با مردان عادی است و نه زن تحریک میشود و نه مرد و این امر کاملاً عادی جلوه داده میشود. زنی که در این فیلم به ابزاری برای تبلیغ تبدیل شده است، با احترامی کاذب از جانب مردان فریب میخورد. هیچگاه عقل و فهم و درک او تحسین نمیشود در عوض زیبایی ساختگی او در خیابان توسط نامحرمان ستوده میشود و زن با همین حرفها خوشحال میشود و در قلبش شادی بر پا میشود. در بیشتر موارد این زنان حتی یک کتاب هم نمیخوانند! سریالها بهجای اینکه اسراف را نکوهش کند و با سادهزیستی، فرهنگ رمضان را تبلیغ کند، برعکس مردم را به خرید بیهوده، سوق میدهد. کالاهای بیمصرفی پس از نمایش در سریالهای ماه رمضان، به سرعت به فروش میرود، در حالی که اصلاً لازمهی زندگی نبوده است (امین، 2012، 40). نگاه نقادانه به سریالهای رمضان، این پرسش را در میان خوانندگان بهوجود میآورد که تا کی این سریالها، فقط باعث پر کردن جیب ذینفعان و خالی ماندن توشهی روزهداران میشود؟ و حرمت این ماه عظیم چه میشود؟ منابع: - ابوالحسن، منال، (2005) مسلسلات رمضان، سوق اعلانیه و تشویه صوره المرأه! مجلـــه الزهور، مجله نسائیه تقرؤها کل الاسره، شرکه النیل للإعلام والنشر المحدوده، مصر، العدد 62. - ابوالحسن، منال، (2012) واقع ام ابتذال، مجلـــه الزهور، مجله نسائیه تقرؤها کل الاسره، شرکه النیل للإعلام والنشر المحدوده، مصر، العدد 141. - امین، منی، (2012) رمضان فی الاجازه... اغتنم الفرصه، مجلـــّه الزهور، مجله نسائیه تقرؤها کل الاسره، شرکه النیل للإعلام والنشر المحدوده، مصر، العدد 104. - سالم، سهام، (2005) لاتسرفوا فی شهر الکریم، مجلـــه الزهور، مجله نسائیه تقرؤها کل الاسره، شرکه النیل للإعلام والنشر المحدوده، مصر، العدد 62. - سید، صفاء، (2005) أفسدت وقار شهر الکریم، مجلـــه الزهور، مجله نسائیه تقرؤها کل الاسره،شرکه النیل للإعلام والنشر المحدوده، مصر، العدد 62.