نگاهی به سبک زندگی جدید و لزوم تحصیلات برای زنان
زنگ در به صدا درآمد. مادر سراسیمه خود را به اتاق هما رساند: «مادر حاضر شدی؟ دست بجنبان، آمدن. تو رو خدا نگو نه... یهکم عاقل باش، حالا گیرم که رفتی دانشگاه و درس هم خوندی، آخر باید بچه بزرگ کنی! لگد به بخت خودت نزن. پسر خوبیه ها...»
آن هنگام که جاهلها و لوطیهای سابق قبل از ازدواج، پاکباز بودند، زن برای آنها مترادف سر و سامان گرفتن و نقطهی پایان هماوردطلبی در سر گذرها، پریشانی و آوارگی بود. در سر یک گذر و در خروسخوان سحر یا اذان ظهر، نگاه یک زن، بهانهی نواختن ترانهی سادهی عشق در قلب او میشد، مجنون به لیلی میرسید. از گذری که همه بههم دروغ میگفتند و بیوفا بودند، به عشق، وفا و وصال میرسید و...
پس سر و سامان میگرفت و یک کاسبی راه میانداخت؛ هنوز گرچه از گوشهی نگاه لوطی، قدرت تراوش میکرد، بهندرت نیاز استفاده از قدرت برایش مهیا میشد. حالا دیگر قدرت او تبدیل به اقتدار شده بود در دنیایی که لیلی برای وی ساخته بود. خبری از فریب نبود؛ چیزی پژمرده نمیشد. دنیای زنانهی لیلی شلوغ بود و مملو از آرامش و سرسپردگی؛ کارهای لیلی غرور و افتخاری نداشت.
این لیلی بود که پشت ابر میماند تا او راحتتر در منزل بتابد. خورشید واقعی لیلی بود. لیلی در آن سنت بهترین بهانهی زندگی و زنده شدن بود؛ کسی که سایهبهسایه پشت سر مرد زندگی خود حرکت میکرد. مردی که قبلاً نفسکش میطلبید، اکنون اگر لحظهای بدون لیلی میماند، نمیتوانست نفس بکشد!
زن بودن باارزش است؛ بارور بودن یک انسان، یک فرهنگ، و یک جامعه. در عصر حاضر، دورهی پردهنشینی و انزوای زنان بهسر رسیده است. دنیا پر از کسانی شده که دم از حقوق زن و گرفتن حق آنها میکنند. مکتبهای بسیار شکل گرفتند، کنگرهها برگزار شدند و بعضی لیلی را به بازار کشاندند و کارهای مردانه به او سپردند. خود را مدافع حقوق دیگران دانستند. لیلی به مکتب رفت و پشت میز دانشگاه نشست.
حال حادترین سؤالی که برای زن آگاه و تحصیلکردهی امروز مطرح است، این که چگونه باید بود؟ ما مسلمانیم و زن جامعه که میخواهد به سرحد استقلال و انتخاب خویش برسد، وابسته به یک تاریخ، فرهنگ و جامعهای است که روح و سرمایهاش را از اسلام گرفته است. زن امروزی جامعهی ما، نه آن ماسک بزککردهی تحمیلی و تقلیدی را میخواهد، نه آن قیافهی موروثی را...
از طرفی بعضی افراد جامعه، ناخواسته دچار مدرکگرایی شدهاند و باید دانست که مادر شدن و آرامش زندگی، تنها در مدرک تحصیلی نیست و مدرک، بهانه است. مدرکگرایی و رشد تکنوکراسی بدون بینش در انسان و آموزش بدون پرورش تنها مهر شدن انسان و وسیله قرار گرفتن آن است. اشاعهی خطکش لیسانس، فوق لیسانس و دکترا برای اندازهگیری ارزش انسانها و بنبست فکری و یأس فلسفی از دیگر عوارض این متمدن شدن است.
علم، دانشگاه و تحصیل برای برخی زنان جامعهی ما غیرکاربردی و تزیینی و تنها بالا رفتن سن ازدواج آنهاست؛ چراکه هنگام نیاز در زندگی از علم خویش استفاده نکرده و بهدنبال راهحلها نمیروند و فقط راهحلهای وارداتی را حفظ کرده و امتحان پس میدهند. البته این را هم نباید فراموش کرد که در دنیای مدرن، لازمهی تربیت کودک امروزی، داشتن والدینی تحصیلکرده است. زنی که در کنار نقش آرامشبخش مادری و همسری باید کمکحالی برای شریک زندگی خود باشد. زن تحصیلکرده باید با درک متقابل از شریک زندگی، نگاه عمیقتری به مسایل زندگی داشته باشد و تحصیلات از لیلی بودنش نکاهد، بلکه وی را زینب زمانه سازد.
از لیلی بودن تا زینب زمانه شدن
با یک نگاه کلی به نظام معارف الهی اسلام، بهخوبی در مییابیم که جانبداریها و دفاعیات اسلام از تحصیلات و آموزش زنان در مقایسه با سایر مکاتب فکری، فلسفی و دینی جهان بینظیر است. در دین اسلام اگرچه تفاوتهایی بین حقوق و تکالیف زن و مرد دیده میشود، هرگز این تفاوتها، جایگاه انسانی زن را از مرد پایین نمیآورد و هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت به زنان قایل نیست.
زندگی زنانی که همچون ستاره در آسمان مکتب اسلام درخشیده و راه را برای دیگران روشن ساختهاند، گواه صادقی بر این معنی است که نهتنها نفس تحصیل علم و تعلم برای زنان، بلکه تعلیم و آموزش آنان از امور بسیار مؤکد و شریف است.
به شهادت تاریخ، یکسال از مدت اقامت حضرت علی(ع) و خانوادهاش در کوفه میگذشت که گروهی از بانوان خردمند و بزرگوار کوفه به محضر ایشان پیغام فرستادند که ما شنیدهایم حضرت زینب(س) نیز مانند مادر بزرگوار خود، حضرت فاطمه(س) دارای قدرت، علم و دانش فراوانی است. اگر اجازه بدهید، برای بهرهبرداری از خرمن دانش او به حضورش برسیم. علی(ع) نیز با این درخواست موافقت فرمود و زنان کوفه در محفل درس و تفسیر قرآن حضرت زینب(س) شرکت جستند.
مرحوم علامه امینی، در کتاب «فاطمه الزهرا» روایت مفصلی از حضرت فاطمه(س) نقل میکند مبنی بر اینکه زنی از زنان مدینه، بر در خانهی ایشان آمده و پشت در ایستاده و سؤالهای اعتقادی و دینی خود را مطرح کردهاند. فاطمه(س) مدت طویلی بر روی پاهای مبارک ایستاده و با صبری جمیل و رویی گشاده به سؤالهای آنان پاسخ میفرمودند؛ لیکن کار به جایی رسید که دیگر زن از سؤال کردن مجدد شرمنده میشود، ولی وجود مبارک حضرت فاطمه(س) برای آنکه او احساس شرم و حیا نکند، برایش حدیث مفصلی را نقل فرمود و در آن از نعمتها، بهجتها، خیرات و برکاتی که بر بیان معارف الهیه و تعلیم علم مترتب میشود، خبرهای شگفتآوری را بازگو فرمودند.
حتی دربارهی دوران ظهور حضرت مهدی(عج) روایاتی است که از منتهای قدرت علمی، توانایی و غلبهی عقلی زنان سخن گفته و به بودن زنان در عرصهی فقاهت و دینشناسی در آن دوران شهادت میدهند. «در زمان حضرت مهدی(عج) حکمت به قلوب مردم روی میآورد، تا آنجا که زنان در خانهها با کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) قضاوت میکنند» (بحارالانوار،1414، ج52، ص352).
در دیدگاه اسلام، از آنجا که زنان علاوه بر اینکه خود در عالم هستی و حیات اجتماعی جایگاهی استقلالی دارند، در مقام تربیت مردان نیز هستند؛ لذا برای فراهم ساختن زمینهی نظری و عملی پیشرفتهای علمی و تعالی عقلی ایشان، اهمیت ویژهای قایل شده است. بنابراین، طبیعی است که به تعلیم و تربیت مربی جامعه اهتمام بیشتری ورزید، تا بنیاد تربیت آحاد جامعه راسختر گردد. اگر علمآموزی زنان در نظرگاه دین، بااهمیتتر از علمآموزی مردان نباشد، کمتر از آنها نیست. با یک نگاه کلی به مجموعهی معارف اسلامی میتوان دریافت که جانبداریهای گستردهی دین اسلام از علمآموزی زنان، حتی ماورای جانبداریهای قانونی و حقوق اسلام از این امر است؛ زیرا یکی از علایم و مشخصات اصلی مذهب تشیع، اکرام به زنان و نیکرفتاری با ایشان است. اشتغال در بیرون از منزل به زنان کمک میکند تا از تخصص و تحصیلات خود بهره ببرند که این مسئله در امنیت روانی و احساس کارآمدیشان بسیار مؤثر است .
این دسته از زنان، با کار کردن در بیرون از منزل، باری از مشکلات اقتصادی را از دوش همسر برداشته و موجب میگردند که خانواده از لحاظ مالی در رفاه بیشتری به سر برد. آنان در دوران کهنسالی و در نبود همسر به علت برخورداری از مستمری، وابسته و نیازمند فرزندان نخواهند بود که این مسأله در سلامت روان دوران پیری و استقلال بیشتر زنها مؤثر خواهد بود .
مشارکت اجتماعی زن در جامعه، مراودات وسیع اجتماعی و به خصوص اشتغال در بخشهای فرهنگی باعث افزایش آگاهیها و دانستنیهای وی شده و او را در تربیت فرزندان حمایت میکند. با این توصیفات و ظاهر امر نشان میدهد که اشتغال زن در بیرون از خانه، نهتنها برای خود وی بسیار مؤثر است، بلکه برای همسر و فرزندان نیز مؤثر است.
منبع:
- مجلسی، محمدباقر، (1414) بحارالانوار، ج 52، بیروت، الوفا.