کارشناسارشد فلسفه
لزوم تحصیلات تکمیلی برای زنان و ایجاد دانشگاههای تکجسیتی از مسایلی است که امروز مورد توجه بسیاری از مطبوعات و اصحاب رسانه قرار گرفته است. این امر در راستای اسلامی کردن دانشگاههاست و میتواند نقاطی آسیبزا هم در پی داشته باشد. در این خصوص، با دو تن از اصحاب دانشگاه به گفتوگو نشستیم .
خانم «فاطمه بلغانی» مدیرگروه زنان و خانواده دفتر مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در اینباره نظرهای جالبی را ارایه میکند.
*اولین دانشگاه تکجنسیتی در ایران در کجا و چه زمانی ایجاد شد؟
اولین دانشگاه تکجنسیتی دخترانه در ایران دانشگاه الزهراء(س) است که در سال 1343 تأسیس شد. در آن هنگام با نود دانشجو، با نام «مدرسهی عالی دختران» فعالیت خود را آغاز و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تحت نام مطهر الزهراء(س) فعالیت خود را ادامه داد. تأسیس دانشگاههای تکجنسیتی یکی از طرحهای آموزش عالی رایج در تمام دنیاست که شروع آن به قرن نوزده برمیگردد. تا دههی اخیر تعداد دانشگاههای تکجنسیتی در دنیا چهل مورد بود که در سال 1390 (2011 میلادی) این آمار به بیش از دویست دانشگاه رسید. این نشان میدهد که نه تنها در ایران، بلکه در مناطق زیادی از جهان، بسیاری از خانوادهها علاقهمند هستند که فرزندانشان در این نوع دانشگاهها تحصیل کنند . هماکنون در ژاپن هفتاد، در آمریکا شصت و در انگلیس بیست دانشگاه تکجنسیتی وجود دارد.
*دربارهی اقدامات وزارت علوم در راستای ایجاد دانشگاههای تکجنسیتی توضیح دهید.
ابتدا باید به این نکتهی مهم توجه شود که برنامهی وزارت علوم تفکیک جنسیتی دانشگاهها نبوده، بلکه هدف اصلی در راستای سند اسلامی شدن دانشگاهها و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، ایجاد و گسترش دانشگاههای تکجنسیتی در تمامی استانهای کشور است. این اقدام، دایرهی انتخاب داوطلب را گسترش میدهد تا اگر بنا به هر دلیلی نمیتواند برای تحصیل به شهر دیگری دور از خانواده برود، امکان انتخاب بیشتری پیش روی خود داشته باشد.
طبق گزارش دفتر گسترش آموزش عالی، در مجموع، یازده دانشگاه و مرکز آموزش عالی ویژهی دختران و چهار دانشگاه ویژهی پسران در استانهای مختلف کشور فعالیت دارند که براساس آمار موجود، بیشترین آنها در استان لرستان هستند. بهنظر میرسد بافت فرهنگی و مذهبی و قومی در اقبال نسبت به راهاندازی دانشگاههای تکجنسیتی، نقش بسیار مؤثری دارد . هماکنون دو مرکز آموزش عالی تکجنسیتی دختران وابسته به دانشگاه لرستان در شهرستانهای الشتر و کوهدشت، و دو مرکز آموزش عالی تکجنسیتی ویژهی پسران وابسته به دانشگاه لرستان در شهرستانهای پلدختر و نورآباد فعال هستند . از جملهی این مراکز دانشگاهی میتوان به دانشکدهی صنایع غذایی بهار وابسته به دانشگاه بوعلی سینا ویژهی خواهران در همدان، مجتمع آموزش عالی تکجنسیتی دخترانهی فاطمیهی نهاوند در استان همدان، مرکز آموزش عالی تکجنسیتی ویژهی پسران، وابسته به دانشگاه اراک در شهرستان محلات و مرکز آموزش عالی ویژهی پسران، وابسته به دانشگاه فردوسی مشهد در شهرستان کاشمر اشاره کرد . پردیس دانشگاهی الزهرا(س) در شهر جدید هشتگرد استان البرز نیز، اخیراً آغاز به کار کرده است . دانشگاه حضرت معصومه(س) ویژهی دختران در قم، دانشگاه فرزانگان سمنان ویژهی دختران، دانشگاه کوثر ویژهی دختران در خراسان شمالی، دانشگاه حضرت نرجس ویژهی خواهران در رفسنجان استان کرمان، مرکز آموزش عالی حضرت خدیجه ویژهی دختران در اردکان استان یزد و مرکز آموزش عالی میناب ویژهی خواهران در استان هرمزگان از دیگر دانشگاههای تکجنسیتی کشور است . از دیگر مراکز دانشگاهی تکجنسیتی میتوان به دانشگاه فناوریهای نوین حضرت زینب(س) در سبزوار استان خراسان رضوی، دانشگاه ریحانهی شاهرود، ویژهی دختران در استان سمنان و دانشگاه ویژهی خواهران قائن خراسان جنوبی اشاره کرد . درخواستهایی برای راهاندازی دانشگاههای تکجنسیتی در دیگر مناطق کشور، شامل آذربایجان غربی، بوئینزهرا، رشت، بیرجند، مهریز، تفت، رضوانشهر، لاهیجان و ارومیه ارایه شده که در این ادارهی کل در دست بررسی است . علاوه بر این، دانشگاهها هماکنون در مجموع ده مؤسسهی آموزش عالی غیردولتی غیرانتفاعی تکجنسیتی نیز در کشور فعال هستند که هشت مؤسسه ویژهی دختران و دو مؤسسه ویژهی پسران است .
*ایجاد چنین دانشگاههایی چه فواید و چه آسیبهایی را در پی دارد؟
یکی از اولویتهای وزارت علوم بعد از پیروزی انقلاب، اهتمام به اسلامی کردن دانشگاهها بوده است. تلاشهای زیادی در این راستا شده که عفاف و حجاب از برجستهترین آنهاست. ایجاد دانشگاههای تکجنسیتی در واقع اقدامی ایجابی جهت فراهم کردن زمینهی رشد و تعالی جوانان در فضایی آرامتر و بهدور از زمینههای آسیبزا بوده است.
باید به این نکته توجه کرد که داوطلبان ورود به دانشگاه دارای دیدگاهها و سلایق گوناگونی هستند و وزارت علوم که متولی امر آموزش عالی در کشور است؛ ضمن اینکه وظیفه دارد بهترین فضا را از جهت علمی و فرهنگی برای دانشجویان ایجاد کند، باید پاسخگوی همهی اقشار با همهی سلایق نیز باشد. ایجاد این دانشگاهها یک مطالبهی مردمی است که تقاضای نسبتاً بالایی هم برای آن وجود دارد. برخی از خانوادهها معتقدند که تحصیل در فضای مختلط ممکن است برای فرزندانشان آسیبزا باشد و ترجیح میدهند که این زمینه فراهم نشود. این دیدگاه، منتقدانی هم دارد که معتقد هستند فضای تکجنسیتی هم ممکن است آسیبهای دیگری داشته باشد؛ مثل عدم بهدست آوردن مهارت کافی برای ارتباط با جنس مخالف.
بررسیها و مطالعاتی وجود دارد که نشان میدهد آسیبهای ارتباط با جنس مخالف در دانشگاههای مختلط در ردیفهای بالای جدول آسیبهای اجتماعی و فرهنگی دانشجویان قرار دارد. این نتیجه، نشان میدهد که صرفاً بودن با جنس مخالف و تحصیل در فضای مختلط مسئلهی مهارت ارتباط با جنس مخالف را حل نمیکند، بلکه این مسئله باید از طریق برنامههای ویژه به دانشجویان آموزش داده شود؛ یعنی دانشجو باید مهارت ارتباط صحیح با جنس مخالف را از طریق آموزش کسب کند، نه صرفاً با رها شدن در فضای مختلط. از طرفی این مطلب به این معنی نیست که آسیب ارتباط با جنس مخالف در دانشگاههای تکجنسیتی اصلاً وجود ندارد؛ چرا که همین مطالعات نشان میدهد که در دانشگاههای تکجنسیتی نیز این ارتباطها هر چند در فضای خود دانشگاه وجود ندارد. اگر چنانچه دانشجو مهارتهای کافی را نداشته باشد، ممکن است بسیار ناشیانه جذب فضای بیرون از دانشگاه شده و در دام افراد سودجود بیفتد.
راهکار مقابله با این آسیبها چه در دانشگاههای مختلط و چه در دانشگاههای تکجنسیتی آموزش مهارتهای ارتباطی و دیگر مهارتهای زندگی به دانشجویان در بدو ورود به دانشگاه است. لازم است برنامههایی برای مسلح کردن دانشجویان به توانمندیها و مهارتهای ضروری وجود داشته باشد که عدم یادگیری آن میتواند منجر به برقراری یک ارتباط اشتباه و پرآسیب شود که تبعات بعدی آن مثل افسردگی و گرایش به اعتیاد و ... جبرانناپذیر خواهد بود.
دانشجو در بدو ورود به دانشگاه، جوان و پرهیجان است، در حالی که قبلاً آموزشهای کافی را ندیده است؛ البته آموزش و پرورش و خانوادهها هم میتوانند تا حد مؤثری این نیاز را برطرف سازند. دانشجویی که وارد دانشگاه میشود در سنی قرار دارد که جنس مخالف برای او جذاب است، در حالی که شناختی از او و ویژگیهایش ندارد. در دانشگاه مختلط، زمینهی ارتباط بهراحتی فراهم است و ممکن است این ارتباطات صرفاً براساس هیجانهای زودگذر و عواطف ناشی از مشکلات شخصیتی شکل بگیرد و در نهایت، حاصلی جز شکستهای عاطفی و درگیریهای روحی نداشته باشد. در دانشگاههای تکجنسیتی هرچند این زمینه فراهم نیست، آن جذابیت به قوت خود باقی است؛ لذا باید برنامهریزی کافی، جهت پیشگیری از آسیبهای احتمالی صورت پذیرد. راهحل این مشکل هم مختلط کردن فضا نیست؛ بلکه آموزش مهارتها و تواناییهای لازم به دانشجویان است.
*وضعیت دانشگاههای تکجنسیتی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
دانشگاههای تکجنسیتی در ایران، جزو دانشگاههای موفق است. در رأس این دانشگاهها دانشگاه امام صادق(ع) و دانشگاه الزهرا(س) است که در زمینهی تربیت نیروهای متخصص و متعهد کارنامهی خوب و قابل توجهی دارند. تحصیل در فضای تکجنسیتی، موجب تمرکز حواس و پرهیز از مسایل حاشیهای و اهتمام جدیتر و عمیقتر به مسئلهی علمآموزی میشود. آرامش خاطری که در این فضا وجود دارد کمک میکند فرد کمتر دستخوش هیجانات زودگذر شود و اولویت اول او، درسخواندن و کسب موفقیتهای علمیباشد.
دکتر «مونس سیاح» محقق و استاد دانشگاه نیز نظریه دیگری در مورد دانشگاه تکجنسیتی دارد. پای صحبت او مینشینیم تا از ضرورت تاسیس اینگونه دانشگاهها از دید وی آشنا شویم.
*ایجاد دانشگاهای تکجنسیتی چه فوایدی برای قشر زنان دارد و آیا نیازهای علمی آنان را پاسخ میدهد؟
مسلماً دانشگاه محیطی علمی و آکادمیک است که برای پاسخ به نیازهای علمی و کسب دانش و تخصص طراحی شده است؛ لذا این سؤال که: «دانشگاه تکجنسیتی چه فوایدی برای زنان دارد؟» کمی تأمل برانگیز بهنظر میرسد. بدیهی است که فواید دانشگاه تکجنسیتی با دانشگاه مختلط در راستای هدف و تعریف دانشگاه که تحصیل علم است متفاوت نیست، مگر اینکه در پیشفرض چنین سؤالی اصولاً دانشگاه تکجنسیتی را دانشگاه تلقی نکرده باشیم و یا پاسخگویی به نیازهای علمی در دانشگاه را منوط به مختلط بودن آن دانسته باشیم؛ که چنین فرضهایی قطعاً صحیح نیست.
*آیا کسانی که از این دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند میتوانند در آیندهی شغلی خود، تعاملی شایسته با جنس مخالف داشته باشند؟
اگر منظور از تعامل شایسته، ارتباط معقول و منطقی در چارچوب ضوابط شرعی است، باید گفت تلاش برای تربیت صحیح افراد، در راستای کسب دانش و مهارت لازم در این خصوص، بسیار مهم و ضروری است. این توانایی بهویژه در عصر کنونی ارتباطات (که اختلاط گستردهای در محیطهای مختلف و بعضاً بهشکل اجتنابناپذیر وجود دارد) منوط به تحصیل دختران و پسران در محیط مشترک نیست؛ بلکه باید راههای مناسب آموزش و تعلیم و تربیت را برای این امر جستوجو کرد. با توجه به اینکه در محیط دانشگاه مختلط نیز آموزش خاصی در این خصوص طراحی نشده است و آنچه معمولاً جریان دارد، چیزی جز سعی و خطاهای پی در پی تا رسیدن به پختگی نسبی در روابط، و یا پاسخ به کنجکاویها نیست! علاوه بر این، نحوهی روابط در فضای آموزشی و در کسوت دانشجویی (سرشار از نشاط و جوانی)، سنخیت چندانی با محیط جدی کار و اشتغال ندارد تا اولی، تمرین مناسبی برای دومی بهحساب آید.
از طرف دیگر، اینکه فرد در شغل آیندهی خود، تعامل دایم و نزدیک با جنس مخالف داشته باشد، امری قطعی نیست (کما اینکه در بسیاری از مشاغل که بخش قابل توجهی از خانمهای فارغالتحصیل به آنها میپردازند چنین نیست)؛ بلکه چنین شرایطی معمولاً حسب موقعیت و ضرورت حاصل میشود که در این شرایط اتفاقاً لازمهی «تعامل شایسته» و برقراری روابط انسانی و عفیفانهی آن است که این روابط از قبل (مثلاً در محیط تحصیل) عادیسازی و حریمزدایی نشده باشد.
*برای کاهش آسیبهای این دانشگاهها چه راهکارهایی وجود دارد؟
در این سؤال هم، با کمال تعجب پیشداوری در خصوص وجود آسیبها در دانشگاه تکجنسیتی، مفروض گرفته شده است! البته طبیعی است که هر نهاد اجتماعی (از جمله دانشگاه در شکلهای مختلفش، نقاط قوت و ضعفی میتواند داشته باشد که باید دقیق و منصفانه مورد بررسی قرار گیرد)، در دیدگاههای موجود، مواردی بهعنوان آسیب مطرح میشود که از مهمترین آنها به دو مورد میتوان اشاره کرد. اول، شبههی مورد ظلم قرارگرفتن دختران و تعلق کمتر امکانات و اساتید برتر و... به ایشان بر اساس تجربهی سنتی، در صورت جدا بودن فضای آموزشی ایشان از آقایان است!
البته در صورت تفکیک جنسیتی محیط دانشگاه، این امکان هم متصور است که برعکس سابقهی دیرینهی مورد استشهاد ایشان، بهترین اساتید و امکانات آموزشی و رفاهی بر اساس تعهد و دلسوزی برای خانمها فراهم گردد تا شبههی تبعیض برای همیشه مرتفع گردد. در هر حال بهنظر نمیرسد استفاده از امکانات بهینهی تحصیلی بهطور منطقی در گرو اختلاط محیط باشد.
مورد دوم هم، کاهش فرصت ازدواج در این مدل دانشگاههاست که بهعنوان آسیب مطرح میشود. در این خصوص باید توجه داشت که کارکرد اصلی دانشگاه همسریابی نبوده و این توقع جدید در فضای بومی و سنتی جامعهی ما، خالی از اشکال نیست. این کارکرد بهجهت خلأ مدل هدایتکننده برای آن در فضای اسلامی و ایرانی بیشتر با مدل غربیاش تکثیر میشود و فقدان آن دانشگاههای تکجنسیتی چندان جای نگرانی ندارد. ضمن اینکه ازدواجهای دانشجویی هم معمولاً بین گروه همسال و همکلاسی اتفاق نمیافتد یا بهعبارتی مطلوب نیست که بدون لحاظ فاصلهی سنی مناسب اتفاق بیفتد. درهرحال، بهنظر میرسد برای حل مشکل ازدواج باید دنبال راهکارهای مناسبتر و کارآمدتری بود.
نباید فراموش کرد که مهمترین آسیب اجتماعی، فراموش کردن حکم روشن الهی در مطلوبیت کاهش اختلاط و کاستن از ایجاد زمینهی هر نوع گناه و معصیت ریز و درشت است.