کارشناس ارشد تفسیر و علوم قرآن
نگاهی به اهمیّت مشورت در اسلام
اغلب انسانها به دنبال این هستند که آنچه انجام میدهند کامل و بدون نقص باشد. یکی از راههایی که جهت وصول به این هدف، مورد سفارش قرار گرفته، مشورت است. آیهی 159 سورهی آلعمران موضوع شورا را در اسلام معیّن میکند. شورا در نحوهی اجرای امور دینى است، نه در اصول و احکام. نمیتوان آنچه را از جانب خدا تعیین شده با مشورت از بین برد و یا تغییر داد. اگر اصول و احکام با شورا تعیین شود، موجب تحریف و لغو دین میشود. شورا براى یافتن راه اصلح است؛ خواه اکثریت صلاح بداند یا نه؛ مثلاً آنگاه که رئیس مسلمین پس از شورا کاری را به صلاح دید، نمیتوان به عذر اینکه اکثریت صلاح نمیدانند از آن چشمپوشی کرد.
دربارهی خلافت و تعیین جانشینى رسول خدا h اگر نصّى و تعیینى در میان نبود، خلافت باید مورد شورا واقع میشد؛ ولى به موجب ادلّهی قاطعه، خلافت مثل نبوّت منصب خدایى است. همانطور که مردم حق انتخاب پیغمبر ندارند، حق انتخاب جانشین پیامبر را هم ندارند.
رسول اکرم h دربارهی لزوم مشورت میفرمایند: «اگر امرى بر تو مشکل شد بپرس و خجالت مکش و مشورت کن. سپس اجتهاد کن که خداوند اگر صدق در تو بیند، تو را موفّق مىکند؛ و اگر امر بر تو مشتبه شد، بایست تا آن که ثابتش کنى؛ یا جریان را براى من بنویس و از هواى نفس دورى کن که هوا، مردم بد عاقبت را بهسوى آتش میکشد و تا میتوانى با مردم مدارا کن» (ابنابیزینب، 1362، 41) .
ویژگیهای مشاور
تنها کسی که به تمام امور و ابعاد انسان آگاه است، خداوند است. امام صادق a میفرمایند: «هر گاه یکى از شما بخواهد کار مهمّى انجام دهد، در این صورت با هیچ یک از مردم دربارهی آن مشورت و نظرخواهى نکند، تا با خداوند -تبارک و تعالى- مشاوره کند. نخست از خداوند –متعال- درخواست کند که خیر او را در آن کار پیش آورد و کارش را درست کند؛ یا کلمه «استخیر اللَّه» را بگوید و اگر «برحمته» را نیز اضافه کند، بهتر است. آنگاه با دیگران به مشاوره پردازد؛ و هر گاه شخص با مشاورهی خداوند -تبارک و تعالى- کارش را آغاز کند، خداوند نیز خیر او را بر زبان هر یک از مردم که طرف مشورت او قرار گیرد، جارى خواهد ساخت» (ابنبابویه، 1367، ج2، ص289) .
کسی که به دیگران مشورت میدهد باید فردی صالح باشد. پیامبر h میفرمایند: «ناامید نبود آن بنده که طلب خیر کند، و پشیمان نباشد آن بنده که مشورت با صالحان کند» (قضاعی، 1361، 334) . امام صادق a نیز در اهمیت خود فرد میفرمایند: «دل خود را دوست خود فرض کن و از آن معالجهی خود را بخواه، و در کار دین و دنیا از او مشورت بجو» (ابنبابویه، 1367) .
قرآن انجام کارها با مشورت را یکى از نشانههاى اصلى اهل ایمان مىشمرد و آن را در ردیف نماز و زکات قرار مىدهد و مىفرماید: «کسانى که دعوت پروردگارشان را پذیرفتند و نماز را برپا داشته و کارهایشان به طریق مشورت، در میان آنها صورت مىگیرد، از آنچه به آنها روزى دادهایم، انفاق مىکنند» (شوری/38 ). علاوه بر این، خداوند به پیامبر اسلام نیز با صراحت دستور مىدهد که با مؤمنان در امور مهم مشورت کند، هر چند آن حضرت علاوه بر ارتباط مستقیم با عالم وحى، از نظر عقلانى مافوق افراد بشر بود. با این حال، خداوند به ایشان مىفرماید: «به (برکت) رحمت الهى، در برابر آنان [مردم] نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراکنده مىشدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن! اما هنگامى که تصمیم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد» (آل عمران/159) .
امیرالمؤمنین a نیز میفرمایند: «طرف مشورت انسان باید چهار صفت داشته باشد؛ نخست: ناصح و خیرخواه باشد و تلاش لازم را در تشخیص حق انجام دهد؛ دوم: قلبى پر از مهر و محبت داشته و از اعماق روح، خواهان پیروزى و سعادت مشورتکننده باشد؛ سوم: عالم باشد و تمام جوانب مطلب را ببیند و مسائل مهم را دقیق تحلیل کند و نتایج آن را مورد بررسى قرار دهد؛ چهارم: داراى تجربهی کافى در مسائل مهم فردى و اجتماعى باشد؛ علاوه بر عقل نظرى، داراى عقل عملى نیز باشد» (مکارم شیرازی،1374، ج 2، ص360).
امام صادق a میفرمایند: «شخص طرف مشورت باید شرایطى داشته باشد، که اگر آنها را نداشته باشد، ضرر مشورت با او بیش از سود آن است. اوّلاً طرف مشورت عاقل باشد؛ ثانیاً آزاد مرد باشد؛ ثالثاً آنکه متدیّن باشد؛ رابعاً صدیق و دوست باشد که یکرنگى و برادرى کند؛ خامساً آنکه خبردار شدن او از سرّ تو مثل اطلاع خود تو بر آن باشد (امین بر اسرار باشد)؛ که اگر عاقل باشد، مشورت با او سودمند افتد؛ و اگر آزادمرد و متدین باشد، خود را براى خیرخواهى تو به تعب افکند؛ و اگر صدیق و برادر باشد، رازت را پنهان دارد، و در این صورت مشورت کامل و صحیح است» (طبرسى، 1365، ج2، ص115) .
از دگر سو، با برخی از افراد نباید مشورت کرد. امام صادق a در دو روایت میفرمایند: «با احمق مشورت نکن» (ابنشعبه، 1382، 507)؛ و «البته با کسى که عقل و قلب تو نمىتواند او را تصدیق کند، مشورت مکن، اگرچه در میان مردم با عقل، هوش و ورع شناخته شود» (مصباح الشریعه،1360، 235). پیامبر گرامی اسلام h خطاب به امیرالمؤمنین ha میفرمایند: «یا على! هرگز با شخص ترسو مشورت نکن که او راه بیرون شدن از کار را براى تو مشکل میکند؛ و با بخیل نیز مشورت مکن، زیرا او تو را از مقصود باز میدارد؛ و از مشورت با حریص نیز بپرهیز، چرا که شر و فساد موضوع را براى تو آرایش میکند؛ و بدان که ترس، بخل و حرص غرایزى هستند که از سوءظن تولید میشوند» (ابنبابویه، 109).
مشاور میتواند خیرخواه خالص و مغرض غیرمخلص باشد. مشاور اگر خیرخواه فردی باشد که از او درخواست مشاوره کرده است، در واقع حق نعمت پروردگار را به جا آورده؛ چرا که خداوند به او توانایی داده تا شایستهی مشورت شود. در حدیثی از امام سجاد a آمده است: «راهنمایى مشورتخواه، اداى حق نعمت است» (کلینی، 1369، ج1، ص23). ائمه a ، خود بهترین نمونهی انسان شایستهی مشورت بودند. امام صادق a میفرمایند: «بدان اگر آنکه با شمشیر، على a را زد و کشت، امانتى به من سپارد، یا از من نصیحت خواهد، یا با من مشورت کند و بپذیرم، امانتش را باز پس دهم» (ابنشعبه، 1382، 599).
حضرت صادق a میفرمایند: «هر که از برادر (دینى) خود مشورت خواهد و او رأى خالص و بىغرضانه به او ندهد، خداى –عزوجل- رأى (یعنى عقل و تدبیر) او را بگیرد» (کلینی، 1369، ج4 ، ص68).
حقوق در امر مشورت
امام سجاد a در رسالهی حقوق خود، حقوق طرفین مشورت را به نیکویی بیان داشته است: «حق مستشار این است که اگر رأى ناموافق داد متهمش نکنى، که البته آرا مختلف است و تو در به کار بستن رأى او آزادى؛ و چنانچه شایستهی مشورتش دانى، حق اتهامش را ندارى، بلکه باید از اظهار نظر و پذیرش مشورتش تشکر کنى. اگر رأى موافق (صواب) داد باید خداى را سپاسگزارى و از برادرت با تشکر بپذیرى و در فکر تلافى (این محبت) باشى که اگر روزى با تو مشورت کرد جبران کنى» (ابن بابویه، 425)؛ و «حق مشورتکننده این است که اگر رأى صحیحى دادی، در خیرخواهیاش بکوشى، و کارى را که اگر تو به جاى او بودى مىکردى، به او بنمایى؛ البته با مهربانى و ملایمت که نرمش، وحشت را بزداید و خشونت وحشت زاید؛ و اگر رأى و نظرى ندارى، و کسى را که به رأیش اعتماد دارى و براى خود مىپسندى سراغ دارى، به او راهنمایى و ارشادش کنى تا در خیرخواهیاش کوتاهى و در نصیحتش فرو گذار نکرده باشى» (ابن بابویه، 423).
نتیجهی مشورت
شرکت در خرد افراد باتجربه: امام علی a میفرمایند: «هر که با مردان (باتجربه) شور نماید با خردهاشان شرکت میکند (و هویداست که حکم چند عقل در هر کار از حکم یک عقل سودمند و شایستهتر است.)» (شریف الرضی، 1379، ج6، ص1165).
هدایت و راهیابی: امیرالمؤمنین a میفرمایند: «مشورت کردن همان هدایت و راهیابى است» (همان، ج6 ، ص1182). همچنین رسول خدا h میفرمایند: «مشورت کنید با خداوندان عقل تا راه راست یابید، و مخالفت ایشان مکنید که پشیمان باشید به دنیا و آخرت» (قضاعی، 1361، 321).
به دست آوردن پشتیبانی محکم در هرکار: امام صادق a میفرمایند: «مکنتى پرنعمتتر از عقل و تنگدستى پستتر از حماقت، و در هر کار پشتیبانى فزونتر از مشورت نیست» (کلینی، 1369، ج1 ، ص34). عدم پشیمانی: حضرت امیرالمؤمنین a میفرمایند: «هنگامی که پیغمبر h مرا والى و حاکم یمن گردانید، در حالیکه به من وصیّت و سفارش میکرد، فرمودند: یا على کسی که استخاره کند سرگردان نمیشود، و کسی که مشورت نماید، پشیمان نگردد» (صحیفه سجادیه، 1376، 228). کسب یاری و مددکاری: در این مورد نیز پیامبر h فرموده است: «یا علی! هیچ مددکارى از مشورت بهتر نیست» (ابنشعبه، 1382، 15). وصول به برکت و توفیق الهی در کارها: امام کاظم a میفرمایند: «ای هشام! همنشینى اهل دین، شرف دنیا و آخرت است، مشورت با خردمند خیرخواه، میمون و مبارک و رشد و توفیق خدایى است» (همان، 633).
تشخیص مؤمن از منافق: در آیهی 53 آلعمران خداوند به پیغمبر اکرم h امر میکند در موضوع جهاد با اصحاب مشورت کند و این که قلباً حاضر به شرکت در جهاد هستند یا نه. شناخت لغزشگاهها: امام علی a به محمد حنفیه فرمودند: «هر آن کس که در امور جاریه و حوادث واقعه با دیگران مشورت کند موارد لغزشها را خواهد شناخت» (ابن بابویه، 72). مخالفت با نفس: امام صادق a میفرمایند: «چون با کسى که اهل است مشورت کردى، مخالفت او را مکن، اگرچه بر خلاف نظر و رأى تو اظهار عقیده کند؛ زیرا که نفس انسان از قبول حق خوددارى مىکند، و حاضر نیست حقیقت را بپذیرد، و از این جهت مخالفت کردن با نفس در مقابل حقایق بهتر است» (مصباح الشریعه،1360، 235). نتیجهی عدم مشورت خود را در خطر افکندن: ضمن خطبهای از امام علی a آمده است: «کسی که به رأى و اندیشهاش (از مشورت با دیگران) بىنیاز شد خود را در خطر و تباهى افکند» (شریف الرضی، 1379، ج6، ص1182). پشیمانی در دنیا و آخرت: در روایتی از پیامبر h آمده است: «مشورت کنید با خداوندان عقل تا راه راست یابید، و مخالفت ایشان مکنید که پشیمان باشید به دنیا و آخرت» (قضاعی، 1361، 321). اما اگر کسی طرف مشورت شایستهای نیافت باید چه کند؟ امام صادق a در پاسخ به این پرسش میفرمایند: «باید فرد، خود را با صفاتی آرایش بدهد که شایستهی یک مشاور است؛ یعنى به راهنمایى عقل و یارى علم و با در نظر گرفتن تجربهها، خلوص نیت، صفاى قلب و با حالت تقوا و طهارت، به آن اندازه که در توان اوست، در پیرامون آن امر تأمل و تدبر کرده، و سپس به هر طرفى که تشخیص صلاح داد با توکل به خداوند اقدام کند، خداوند نیز او را به طرف خیر و صلاح هدایت خواهد فرمود» (مصباح الشریعه،1360، 234). بیشک، شورا یکى از تعلیمات اساسى اسلام است که در قرآن مجید و روایات بازتاب گستردهاى دارد و یکی از مهمترین عوامل سازندگی در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان است. منابع: -قرآن مجید. -ابنشعبه، حسنبنعلى، (1382) تحفالعقول، ترجمه: احمد جنتى، تهران، امیرکبیر. -ابنبابویه، محمدبنعلى، (1367) من لا یحضره الفقیه، ترجمه: محمدجواد غفارى، محمدجواد بلاغى، تهران، صدوق. -ابنبابویه، محمدبنعلى، (بی تا) المواعظ، ترجمه: عزیزالله عطاردى، تهران، مرتضوى، بى تا. -ابن أبیزینب، محمدبنابراهیم، (1362) الغیبه، ترجمه: احمد فهرىزنجانى، تهران، دارالکتب الإسلامیه. -شریفالرضى، محمدبنحسین، (1379) شرح نهج البلاغه، ترجمه: علىنقى اصفهانى، تهران، تألیفات فیضالإسلام. -قضاعی، محمدبنسلامه، (1361) شرح فارسى شهاب الأخبار، تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی. -طبرسى، حسن بن فضل، (1365) مکارم الاخلاق، ترجمه: ابراهیم میرباقرى، تهران، فراهانى. - الصحیفه السجادیه، (1376) ترجمه: علینقی اصفهانى، تهران، فقیه. -کلینى، محمدبنیعقوب، (1369) اصول الکافی، ترجمه: سیدجواد مصطفوى، تهران، علمیه اسلامیه. -مکارم شیرازی، ناصر، (1374) پیام امام، تهران، دارالکتب اسلامیه. - مصباح الشریعه، (1360) ترجمه: حسن مصطفوی، تهران، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران.