مخترعی که اختراعش را به ثبت رساند


گفت‌وگو با نوشین رجبعلی‌نیا، مخترع سنتز برس‌های هموپلیمری

مهر ماه سال 1381 در بخش «دختران بهار» با دختر تیزهوش پانزده ساله‌ای گفت‌وگو داشتیم که دوست داشت مخترع و مکتشف شود. پس از دوازده سال مطلع شدیم که نوجوان دیروز ما، بالاخره اختراعی کرده و آن را به ثبت رسانده است. «نوشین رجبعلی‌نیا» متولد سال 1366 در شهر ارومیه است. یک مخترع جوان که دوست دارد بتواند قدمی در راه پویایی علمی کشور بردارد. وی در حال حاضر دانشجوی دکترای شیمی است؛ به همین خاطر گفت‌وگویی با او در مورد تحصیلات زنان داریم.

*چه شد که در بین تمام رشته‌های دانشگاهی به سراغ شیمی رفتید و در این رشته ادامه تحصیل دادید؟

 در مقطع راهنمایی در مدارس استعدادهای درخشان درس می‌خواندم. در این مدارس به جای درس علوم، سه درس فیزیک، شیمی و زیست‌شناسی به صورت مجزا تدریس می‌شود. من هم متوجه شدم در بین علوم مختلف، علاقه‌ی بیش‌تری به فیزیک و شیمی دارم. از دید یک نوجوان که تازه با علوم مختلف آشنا می‌شد، شیمی جذابیت بیش‌تری برایم داشت؛ اما از فیزیک سخت‌تر به نظر می‌آمد و من علاقه‌ی عجیبی به پیروز شدن بر مواردی که احساس می‌کردم سخت‌تر هستند، داشتم. همین تلاش بیش‌تر باعث شد در پایان سال تحصیلی متوجه شوم که تمایل قلبی من به شیمی است و این آغاز راهم بود. فیزیک و شیمی به مباحث جداگانه‌ای می‌پردازند؛ اما در سطوح علمی جزء لاینفکی در کنار هم برای تفسیر پدیده‌های طبیعت هستند. در این بین علم ریاضی، زبان این دو علم را به هم نزدیک و مرتبط می‌کند.

در سال سوم دبیرستان، در مرحله‌ی اول چهاردهمین المپیاد شیمی پذیرفته شدم و سپس در رشته‌ی مهندسی شیمی دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شدم. براساس اطلاعاتی که از رشته‌های مختلف کنکور ریاضی در رابطه با مهارت‌های لازم برای تحصیل، بازار کار و آینده‌ی آن رشته و حتی واحدهای درسی رشته‌ها به‌دست آورده بودم، رشته‌ی مهندسی شیمی را انتخاب کردم. با این‌که با توجه به رتبه‌ام می‌توانستم بسیاری از رشته‌های مشهورتر را بخوانم، اولین انتخابم کد رشته‌های مهندسی شیمی بود.

*مهندسی شیمی دقیقاً چه هدفی را در دنیای علم دنبال می‌کند؟

مهندسی شیمی یکی از اولین رشته‌های مهندسی است که از ابتدای تأسیس دانشگاه تهران در دانشکده‌ی فنی مهندسی تدریس می‌شود. بعد از گذشت حدود هشتاد سال، این رشته در اکثر دانشگاه‌های کشور در گرایش‌های مختلف تدریس می‌شود. در مقاطع بالاتر گرایش‌های تخصصی جالب‌تری ارایه می‌شود که عبارت هستند از: طراحی فرآیند، مهندسی پلیمر، محیط‌زیست، ترمودینامیک و سینتیک، طراحی فرایندهای جداسازی، کاتالیست، مخازن هیدروکربنی، شبیه‌سازی و کنترل فرآیند، مهندسی گاز، صنایع غذایی، مهندسی هسته‌ای، مهندسی انرژی‌های تجدیدپذیر و زیست پزشکی. البته به موازات این‌ها، رشته‌های مهندسی پلیمر و مهندسی نفت هم داریم که تفاوت این‌ها به چارت درسی و هدف نهایی از تربیت یک مهندس تحت عنوان مذکور برمی‌گردد.

ستاد انقلاب فرهنگی ایران این تعریف را از مهندسی شیمی ارایه می‌دهد: «فن کاربرد علوم پایه در جهت پیاده کردن فرآیندهای شیمیایی و فیزیکی در مقیاس صنعتی.» مهندسی شیمی تلفیقی از علوم گوناگون مانند ریاضی، شیمی و فیزیک است که با در نظر گرفتن فاکتورهای اقتصادی، تولید صنعتی یک فرآورده از طریق فرآیندهای شیمیایی و فیزیکی در مقیاس زیاد را طراحی و رهبری می‌کند .

در عین حالی که یکی از ارکان صنایع بالادستی در کشور و جهان، صنایع نفت و گاز است، فعالیت مهندسی شیمی نیز نقش واضحی در علوم نوین ایفا می‌کند. قلب هر اختراعی یک فرآیند است و یک مهندس شیمی تربیت شده تا فرآیندها را طراحی و به تولید انبوه برساند. در دنیای آینده، مهندسی شیمی نقش به‌سزایی در طراحی محصولات در زیست فناوری و پزشکی نوین خواهد داشت.

*ادامه‌ی تحصیل در رشته‌ی مهندسی شیمی و بازار کار آن برای زنان چه‌طور است؟

مهندسی شیمی یکی از رشته‌های مهندسی است که به قدرت می‌توان گفت حضور زنان هم به اندازه‌ی مردان در آن مؤثر است. در دانشگاه‌ها اساتید زن بسیار موفقی در این رشته وجود دارد که شهرت ملی و حتی جهانی دارند. مهندسی شیمی بسیار گسترده است و شاخه‌های نوینش روز به روز ارتباطش با علوم پزشکی و داروسازی افزایش پیدا می‌کند؛ لذا گزینه‌ی خوبی برای ادامه‌ی تحصیل خانم‌ها است. در صنعت به وفور خانم‌های مهندس جوانی را می‌بینیم که در پالایش‌گاه، پتروشیمی‌ها و شرکت‌های تابعه‌ی وزارت نفت فعالیت می‌کنند. در گرایش‌های جوان‌تر این رشته، از جمله بیوتکنولوژی و داروسازی هم حضور خانم‌ها در زمینه‌های تحقیقاتی و تولید علم بسیار واضح است. البته در سال‌های اخیر برای جذب خانم‌ها در مناطق عملیاتی و در وزارت نفت محدودیت اعمال شده و در این بخش‌ها به دلیل شرایط سخت کاری، خانم‌ها استخدام نمی‌شوند. 

*از مطالعه و مقاله‌هایی که در طول تحصیل داشتید، برای‌ خوانندگان‌ بگویید.

در دوران تحصیل در مقطع کارشناسی در کنار درس، در برگزاری امور فرهنگی و برگزاری همایش‌ها هم فعالیت می‌کردم. در سومین دوره‌ی مسابقات ماشین‌های شیمی (CHEM-E-CAR) که مسابقه‌ای مخصوص مهندسان شیمی است، شرکت کردم. پایان‌نامه‌ی مقطع کارشناسی‌ام با محوریت نانوتکنولوژی بود که در رابطه با آن دو مقاله در کنفرانس ملی علوم و فناوری نانوی یزد و هفتمین کنفرانس بین‌المللی مهندسی شیمی کیش ارایه کردم. برای سمینار و پایان‌نامه‌ی کارشناسی‌ارشدم که در رشته‌ی مهندسی شیمی با گرایش مهندسی پلیمر در دانشگاه صنعتی سهند تبریز بود، روی سنتز «بُرس‌های پلیمری» (polymer brush ) تحقیق کردم. اختراعم را هم در رابطه با سنتز برس‌های هموپلیمری در اداره‌ی مالکیت صنعتی ایران به ثبت رساندم.

مطالعه‌ی بُرس‌های پلیمری شاخه‌ی نوینی در علوم پلیمر است که تکنولوژی ساخت آن در اختیار تعداد محدودی از کشورهای دنیاست و در سال‌های اخیر مطالعات در این زمینه، در ایران هم شروع شده است. هدف از ساخت برس‌های پلیمری استفاده از رفتارهای هوشمندی است که این نانولایه‌های پلیمری به دلیل ماهیت ساختاری‌شان از خود نشان می‌دهند. در دنیای امروز که تکنولوژی به سمت هوشمند شدن در حرکت است، این نانولایه‌های پلیمر که به محرک‌های محیطی پاسخ‌های بازگشت‌پذیر می‌دهند، می‌توانند قابلیت گسترده‌ای را در اهداف هوشمند و دقیق از طراحی سنسورهای زیستی گرفته تا تهیه‌ی سطوح کثیف نشونده و رسانش‌های دارویی هدف‌مند به نمایش بگذارند.

بیماران سرطانی بیش‌تر از خود بیماری، از عوارض ناشی از شیمی‌درمانی یا رادیوتراپی رنج می‌برند؛ و برای بسیاری از بیماری‌های با ریشه‌ی عصبی درمان قطعی وجود ندارد. افق‌های ارائه شده در تئوری‌های برس‌های پلیمری و به‌طور کلی مواد هوشمند (smart materials ) نویدبخش درمان‌های مؤثرتر و کم‌ضررتر است. در آینده‌ی نه چندان دور شاهد نقش بارز این مواد در درمان بیماری‌ها خواهیم بود.

*درباره‌ی اختراع‌تان و کاربردی که در علم پزشکی دارد، بیش‌تر توضیح دهید.

در تولید برس‌های پلیمری، زنجیرهای پلیمری روی یک زیرلایه (substrate) پیوند زده می‌شوند تا در نهایت نانولایه‌ای متشکل از زنجیرهای پلیمری که از نظر ساختار فضایی دارای ویژگی‌های منحصر به فردی است، حاصل شود. بسته به این‌که از چه نوع پلیمر و چه ماده‌ای به‌عنوان زیرلایه استفاده شود، برس نهایی کاربرد متفاوتی خواهد داشت. در پژوهشی که من انجام دادم از پلیمرهای زیست سازگار و زیرلایه های مقاوم در برابر تنش‌های مکانیک استفاده شده است که همین دو ویژگی امکان استفاده از آن‌ها را به‌عنوان پوشش‌های ضدباکتری در تجهیزات پزشکی ممکن می‌کند تا مانع از انتقال بیماری‌های خطرناک هنگام استفاده از دستگاه‌های مشترک پزشکی در بیمارستان‌ها باشد.

فناوری ساخت برس‌های پلیمری یک دستاورد روز بوده و با توجه به این‌که در مقیاس نانو است، مهم‌ترین قدم امکان دست‌یابی به نمونه‌های برس به‌صورت عملی بود که به لطف خدا انجام شد. در واقع ما قدم اصلی را طی کرده‌ایم و از تئوری‌های موجود توانسته‌ایم به‌صورت عملی آن‌ها را سنتز کنیم. در ادامه‌ی راه با گسترش مطالعات و انجام طرح‌های بعدی خواهیم توانست از برس‌ها در زمینه‌های مختلف استفاده کنیم.

*برای ادامه‌ی تحصیل و تحقیقات‌تان چه کاری انجام داده‌اید؟

سال گذشته در کنکور دکتری رتبه‌ی تک‌رقمی کسب کردم؛ اما به دلیل ماهیت کارهای پژوهشی‌ام دوست دارم به خارج از کشور سفر کنم. از کشورهای کانادا، هلند، انگلستان و آمریکا هم برای ادامه تحصیل پذیرش داشتم.

*نظرتان در مورد پدیده‌ی فرار مغزها و جوانانی که برای ادامه‌ی تحصیل به خارج از کشور می‌روند، چیست؟

کشور ما سرشار از منابع مختلف است؛ اما به نظرم مهم‌ترین گنجی که ملت ما دارد و آن را فراموش کرده ‌است، جوانان بااستعداد است. اگر سری به اداره‌ی ثبت مالکیت صنعتی یا ثبت اختراعات بزنید، مشاهده می‌کنید هر روز تعداد زیادی مراجعه کننده به این ادارات مراجعه می‌کنند که همه جوانان ساده‌پوش و سخت‌کوشی هستند که به مدد هوش بالا و پشتکار از هر گوشه‌ی ایران اختراع یا طرحی را به سرانجام رسانده‌اند. متأسفانه بسیاری از این طرح‌ها که برای تک‌تک‌شان چندین ماه زحمت کشیده و پی‌گیری شده تا یک قطعه یا ماده‌ی مورد نیازش تهیه شود، در نهایت تبدیل می‌شود به یک سند مالکیت و یک خط در رزومه‌ی علمی آن جوان؛ و از این‌جا به بعد اوج ناراحتی است! جوانی که حداقل بیست سال درس خوانده و با هزینه‌ی مملکت و مردم پیشرفت کرده و خط به خط به افتخارات رزومه‌ی علمی وی اضافه شده، با فرستادن مدارکش به کشورهای مختلف، بلافاصله پذیرش تحصیلی می‌گیرد و شرایط خوبی هم همراه پذیرش به آن‌ها پیش‌نهاد می‌شود! تمام دنیا به هوش و پشتکار جوانان ایرانی ایمان آورده‌اند و هرگز دوست ندارند فرصت پذیرش نخبه‌های ایرانی را از دست بدهند. تعداد زیادی از دوستان من برای تحصیل در مقطع دکترا به خارج از کشور رفته‌اند؛ اما همه هر چه‌قدر به روزِ رفتن‌شان نزدیک‌تر می‌شدند، غمگین‌تر می‌شدند. جوان‌های زیادی در دو راهی علاقه به وطن و شرایط خوب پیش‌نهاد شده در خارج کشور قرار می‌گیرند. باید پذیرفت کسی که عمرش را سر درس خواندن گذاشته است، دوست دارد تحقیقاتش را در شرایط مساعد ادامه دهد تا به نتیجه برسد.

* بیش‌تر علاقه‌مندان به تحصیل در خارج از کشور، برنامه‌ی‌شان این است که بعد از اتمام مقطع دکترا به ایران برگردندند؛ اما متأسفانه درصد کمی برای همیشه برگشته‌اند.

بله. معمولاً یک فرد درخشان در مقطع دکترا به راحتی در کشوری خارجی جذب بازار کار شده و پابند می‌شود. هر کسی به‌خاطر علاقه و تعهد به کشورش دوست دارد برگردد و خدمت کند؛ اما باید شرایط مساعد مناسب این افراد در ایران هم فراهم شود تا آن‌ها هم بتوانند دنباله‌ی کارشان را در کشور بگیرند و با آسایش فکری به زندگی‌شان ادامه بدهند. به نظرم باید برنامه‌ریزی طولانی‌مدت برای رفع مشکل این حجم عظیم از دانشجویان با تحصیلات عالیه انجام شود. آیا برای تک‌تک دانشجویان دکتری در کشور امکان اشتغال و ادامه‌ی فعالیت بعد از اتمام تحصیلات فراهم خواهد بود؟ دانشجویانی که عمرشان را در راه تحصیل علم صرف می‌کنند، می‌خواهند در آینده وارد جامعه‌ی دانشگاهی و پژوهشگران بشوند تا به کشورشان خدمت کنند. باید به این تصمیم احترام گذاشت و پذیرش در دانشگاه‌ها در تمام مقاطع با آینده‌نگری و برنامه‌ریزی براساس نیازهای کشور در دهه‌های آتی انجام شود. پس از فارغ‌التحصیلی در مقطع کارشناسی و کارشناسی‌ارشد باید قسمت اعظمی از افراد جذب صنعت شوند و درصد باقی‌مانده که هدف‌شان خدمت به پیش‌رفت علم است، وارد مقطع دکتری شوند. هدف اصلی از تربیت دکترا تنها تدریس در دانشگاه و هیات علمی شدن نیست؛ بلکه کمک به تولید علم، توسعه و پیش‌رفت صنعت براساس نظریه‌ها و ایده‌های این افراد است.

*لزوم ادامه‌ی تحصیل زنان در رشته‌های مختلف از نظر شما چیست؟

دختران تحصیل‌کرده امروز، آینده‌سازان موفق‌تر و الگوهای بهتری برای نسل‌های آینده خواهند بود. تحصیل زنان، سرمایه‌گذاری یک ملت است برای تعالی و ارتقای جامعه. دین ما، همه‌ی انسان‌ها چه زن و چه مرد را به ادامه‌ی تحصیل دعوت کرده است. در گذشته‌ای نه چندان دور تحصیل را برای زنان امری غیرضروری و حتی گاهی غیر جایز می‌دانستند! اما این تفکرات غلط نتیجه‌ای نداشت جز سرخوردگی، ناآگاهی و هدر رفتن استعدادهای هنگفت مملکت. اگر زنان امکان ادامه‌ی تحصیل داشتند، امروز کشور ما هم به دانشمندان و متفکران زنی که از نسل‌های قبل داشت، افتخار می‌کرد.

*با توجه به این‌که خودتان با دانش کافی، رشته‌ی مورد علاقه‌ی‌تان را انتخاب کرده‌اید، توصیه‌ی‌تان به دختران جوان چیست؟

دختران نوجوان باید از امکانات گسترده‌ی برنامه‌های تلویزیون، و سمینارهای آشنایی با رشته‌ها در دانشگاه‌ها، استفاده کنند. بازه‌ی انتخاب رشته‌ بسیار کوتاه است و همان تصمیم، راه اصلی آنان در زندگی را تعیین می‌کند. دختران جوان باید یادشان باشد که علاوه بر مهارت‌ها و توانایی‌های شخصی‌شان به علاقه‌ی قلبی‌شان هم توجه کنند. باید بدانند رشته‌ی تحصیلی چیزی است که تا آخر عمر همراه آن‌هاست و در خیلی موارد نقش تعیین کننده‌ای در تصمیمات مهم و زندگی شان خواهد داشت.

بارها دانش‌آموزی را دیدم که در جواب سؤال من که «چرا رشته‌ی تجربی می‌خوانی؟» پاسخ می‌داد: «می‌خواهم دکتر بشوم»؛ و اگر می‌پرسیدم: «چرا ریاضی فیزیک؟» پاسخ این بود: «می‌خواهم مهندسی برق بخوانم.» آن‌ها فقط به نام یک یا دو رشته ای که بیش‌تر از بقیه در سال‌های گذشته طرف‌دار داشته و باعث شده بود اسمش به گوش آن‌ها بخورد، توجه می‌کردند؛ حتی ممکن است کسی که هدفش دکتر شدن است، اصلاً شرایط اولیه‌ی آن، مثل روحیه‌ی قوی و مدیریت بالا برای شرایط بحرانی را نداشته باشد. دانش‌آموزان باید در نظر داشته باشند رشته‌ای که انتخاب می‌کنند در آینده چه شرایطی خواهد داشت؛ نه این‌که الآن چه‌قدر آن رشته طرف‌دار دارد.

عده‌ی زیادی از جوانان فقط مدرک تحصیلی دارند؛ اما نه سواد واقعی دارند و نه حتی علاقه‌ای به رشته‌‌ی‌شان. در خوابگاه دانشگاه تهران با افراد مختلفی از سراسر کشور در رشته‌های مختلف هم‌اتاق شدم که همگی از رتبه‌های برتر بودند؛ اما در بین آن‌ها تعداد قابل توجهی صرفاً به علت رتبه‌ی خوب‌شان یک رشته‌ی مطرح‌تر را انتخاب کرده بودند؛ در حالی که هیچ آگاهی و علاقه‌ای به آن رشته نداشتند.

*بهترین برنامه‌ریزی درسی برای یک دختر و زن جوان که علاقه‌مند به ادامه‌ی تحصیل است، چیست؟

برای قدم گذاشتن در هر راهی باید مسیر را بررسی کرد، هدف را مشخص کرد و سپس با برنامه‌ریزی قدم در آن راه گذاشت. یک زن، چه در خانواده و چه در اجتماع، نقش و مسئولیت بزرگی دارد. همه باید بدانیم که برای چه یک مسیر را ادامه می‌دهیم، چه چیزی در انتها از آن می‌خواهیم و هر از چند گاهی خودمان به قضاوت بنشینیم که آیا هم‌چنان در مسیر درستی هستیم و نتایج مورد نظرمان را به دست آورده یا دچار روزمرگی شده‌ایم. امروزه متأسفانه برخی دختران سال‌های ارزش‌مند جوانی را با هدف‌های واهی از دست می‌دهند و در نهایت چیزی جز سرخوردگی و آسیب‌های روحی و روانی برای‌شان باقی نمی‌ماند. ما الگوهای زن بسیار والایی چه از جهت دینی و چه اجتماعی داریم که اگر دقت کنیم، در زندگی همه‌ی آن‌ها مسئولیت‌پذیری نقش اساسی داشته است. باید برای خودمان، روح‌مان و تک‌تک ثانیه‌های عمرمان ارزشی بی‌نهایت قایل باشیم.

این روزها دانش‌آموزان هدف‌شان فقط پشت سر گذاشتن کنکور است، بدون آن‌که برای بعد از کنکور حتی یک دید کلی داشته باشند. خیلی از آن‌ها حتی مطالعه‌ی غیردرسی ندارند؛ و اگر فرصتی پیدا کنند، فقط صرف بازی‌های دیجیتالی یا اینترنت می‌کنند. این افراد تک بُعدی می‌شوند و در برابر مشکلات شکننده‌تر از دیگران هستند؛ چون مهارت‌های لازم برای برخورد با مسائل مختلف را ندارند.

* با توجه به این‌که، همیشه سرتان به مباحث علمی گرم است، اوقات فراغت هم برای شما مفهومی دارد؟

مطالعه‌ی رمان‌های مشهور را خیلی دوست دارم. یکی از تفریحاتم شیرینی‌پزی است و هر وقت عصبی باشم، این کار به من آرامش می‌دهد. یکی از آروزهایم این است که روزی تمام دنیا را بگردم. دیدن هر جای جدید باعث می‌شود آدم مطلب جدیدی را یاد بگیرد. در محیط غیر درس و دانشگاه خیلی پرجنب و جوشم؛ اما به وقت مسئولیت کاری و درسی، آدمی فوق‌العاده جدی هستم و از هیچ خطا و کم‌کاری نمی‌گذرم.

*برنامه‌ی‌تان برای آینده چیست؟

همیشه دوست داشتم معلم باشم تا آن‌چه را آموخته‌ام به دیگران یاد بدهم؛ اما اکنون منطق و احساسم می‌گوید تدریس تنها خواسته‌ام در ادامه‌ی زندگی نیست. باید پژوهش‌هایی که با سختی‌های بسیار تا این مرحله به نتیجه رسانده‌ام، ادامه دهم تا از مرحله‌ی تئوری و آزمایشگاهی به تولید عملی و مصرف برسد. به امید آن‌که روزی دیدن لبخندی بر لبان دیگران با حل مشکلی هر چند کوچک به کمک نتایج کارهایم، پاداش من برای این تلاش‌ها باشد.

*امیدواریم شما و دیگر محقق‌ها و مخترع‌های جوان کشور موفق باشید؛ و همه‌ی محصل‌های ایرانی پس از اتمام تحصیل در خارج از کشور، به میهن خود بازگردند و موجب ارتقای علمی ایران عزیزمان شوند.